جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰

جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۰

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر
شهناز قراگزلو: مسئله این نیست که مهریه زیاد است یا کم؛ مسئله این است که چرا زن هنوز برای حفظ کرامت و استقلال خود ناگزیر به اتکای مهریه است. در...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان
دفاع از آزادی اندیشه‌های چپ و منتقد، نه فقط موضوعی روشنفکرانه، بلکه ضرورتی اجتماعی است؛ دفاع از حق زحمتکشان است برای گفتن، دانستن و سازمان‌یافتن.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند
دیوار برلین نماد دو جهان متخاصم بود؛ اما دیوارهای امروز نامرئی‌اند؛ دیوارهایی میان ثروتمندان و فقرا، میان سرمایه و خیل بی‌شمار مردم، میان صاحبان قدرت و بی‌قدرتان.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رقص خوشهٔ پروین
رقص خوشهٔ پروین با چشمانی که از تبِ کهنهٔ خورشید می‌سوزند، در کوچه‌های مه‌آلودِ سنندج قدم می‌زند. گام‌هایش بویِ غم می‌دهد. رویاگونه، با نوای تنبور از پیچِ خاطره‌ها می‌گذرد. چراغِ...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم
ما اکنون در یکی از حساس‌ترین و خطرناک‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستاده‌ایم. تحریم‌های شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
به یاد فواد شمس
فواد از تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌های حاکمیت کم آسیب ندید، اما هرگز این فشارها نتوانستند در باور عدالت‌خواهانه و میهن‌دوستانه‌اش خللی وارد کنند. عشق به میهن و باور به اندیشهٔ رهایی‌بخش...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
پدیدۀ زهران ممدانی؟
حزب دموکرات از جنبش اشغال وال‌استریت به بعد، از اوباما به این سو ، برای پیروزی درانتخابات به اشکال مختلف از ائتلاف با جنبش‌های اجتماعی و برخی شعارهای چپ بهره...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه

از زندان موقت تا کمیته مشترک ساواک و شهربانی، از زندان توحید تا موزه سیاسی

زنده يادان يحيي رحيمي و غلامرضا اشتراني که هر يک مدت سه سال زير بازجوئي بودند. يحيي رحيمي، زنده ياد يوسف زرکاري را به سازمان معرفي کرده بود و غلامرضا اشتراني معلم گروه آرمان خلق بود و با دکتر اعظمي لرستاني ارتباط داشت. يحيي رحيمي پس از انقلاب در 2 تير ماه سال 60 اعدام شد و غلامرضا اشتراني بر اثر ضرباتي که به سرش وارد شده بود دچار بيماري مغزي شد و درگذشت

از زندان موقت تا کمیته مشترک ساواک و شهربانی از زندان توحید تا موزه سیاسی یداله بلدی – هامبورگ از جمله ساختمان هایی که آلمان ها در زمان رضا شاه در ایران ساخته بودند، زندان شهربانی بود که ساختمان آن در پشت شهربانی کل کشور قرار داشت. این زندان سه طبقه بود، و هر طبقه آن دو بند داشت و در هر بند چندین سلول ساخته شده بود.

سلول های بندهای یک تا چهارم انفرادی و ابعاد آنها ۲ متر در ۶/۱ متر بود. سلول های بندهای ۵ و ۶ که در طبقه سوم قرار داشتند، بزرگ بود و به عنوان سلول های عمومی به حساب می آمدند. در وسط زندان یک حیاط مدور وجود داشت. طبقات دوم و سوم آن به وسیله میله های آهنی از محوطه حیاط جدا شده بودند. از این میله ها برای آویزان کردن زندانیان استفاده می شد. در بین میله ها علامت رسمی دولت آلمان نازی به چشم می خورد. این زندان از آغاز راه اندازی آن تا سال ۵۱ زندان موقت شهربانی بود و گاهی نیز زندانیان سیاسی را به طور موقت در آنجا نگه می داشتند.

تا سال ۵۱ ساواک و بخش امنیتی شهربانی هر کدام به طور مستقل به دستگیری و بازجوئی تلاشگران سیاسی مبادرت می ورزیدند. آنها در دستگیری و سرکوب فعالین سیاسی به ویژه در سال ۵۰ با یکدیگر رقابت داشتند و حتی یک بار ماموررین آنها که به طور جداگانه در تعقیب یک تیم چریکی بودند، اشتباها بر روی هم آتش گشودند. در سال ۵۱ مقامات امنیتی رژیم تصمیم گرفتند برای هماهنگ کردن عملیات دستگیری، بازجویی و سرکوب مبارزین سیاسی، کمیته مشترک ساواک و شهربانی را تشکیل دهند. بعد از آن زندان موقت شهربانی به کمیته مشترک تبدیل گردید و مرکز بازجوئی از اوین و قزل قلعه به کمیته مشترک منتقل شد.

در هر سه طبقه این زندان اتاق های بازجوئی قرار داشتند. اتاق حسینی شکنجه گر معروف در طبقه دوم بود. حسینی که نام اصلی او محمدعلی شعبانی و درجه دار ارتش بود در بخش ضداطلاعات کار می کرد. او اندامی درشت و دستانی قوی داشت و آدم بی رحم و خشنی بود. حسینی در طول حکومت نظامی زندانیان را شکنجه می کرد و پس از تاسیس ساواک، شکنجه گر اصلی ساواک شد. در اتاق وی وسائل شکنجه از جمله تخت برای شلاق زدن، دستگاه آپولو و انواع شلاق ها در اندازه های مختلف وجود داشت. در کمیته مشترک چندین تیم بازجویی مستقر بودند که ریاست هر تیم را یک سربازجو بعهده داشت.

معروف ترین سربازجوها: رسولی، منوچهری، هدایت، تهرانی، استاد و کاوه بودند. مسئولیت تمام تیم های بازجوئی با ناصری (با اسم مستعار عضدی) بود. وی در سال ۴۱ که دانشجوی حقوق دانشگاه تهران بود توسط زنده یاد شکراله پاک نژاد و دیگر دانشجویان مبارز مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. عضدی، پاک نژاد را بعد از دستگیری تا سر حد مرگ شکنجه کرده بود. مافوق عضدی، رضا عطارپور معروف به حسین زاده بود. او زیرک ترین و باهوش ترین بازجوی ساواک و در عین حال قسی القلب ترین آنان بود. حسین زاده همان کسی است که بنابر اعتراف تهرانی، فرماندهی ترور زنده یاد جزنی و یارانش را بعهده داشت.

در کمیته مشترک علاوه بر تیم های بازجوئی بخش دیگری نیز به نام تیم های گشتی نیز مستقر بودند. هر تیم از چهار نفر تشکیل می شد که در اتومبیل های پیکان یا به دنبال ماموریت بودند و یا افراد مشکوک را دستگیر می کردند. برخی از ضربه هائی را که سازمان های سیاسی در آن سال ها متحمل شدند، از طریق دستگیری های مشکوک بود. این تیم های گشتی افراد زیادی را که هیچگونه فعالیت و یا اطلاعات سیاسی نداشتند بعنوان مشکوک دستگیر می کردند. یکی از مضحک ترین آنها دستگیری پاسبان و نگهبان بند سیاسی زندان قزل حصار بود. کمیته مشترک ساواک و شهربانی در آن سال ها شاهد حماسه هائی از مقاومت و جان باختن مبارزینی بود که تا آخرین لحظه حیات، بر سر آرمان خود استوار ایستادند و سرفرازانه جان باختند.

رفقا بهروز دهقانی، عباس جمشیدی رودباری، نمازی، فرشیدی، شاهرخ هدایتی و بهمن روحی آهنگران از اعضای سازمان فدائی از جمله کسانی بودند که در زیر شکنجه های ددمنشانه ساواک در راه آزادی و عدالت جان باختند. بازجوئی در کمیته مشترک، ماه ها و گاه سال ها طول می کشید. از سال ۵۱ تا ۵۶ که هزاران مبارز سیاسی مورد بازجوئی و شکنجه قرار گرفتند، چندین چهره از نظر تداوم شکنجه شاخص بودند. زنده یادان یحیی رحیمی و غلامرضا اشترانی که هر یک مدت سه سال زیر بازجوئی بودند. یحیی رحیمی، زنده یاد یوسف زرکاری را به سازمان معرفی کرده بود و غلامرضا اشترانی معلم گروه آرمان خلق بود و با دکتر اعظمی لرستانی ارتباط داشت.

یحیی رحیمی پس از انقلاب در ۲ تیر ماه سال ۶۰ اعدام شد و غلامرضا اشترانی بر اثر ضرباتی که به سرش وارد شده بود دچار بیماری مغزی شد و درگذشت. پس از انقلاب کمیته مشترک به زندان توحید تغییر نام یافت اما ابعاد شکنجه از گذشته به مراتب شدیدتر و وحشیانه تر شد. اعمال شکنجه های هولناک را می توان از خاطرات زندانیانی که از این زندان جان به در برده اند، دریافت. یکی از زندانیان مقاوم و آزاده در سال ۵۲ در حضور جمعی از شکنجه گران با شجاعتی بی نظیر گفته بود این زندان، روزی موزه خواهد شد. این گفته جسورانه با ضرب و شتم و تهدید پاسخ داده شد. گفته این زندانی آزاده به حقیقت پیوست و کمیته مشترک ساواک و شهربانی تبدیل به موزه شد، اما نه موزه ای که نشانگر و بازتاب حقایق و واقعیات است.

جمهوری اسلامی به عبث کوشیده است که جنایاتی را که از سال ۶۰ تا ۸۲ در این زندان مرتکب شده است سرپوش گذارد. در این موزه از وضعیت این زندان از سال ۶۰ تا ۸۲ هیچ آثاری موجود نیست. تنها عکس و مشخصات شکنجه گران ساواک به دیوار نصب شده است، و هم چنین نام و عکس تعدادی از زندانیان سال های ۵۱ تا ۵۶ نیز به چشم می خورد، و تندیس چند تن از سرکردگان جمهوری اسلامی در این موزه قرار داده شده است، اما آثاری از ۹۰ درصد زندانیان که وابسته به نیروهای چپ و مجاهد خلق بودند موجود نیست و تنها تندیس زنده یاد خسرو گلسرخی دیده می شود. مبارزینی که در زیر شکنجه جان باختند یا ماه ها و سال ها شکنجه را تحمل کردند عمدا به فراموشی سپرده شده اند.

جمهوری اسلامی می تواند برای سرکردگان خود تندیس “مقاومت” بتراشد، ولی مسلم است که قادر نخواهد شد نه نام هزاران زندانی مبارز دوره شاه را از تاریخ پاک نماید و نه جنایات هولناکی را که در زندان توحید و دیگر زندان ها مرتکب شده است، بپوشاند. هم اکنون ده ها کتاب و صدها مقاله توسط کسانی که از شکنجه گاه های رژیم فقها جان سالم به در برده اند به رشته تحریر در آمده است. مردم و تاریخ مبنای قضاوت خود را تندیس سران رژیم حاکم قرار نخواهد داد بلکه آن واقعیات هولناکی را که در زندان های جمهوری اسلامی رخ داده است، خواهد شنید و قضاوت خواهد کرد. بلاخره روزی ما شاهد خواهیم بود که جنایات جمهوری اسلامی نیز در کنار جنایات رژیم شاه در این موزه به نمایش گذاشته خواهد شد. در سال ۵۰ شکنجه گران به زنده یاد شاعر مبارز علیرضا نابدل با گلوله ای در بدن که مورد شکنجه و بازجوئی بود، گفته بودند اگر حرف نزنی گلوله ات را از بدنت خارج نخواهیم کرد. علیرضا نابدل پاسخ داده بود گلوله مال شما و حرف مال من، هر کس مال خودش را نگهدارد.

تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن, ۱۳۸۳ ۹:۴۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان

دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند

رقص خوشهٔ پروین

کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم

به یاد فواد شمس