اصطلاح انتخابات آزاد، اخیرا، با اوج گرفتن بحران درون حکومتی در جمهوری اسلامی بە ترجیع بند جریانهای اصلاح طلب تبدیل شدە است. امری کە باید از آن علیرغم ابهامات نهفتە در آن استقبال کرد، زیرا کە در وجوە بنیانی خود بمنزلە بە چالش کشیدن نوع سیاست و تعبیر بشدت استبدادی خامنەای از سیستم ولایت فقیهی می باشد. البتە با این تاکید کە این واژە، بعد از کودتای انتخاباتی و ماجراهای بعد از آن بە شیوەای جدی در بیانات آقای موسوی نیز مطرح شد، و ایشان با پیوند دادن آن بە تغییرات قانون اساسی و درک حقوق بشری از آن، در واقع درکی فراکنونی از آنچە کە اصلاح طلبان ماندە در صحنە ارائە دادەاند، ارائە داد. در واقع درک وی از انتخابات آزاد از لحاظ پرنسیپی بیشتر درکی معطوف بە مبانی تئوریکی و مدرن انتخابات، اما از لحاظ مابە ازای عملی آن (اینکە مشخصا چە نیروهایی می توانند در آن شرکت کنند)، درکی هنوز ناکامل و در وجوە پراکتیکی خود جای بحث باقی گذاشتە است.
اینکە منظور از انتخابات آزاد چیست، و از چە پارامترهایی در نزد هر یک از مطرح کنندگان آن در لحظە کنونی برخوردار است، موضوعی است کە کماکان جای بحث بسیار دارد. خاتمی، برای انتخابات آزاد شرایطی را تعیین کردە کە هم با تعابیر رفسنجانی، هم اپوزیسیون دمکرات و جمهوریخواە متفاوت است. وی در آخرین اظهار نظری کە در این زمینە داشتە، “آزادی زندانیان، ایجاد فضای آزاد برای همه و گروهها، پایبندی مسئولان به قانون اساسی و فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد.” را از شروط لازم انتخابات آزاد و شرکت در انتخابات دورە آتی مجلس اعلام کردە است. محمد خاتمی از آزادی زندانیان می گوید، اما معلوم نیست کە آیا منظور وی از زندانیان، زندانیان وابستە بە همە طیفهای سیاسی است، یا فقط زندانیان سیاسی وابستە بە جریانات اصلاح طلب؟ هم چنین وی از ایجاد فضای آزاد برای همە گروهها می گوید، اما معلوم نیست کە آیا منظور وی از همە گروهها، گروههای اپوزیسیون، بویژە اپوزیسیون دمکرات جمهوری خواە معتقد بە مشی مبارزە مسالمت آمیز نیز هست یا خیر؟
هاشمی رفسنجانی نیزاخیرا از انتخابات آزاد سخن بە میان آوردە است. وی در ملاقاتی کە با عدەای از دانشگاهیان داشت، از انتخابات آزاد سخن گفت. رفسنجانی در این ملاقات تعبیر دیگری از انتخابات آزاد ارائە نمود، وی در این مورد گفت: “برگزاری انتخابات آزاد مجلس و ریاست جمهوری با حضور واقعی تمام جناحها و گروههای دلسوز و معتقد بە نظام و قانون اساسی می تواند بە خروج از اوضاع سیاسی کنونی کشور کمک کند.”
درک رفسنجانی از انتخابات آزاد در واقع یک درک پراگماتیستی است. یعنی فرض را بر عملی کردن خواستەهایی می گذارد کە امکان عملی کردن آن با توجە بە حضور جناحهای مختلف هنوزوجود دارد. هرچند در صحت و سقم چنین درکی نیز باید تردید کرد، زیرا کە دشمنی آشکار رهبری با اصلاح طلبان، بویژە با جنبش سبز و رهبران نمادین و مطالبات و شرایط موسوی و کروبی، امکان عملی کردن چنین خواستەای را با دشواری های جدی مواجە می کند. در عین حال طرح رفسنجانی مشخصا از محدود شدن انتخابات آزاد بە نیروهای معتقد بە نظام و قانون اساسی دفاع می کند،. در این درک عملا همە نیروهای اپوزیسیون منجملە بخش طرفدار مشی مبارزە مسالمت آمیز از دایرە انتخابات مورد نظر آقای رفسنجانی بیرون انداختە شدەاند.
در مابەازای عملی درک رفسنجانی از انتخابات آزاد در شرایط سیاسی کنونی کشور، گرچە بسیار بعید است بطور داوطلبانە از طرف بیت رهبری و اصولگرایان در شرایط کنونی جامعە پذیرفتە شود، اما می توان گفت کە طرح این درک می تواند بنوبە خود مسیری را کە خامنەای در پی تحمیل و تثبیت آن بە جامعە است بە چالش جدی بکشاند، و نیروهای معینی از جامعە را بە رو در رویی با خامنەای سوق دهد. زیرا از یک طرف طرح جناح افراطی اصولگرایان و بیت رهبری برای حذف قاطع اصلاح طلبان را با چالش جدی مواجە می سازد، و از طرف دیگر بە فرض متحقق شدن چنین خواستەای با توجە بە تحولات مهمی کە در میان بخشی از اصلاح طلبان از مقطع انتخابات بە این طرف روی دادە است، بازگشت آنان بە صحنە سیاسی کشور می تواند بمنزلە تحولی دیگر در صحنە سیاسی ـ اجتماعی باشد. زیرا نزدیک شدن این طیف بە مبانی دمکراتیک و حقوق بشری و تغییر و تحولات فکری و سیاسی در جامعە پیوستە در حال تکامل ایران آنها را نیز دگرگون کردە است. بنابراین برخلاف گفتە بعضیها کە امکان حضور همە جناحها در انتخابات را بمنزلە بازگشت بە شرایط قبل از احمدی نژاد می پندارند، تصور بازگشت چنین شرایطی اساسا ناممکن است. زیرا هم بخشی از این نیروها متحول شدەاند و هم شرایط جامعە و منطقە تحولات اساسی بخود دیدە است. از این روی می توان گفت این نە بازگشت بە گذشتە، بلکە فراهم شدن زمینە برای تدارک شرایط یک انتخابات بە معنی واقعی آزاد خواهد بود. اپوزیسیون دمکرات و جمهوریخواە ایران باید بتواند با رفتار سیاسی سنجیدە، بدون دست برداشتن از اهداف اساسی خود در این روند اثر بگذارد
در مورد انتخابات آزاد، اما آنگاە کە بحث بر سر پرنسیپهاست، بە ناچار دید ما متوجە نوع تعبیر موسوی گونە از انتخابات، یعنی رعایت پرنسیپهای حقوق بشری آن می شود کە همە آحاد یک کشور را فراتر از تعلق فکری، حزبی و غیرە، دارای حق شرکت در آن می داند. امری کە در تعبیر رفسنجانی از انتخابات آزاد، غایب است.