ترور اسماعیل هنیه در تهران که بلافاصله بعد از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید رژیم جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت، در خدمت گسترش دامنهی جنگ فراتر از مرزهای اسرائیل و فلسطین، در عین حال، اخطاری به جمهوری اسلامی در قلب تهران بود. این اقدام هم نشان از قدرت نمائی دولت دست راستی اسرائیل داشت و هم بیانگر نفوذ سرویس جاسوسی اسرائیل در دستگاە امنیتی رژیم و تاکید بر این نکته بود که نه فقط میهمانان، بلکه هیچ مقام و نهادی در ایران نیز از امنیت کافی برخوردار نیست. حکومتی که تمام هم و غم آن کنترل امنیتی بر زندگی روزانهی شهروندان و اعمال شدیدترین سرکوبها در مقابله با اعتراضات آنان است، حتی توانایی حفظ امنیت میهمانان ارشد خود را نیز ندارد. هر چند از مدتها پیش آشکار شدهاست که شبکهی جاسوسی اسرائیل تا اعماق دستگاه فاسد ولائی حاکم نفوذ کردهاست و سازمانهای اطلاعاتی ولایت فقیه که شبانهروز به دنبال دستگیری دختران و زنانی هستند که تن به حجاب اجباری نمیدهند و به خشن ترین شکل کارگران، کارمندان، بازنشستگان، مردم مناطق ملی و قومی و حتی خانوادهی زندانیان سیاسی را سرکوب میکنند، از مقابله با نفوذ یک دولت خارجی در میان نهادهای بالای حکومت هم ناتواناند.
ترور اسماعیل هنیه، قبل از همه، موجبی برای قطع مذاکرات آتشبس با حماس در لحظهی کنونی است. مذاکراتی که علیرغم صدور قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل و فشار دولتهای منطقه و جهان برای پایان دادن به قتل و کشتار در غزه، تاکنون به سرانجامی نرسیدهاست. بهویژه اکنون که ادامهی جنگ برای حفظ دولت نتانیاهو به یک امر حیاتی تبدیل شدهاست، آتش بس در غزه و توقف کشتار فلسطینیها، می تواند پایان کار کابینهی سیاه نتانیاهو و پایان عمر سیاسی خود او نیز باشد. دولت دست راستی اسرائیل و در راس آن بنیامین نتانیاهو که رسما از طرف دادگاه بین المللی متهم به نسلکشی و جنایت جنگی در غزه است، در صدد است با دامن زدن به تشنج و گسترش جنگ در منطقه، از جمله لبنان و درگیر کردن جمهوری اسلامی در جنگ، دولت آمریکا را نیز فراتر از کمکهای بیدریغ تسلیحاتی و تدارکاتی تاکنونی، مستقیما درگیر جنگ در منطقه سازد و به بهای قتل و کشتار بیشتر، بر عمر دولت خود بیفزاید.
ترور اسماعیل هنیه در تهران، در عمل به تشنج و تشدید درگیری در منطقه دامن خواهد زد. جمهوری اسلامی که دخالت در تنشهای منطقه، از جمله حضور در سوریه و لبنان… و سیاست زیانبار «عمق استراتژیک» را با بهانهی حفظ امنیت در تهران توجیه میکرد، اکنون که با این ترور در قلب تهران مواجهشدهاست، با رجزخوانیها علیه اسرائیل و اقدامات انتقامجویانهی خود، کشور را منزویتر از پیش ساخته، امنیت مردم را در معرض تهدیدات پیوستە قرار داده و رابطه با جهان را بیش از پیش تخریب خواهد کرد. از سوی دیگر، دولت نتانیاهو با پشتیبانی دولت آمریکا به خصوص کنگرهی این کشور و با سکوت غرب، به سیاست تجاوزگرانه در منطقه، نسل کشی در غزه و قتل عام فلسطینیان را ادامه خواهد داد.
حزب چپ ایران ترور هانیه در تهران را، مغایر با قوانین بینالمللی، نقض حاکمیت ملی کشور و اقدامی علیه صلح و آرامش در منطقه دانسته و محکوم می کند. ادامهی جنگ و ترور، مانعی در جهت رسیدن به صلح و امنیت در منطقه است. دامن زدن به فضای تشنج دست حکومت جمهوری اسلامی را برای سرکوب خشنتر مردم ایران باز میکند. ما از احزاب سیاسی و نیروهای مترقی و صلح طلب میخواهیم که با محکوم کردن نقشههای جنگافروزانهی دولت اسرائیل و ترورها و جنایاتی که از هر دو طرف صورت میگیرد، خواهان قطع فوری درگیریها و بازگشت بر سر میز مذاکره شوند و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نورزند. اختلاف بین اسرائیل و فلسطین و دو ملت راه حل نظامی ندارد و تنها از طریق دیپلماسی و در پای میز مذاکره قابل حل است.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران
۱۱ مرداد ۱۴۰۳ – ۱ اوت ۲۰۲۴
برگرفته از: بهپیش
1 Comment
ادعای نفوذ اسراییل در سیستم اطلاعاتی ایران،ادعایی ناآگاهانه ،کودکانه و دلیلِ بارز عدم شناخت از ساختار نظام جمهوری اسلامیست،که از سال ۱۳۵۷ ،توسط نیروهای باصطلاح اصولگرا،اما تحتِ نظارت و در راستای نیات دولتهای غربی،بالاخص؛ فرانسه،انگلیس و اسراییل،ابتدا بشکل پنهانی و پس از فوتِ خمینی بطور گسترده و فراگیر و از سال ۱۳۸۴_ عملاً سه قوه ی قضاییه و مجریه ومقننه را،قبضه وبر تمامی عرصه های اداری و خدماتی،استیلاء یافته اند،و هسته ی مرکزی این قطب تعیین گر،در شورای نگهبان متمرکز شده اند