سه شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۰

سه شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۰

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودویکم در ۵۲ زندان مختلف
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در حالی وارد نودویکمین هفته خود می‌شود که زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار پس از یک هفته اعتصاب غذا و...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
یک زن برای اولین بار رهبری دولت ژاپن را بر عهده گرفت
سانای تاکایچی وزیر سابق امنیت اقتصادی بارها منتقد صریح چین و تقویت نظامی آن در منطقه آسیا و اقیانوسیه بوده و مسائلی مانند اقتصاد و دفاع را در اولویت قرار...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
از رویای مسکن تا قسطی شدن نان شب, تورم خوراکی ها از حقوق کارگران جلو زده است.
برخلاف گذشته نه چندان دور دیگر خانوار ایرانی تنها برای خانه و خودرو قسط نمی‌دهد، بلکه لبنیات، صیفی‌جات و حتی تخم‌مرغ هم در فهرست خرید‌های اقساطی قرار گرفته‌اند. شرایط به...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گزارش
نویسنده: گزارش
خاطرات کنراد ولف در ارتش سرخ 
کنراد ولف در سال ۱۹۵۴ برای همیشه ار مسکو به جمهوری دموکراتیک آلمان بازگشت. او به خاطر فیلم‌هایی مانند «بهشت تقسیم‌شده»، «من نوزده ساله بودم» و «سولو سانی» یکی از...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
حزب اتحاد ملت در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور؛ سیاست خارجی ایران نیازمند بازنگری راهبردی در قبال آمریکاست
جمهوری اسلامی ایران تاکنون فاقد یک راهبرد منسجم، واقع‌بینانه و بلندمدت در قبال آمریکا بوده و مسیر طی‌شده دستاورد مطلوبی برای کشور نداشته است. تحلیل صادقانه‌ی این روند، بدون تردید...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
رضا پهلوی؛ از شعار آزادی تا ائتلاف با سپاهی؟
بهروز ورزنده: در سال‌های اخیر، رضا پهلوی کوشیده است خود را در هیئت «منجی ملی» و نماد گذار از جمهوری اسلامی معرفی کند؛ اما رفتارها و مواضع او، شکافی عمیق...
۲۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
از فروپاشی گفتمان تا انباشت بحران
علی جنوبی: سیاست در ایران امروز، در یک وضعیت تعلیق تاریخی به‌سر می‌برد. از یک سو، گفتمان‌های رسمی کارکرد خود را از دست داده‌اند ،از سوی دیگر، بحران‌های درهم‌تنیده اجتماعی...
۲۸ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی جنوبی
نویسنده: علی جنوبی

آنان هفــــده نفــر نیسـتند

هیچ آرزومندی، این دشواری را نمی خواهد آنان بر جانشان هموار کنند تا دیکتاتور سرش را به سمت زندان برگرداند. امروز همه در بهت و اضطراب روزهای رفته بر آنان بسر می برند و دل نگران هستی شان هستند. زندان و زندانی در قانون درهم آمیخته ای بسر می برند و در بیرون از آن فضا، دیکتاتور با آفرینش ستمی مضاعف بر آنان، جامعه را تهدید می کند. دیکتاتور هم می داند آنان هفده نفر نیستند.

به هرطرف می روی دیواراست. درب به رویت بسته و پنجره ای اگرباشد دور از دسترس با حفاظهای آهنی محصور است. معلوم نیست تکه ای از آسمان را به تو اختصاص دهند. اگر نوری از گوی طلائی نصیب تو نشود، لامپ مهتا بی قمر روز و شب تو است.

بعد از مدت کوتاهی از این چاردیواری بیرون می آیی، نه با پا، با حس کردن، با فکرکردن، با تصور، صداها در بیرون تو را با خود می برند. هر صدائی برای تو تصویری می گردد.

صدای رفت و آمدها، پوتین اگر باشد پاسدار را تداعی می کند. دمپائی باشد، هم بندت را به تو می نمایاند. یک حس نزدیکی را در وجود خود حس می کنی. صدای چرخشهای کلید از دورونزدیک به تو آمار می دهد. چشمهایت به گوش تو متصل می شود و همه چیز را با گوش خود می بینی! آنها دنیای تورا کوچک می کنند. باید با درون خود زندگی کنی. خود را مرور کنی. آن دم که در بیرون بودی، کنجکاو محیط خود می شوی، به دیوارها می نگری و با چشمهایت،

می کاوی: کلمه ای، جمله ای، خطی، نقشی باید باشد. به جستجوی شان با ناخن و چشم و نفست هر لحظه تلاش می کنی. آن وقت که یافته ای: کلمه ای، جمله ای، نیروئی را در تو بیدار می کند. مانند تشنه ای که چشمۀ آب گوارائی را یافته است. بعد برایت آن خط نوشته مقدس می شود. از خود پرسش می کنی چه کسی آن را نوشته؟ حالا او کجاست؟ با این تصورات و افکار، شب که می خوابی او را در خواب می بینی. یعنی کسی را که می خواهی به خواب می ببینی. ضمیر ناخودآگاه تو به کمک ات می آید. و حس می کنی تنها نیستی. آنان تورا می پایند. غذا گرفتنت را، خوردن و خوابیدن و تحرک تو را، تو را از دریچه درب از درز درب یا از دوربین چشمی، تو را می نگرند و کنترل می کنند. هر کس یک جور فکر می کند. هرکس یک جور غالب خود را در زندان پی ریزی می کند. آنان برای هر نوع زندانی نسخه ای جداگانه دارند. آنان چند ده سال تجربه دارند. آدمها عوض شده اند ولی روشها همان روشهایند، چه بسا سخت تر. شکنجه جسمی، شکنجه روحی فقط دو کلمه است اما با خود هزاران درد را به همراه دارد.

لحظات بحرانی برای تو به وجود می آورند، تا آنچه را می خواهند از درون بحران به وجود آورده بدست آورند. در لحظات بحرانی انسان، با دشواریهای بسیاری دست به گریبان است. آنان مدام بحران می آفرینند و دو دنیای متفاوت در درون زندانی به وجود می آورند. دنیای زندانی و دنیای زندانبان. در تقابل این دو دنیا، آنان چون ددی وحشی دست بکارند تا چه تغییری را مشاهده کنند و ضربه ای دیگر را فرود آورند. این کشمکش با زندانی آنقدر ادامه می یابد تا انان به دیوار می خورند و قدرت نفوذ به درون زندانی را نمی یابند. در این لحظه زندانی با تولدی دیگر در درونش، خود را قادر به پذیرش هر نوع عکس العملی می یابد.

در مقاومت مبارزه شکلهای خود را پدیدار می سازد. هم پیوند در درون زندانی آشکار می شود و حیات زندانی فراتر از دیوارهائی که اورا محبوس کرده به دیوارهای مجاورمتصل می کند. دیوارها همه گوش و چشم شده اند. زندانیها بدون این که یکدیگر را ببینند با هم زندگی می کنند. اینها همه از چشم زندانبان مخفی است. او در دنیای خود با زندانیان بازی می کند. او نمی داند که زندانیان اوین، گوهردشت و همه زندانها در حلقه هم با هم زندگی می کنند. راز این همزیستی سالیان درازی است پنهان مانده وهمچنان ادامه دارد.

زندانی با خود دنیائی را به درون زندان می برد. او تنها نیست. با او زندگی می کنند همه آن عزیزانی که تا رسیدن پایش پشت دیوارهائی که می خواهند هویتی دیگر از او بسازند.

او در جنگ، در درونش، لشگری از انسانها و زیبائی زندگی را با خود دارد. زندانبان با چند ورق کاغذ و ابزار… چشم بند، دستبند، کابل، تخت شلاق، و ادبیاتی برگرفته از زبان تحتانی ترین قشر جامعه متعلق به خود، دنیای دیگری را به رویش می گشاید.

زندانی عاشق است. با درون زیبایش سر می کند. مگر می شود به صورت عشق سیلی زد؟ با لگد به زمینش انداخت؟ چشمان عاشق را نمی توان با چشم بند بست. او از پشت دیوارها، زیبائی زیبااندیشان را با خود همواره دارد. با زندانی، مادر، پدر، برادر، خواهر، کودکی اش، جوانی و بلوغش وقتی عشق درکوچه شکوفه داد و رویش یک لبخند با نگاه درآمیخت، همراه است.

او گنجی پنهان با خود دارد و زندانبان این را نه می داند ونه می فهمد.

به زندانبان گفته اند زینب، بهاره، حمزه، بهزاد، بهروز، ناصر، مشتی گوشت و استخوان هستند و هزاران رگ وپی، تو باید به درونشان بروی و ناصر، زینب، بهزاد، حمزه دیگری که می خواهیم بیرون بکشی. همه چیز هم در اختیارت می گذاریم. از فتوای ولی فقیه، شکنجه تادم مرگ و دسترسی به روح زندانی با هر عملی که راه رسیدن به ویرانی او را هموار می کند.

اما آمران نمی دانند لشگری در درون زندانی با او زندگی می کنند. او تنها نیست. قبل از این که ضربات کابل سلولهایش را ازهم باز کند، دردی فراتر از کابل از نابرابریها را با خود زندانی از جامعه به زندان آورده است. درزندان همه اندام زندانی را قبلا زندانبانها از ولایت فقیه پیش خرید کرده اند. با زبانش چه کنند؟ چشمانش را چگونه بی فروغ گردانند. گوشهایش را بخدمت گیرند اگر نتوانستند، کاری کنند که دیگر سخنی را نتواند بشنود.

گردنش را خرد، تا سر سودائی اش رابه زیر کشیده و خم کنند. استخوان شانه هایش را بشکنند و او را تکیده تا، کسی بر شانه هایش نتواند تکیه کند و از او بگوید.

تا به انجا پیش می روند از زندانی نائی نمی ماند اما زندانی زنده است و در درونش شرری شعله می کشد. و او شبها و روزها خوددرمانی پیشه می کند. در او دنیای جدیدتری شکل می گیرد. همچنان او تنها نیست. همچنان هستی اش جلوه ای از زیبائی است. نتوانستند به درونش دست یابند. نمی توانند دست یابند.

با هر دردی که زندانبان بر جانش می آفریند، با هر فریادش، صدها دهان با او فریاد سر می دهند. با هر ضربه کابل بر پاهایش، صدها پا ودست و جان، با جانش درد می کشند. با هر شبی در بستر درد و خون، به خواب نه، بیجان در سلولش رها می شود، صدها ستاره چشمک به او می زنند و ماه را در شب رویهایش به درون سلول او می برند. ان زمان هزاران چشم بر ماه نگریسته، ماه تلالو زیبائیها را با خود به درون سلول می برد. آری آنها هیچ زمان تنها نیستند.

امروز انها تصمیم گرفته اند که هیچ نخورند و نیاشامند تا خون آشام را بخود آورند و بگویند که تنها نیستند. انها اعتراض را در زندان، در میهن و در سرتاسر جهان هستی با زبانهای متفاوتی فریاد می زنند. انان هفده نفر نیستند. آنان چون همیشه حیات و هویت مردم خود هستند. این راز ماندگاری زندانیان سیاسی با مردم را هیچ حاکمیتی نمی فهمد.

هزاران تن را در یک فضای رعب و وحشت قتل عام کردند. پنهان ماند؟ هرگز، چون گوی آتشینی سر بر آورده و زبان اعتراض میلیونی گشته است. امروز نیز چون همیشه صدای زندانیان سیاسی از هر سو شنیده می شود.

نامهایشان را می برند: بهمن اموئی، جعفر اقدامی، کوهیار گودرزی، مجید توکلی، غلامحسین عرشی، ابراهیم بابائی، پیمان کریمی آزاد، بابک بردبار، مجید دری، علی ملیحی، عبدالله مومنی، کیوان صمیمی، حمیدرضا محمدی، ضیاء نبوی، علی پرویز، محمد حسین نورانی نژاد، محمد حسین سهرابی راد، با هر نام صدها تن برسر دیکتاتور فریاد بر می آورند و حیاتی دیگر به جنبش مدنی در میهن می دهند.

انان برای پاسداشت زیبائیها به زنجیر کشیده شده اند. امروز در مصاف با دیکتاتور درزندان راه حیات را بر خود بسته تا مستبد را به معرکه بخوانند. هیچ آرزومندی، این دشواری را نمی خواهد آنان بر جانشان هموار کنند تا دیکتاتور سرش را به سمت زندان برگرداند. امروز همه در بهت و اضطراب روزهای رفته بر آنان بسر می برند و دل نگران هستی شان هستند.

زندان و زندانی در قانون درهم آمیخته ای بسر می برند و در بیرون از آن فضا، دیکتاتور با آفرینش ستمی مضاعف بر آنان، جامعه را تهدید می کند. دیکتاتور هم می داند آنان هفده نفر نیستند.

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد, ۱۳۸۹ ۱۰:۵۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودویکم در ۵۲ زندان مختلف

یک زن برای اولین بار رهبری دولت ژاپن را بر عهده گرفت

از رویای مسکن تا قسطی شدن نان شب, تورم خوراکی ها از حقوق کارگران جلو زده است.

خاطرات کنراد ولف در ارتش سرخ 

حزب اتحاد ملت در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور؛ سیاست خارجی ایران نیازمند بازنگری راهبردی در قبال آمریکاست

رضا پهلوی؛ از شعار آزادی تا ائتلاف با سپاهی؟