سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۹

سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۵۹

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم...
نتانیاهو کاخ سفید را نادیده می‌گیرد، زیرا انجام این کار هیچ هزینه‌ای ندارد. در سال ۱۹۸۲ رونالد ریگان، مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل را پس و کشتار فسطینیان در پی تهاجم...
۱ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
نویسنده: نیکلاس کریستوف - برگردان: گودرز اقتداری
غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری

انتخابات آزاد بعنوان یک هدف استراتزیک و راه گذار

نیروهایی که از موضع رادیکال با تاکید بر این خواست موافق نیستند، انتخابات آزاد را بعنوان یکی از پایههای دمکراسی و یکی از خواستهای برنامهای استراتزیک تایید میکنند. این اشتراک میتواند زمینه دیالوگ و گسترش همسویی و دستیابی به یک وفاق عمومی در میان نیروهای اپوزیسیون دمکرات کشور را فراهم کند.

خواست انتخابات آزاد با فرمول بندیهای متفاوت باستثنای جریان حاکم بر کشور در برنامه سیاسی اکثریت قریب باتفاق جریانهای سیاسی ایران انعکاس یافته است. تنها معدود جریانهایی نظیر بخشهای افراطی هوادار رژیم پادشاهی ویا بخش کوچکی از افراطی ترین نیروهای چپ، ضرورت انتخابات و متکی شدن بر رای مردم را در برنامه سیاسی خود منعکس نکرده و آنرا با اما و اگرهایی مشروط میسازند. اگر یک نسل قبل پذیرش رای مردم بدون هیچ اما و اگر و به عنوان یک اصل برای بسیاری از جریانهای سیاسی زیر سوال بود یا در برابر دیگر مسائل در درجه دوم اهمیت قرار داشت، این گفتمان امروز در ایران دست بالا را یافته است. در آنروزها برای بسیاری از جریانها قابل قبول بود که نیروهایی را تحت عنوان نیروهای ضد انقلاب، یا نیروهای وابسته به خارج، یا غیر معتقد به حفظ تمامیت ارضی ایران و یا … از مشارکت در حیات سیاسی و به رای گذاشتن ایدههایشان محروم ساخت. چنین نوع نگاهی امروز در ایران بدشواری قابل دفاع است و حتی مسئولان رژیم در دفاع از سیاست خود در عرصه انتخابات و ممانعت از مشارکت بخش بزرگی از مردم در حیات سیاسی کشور مشکل دارند.

انتخابات آزاد یکی از ارکان دمکراسی است ولی الزاما بمعنای دست یابی به دمکراسی نیست. انتخابات آزاد الزاما بمعنای استقرار یک رژیم سکولار و جدایی دین از دولت نیست. میتواند در یک انتخابات آزاد نیروهایی که به نوعی از حکومت دینی معتقدند برنده شوند. انتخابات آزاد الزاما بمعنای برابر حقوقی در برابر قانون نیست. امکان دارد که در یک انتخابات آزاد کسانی که به برابر حقوقی زنان و مردان و یا اقوام و ملیتهای ایرانی یا اقلیت های مذهبی اعتقادی ندارند برنده شوند و تبعیض حتی در شرایط وجود انتخابات آزاد یا نسبتا آزاد تداوم یابد. در چنین شرایطی مبارزه علیه تبعیض و یا مبارزه برای دیگر مواد برنامه نیروهای دمکرات کشور در مناسبات و شرایط جدید ادامه خواهد یافت. انتخابات آزاد پذیرش داوری صندوق رای در تصمیم گیریهای سیاسی است. انتخابات آزاد تعیین مناسبات نوینی مابین نیروهای سیاسی است که گرایشهای مختلف بتوانند برای متقاعد کردن مردم و تحقق ایدههایشان بکوشند

انتخابات آزاد یکی از ارکان دمکراسی است و جایگزین دیگر پایه های آن نیست. پذیرش انتخابات آزاد بعنوان فصل مشترک نیروهایی که در راستای استقرار دمکراسی در ایران میکوشند و بعنوان یکی از اهداف استراتژیک و مناسبترین و کم مخاطرهترین راه گذار بمعنای در سایه قرار گرفتن مبارزه برای دیگر پایه های یک جامعه دمکراتیک نیست. مبارزه برای رفع تبعیض در کشور ما زیر مجموعهای از مبارزه برای انتخابات آزاد نیست. نیروهای چپ مجاز نیستند و نمیتوانند مبارزه برای انتخابات آزاد را جایگزین مبارزه برای عدالت اجتماعی و گسل های طبقاتی جامعه نمایند. مبارزه برای انتخابات آزاد یاری دهنده و تقویت کننده مبارزه در دیگر عرصه هایی است که در برنامه نیروهای دمکرات کشور برآنها تکیه شده است.

تغییر شرایط حاکم بر کشور از طریق صندوق رای و به اتکا اراده مردم، مطمئنترین و کم هزینه ترین راه تحول است. هر چند چنین راهی تنها به اراده نیروهای اپوزیسیون بستگی ندارد و سرسختی نیروهای حاکم ممکن است، راههای پرمخاطره تری را به کشور تحمیل نماید. پذیرش انتخابات آزاد بعنوان یک هدف استراتژیک و مناسبترین راه گذار الزاما به توافق در رابطه با خط مشی سیاسی نمیانجامد. تلاش برای شکل دهی شرایطی که انتخابات آزاد ممکن شود، الزاما به توافق در رابطه با مسیر و آماجها و سمتگیریهای سیاسی امروز و شکل گیری جبهه واحد منجر نمیشود. توافق در رابطه با اهداف استراتژیک امکان دیالوگ و دستیابی به سمت گیری واحد را تقویت میکند.

انتخابات آزاد بعنوان یک سمت گیری سیاسی

خواست انتخابات آزاد بعنوان یکی از اهداف استراتژیک سالهاست که توسط نیروهای سیاسی مختلف کشور مطرح میشود. تا زمانی که آزادی انتخابات در ایران تامین نشده این خواست موضوعیت و اهمیت خود را از دست نمیدهد. طبیعی است که چگونگی طرح و حد تاکید بر خواستههای استراتژیک به شرایط سیاسی و اولویتهای زمان برمیگردد. طرح این خواست برای مثال توسط دکتر مصدق در اواخر دهه بیست و یا دکتر بختیار در اواسط دهه شصت و یا توسط جمهوریخواهان ملی ایران و یا سازمان اکثریت در سالهای دهه هفتاد و یا امروز از نظر سیاسی مضامین و اهمیت واحدی ندارد.

چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهور مجموعهای از نیروهای سیاسی با خواست مبارزه برای انتخابات آزاد و تاکید بر خواسته های مدنی اقشار و طبقات اجتماعی، سیاستی همسو در قبال انتخابات پیش گرفتند. در بیانیهای که توسط بخش بزرگی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در داخل کشور منتشر شد و مورد حمایت نیروهای همسو در خارج از کشور قرار گرفت بر خواست انتخابات آزاد و مبارزه برای تحقق پیششرطهای آن (آزادی احزاب، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات ..) تاکید گردید. انتخابات آزاد توسط این نیروها نه تنها بعنوان یک خواست استراتژیک بلکه بعنوان یک سمت گیری سیاسی و شعاری که بتواند نقطه مشترک و سیمای جنبش امروز ایران را ترسیم کند، مطرح گردید

از چند ماه قبل از انتخابات بیست و دوم خرداد، شکل گیری یک حرکت نیرومند اعتراضی مطالباتی آشکار بود. آنچه بعدها بعنوان جنبش سبز نام گرفت در شکل تظاهرات چند ده هزارنفری روزهای قبل از انتخابات اوجگیری خود را نشان داد. یکی از خواستههای مرکزی نیروهایی که به میدان آمده بودند خواست مشارکت در حیات سیاسی کشور بود که پس از بیست و دوم خرداد بصورت شعار رای من کو خود را منعکس کرد.

تاکید بر خواست انتخابات آزاد در پاسخگویی به این شرایط بود. انتخابات آزاد نه تنها بعنوان یک هدف دور بلکه همانند مبارزه برای دمکراسی بعنوان روندی مورد تاکید قرار گرفت که در شرایط کنونی کشور بر یکی از مهمترین خواستههای بخش بزرگی از مردم یعنی خواست مشارکت در حیات سیاسی کشور تکیه کرده و میتواند سمت گیری واحد نیروهای سیاسی کشور را تامین نماید. انتخابات آزاد و طرح مطالبات اقشار محتلف بعنوان خواست نیروهایی که از طرف مسئولان رژیم حق مشارکت در حیات سیاسی ازآنان سلب شده و خواهان مشارکت در مبارزات جاری جامعهاند، در برابر انتخابات غیرآزاد کشور ما مطرح شد. خواست مشارکت در حیات سیاسی و مقابله با نیروهای حاکم که چنین حقی را از اقشار وسیعی از مردم سلب کردهاند پس از بیست و دوم خرداد وزن خود را حفظ کرد.

در دوازده سال اخیر دو بار جنبش آزادیخواهانه مردم ایران اوج گرفته و هر دو بار اوج گیری جنبش با استقاده از فضاهای انتخابات غیر آزاد رژیم اسلامی عملی گردیده. شاید اگر اوج گیری جنبش مسیر دیگری را طی کرده بود، خواستهای دیگری میتوانستند اهمیت یابند. مثلا اگر در اثر فشارهای بینالمللی و سیاست خارجی مسئولان رژیم، کشور ما با درگیریهای نظامی مواجه میشد، اولویت خواستهها و شعارها بگونه دیگری بود یا مثلا اگر جنبش از درون شورشها و اعتراضات علیه ستمهای قومی و ملی و یا شورش علیه فشارهای اقتصادی شکل گرفته بود قطعا برخورد نیروها با آن متفاوت بود و شعارهای دیگری اهمیت مییافت.

یک سال و نیم از شکل گیری جنبش سبز میگذرد. آنچه همه نیروهای این جنبش بر آن متفقند خواستهای مطالباتی علیه تبعیضات حاکم بر جامعه است. مبارزه علیه تبعیض یکی از ویژگیهای مرکزی جنبش است. مبارزه با تبعیض جایگزین خواستههای سیاسی جنبش نیست. بعنوان خواست و یا خواستههای سیاسی مرکزی این جنبش در یکسال و نیم اخیر دو خواست اجرای کامل قانون اساسی (اجرای مواد معلق قانون اساسی) و انتخابات آزاد توسط نیروهای شرکت کننده در این جنبش مطرح گردیده است

بخشی از نیروها نفی رژیم اسلامی ویا در شکل رادیکالتر آن سرنگونی رژیم ( در هم شکستن ماشین دولتی رژیم) را بعنوان خواست سیاسی مرکزی جنبش مطرح میکنند. از آنجا که بخش بزرگی از نیروهای شرکت کننده در جنبش با خواست نفی رژیم اسلامی موافق نیستند، این خواست نمیتواند بعنوان خواست عمومی جنبش طرح گردد. تاکید بر این خواست بمعنای پیشنهاد تجزیه این جنبش و شکل گیری جنبشی دیگر با ترکیب دیگری از نیروها و خواستههاست. از آنجا که این نوشته خواستهای سیاسی مرکزی جنبش سبز را مورد نظر دارد، بحث در رابطه با این شعار در چارچوب این نوشته نمیگنجد و من در فرصت دیگری به ارزیابی این خواست به عنوان یک خواسته سیاسی مشخص خواهم پرداخت

آقای موسوی خواست اجرای کامل قانون اساسی را بعنوان خواست مرکزی و ترسیم کننده چهره این جنبش طرح میکند. آقای موسوی در نوشتهها و سخنان خود بر اجرای موادی از قانون اساسی تاکید میکند که اجرا نمیشوند، بطور مشخص موادی که در آنها آزادی احزاب، مطبوعات، اجتماعات و انتخابات طرح گردیده. طبیعی است نیروهایی که برای فعالیت قانونی در ایران میکوشند، فعالیت در چارچوب قانون را میپذیرند و مبارزه قانونی منجمله نقد رفتار مسئولان رژیم در برخورد با قوانین را مورد نقد قرار دهند. تلاش آقای موسوی و همفکران ایشان برای اجرای مواد فوق در شرایط کنونی کشور تلاشی است مثبت و تا آنجا که بر این خواستهها پابرجایی نشان دهند، مورد تایید همه نیروهای سیاسی است که به دمکراسی اعتقاد دارند. آزادی احزاب و مطبوعات و اجتماعات از پیششرطهای انتخابات آزاد است و مبارزه قانونی برای تحقق چنین خواستههایی در راستای مبارزه برای انتخابات آزاد است.

ولی قانون اساسی مواد دیگری دارد که از نظر بخش بزرگی از شرکت کنندگان در جنبش مانع تحول است. قانون اساسی و اصلاحات بعدی آن مبتنی است بر ولایت مطلقه فقیه و طبق آن ولی فقیه میتواند همه آزادیهای ذکر شده را زیر سوال برد. اجرای کامل قانون اساسی نمیتواند خواست مشترک همه نیروهای شرکت کننده بخصوص بخش بزرگی از آنان که اصل ولایت مطلقه فقیه را یکی از عوامل اصلی شرایط کنونی حاکم برکشور میدانند، باشد.

خواست انتخابات آزاد مورد تایید همه نیروهای شرکت کننده در جنبش سبز است. تاکید بر این نقطه اشتراک و مبارزه عملی برای تحقق پیششرطهای انتخابات آزاد میتواند در همسویی نیروها و تداوم جنبش نقش داشته باشد

نیروهایی که از موضع رادیکال با تاکید بر این خواست موافق نیستند، انتخابات آزاد را بعنوان یکی از پایههای دمکراسی و یکی از خواستهای برنامهای استراتزیک تایید میکنند. این اشتراک میتواند زمینه دیالوگ و گسترش همسویی و دستیابی به یک وفاق عمومی در میان نیروهای اپوزیسیون دمکرات کشور را فراهم کند.

مبارزه برای انتخابات آزاد به رای آگاهانه مردم برای تعیین سرنوشت کشور تاکید دارد. تاکید بر این خواست بعنوان یک سمت گیری معین سیاسی بمعنای تلاش برای تقویت خواست مشارکت در حیات سیاسی اجتماعی، شکل دهی و تقویت تشکلهای مدنی، مبارزه برای آزادی احزاب، مطبوعات، اجتماعات و .. است. مبارزه برای تقویت خواست مشارکت در حیات سیاسی و تقویت تشکلها و خواست های مدنی با فعالیت عملی این تشکلها که مبارزه علیه تبعیض و بیعدالتی مضمون آن را تشکیل میدهد رابطهای تنگاتنگ دارد.

مسیر دست یابی به دمکراسی

انتقاد مرکزی که در ماههای اخیر به طرح خواست انتخابات آزاد مطرح گردیده اینست که در طرح این خواست روشن نیست که آیا انتخابات آزاد پس از نفی رژیم اسلامی صورت میگیرد یا قبل از آن و از آنجا که امکان دست یابی به انتخابات آزاد در رژیم اسلامی وجود ندارد، طرح این خواست بیمعناست و یا حداکثر تنها میتواند بعنوان زیر مجموعهای از نفی رژیم و به تبع آن مطرح شود. در طرح رادیکالتر این نظر گفته میشود که، نه تنها انتخابات آزاد بلکه خواستهای مطالباتی که بعنوان پیششرط های انتخابات آزاد مطرح میشود، مثل آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و … تنها بعد از نفی این رژیم و استقرار یک رژیم دمکراتیک امکان پذیر است و تاکید مجرد بر این خواستهها توهم زاست. چنین خواستههایی تنها میتواند بعنوان زیر مجموعهای از خواست سرنگونی و بخاطر تبلیغ و افشاگری و بسیج نیرو جهت سرنگونی رژیم مطرح شود.

برخی از دوستان مدافع خواست انتخابات آزاد به این ایراد پاسخ داده و توضیح دادهاند که در یک تعادل نیروی معین برگزاری انتخابات آزاد در شرایط گذار حتی قبل از نفی رژیم ممکن است. این توضیح واقعی است و نمونههای معین در همین چند دهه اخیر از مواردی که چنین تعادل نیرویی شکل گرفته و انتخابات آزاد یا نسبتا آزاد قبل از نفی یک رژیم دیکتاتوری و در دوران گذار رخ داده کم نیست.

پایه اصلی این انتقاد بر اساس ثابت فرض کردن واکنش امروز نیروها به شرایطی است که شکل نگرفته. تلاش برای پیش بینی آینده و راه های گذار و روندهایی که در واکنش به تعادل نیرویی که امروزوجود ندارد میتواند برای بررسی آلترناتیوهای ممکن و بحثهای مجرد توسط تحلیل گران سیاسی و یا روزنامه نگاران پیش برده شود و فرضیههای مختلف مورد بحث قرار گیرد ولی بعنوان مبنای تقسیم بندی نیروها و تدوین سیاست نادرست است. پیش بینی مسیر گذار نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگر و چگونگی عکس العمل نیروهای سیاسی به تعادل نیرویی که شکل نگرفته ممکن نیست. نیروهای سیاسی سمت گیری مورد تایید خود را انتخاب میکنند و در آن راستا اعمال نیرو میکنند. تقسیم بندی نیروها بر اساس این انتخاب صورت میگیرد. مسیر آینده از این انتخاب تبعیت نمیکند. توضیح آینده بر اساس این انتخاب و یا تمایل، تنها برای تبلیغ و متقاعد کردن نیروهای کمتر آگاه موثر است. برای روش شدن بحث چند مثال از گذار رژیم های دیکتاتوری به دمکراسی در دوران اخیر ذکر میکنم

در عراق انتخابات نیم بند کنونی تنها پس از دخالت خارجی و سرنگونی رژیم صدام عملی شد. منتفی نیست که دستیابی این کشور به یک انتخابات آزاد تثبیت شده و پایان یافتن کشتار و اعمال نفوذ نیروهای مسلح پس از درگیری و خونریزیهای جدیدی ممکن شود

در رومانی رژیم دیکتاتوری توسط قیام بخشی ازارتش و حکومت با حمایت مردم سرنگون شد و انتخابات آزاد پس از به زیر کشیدن رژیم عملی شد

در نیکاراگوئه دست یابی به انتخابات آزاد پس از انقلاب و یک دوره جنگ داخلی ممکن شد. در این کشور پس از سرنگونی رژیم دیکتاتوری انتخابات آزاد عملی نشد و پس از سالها جنگ داخلی، نیروهای پوزیسیون و اپوزیسیون موفق شدند بر داوری صندوق رای توافق کنند.

در کشورهای آمریکای لاتین، در شرایط حاکمیت حکومتهای نظامی، بدلیل بحرانهای ناشی از شکست سیاستهای نیروهای حاکم و تغییر شرایط بینالمللی، برگزاری انتخابات را با حضور نیروهای اپوزیسیون پذیرفتند. در اولین دور انتخابات همه نیروها اجازه شرکت نداشتند و در کشورهای مختلف، نظامیان امتیازاتی را برای خود حفظ کردند. در انتخاباتهای غیر آزاد در دهه هشتاد در اکثر این کشورها در ابتدا احزاب نزدیک به نظامیان برنده شدند ولی در دوره های بعد لیبرالها و سپس در این دهه نیروهای چپ برنده انتخابات شدند. قوانینی که نظامیان برای حفظ تاثیرگذاری خود بر حکومت وضع کرده بودند بتدریج لغو شد تا جایی که چند هفته قبل در برزیل یک زن چریک سابق از طرف حزبی که در هشت سال حکومت خود یکی از موفقترین حکومت های دوران اخبر در همه کشورهای مشابه بوده، برنده انتخابات ریاست جمهور شد. کسیکه در دوران حکومت نظامی مشارکت در سرقت مسلحانه بانک را در زندگینامه خود دارد. انتخابات آزاد در آمریکای لاتین از مسیر انتخاباتهای نیمه آزاد در شرایط دیکتاتوری گذر کرد و تثبیت شد.

در کشورهای اروپای شرقی احزاب حاکم در شرایطیکه به جز در لهستان با جنبش مقاومت و اپوزیسیون نیرومند مواجه نبودند، خود تصمیم به برگزاری انتخابات آزاد گرفتند. در اولین دور انتخابات همه آنها شکست خوردند و قدرت را به احزاب راست سپردند ودر دور دوم در اکثر کشورها همان احزاب کمونیست که تغییر نظر داده و به احزاب سوسیال دمکرات و یا سوسیالیست تبدیل شده بودند در انتخابات برنده شدند

در ترکیه بیست سال پیش حکام نظامی تصمیم گرفتند که انتخاباتی کنترل شده را بپذیرند. در اولین دورهها احزاب مورد تایید آنان انتخاب شدند ولی این روند به گشایش فضای انتخاباتی منجر شد. هر چند هنوز انتخابات در این کشور کاملا آزاد نیست ولی دیگر امروز نظامیان قادر نیستند این روند را کنترل کنند و تغییر قانون اساسی و سلب برخی اختیاراتی که نظامیان برای خودشان در آن گنجانده بودند در دستور قرار گرفته است

در پاکستان و بنگلادش همین روند در شرایطی که ارتش علاوه بر یک قدرت نظامی، یک وزنه سیاسی نیزهست و کنترل بخش بزرگی از اقتصاد را در اختیار خود دارد پیش رفته است. انتخابات در این دو کشور آزاد نیست ولی با وجود این نظامیان قادر نشدند حتی پس از قتل بی نظیر بوتو مانع کسب قدرت توسط حزب مردم شوند در بنگلادش روند به گونه ای پیش رفته است که پیروزی حزب عوامی لیگ به رهبری دختر مجیب الرحمن بحث تغییر قانون اساسی را به یک مساله عملی تبدیل کرده است. در برمه همین مسیر آغاز شده.

در شوروی در شرایطی که انتخابات از ایران هم بسته تر بود و تمامی کاندیدا ها از طرف حزب کمونیست تایید شده و در اکثر حوزه ها تنها یک کاندیدا وجود داشت، نمایندگان منتخب چنین نوع انتخاباتی به تغییر قانون اساسی و حذف مادهای که رهبری حزب کمونیست را تثبیت میکرد رای دادند مثل اینکه در ایران مجلس خبرگان در اجلاس خود به نفی ولایت فقیه و رژیم اسلامی رای دهد

میتوان به این لیست موارد دیگری را افزود و یا در مورد هر کشور دقیقتر صحبت کرد. هیچ یک از تجربیات ذکر شده به هم شبیه نیستند و پیش بینی اینکه روندهای آینده در ایران چگونه پیش رود ممکن نیست. اینکه ایران مسیر کشورهایی را طی کند که رژیم حاکم فروپاشیده و سرنگون گردیده و انتخابات پس از فروپاشی رژیم عملی گردد و یا اینکه پروسه هایی چون کشورهای آمریکای لاتین و یا ترکیه در ایران طی شود و انتخابات آزاد از طریق گسترش فضای ناشی ازانتخابات هآی غیر آزاد عملی شود و یا اینکه مسیری که با هیچ یک از کاتگوریهای ذکر شده انطباق نداشته باشد قابل پیش بینی نیست.

جریانهای سیاسی بر مبنای دیدگاهها و برنامهشان سمت گیریهای سیاسی خود را معین نموده و در راستای تحقق راههایی که آنرا مطلوبتر میدانند میکوشند. تمایز مابین جریانهای سیاسی و خطمشیهای مختلف تفاوت این انتخاب است. خطای بزرگیست که گرایشی این انتخاب را بعنوان راه قطعی و یگانه راه تحول بپندارد و یا بدتر از آن راجع به روندهای آینده دور نظر داده و راه مطلوب خود را تنها راه قلمداد کند.

انتخابات آزاد به معنای اعتقاد به رای آگاهانه مردم برای تحول، به معنای تلاش برای بسط گفتمان ناشی از این انتخاب، به معنای دفاع و تقویت تشکل های مدنی و مبارزات آنان که پایه آن مبارزه علیه تبعیض است. به معنای تلاش برای تحقق پیش شرط های انتخابات آزاد یعنی آزادی احزاب، مطبوعات و اجتماعات و زندانیان در همین شرایط کنونی است. اینکه تحقق انتخابات آزاد در چه پروسه ای پیش خواهد رفت، تنها به خواست و اراده نیروهای معتقد به این مسیر وابسته نیست.

مبارزه در راستاهای ذکر شده، تلاش برای شکل دهی شرایط و تعادل نیروی نوینی در جامعه است. واکنش نیروها به آن شرایط ، مسیرهای آینده را تعیین خواهد کرد

مهدی فتاپور

۲۳.۱۱.۲۰۱۰

fatapour@gmx.de

http://fatapour.blogspot.com

http://www.fatapour.de

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۲ آذر, ۱۳۸۹ ۱۰:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آن‌ها نمی‌توانند همهٔ ما را بکشند و ما نمی‌توانیم همهٔ آن‌ها را بکشیم…

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴