پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری
تجربه دوره‌های قبل نشان می‌دهد که بلافاصله پس از انتخابات حکومت با افزایش شدید آمار اعدام، واقعیت خود را به مردم گوشزد می‌کند. مردم ایران و جامعه جهانی  باید از...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
بازی ادامه دارد...
شاعرِ شب زندهِ دارِ بی تکلف! صبور باش وُ...نگاه کن، در این شبِ طولانی، هنوز چراغِی روشن است، تحمل کن.
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!
مادر عماری از نسل مادران خاوران بود با چهره ای آرام و دوست داشتنی. نام‌اش ستاره بود؛ ستاره‌ای که در آسمان زندگی فرزندانش درخشید و رفت، فرزندانی که جملگی به...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور

آنان هفــــده نفــر نیسـتند

هیچ آرزومندی، این دشواری را نمی خواهد آنان بر جانشان هموار کنند تا دیکتاتور سرش را به سمت زندان برگرداند. امروز همه در بهت و اضطراب روزهای رفته بر آنان بسر می برند و دل نگران هستی شان هستند. زندان و زندانی در قانون درهم آمیخته ای بسر می برند و در بیرون از آن فضا، دیکتاتور با آفرینش ستمی مضاعف بر آنان، جامعه را تهدید می کند. دیکتاتور هم می داند آنان هفده نفر نیستند.

به هرطرف می روی دیواراست. درب به رویت بسته و پنجره ای اگرباشد دور از دسترس با حفاظهای آهنی محصور است. معلوم نیست تکه ای از آسمان را به تو اختصاص دهند. اگر نوری از گوی طلائی نصیب تو نشود، لامپ مهتا بی قمر روز و شب تو است.

بعد از مدت کوتاهی از این چاردیواری بیرون می آیی، نه با پا، با حس کردن، با فکرکردن، با تصور، صداها در بیرون تو را با خود می برند. هر صدائی برای تو تصویری می گردد.

صدای رفت و آمدها، پوتین اگر باشد پاسدار را تداعی می کند. دمپائی باشد، هم بندت را به تو می نمایاند. یک حس نزدیکی را در وجود خود حس می کنی. صدای چرخشهای کلید از دورونزدیک به تو آمار می دهد. چشمهایت به گوش تو متصل می شود و همه چیز را با گوش خود می بینی! آنها دنیای تورا کوچک می کنند. باید با درون خود زندگی کنی. خود را مرور کنی. آن دم که در بیرون بودی، کنجکاو محیط خود می شوی، به دیوارها می نگری و با چشمهایت،

می کاوی: کلمه ای، جمله ای، خطی، نقشی باید باشد. به جستجوی شان با ناخن و چشم و نفست هر لحظه تلاش می کنی. آن وقت که یافته ای: کلمه ای، جمله ای، نیروئی را در تو بیدار می کند. مانند تشنه ای که چشمۀ آب گوارائی را یافته است. بعد برایت آن خط نوشته مقدس می شود. از خود پرسش می کنی چه کسی آن را نوشته؟ حالا او کجاست؟ با این تصورات و افکار، شب که می خوابی او را در خواب می بینی. یعنی کسی را که می خواهی به خواب می ببینی. ضمیر ناخودآگاه تو به کمک ات می آید. و حس می کنی تنها نیستی. آنان تورا می پایند. غذا گرفتنت را، خوردن و خوابیدن و تحرک تو را، تو را از دریچه درب از درز درب یا از دوربین چشمی، تو را می نگرند و کنترل می کنند. هر کس یک جور فکر می کند. هرکس یک جور غالب خود را در زندان پی ریزی می کند. آنان برای هر نوع زندانی نسخه ای جداگانه دارند. آنان چند ده سال تجربه دارند. آدمها عوض شده اند ولی روشها همان روشهایند، چه بسا سخت تر. شکنجه جسمی، شکنجه روحی فقط دو کلمه است اما با خود هزاران درد را به همراه دارد.

لحظات بحرانی برای تو به وجود می آورند، تا آنچه را می خواهند از درون بحران به وجود آورده بدست آورند. در لحظات بحرانی انسان، با دشواریهای بسیاری دست به گریبان است. آنان مدام بحران می آفرینند و دو دنیای متفاوت در درون زندانی به وجود می آورند. دنیای زندانی و دنیای زندانبان. در تقابل این دو دنیا، آنان چون ددی وحشی دست بکارند تا چه تغییری را مشاهده کنند و ضربه ای دیگر را فرود آورند. این کشمکش با زندانی آنقدر ادامه می یابد تا انان به دیوار می خورند و قدرت نفوذ به درون زندانی را نمی یابند. در این لحظه زندانی با تولدی دیگر در درونش، خود را قادر به پذیرش هر نوع عکس العملی می یابد.

در مقاومت مبارزه شکلهای خود را پدیدار می سازد. هم پیوند در درون زندانی آشکار می شود و حیات زندانی فراتر از دیوارهائی که اورا محبوس کرده به دیوارهای مجاورمتصل می کند. دیوارها همه گوش و چشم شده اند. زندانیها بدون این که یکدیگر را ببینند با هم زندگی می کنند. اینها همه از چشم زندانبان مخفی است. او در دنیای خود با زندانیان بازی می کند. او نمی داند که زندانیان اوین، گوهردشت و همه زندانها در حلقه هم با هم زندگی می کنند. راز این همزیستی سالیان درازی است پنهان مانده وهمچنان ادامه دارد.

زندانی با خود دنیائی را به درون زندان می برد. او تنها نیست. با او زندگی می کنند همه آن عزیزانی که تا رسیدن پایش پشت دیوارهائی که می خواهند هویتی دیگر از او بسازند.

او در جنگ، در درونش، لشگری از انسانها و زیبائی زندگی را با خود دارد. زندانبان با چند ورق کاغذ و ابزار… چشم بند، دستبند، کابل، تخت شلاق، و ادبیاتی برگرفته از زبان تحتانی ترین قشر جامعه متعلق به خود، دنیای دیگری را به رویش می گشاید.

زندانی عاشق است. با درون زیبایش سر می کند. مگر می شود به صورت عشق سیلی زد؟ با لگد به زمینش انداخت؟ چشمان عاشق را نمی توان با چشم بند بست. او از پشت دیوارها، زیبائی زیبااندیشان را با خود همواره دارد. با زندانی، مادر، پدر، برادر، خواهر، کودکی اش، جوانی و بلوغش وقتی عشق درکوچه شکوفه داد و رویش یک لبخند با نگاه درآمیخت، همراه است.

او گنجی پنهان با خود دارد و زندانبان این را نه می داند ونه می فهمد.

به زندانبان گفته اند زینب، بهاره، حمزه، بهزاد، بهروز، ناصر، مشتی گوشت و استخوان هستند و هزاران رگ وپی، تو باید به درونشان بروی و ناصر، زینب، بهزاد، حمزه دیگری که می خواهیم بیرون بکشی. همه چیز هم در اختیارت می گذاریم. از فتوای ولی فقیه، شکنجه تادم مرگ و دسترسی به روح زندانی با هر عملی که راه رسیدن به ویرانی او را هموار می کند.

اما آمران نمی دانند لشگری در درون زندانی با او زندگی می کنند. او تنها نیست. قبل از این که ضربات کابل سلولهایش را ازهم باز کند، دردی فراتر از کابل از نابرابریها را با خود زندانی از جامعه به زندان آورده است. درزندان همه اندام زندانی را قبلا زندانبانها از ولایت فقیه پیش خرید کرده اند. با زبانش چه کنند؟ چشمانش را چگونه بی فروغ گردانند. گوشهایش را بخدمت گیرند اگر نتوانستند، کاری کنند که دیگر سخنی را نتواند بشنود.

گردنش را خرد، تا سر سودائی اش رابه زیر کشیده و خم کنند. استخوان شانه هایش را بشکنند و او را تکیده تا، کسی بر شانه هایش نتواند تکیه کند و از او بگوید.

تا به انجا پیش می روند از زندانی نائی نمی ماند اما زندانی زنده است و در درونش شرری شعله می کشد. و او شبها و روزها خوددرمانی پیشه می کند. در او دنیای جدیدتری شکل می گیرد. همچنان او تنها نیست. همچنان هستی اش جلوه ای از زیبائی است. نتوانستند به درونش دست یابند. نمی توانند دست یابند.

با هر دردی که زندانبان بر جانش می آفریند، با هر فریادش، صدها دهان با او فریاد سر می دهند. با هر ضربه کابل بر پاهایش، صدها پا ودست و جان، با جانش درد می کشند. با هر شبی در بستر درد و خون، به خواب نه، بیجان در سلولش رها می شود، صدها ستاره چشمک به او می زنند و ماه را در شب رویهایش به درون سلول او می برند. ان زمان هزاران چشم بر ماه نگریسته، ماه تلالو زیبائیها را با خود به درون سلول می برد. آری آنها هیچ زمان تنها نیستند.

امروز انها تصمیم گرفته اند که هیچ نخورند و نیاشامند تا خون آشام را بخود آورند و بگویند که تنها نیستند. انها اعتراض را در زندان، در میهن و در سرتاسر جهان هستی با زبانهای متفاوتی فریاد می زنند. انان هفده نفر نیستند. آنان چون همیشه حیات و هویت مردم خود هستند. این راز ماندگاری زندانیان سیاسی با مردم را هیچ حاکمیتی نمی فهمد.

هزاران تن را در یک فضای رعب و وحشت قتل عام کردند. پنهان ماند؟ هرگز، چون گوی آتشینی سر بر آورده و زبان اعتراض میلیونی گشته است. امروز نیز چون همیشه صدای زندانیان سیاسی از هر سو شنیده می شود.

نامهایشان را می برند: بهمن اموئی، جعفر اقدامی، کوهیار گودرزی، مجید توکلی، غلامحسین عرشی، ابراهیم بابائی، پیمان کریمی آزاد، بابک بردبار، مجید دری، علی ملیحی، عبدالله مومنی، کیوان صمیمی، حمیدرضا محمدی، ضیاء نبوی، علی پرویز، محمد حسین نورانی نژاد، محمد حسین سهرابی راد، با هر نام صدها تن برسر دیکتاتور فریاد بر می آورند و حیاتی دیگر به جنبش مدنی در میهن می دهند.

انان برای پاسداشت زیبائیها به زنجیر کشیده شده اند. امروز در مصاف با دیکتاتور درزندان راه حیات را بر خود بسته تا مستبد را به معرکه بخوانند. هیچ آرزومندی، این دشواری را نمی خواهد آنان بر جانشان هموار کنند تا دیکتاتور سرش را به سمت زندان برگرداند. امروز همه در بهت و اضطراب روزهای رفته بر آنان بسر می برند و دل نگران هستی شان هستند.

زندان و زندانی در قانون درهم آمیخته ای بسر می برند و در بیرون از آن فضا، دیکتاتور با آفرینش ستمی مضاعف بر آنان، جامعه را تهدید می کند. دیکتاتور هم می داند آنان هفده نفر نیستند.

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد, ۱۳۸۹ ۱۰:۵۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری

بازی ادامه دارد…

با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم