پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۸

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۸

آقای ده نمکی! امان از اعتماد به نفس بالا!

حکایت انتصاب مسعود ده نمکی به عضویت در هیات امنای دانشگاه هنر و خبر و عزم ایشان و دیگر یاران جدید به تغییر محتوای دروس این دانشگاه، اگر به واسطه ی وقوع هزاران اتفاق کژ و کول و بیدلیل در سال اخیر عجیب و غیرقابل باور نباشد لااقل در خور تامل است

حکایت انتصاب مسعود ده نمکی به عضویت در هیات امنای دانشگاه هنر و خبر و عزم ایشان و دیگر یاران جدید به تغییر محتوای دروس این دانشگاه، اگر به واسطه ی وقوع هزاران اتفاق کژ و کول و بیدلیل در سال اخیر عجیب و غیرقابل باور نباشد لااقل در خور تامل است. سوال اینجاست که آقای ده نمکی با چه توجیهی سکاندار و عضو هیات امنای دانشگاهی شده است که حتی رتبه ی ورودی دانشجویان آن دانشگاه از مجموعه ی سوابق فعالیتهای سینمایی ایشان در این سالها کمتر است. آیا قابل باور است دانشجویی که با رتبه ی پایین ۱۰ در مقطع کارشناسی ارشد، “مطالعات سینما” می خواند در سکوی زعامت خود با فیلمساز تازه واردی مواجه باشد که یکی از بزرگترین افتخاراتش این است که سیمرغ بلورین آثارش را به جای منتقدین و داوران آکادمیک از دست حاجی فیروز دارا و ندار گرفته است؟

آیا عادلانه است که همان دانشجو در همان دانشگاه ممتاز و از روی دست همان زعیمان ببیند که برخی با کمال اعتماد به نفس قصد دارند دست به تغییر محتوای دروس سینما ببرند و مثلا دورۀ خلق الساعه ای چون “حکمت سینما” را جایگزین تاریخ سینمای اریک رود و بردول کنند؟ واقعا وقتی این خبر را با تفصیل و کامنتهای پر آب و تابش در سایت بانی فیلم دیدم نزدیک بود شاخ در بیاورم، خبر را بخوانید :

“آنچه از این طرح شنیده شده، این است که ابتدا متون درسی رشته سینما و سپس سایر رشتههای هنری به شکلی تدوین و تبیین شوند تا دانشجویان دانشگاه هنر پیش از آن که به عنوان یک تکنسین سینما قلمداد شوند، دارای نگاهی معرفتی و شناختی به هنر هفتم شوند و بیش از آن که «تاریخ سینما» برای آنان اولویت باشد، «حکمت سینما» به عنوان یکی از دروس اساسی تدریس شود.

بر اساس شنیدهها، قرار است کارگروهی برای مطالعه و تغییر برخی از دروس دانشگاه هنر آغاز به کار کنند. براساس این طرح، تغییرات ایجاد شده موجب میشود تا دانشجویان سینما را به شکل مفهومی و اندیشگی بشناسند.”

آیا شما هم مثل من شاخ در نیاورده اید؟ اصولا واژه ی “حکمت سینما” شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟ شاید بسیار خوشبین بگویید منظور تامل بر آرایه ی اندیشمندانی است که سینما را در مقام یک پدیده ی فلسفی زبان شناسانه به جهان معرفی کرده اند. شاید بگویید مراد از حکمت سینما تدریس رساله های کریستین متز، امبرتواکو، آندره بازن و جرالد مست است. شاید بگویید منظور آقایان این بوده است که مثلا تدریس “مکان و زمان در سینمای سالواجینو بر تدریس نما به نمای دی. کاتز مقدم است.

اما نه! برخلاف شما خوشبینها بنده چندان خوشبین نیستم. من با شنیدن واژه ی “حکمت سینما” به یاد حرفهای مسعود ده نمکی در برنامه نقد “دارا و ندار” می افتم. کسی که در دفاع از اثر کم مایه ی خود در وبلاگش نوشت: “ما این سریال را ساختیم تا این نوکیسه ها و بلندگوهای آنها عصبانی شوند و از این عصبانیت بمیرند”

احتمالا مرادش از واژه “حکمت سینما” هم باید چیزی باشد از جنس همان یادداشتهای تخصصی صفحه هنری شلمچه. به هر حال بنده بیش از آن که متعجب باشم، عصبانیم و عجیب لجم می گیرد از اعتماد به نفس بالای آقای ده نمکی. واقعا این اعتماد به نفس بالا، هم جای تبریک دارد و هم تاسف. و این تبریک و تاسف از آنجا است که ما در تاریخ ایران از جنس آدمهای این سلکی هم کم داشته ایم و هم زیاد و بالاخره این که نمی دانم چرا بعضی از آدمها هیچوقت نمی توانند به نادانسته ها و ناداشته های خود نه بگویند.

تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد, ۱۳۸۹ ۱۰:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

عصای عیسی

اولین تصویری که از او داشتم مربوط به روزهایی می شد که شانزده سالم بود. نجف مخزن ساز بود و تابستان ها که مدارس تعطیل بود خرده کارهایی به من می داد. آن روز گرما داشت بیداد می کرد که پیدایش شد. پرسان پرسان در بیابان های اطراف بوارده، مخزن شماره دو را پیدا کرده بود. شلوار مشکی و پیراهن سفیدش نشان نمی داد دنبال کار آمده باشد. بدون این که با کسی حرف بزند مستقیم از محوطه خاکی دور مخازن بالا آمد و یکراست بالای سر نجف ایستاد.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی

جنبش «زن زندگی آزادی»: شکست یا فروکش نسبی و موقت؟

فرانسیس بیکن: فیلسوف تجربه گرا ولی بی خبر از اختلافات طبقاتی