جان بولتون اخیرا گروههای تروریستی اسلام گرای افراطی را مهمترین تهدید خارجی برای امنیت و منافع آمریکا قلمداد کرد. او همزمان ایران را بانک مرکزی جهانی برای تروریسم بین المللی معرفی کرد.
تا اینجای کار ظاهرا عیب و ایرادی وجود ندارد. اما همپالگی ترامپ تنها یک روی سکە را می بیند. او تاریخ و مسئولیت کشورش را در این مورد بەعمد فراموش می کند.
او ظاهرا فراموش می کند کە همین آمریکا طبق روایت و اعتراف سولیوان (سفیر آمریکا در ایران در زمان شاە) از همراهی آمریکا با بە قدرت رسیدن مذهبی ها در ایران از ترس بقدرت رسیدن کمونیستها می گوید. او ظاهرا فراموش می کند کە چگونە آمریکا در تجهیز نیروهای مجاهدین علیە حکومت چپ ها در افغانستان تمام مساعی خود را بعهدە گرفت، مجاهدینی کە از قلب آنها فردی مثل بن لادن بیرون آمد. آقای بولتون همچنین در این مورد هیچ سخنی بە میان نمی آورد کە چگونە کشور متبوعش بە گروههای اسلامی تروریست و تندرو در لیبی کمک رسانید تا قذافی را سرنگون کنند. گروههائی کە حالا این کشور را بە جولانگاە تاخت و تازهای خود تبدیل کردەاند و با خود فلاکت و هرج و مرج را بە اقصا نقاط این کشور بدبخت بهمراە آوردەاند. و البتە دەها نمونە دیگر. جان بولتون در تمامی این موارد سکوت پیشە می کند و معلول را بە جای علت می نشاند.
واقعیت این است کە تمامی رجزخوانی های افرادی امثال ترامپ و بولتون تنها زمانی می تواند جدی باشند کە با نقد سیاستهای خود ایالات متحدە همراە باشند. در جهانی کە مردم از بسیاری چیزها آگاهند، نمی شود با رجزخوانی و پاشیدن گردوخاک بر چشمان، از مسئولیتهای خود فرار کرد.
جان بولتون مانند رئیسش یک دروغگوست کە از دانەای کە خودشان باشیدەاند، تنها می خواهند منافع خود را درو کنند. برای ضد تروریست بودن تنها کافی نیست کسانی دیگر را متهم کرد. ضد تروریست بودن قبل از هر چیز بە یک نگاە انتقادی نیاز دارد کە کل تاریخ نوین ایالات متحدە را در این مورد بە چالش بکشد. انتقادی کوبندە و صریح.