کشور ایران به لحاظ اقلیمی عمدتا جزو مناطق خشک و نیمه خشک طبقه بندی می شود. میانگین میزان بارندگی درازمدت آن ٢١١ میلی متر در سال و کمتر از یک سوم متوسط جهانی است. از این رو برنامەریزی استفاده از منابع آب از ضروری ترین تکالیف حاکمیتی است. متاسفانه مسئولان کلیدی نظام جمهوری اسلامی هرگز به اهمیت استفاده بهینه از این منابع محدود عنایت نداشته، و بجای تکیه بر نظرات کارشناسی در برنامه ریزی تامین، انتقال و مصرف آب، به این فرایند نگاه سیاسی و جناحی داشته اند. این رویکرد بیشترین آسیب را به منابع آبی کشور و محیط زیست، از جمله تخریب دشت ها یا آبخوان ها وارد ساخته است. کاستن سهم دریاچه ها و تالاب ها از منابع آب سطحی یارودخانه های دائمی و فصلی و خشک شدن آن ها و هجوم گرد و غبار به شهرها و مناطق مسکونی، مزارع و تاسیسات زیربنایی، ادامه حیات و زندگی در بخش های وسیعی از کشور مانند خوزستان، کرمان، سمنان، آذربایجان، سیستان و بلوچستان، اصفهان، فارس و… را با مشکل روبرو کرده است.
موافقت با برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی با حفر بیش از٣٠٠ هزارحلقه چاه بدون مجوزکه بیش از٢٠٠ هزارحلقه آن در دولت آقای احمدی نژاد حفرشده، موجب گردیده تاهرساله بطورغیرمجاز۵ تا۶ میلیارد مترمکعب آب بیش ازظرفیت مجازازسفره های آب زیرزمینی بهره برداری شود، بطوریکه تاکنون بیش از١١٠ میلیارد مترمکعب از آبخوان های کشور از محل آب های تجدید ناپذیریافسیلی برداشت شده است. پیامد زیانبار این سیاست، فرونشست زمین و وضعیت بحرانی منابع آب زیرزمینی در بیش از۴٠٠ دشت از۶٠٩ دشت کشور است. خسارتی که از این بابت به منابع آب و محیط زیست کشور وارد شده، چنانچه با هزینه های مرتبط با برنامه هسته ای حکومت مقایسه شود، اگر بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست، موضوع مهمی که اغلب شهروندان از میزان واقعی آن بی خبراند. واقعیت این است که دولت های پیش و پس ازایشان نیز با سوء مدیریت خود در بخش های آب و محیط زیست، چون دیگر بخش ها، با اندازه های متفاوت از هم در بروز این نابسامانیها که امروز گریبان کشور را گرفته مقصراند. پیامد این سوء تدبیرها امروز در جای جای کشور به اشکال گوناگون خود را نشان می دهد.
متاسفانه در این روزها شاهد پیامد های این سوء مدیریت و ناکارآمدی و بی تدبیری مسئولان دریکی از استان های پهناورجنوب کشور، خوزستان زرخیز، با وسعت ۶۴ هزار کیلومتر مربع و با ۴،٧ میلیون نفرجمعیت و بیش از١.٣ میلیون هکتارسطح زیر کشت محصولات آبی و متوسط بیش از ٢٢ میلیارد مترمکعب ظرفیت آبی و صدها موسسه بزرگ و کوچک تولیدی و ذخایر عظیم نفت و گاز و همچنین پایانه های بندری ورود و صدورکالا هستیم. بخاطراین سوء مدیریت ها و فساد نهادینه شده درارکان نظام، استان پهناورخوزستان با همه امکانات طبیعی و زیرساختی، چون سدهای متعدد که جلگه خوزستان را از خطر سیلاب های ویرانگر مصون می دارد و امر برنامه ریزی تامین آب مطمئن شرب و کشاورزی وصنعت را ممکن می سازد و نیروگاه ها که در شرایط نرمال ١٣ هزار مگاوات برق، بدون احتساب ظرفیت ایجاد شده توسط بخش خصوصی، تولید می کند، امروز مردم خوزستان بخاطر این ندانم کاری ها وسوء مدیریت ها با کم آبی و قطع برق در شرایط غیرقابل تحمل گرمای بالای ۵٠ درجه سانتیگراد قراردارند. این در حالی است که میزان آب شرب مورد نیاز جمعیت استان حداکثر حدود ۵٠٠ میلیون مترمکعب و نزدیک به ٢ درصد ظرفیت آب استان برآورد می شود که در مقایسه با منابع در دسترس مقدار بسیار اندکی است. کاربرد الگوی کشت نامناسب با شرایط اقلیمی استان، یکی از عوامل موثر در بروز کم آبی در استان است. به عنوان نمونه مقدارآب مصرفی محصول برنج که سطح زیر کشت آن به حدود ١٨٠ هزار هکتار درسال ١٣٩٩ افزایش یافته است، بین ٣۵ تا ۴٠ هزار مترمکعب می باشد. در چنین شرایطی کشت این محصول با نگاه اقتصادی، اساسا نه در خشکسالی ها بلکه در ترسالی و سال های پربارش هم باید از الگوی کشت استان حذف شود. یکی دیگر از کشت های آب بر در استان، نیشکر با حدود ٨۴ هزار هکتار مساحت و متوسط مصرف آب ٣٠ هزار مترمکعب در هکتار است. مقدار تولید شکر این محصول به ازاء مصرف هر متر مکعب آب حدود ۵٠٠ گرم است. ارزش تولیدی شکر حاصل از این محصول به مراتب کمتر از ارزش آب مصرفی است و کشت آن نیز مانند برنج فاقد توجیه اقتصادی می باشد. نکته با اهمیتی که نباید مورد غفلت قرارگیرد، انتقال آب از سرشاخه رود خانه های منتهی به جلگه خوزستان است، که با توجه به سطح زیرکشت موجود و برنامه توسعه کشاورزی و صنعت دراستان با نگاه بلند مدت، می بایست مورد بررسی و تجدید نظر قرارگیرد.
چنانچه مسئولان نظام و مدیرانی که امر تامین و انتقال آب درهمه بخش های مصرف را، برعهده دارند، با مشارکت مردم و تشکل های آنان امرتخصیص، عرضه و تقاضای آب و کشت های سازگار با شرایط اقلیمی ومتناسب بامنابع آب در دسترس رابرنامه ریزی و اجراکنند، به خاطرمشارکت مردم در انجام امور مربوط به خودشان، کشور با این دست از مشکلات مواجه نمی شود و یا دامنه مشکلات به این وسعت و عمق نخواهد بود که امروز شاهد آنیم، و مردم استان را در شرایط درد ناکی قرار داده است.
این روزها مردم خوزستان تحت تاثیر نتایج سیاست های نابخردانه مسئولان نظام در رنجند و صدای اعتراضشان بخاطر ضروری ترین نیازهای زیستی یعنی آب و برق، بلند است و به این شرایط به حق معترض اند، اما حکومت به جای گفتگو، چاره جویی و حل مشکل آنان، اعتراضات مسالمت آمیز مردم به شرایط کم آبی، بی آبی وقطع برق را با خشونت و گلوله پاسخ می دهد، که متاسفانه تاکنون با چندین کشته و مجروح همراه بوده است. ما ضمن محکوم نمودن این سیاست های خشن و مغایر با منافع ملی، از اقدامات مسالمت آمیز هموطنان دلاور خوزستانی در استیفای ابتدایی ترین حقوق انسانی و شهروندی که شامل تامین آب و برق و همچنین واکسینه شدن در برابر پاندمی کووید ١٩ است، به عنوان عاجل ترین مطالبات آنان پشتیبانی می کنیم و از مسئولان نظام می خواهیم، با اجابت سریع مطالبات بدیهی مردم عزیز خوزستان و برای تسکین آلام خانواده های جان باختگان نسبت به دستگیری آمران و عاملان جنایت شلیک به راهپیمایی آرام معترضان و محاکمه علنی و محکوم کردن قاتلان اقدام نموده و خسارت هایی را که به قربانبان واردشده جبران نمایند. به موازات، حکومت می بایست نسبت به گماردن مسئولان پاکدست و کاردان و مورد وثوق مردم و تخصیص منابع مالی لازم و بهره گیری از کارشناسان دلسوز، علاوه بر حل عاجل ترین مشکلات مردم چون تامین آب شرب، برق و واکسیناسیون، مبارزه با ریزگردها، ایجاد و اصلاح سیستم فاضلاب شهرها و مدیریت آب استان، با هدف تامین پایدار نیازهای شرب و بهداشتی، صنعت، کشاورزی، حقابه تالاب ها و به ویژه امر تخصیص و عرضه و تقاضای آب با رویکرد بازنگری درطرح های انتقال آب از سرشاخه رود خانه ها به فلات مرکزی کشور، شرایط حضور نمایندگان مردم را، با اولویت کشاورزان و دامداران، برای اتخاذ تصمیمات در این موارد و دیگر عرصه های حیات اجتماعی و توسعه پایدار استان، فراهم آورند.