جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۲

جمعه ۱۳ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۲

گزارش یک جنایت!
پس از آغاز جنگ، همسرم نسرین ستوده متنی را در اختیارم گذاشت که حاوی مصوبه ای بود که در سال 1365 ، شورای عالی قضایی با هدف تامین امنیت زندانیان،...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا خندان
نویسنده: رضا خندان
پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!
اخراج‌های سازمانیافته گرچه همچون تندآبی از چند هفته پیش بر بستر افغان‌ستیزی نابکار در کشور جریان دارد، این روزها اما با برچسب خوردن اتهام «جاسوسی» برای مهاجرینی از افغان‌ها به...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانه‌ها و بمباران کشور زاده نمی‌شود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان می‌سازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازمان‌دهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید
حمله به زندان اوین، چه از منظر حقوق بین‌الملل، چه از دیدگاه وجدان انسانی، یک جنایت محض بوده و از مصادیق روشن جنایت علیه بشریت است. همزمان، آن‌چه جنبه‌ای دیگر...
۱۲ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حمید آصفی
نویسنده: حمید آصفی
آتش‌بس تا استقرار صلح پایدار!
کارگران و زحمتکشان نیک می‌دانند که راه رفع ستم‌های نزدیک به نیم قرن جمهوری اسلامی نه با جنگ و تجاوز علیه میهن هموار شدنی است و نه با تکیه به...
۱۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: راهکار سوسیالیستی
نویسنده: راهکار سوسیالیستی

نقدی بر مواضع و.ا.لنین، پیرامون مسائل دانشجویی

دانشجو متعلق به طبقه خاصی نيست. و از آنجا که غالباً در دوران دانشجويی يک زندگی شبهه کمونی را تجربه می کند، همانند روشنفکرها، صرفاً با طبقه ای که از آن آمده قرابتی ندارد. آنچه از آميختگی فرهنگ ها و خصوصيات طبقات مختلف اجتماعی بر دانشجو تاثير می گذارد، وی را متمايز از طبقه خود و در عين حال همسو با کليه طبقات اجتماعی می سازد.

لنین، رهبر انقلاب کبیر کمونیستی اکتبر، مقاله ای دارد که در ایران با عنوان “وظائف جوانان انقلابی” منتشر شده است. این مقاله با عنوان اصلی “اولین نامه” در سپتامبر۱۹۰۳ و در شماره ۲ و ۳ روزنامه “دانشجو” منتشر شده و نقدی بود بر مواضع این روزنامه در شماره نخست آن که در آوریل همان سال به چاپ رسیده بود. 
روزنامه “دانشجو” ارگان دانشجوهای انقلابی روسیه بود که تنها در سه شماره منتشر شد. مقاله مذکور، بعدها نیز تحت عنوان به دانشجویان. وظائف جوانان انقلابی (سوسیال دموکراسی و روشنفکران) تکثیر گردید. منبع نوشتار حاضر جزوه ای به همین عنوان است که پیشترها توسط نشر کاوه در تهران منتشر شده بود. 
در نگاه نخست، آن چه بیش از همه جلب توجه می کند، پاسخگویی لنین به دانشجوها است و اینکه حضور منقدانه آن ها را کما بیش به رسمیت می شناسد و حتا در همان ارگان تئوریک و البته حکومتی دانشجوها، خود را موظف به پاسخگویی می داند. این نکته می تواند برای روسای برج عاج نشینی که بی توجه به مسائل دانشجویان، در اتاق های دربسته خود در وزارت خانه ها و ادارات مربوطه در ایران، مشغول کاغذ بازی هستند، آموزنده و هشدار دهنده باشد، که حتا با وجود مخالفت با اندیشه ای و عدم تمایل به حضور آن بایست پاسخگوی تاریخ و زمانه خود باشند. که در نهایت منجر به حفظ مباحث مطروحه برای آیندگان نیز خواهد شد. 
این که فردی مسئول باشد کافی نیست. او باید بداند که مسئول است. و در قبال آن باید که پاسخگو باشد. اگرچه هدف این نوشته در نهایت نقد موضع لنین در قبال مسئله دانشجوها است. اما هوشمندی وی در پاسخگویی و مسئولیت پذیری، ستودنی و هم البته، آموختنی خواهد بود. 
لنین در مقاله “اولین نامه” می نویسد که: «… دانشجویان از سایر جامعه جدا نبوده و درست به همین دلیل، همواره و بطور اجتناب ناپذیر، تمام دسته بندی های سیاسی جامعه را منعکس می سازند… گروه بندی های سیاسی دانشجویان نه تصادفی، بلکه ضروری و اجتناب ناپذیرند…» لنین خود تاکید دارد که این گروه بندی ها وجود دارند و نیز الزاماً سیاسی خواهند بود. بنابراین در نظر وی امکان این که این دسته بندی ها غیر سیاسی باشند وجود ندارد و نقدی اساسی او بر مقاله منتشره در “دانشجو” نیز همین قرار دادن گروه های غیر سیاسی ـ غیرکمونیست ـ در دسته بندی های دانشجویی است و حتا اگر آن دسته بندی های غیر، مورد تائید وی نباشند، حذف شدنی خواهند بود. چند خط بعد از آن در نفی مطلبی منتشره در “روسیه انقلابی” ارگان سازمان سوسیال دمکرات مسکو (۱۸۹۶) می نویسد که: « این چه تاکتیک تنگ نظرانه ای است که یک سازمان انقلابی می خواهد در هر سازمان مستقل دیگری که مطیع وی نیست یک رقیب ببیند که باید آن را نابود کرد و در آن حوزه حتماً باید اختلاف و اغتشاش ایجاد نمود.» که البته این پیش ار انقلاب و به قدرت رسیدن شخص لنین بیان شده و عملکرد وی پس از انقلاب در مقابل آنارشیست ها و شوراهای کارگری که نمی خواستند تحت نفوذ کمیته مرکزی حزب کمونیست قرار گیرند، چیزی جز این نبود. 
در بخش دیگری از مقاله نوشته شده که: «در دانشجویان برحسب نظرات سیاسی و اجتماعی شان، گروهبندی های مختلفی وجود دارد و بایستی وجود داشته باشد. و بدین جهت خواست جهانبینی واحد و روشن به ناگزیر برخی از این گروه ها را کنار گزارده، از اتحاد جلوگرفته و بالاخره به جای کار یکدل و یک جهت، مشاجرات را دامن زده و در نتیجه قدرت هجوم دسته جمعی را تضعیف می کند و…» این نگرش بالاخص برای دانشجوی ایرانی که تجربه انقلاب فرهنگی و پیاده سازی شعار “وحدت کلمه” را داشته، بخوبی قابل درک است، دیکتاتوری. 
لنین، چند خط پس از این با صراحت بر تقسیم بندی خودی و غیر خودی تاکید می کند و می نویسد: «دانشجویان حساس ترین بخش روشنفکران می باشند. اما روشنفکر درست به این جهت روشنفکر خوانده می شود، زیرا او تکامل منافع طبقاتی و گروهبندی های سیاسی کل جامعه را به آگاه ترین، قاطع ترین و دقیق ترین نحوی، منعکس نموده و بیان می دارد». مغلطه غریبی است. چرا که کمتر از یک دهه بعد استالین به عنوان جانشین لنین ثابت کرد که نتیجه چنین اندیشه ای و حقنه کردن تعاریف خشک و مکانیکی از جامعه به آن، نتیجه ای جز حذف دگراندیشان و روشنفکرها نخواهد داشت. 
در مقاله “اولین نامه” حرف تازه یا نظریه ای وجود ندارد. دستور العملی صرف و یک جانبه است. تنها تقسیم بندی روزنامه”دانشجو” از طبقات دانشجویی، کما بیش مورد تائید لنین قرار می گیرد! لنین مخالفتی با تقسیم بندی چهارگانه روزنامه “دانشجو” ندارد، جز این که آن را شش تایی می کند و حساب غیر خودی را دقیقاً جدا کرده و عیان می سازد. روزنامه مذکور دانشجوها را در چهار گروه ۱. توده بی تفاوت، ۲. آکادمیست ها، ۳. ناسیونالیست ها ـ آنارشیستها! ۴. سیاسیون تقسیم کرده بود که فقط بخشی از سیاسیون گزینه چهارم مورد تائید لنین قرار گرفتند و الباقی می بایست حذف شوند تا وحدت انقلابی بین دانشجوها پایدار بماند! گرچه لنین، سپس می پرسد: «… آیا این گروه بندی ها در اثر یک وضعیت موقتی به وجود نیامده اند؟….» اما باز هم نتیجه گیری دلخواه و حذفی خود را دارد. 
اساساً هنگامی که ایدئولوژی در جایگاه قدرت سیاسی به قضاوت و تصمیم گیری بنشیند، برخورد حذفی پیش خواهد آمد. لنین هم تنها با مغلطه کاری گسترده در جای جای مقاله مذکور، قصد پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خود را دارد. 
تجربه به دانشجوی ایرانی، مانند دانشجوی هر حکومت ایدئولوژیک و استبدادزده دیگر ثابت کرده که وقتی تعاریف فراقانونی و اعمال نظرهای سلیقه ای، حکم اجرایی بگیرند، «فقط» و «باید»ها جایی برای رشد و تکامل و حتا آگاهی و تغییر نمی گذارند. 
لنین موضع نادرست سیاسی را نتیجه تمامی اشتباهات دانشجوها می داند. در این که وی چهره مبارز و برجسته ای است شکی نیست. اما هر چهره مبارز و برجسته ای مبرا از خطا نبوده و نیست. و نگرش مقدس و معصومانه انگاشتن هیچ گاه راه گشا نخواهد بود. همان طور که به واقع نتیجه تمام اشتباهات پیاده سازی سوسیالیزیم در اتحاد جماهیر شوروی اتخاذ موضع نادرست سیاسی لنین بود.
دانشجو متعلق به طبقه خاصی نیست. و از آنجا که غالباً در دوران دانشجویی یک زندگی شبهه کمونی را تجربه می کند، همانند روشنفکرها، صرفاً با طبقه ای که از آن آمده قرابتی ندارد. آنچه از آمیختگی فرهنگ ها و خصوصیات طبقات مختلف اجتماعی بر دانشجو تاثیر می گذارد، وی را متمایز از طبقه خود و در عین حال همسو با کلیه طبقات اجتماعی می سازد. به گونه ای که می توان دانشجو را متعلق به تمام طبقات و منافع کلی توده ها را همسو با منافع دانشجوها دانست. 
حال اگر به شیوه مد نظر لنین با این گروه ها برخورد ایدئولوژیک و طبقاتی صورت پذیرد، آسیب جبران ناپذیری بر بدنه گروه های اجتماعی وارد می آید. با چنین دیدگاهی تنها دانشجویی پذیرفنتی و از دید سیستم مفید است که: «… برای گسترش دایره دید آکادمیستی، و برای تبلیغ سوسیالیسم علمی، یعنی مارکسیسم، فعالیت نماید.» لنین مقاله “اولین نامه” را بااین جمله به پایان می برد. جایی که آغاز دیکتاتوری و الگویی است برای آنانی که با نگرش های ایدئولوژیک و سلیقه ای برخورد حذفی دارند؛ در نتیجه دانشگاه، دانشجو و اساتید، موجوداتی بدون خلاقیت و خشک و ناکارآمد خواهند بود، که در چرخه تکرار ناخوشایندی هویت خویش را از دست می دهند. 
با همه این احوال، امروزه در ایران نیاز به بازتعریف مفاهیم کلیدی احساس می شود. باید به نقد تجربیات پیشین بنشینیم. هنگامی که شان و حرمت آدمی مبنای تعاریف و عملکردهای جدید باشد، تنها آن هنگام است که می توان دنیای نوینی داشت. 

پس نوشت: در هنگام مطالعاتی که پس از پایان نوشتار فوق داشتم، به بخشی از پیشگفتار کتاب “انقلاب” مصطفا شعاعیان برخورد کردم که انتقاد تند و توفنده ای نسبت به مقاله لنین “وظیفه سازمانهای جوانان” مطرح می کند، بی فایده ندیدم که آن را در این جا نیز بیاورم:«… لنین در دوم اکتبر ۱۹۲۰ در سومین کنگره کشوری سازمان کمونیستی جوانان روسیه که بویژه برای جوانان حزب کمونیست برگزار می شود و همچنین بویژه از آن رو که این سخنرانی از سوی چهره ای چون لنین انجام می شود، آدمی دست کم این چشم داشت را دارد که “لنین” برای “جوانان حزب کمونیست” که بایستی پیشتاز انقلابی لااقل فردای سراسر انقلاب طبقه کارگر باشند، اندکی هم که شده از وظائف انقلابی شان و از جانبازی های بی همتایشان و از راه انقلابی پر سنگلاخ شان و از شیوه های ستیز توان فرسایشان… یادی بکند و آنها را به سوی هرچه بیشتر نیرومندی و همبستگی و آگاهی و پایمردی برای گذار جنگ آمیز از چنین گذرگاه دشواری، راهنمایی کند ـ دست کم کمش اندرز دهد ـ لیکن آنچه را که لنین به هیچ روی نمی آموزد، حتا همین هاست و بجای همه این ها، به مانند یک آموزگار فرسوده زوار دررفته و سربزیر و تنگ درون دبستانی، یکریز پند می دهد که چگونه درس بخوانند و چگونه مطالعه کنند و چگونه تولید برق را بالا ببرند و چگونه دانش اندوزند و چون اینها! سراسر این سخنرانی بلند بالا از حتا هرگونه گوشه یی، هر اندازه هم ناچیز، درباره همبستگی انترناسیونالیستی جوانان کمونیست روسیه با کارگران جهان، پاک است…» این سخنرانی که با نام “وظیفه سازمان های جوانان برگزار شده بود، چنان که ذکرش رفت، در ایران به همراه متن “اولین نامه” که تزهای لنین پیرامون تقسیم طبقاتی دانشجوها را دربر می گیرد، منتشر شده است. صدالبته نقد شعاعیان که بر بخش دوم جزوه، یعنی سخنرانی لنین است، به دلیل آشنایی خواننده با نگره های دیگر و منتقد لنینیسم، در اینجا آورده شده است. 

تاریخ انتشار : ۲۵ مهر, ۱۳۸۴ ۷:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش یک جنایت!

پیرامون تراژدی اخراج صدها هزار افغان‌ از ایران به انتظار داوری سخت فردا ننشینیم، در عمل به وظیفه‌ی امروزین بپاخیزیم!

توهم آزادی از دهانۀ موشک: افشاگری علیه مدافعان حملۀ نظامی به ایران

محکومیت حمله به زندان اوین و ضرورت آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی

نیاز به بلوغ بیشتر سیاسی، و جسارت مدنی

اوین؛ زندانی که از آسمان بمباران شد و از زمین خیانت دید