چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۹

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۹

جشن نامیرایی»: با چشمانی گریان و لبانی خندان در ولادت هاله سحابی

امروز سالروز ولادت مبارک هاله عزیزمان است و ما به بهانه فرا رسیدن این روز گردهم آمده ایم، در حالی که یک چشم مان گریان از سوز فراق آن یار بی همتاست و چشم دیگرمان از شوق شیدایی و شور عشق نسبت به دوست، خندان است.

۱۵ بهمن، تولد هاله سحابی بود و به همین مناسبت چند تن از دوستان وی، مراسم کوچک و صمیمانه ای[۱] را به منظور زنده نگاه داشتن یاد هاله تدارک دیدند. متن زیر سخنان صمیمانه مینو مرتاضی لنگرودی است در مراسم جشن ۵۵ سالگی هاله سحابی

امروز سالروز ولادت مبارک هاله عزیزمان است و ما به بهانه فرا رسیدن این روز گردهم آمده ایم، در حالی که یک چشم مان گریان از سوز فراق آن یار بی همتاست و چشم دیگرمان از شوق شیدایی و شور عشق نسبت به دوست، خندان است.

 همه ما از رفتن آن دوست عزیز با دوستی های شگرف اش غمی سنگین بر دل داریم، غمی که در تنهایی و انزوا سخت تر تحمل می شود. غمی که ما را وامی دارد به یاد روزگاری که او را در جمع خود داشتیم گرد هم بنشینیم و از او سخن بگوئیم و از او بشنویم و با ذکر خیری یادش را گرامی بداریم و احساس کنیم که او را هم چنان در کنار خود حاضر و ناظر داریم.

 غفلت از دوست هم مانند بسیاری از خطاهای دیگر در سرشت آدمی آمیخته و او را به سرزنش و گلایه از خود وادار می سازد. به خصوص آن زمان که دستش را از دامان دوست کوتاه ببیند.به راستی تا زمانی که از نعمت داشتن دوستی مهربان و بی ریا برخورداریم با اطمینان از عشق و حمایتی که نثارمان می کند از او غافل می شویم. وقتی از بودن دوستی در کنار خود مطمئن هستیم رفتارمان با او حسابگرانه و متجاوزانه می شود. سعی می کنیم او را به اندازه ای که خیال می کنیم ما را دوست دارد، دوست بداریم. در رفت و آمدهایمان و نمایشات روزمره دوستانه خست به خرج می دهیم و یا اینکه حسابگرانه چرتکه می اندازیم. یا اینکه دوست را به اندازه ای که خودمان را دوست داریم، دوست می داریم، که کافی نیست. زیرا بسیاری از ما، خود را به هر دلیل دوست نداریم و خودمان را آزار می دهیم و تحقیر می کنیم. از این رو از آزار و تحقیر دوست پروایی نداریم. اغلب ما خودگداز و غریب نوازیم. وای و بدا به حال دوستی که با ما خودمانی شود. اما آن دم که گردباد حادثه، قسمت یا دست سر نوشت، هر نامی که می خواهی بر آن بگذار دوست را از دست ما می رباید و ما را به درد فراغ مبتلا می سازد، با تمام وجود نبودش را احساس می کنیم و دلمان هوای او را می کند. بی تاب دیدن رویش و بوئیدن آغوش گرم و مهربان اش می شویم. نام و یاد او تسّلای قلب دردمند و تنهایمان می شود. آه ای دوست دلنواز و یار مهربان که لبخندهای نازآلود و نگاه شرمگینانه و قلب عاشق و دست های پر سخاوتت را از ما پنهان کرده ای – تولدت مبارک.

اگر امروز تولد هاله عزیزمان را گرامی میداریم و جشن می گیریم نه از این روست که قلب های داغدارمان را به دروغ می فریبیم و پرواز پر شکوه هاله را انکار می کنیم، بلکه باور داریم کیفیت حیات و زندگی انسان بیش از آنکه به طول عمر و تعدد بهار و خزان هایی که آدمی دیده و کمّیت و سنگینی مصارف مادی سنجیده شود؛ به دستاوردهای عقلانی – عاطفی و به گستردگی وجود و بساطت هستی و سعه صدر آدمی در عرض زندگی اش بستگی دارد و محاسبه می شود. کیفیت ممتاز حیات و زندگی پر بار هاله محصول حضور توامان سه شور ساده اما به غایت نیرومند در وجود او بود که بی وقفه بر سرشت و شخصیت او فرمان می راندند: شور آرمانخواهی – شور عشق و شفقت – شور هنرآموزی و کشف ناشناخته ها!

شور آرمانخواهی تا آنجا که امکان پذیر بود هاله را به سوی آسمان می برد. اما همیشه شور عشق و دلسوزی نسبت به همنوع او را به زمین می کشاند و باز می گرداند. این رفت و امد دائمی برای هاله جز به مدد کنجکاوی هنرمندانه برای رمزگشایی از ناشناخته ها و حل مجهولات زیست و زندگی میسر نمی شد. آنچه شخصیت هاله را از بسیاری از هم نسلان و هم فکران اش متمایز می کند این واقعیت است که هاله در معرکه شورانگیز عشق و آرمان  و هنر  هرگز دچار خود شیفتگی و از خود بیگانگی نشد.  هاله به غایت مومن بود و خود را به عنوان انسانی خطاپذیر باور داشت. او باور داشت که انسان در بسیاری از اوقات نمی تواند انگیزه های واقعی اعمال و رفتارش را بشناسد. او باور داشت انسان می تواند در وابستگی های طبقاتی – اجتماعی و جنسیتی و صنفی از خود بیگانه گردد. و با ادعای خداجویی و خداگویی موجب فریب خود و دیگران گردد. گهگاه در پچ پچ های در گوشی مان به من می گفت نمی دانم در کجا خوانده ام که: وسوسه های شرک و خودپسندی در قلب آدمی چنان پوشیده و مخفی و مسکوت است که گویی  مورچه ای سیاه در شبی ظلمانی بر تخته سنگی سیاه در بیابانی وسیع در حال خرامیدن باشد و تو ادعا کنی  که می توانی آن را ببینی و تشخیص بدهی. از این رو هاله ترجیح می داد “هیچکس” باشد تا منیّت و خودشیفتگی که در جوهر وجود آدمیان مسکوت  است در قیل و قال خود را “کسی” پنداشتن  در وجودش بیدار نشود. امتیازات طبقاتی، تحصیلات ممتاز، اعتبار اجتماعی و سیاسی و… نتوانستند هاله را در تار و پود خودشان حبس کنند.

 ولادت هاله را گرامی میداریم. نه از این رو که ما مرگ “عزیزمان “را باور نمی کنیم بلکه به این خاطر که هاله برای ما نماد گویا و زیبای نامیرایی حیات کیفی انسان و جاودانگی شور عشق و آرمان و هنر بود و هست. ما این باور را گرامی می داریم و برایش جشن می گیریم.

 پانوشت:

 [1] تولد هاله به روایت تصویر: هاله سحابی در جمع یارانش ۵۵ ساله شد

تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن, ۱۳۹۰ ۷:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

سوئد…کجا میرویم؟

اگر آمار و ارقام و اطلاعات هم نتواند تقدیر را بازگو کند منطق آدمی میتواند یک نتیجه ای بگیرد. جهان گام به گام بسوی شرایط تنازع بقا کشیده میشود، شرایطی که در آن، کشوری مثل ایران ماهی زنده در ماهیتابه زورگویان خواهد بود. ما به دروازه جهنم نزدیک میشویم و این در حالیست که نه مردم و نه اپوزیسیون و نه حکومت و دولت هیچکدام چه باید کرد را نمیدانند یا نمیخواهند به گونه منطقی به آن فکر کنند.

آغاز محاکمه ۳۲ نفر از اهالی روستای آق‌دره وسطی به جرم حمایت از کارگران معترض معادن آق‌دره!

این محاکمه جزئی از مقاومت و سرکوب‌های دنباله‌دار در آق‌دره است. اهالی این منطقه که به واسطه‌ی فعالیت‌های معدنی امکان کشاورزی و دامداری را از دست رفته می‌بینند، برای بقا چاره‌ای جز کار در این معادن ندارند و مدیران و صاحب امتیازان معدن نیز با علم به این موضوع بیشترین بهره‌کشی و سرکوب‌ها را بر آنان اعمال می‌کنند.

توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود

توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود
/
کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
/
در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای
/
این دو صف را کاملاً از هم جدا باید نمود

رویدادهای اخیر در منطقه قره باغ کوهستانی

نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان روز سه شنبه، ۱۹سپتامبر با نقض خط آتش به منطقه خودمختار قره باغ حمله کردند. بر اثر این حمله گسترده، غیر از هدفهای نظامی، منازل مسکونی، مدارس و شهروندان عادی آماج بمباران زمین و هوایی قرار گرفتند، خانواده ها از هم فرو پاشیده و شماری از جمله کودکان مفقود شده اند. خبرهای نگران کننده ای از اقدامات لجام گسیخته نیروهای آذربایجانی علیه شهروندان عادی به گوش می رسد.

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

کمی پس از اینکه اسد به عنوان یک پیک تمام وقت تحویل غذا، در واشنگتن دی سی شروع به کار کرد، حین کار توسط یک ماشین مورد صدمه قرار گرفت. دوچرخه الکتریکی که او برای کار تحویل غذا خریداری کرده بود، آسیب دیده ولی هنوز کار میکرد. وقتی اسد با شرکت ارسال کالا تماس گرفت تا آنها را از حادثه مطلع کند، شرکت از او خواست که به کارش ادامه داده و غذایی که حمل می کرد را تحویل مشتری بدهد …

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سوئد…کجا میرویم؟

آغاز محاکمه ۳۲ نفر از اهالی روستای آق‌دره وسطی به جرم حمایت از کارگران معترض معادن آق‌دره!

توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود

رویدادهای اخیر در منطقه قره باغ کوهستانی

شرایط کار پیک های تحویل غذا بسیار بد است!

یک سال پس از آغاز جنبش “زن، زندگی آزادی” − تلاشی برای تحلیل وضعیت