یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۹
در چنین شرایطی مسئولیت ما نیروهای چپ ایرانی دشوارتر از همیشه است. دستان شما را از راه دور میفشاریم و شما را به همگامی و اتحاد نیروهای چپ سوسیالیست و وفادار به کارگران، زحمتکشان و حمایت از همۀ اقشار اجتماعی تحولطلب و پیشرو، از زنان و دانشجویان تا همۀ گروههای ملی-قومی فرا میخوانیم.
در همۀ درازنای حکومت جمهوری اسلامی، مبارزۀ اقشار مختلف ملت ایران از راههای گوناگون در راستای تامین منافع ملی، آزادیهای
اجتماعی و سیاسی، حداقل معاش، حقوق و منافع طبقات و اقشار زحمتکش، و در راستای تامین عدالت اجتماعی ادامه داشته است. تاریخ این مدت
نشان میدهد مبارزۀ مردم مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و تنها با تکیه بر نیروی خود ملت ایران و ایستادگی در برابر دخالت خارجی بوده است.
روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:
محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخستوزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا میگذاشت و آن را رعایت نمی کرد.
شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار میشوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود…. مردم آمریکا شایسته این هستند که بدانند کشورشان توسط یک رژیم خارجی که منافع مشترکی با آنها ندارد، به سمت جنگی کاملاً اجتنابپذیر و بیدلیل سوق داده میشود.
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاستهای غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایهداران در شرایطی به کار گرفته میشوند که از کمترین حقوق برخوردارند و نماد بهرهکشی عریان سیستم سرمایهداریاند.
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زندهباد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمانسوز است… بیانِ خواستِ یکصدایِ برقراری صلح میتواند ضروریترین خواستهی همهی ما باشد. هم صلح با خود و جامعه و هم صلح با دنیا و همسایگان…
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل، از محکوم کردن این تجاوز خودداری کرده بودند.برخی از آن ها مانند پارت آزادی کوردستان (پاک) با انتشار اعلامیه از چنین حمله تجاوزکارانه ای صریحاً حمایت کرده و یا مانند عبدالله مهتدی درخواست آن را کرده بودند و یا مانند خبات مهر لاستیکی مجاهدین در چهارچوب همین سیاست قرار داشته و یا مانند حزب دمکرات کردستان از محکوم کردن تجاوز نظامی اجتناب کرده بودند.اکنون درخواست مشترک این هفت جریان از “جامعه جهانی” در تداوم همان سیاست رژیم چنجی و همسویی آشکار با اهداف و سیاست های آمریکا و اسرائیل در حمله به ایران تلقی …
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند… در کوتاهمدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس میکند
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاستهای غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایهداران در شرایطی به کار گرفته میشوند که از کمترین حقوق برخوردارند و نماد بهرهکشی عریان سیستم سرمایهداریاند.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.