شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۵

شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۵

مردم عامل اصلی در امنیت وطن هستند- تجربه و برداشتی از جنگ دوازده روزه
مردم نشان دادند که وطن خود را دوست دارند و حاضرند برای بقای میهن، حتی از جان خود نیز بگذرند و با تمام مشکلات بسازند ولی با دشمن و خائنان...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
جهان تاریک است
گوشهایتان را مهر و موم کردید!؟- صدای مردم را نشنیدید!- از شما کاری ساخته نیست!- خیلی کارها کردید!- اما از بهار بویی نبردید- از شکفتن گلها در دامنه هایِ فلات-...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ
مادران صلح ایران ضمن محکومیت اقدامات غیر انسانی اسراییل، از جنابعالی به‌عنوان ریاست قوۀ قضاییه مصرانه تقاضا دارند در این شرایط بحرانی بنا بر اصل مدارا با رعایت عدل و...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مادران صلح ایران
نویسنده: مادران صلح ایران
بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم‌کردن حملۀ تجاوزگرانه و جنایتکارانۀ رژیم اسراییل به ایران به‌طور عام و به زندان اوین به‌طور خاص و ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت نامعلوم همۀ...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)
او هرگز از آرمان‌های سوسیالیستی و اندیشه‌های چپ دست نکشید، و تا واپسین سال‌های عمر، به‌طور پیوسته به ترجمه، نگارش و پژوهش‌های نظری پرداخت. با اندوهی ژرف، درگذشت این انسان...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی
عملاً دسته‌بندی‌های قبلی مانند اصلاح‌طلب و محافظه‌کار و برانداز، جای خود را به دو جریان کلان «جبهه وطنی» و «جبهه ضدوطنی» داد. جبهه وطنی اعم از نیروهای اصلاح‌طلب و محافظه‌کار...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
زنانی که با بمب آزاد نشدند!
یکی از خشونت‌بارترین رهبران نظامی جهان، بنیامین نتانیاهو، با استناد به‌نام مهسا امینی و شعار «زن، زندگی، آزادی»، تلاش می‌کند حمله‌ خود به ایران را با رنگ و بوی عدالت‌خواهی...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: الهه محمدی
نویسنده: الهه محمدی

دوستان و دشمنان کنفدراسیون جهانی

اگر پنجاه سال پیش، دانشجویان مستقل ایرانی با شعار، «اتحاد، مبارزه، پیروزی» و تشکیل کنفدراسیون جهانی، توانستند با دیکتاتور ایران به مبارزه بر خیزند، قطعاً امروز نیز جوانان و مخالفان مستقل حکومت اسلامی قادرخواهند بود با تشکیل سازمانی دموکراتیک و جهانی در راه پشتیبانی از حقوق مردم ایران و دفاع از زندانیان سیاسی مبارزه کنند و توفیق یابند.

کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی) که از آن بعنوان «کنفدراسیون جهانی» نام خواهد رفت، جشن پنجاهمین سالگشت تاًسیس خود را در تاریخ پنجم ژانویه ۲۰۱۳  در خانه جوانان، محل برگذاری کنگره های پیشین خود در شهر فرانکفورت، آلمان، برگذار کرد.

 وقتی در معیّت یکی از دوستان قدیمی با نیم ساعت تاًخیر وارد جلسه شدم، از همان آغاز ورود به جلسه احساس کردم که به یک محیط گرم و صمیمی پا گذاشته ام و به یاد سالهای تحصیلی گذشته افتادم که با چه علاقه زایدالوصفی به این جلسات می رفتم. از نظر من هیچ چیز تغییر نکرده بود، صدها تن از دوستان قدیمی، همگی با عشق و علاقه از ایران و اکثر کشورهای اروپا و آمریکا در آنجا جمع شده بودند تا این مراسم را با شکوه هر چه فزون تر برگذار کنند.

 برگذاری مراسم جشن پنجاه سالگی «کنفدراسیون جهانی» با برگذاری کلیه جلسات اپوزیسیون رنگارنگ خارج از کشور تفاوت اساسی داشت.  بوی  مهر، صمیمیت و همبستگی در آن به مشام میرسید. فضای حاکم بر این جلسه، خشک و سرد و بی روح نبود.

دوستان و  آشنایان قدیمی همدیگر را درآغوش می گرفتند و بازار بوسه های صمیمانه ایرانی رواج داشت.

تعداد جمعیت حاضر هم با جمعیت شرکت کنندگان در جلسات “اپوزیسیون خارج از کشور” تفاوت فاحشی داشت. اگر در سمینارها و کنگره های اپوزیسیون تعداد شرکت کنندگان به ۲۰، ۳۰ الی ۵۰   نفر بالغ می شود، در این جلسه بدون اغراق بیش از ۵۰۰  نفر شرکت کرده بودند. 

 برگذاری یادمان پنجاهمین سالگشت پایه گذاری «کنفدراسیون جهانی» به منظور تجلیل از مبارزات سازمانی است که در تاریخ ایران، چون سازمانی بی همتا، نقش مؤثری در مبارزات مردم ایران برای کسب آزادی ، دموکراسی و حاکمیت ملی ایفا کرده است.

 دشمنان «کنفدراسیون جهانی» تشخیص داده بودند که مثل همیشه در این مراسم شرکت نداشته باشند و نظرات “انتقادی” خود را در اینجا و آنجا منتشر کنند. راستی چرا که منتشر نکنند، چرا از خواب سنگین خود برنخیزند. و چشمهایشان را نشویند.

 دشمنان «کنفدراسیون جهانی» در مطلبی که در سایت “حزب مشروطه ایران” با عنوان «پایکوبی و دست افشانی و باده نوشی کنفدراسیون و کنفدراسیونی ها بر روی گور ایران و ملت ایران!» نشر داده اند، می نویسند:

“این یک خودکشی ملی بود که کنفدراسیون و اعضائش در ایجاد زمینه این خودکشی ملی سهم بسزایی داشتند و باید بابت آن شرمنده باشند و نه اینکه شادباش بهم گویند و جشن بگیرند که کشور و ملتی را با عمل‏کردهایشان امروز به ورطه نابودی کشانده‏اند!”

 این بقایای رژیم استبدادی پیشین فراموش کرده اند که این دربار پهلوی بود که در مقابل رشد مبارزات ملت ایران مقاومت می کرد و از هیچ دسیسه ای علیه منافع ملت ایران خود داری نمی نمود، آزادی را برای گروه های خواهان دمکراسی ممنوع کرد و میدان را برای ملایان باز گذاشت تا بتوانند حاشیه نشینان شهرها، فراریان از روستاهای دچار «اصلاحات ارضی،» را برای به قدرت رساندن حکومت اسلامی بسیج کنند. در رویارویی  با این دسیسه ها بود که مبارزه ی دانشجویان ایران برای استقلال، آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در کشور اوج گرفت.

 آقایان “مشروطه طلب!” در ارگان حزب مشروطه ایران می نویسند:

“شما کنفدراسیونی‏ها با جعل و تحریف تاریخ کنفدراسیون برای خود تاریخی پرافتخار که افسانه‏ای بیش نیست آفریده‏اید که به آن باور ندارید ولی برای مردمفریبی آنرا حقیقت محض جلوه می‏دهید تا منافع شخصی و گروهی‏تان حفظ شود.”

 آقایان باز فراموش کرده اند که پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سرنگونی دولت دکتر مصدق انجامید، دانشجویان ایران حاضر نشدند به این خیانت تن در دهند و صدای اعتراض خویش را علیه محمد رضا شاه بلند کردند و این جعل و تحریف نیست که دانشجویان دو روز قبل از ورود نیکسون به ایران، در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ با تظاهرات در دانشگاه تهران  و یورش نیروهای نظامی، سه تن، (احمد قند چی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا) کشته دادند.

 عظمت شانزدهم آذر تنها به خاطر شهادت سه تن از دانشجویان دانشکدهً فنی تهران نیست، مرگ افتخار آمیز این دانشجویان نه تنها نهضت دانشجوئی ایران را بر پایه های استواری بنیان نهاد بلکه به همه ی این پرسشها که آیا دانشجو باید در سیاست دخالت کند یا نه؟ آیا دانشجو باید منافع صنفی و علمی خود را بر مصالح اجتماعی و ملی مقدم دارد یا نه؟ پاسخ گفت. دانشجویان ایرانی از آن روز یک لحظه از پای ننشستند و مبارزات خود را از دانشگاها به میان کوچه و بازار و قلب اجتماع کشاندند.

 آقایان می نویسند:

“بجای اینکه کنفدراسیون و کنفدراسیونی‏ها پس از ۵۰ سال که از تاسیس کنفدراسیون و پیوستن‏شان به آن می‏گذرد یک نقد جدی و بیغرض و سازنده را در چندین جلد به ملت ایران تقدیم می‏کردند و از پیشگاه ملت ایران بخاطر خطاهای سیاسی‏شان در گذشته و بویژه در ۳۴ سال گذشته عذرخواهی می‏کردند با کمال وقاحت نه تنها به هیچ خطایی اعتراف نمی‏کنند بلکه به کنفدراسیون و خودشان مهر تایید می‏زنند و بخود مدال‏های افتخار آویزان می‏کنند که شاه را سرنگون کردند و جمهوری‏اسلامی کهریزکی را آوردند.”

  آقایان فراموش کرده اند که آن روزها همه هستی کشور و سرنوشت مردم به شاهنشاه آریامهر پایان می یافت. خیابان، میدان، بزرگراه، و همه چیز نام آریا مهر را برخود گرفته بود.

و «سخنان پر مغز ملوکانه،» با احترام و ترس و لرز نقل محافل و مجالس می گشت. این ماجرا آنچنان ادامه یافت که شاهنشاه دیگر وجود کورش را هم بی مناسبت دید و با صدایی آکنده از غرور، به کوروش فرمان داد: “کورش آسوده بخواب که ما بیداریم.”

کیست که داستانهای عشق فرح و شاه رانشنیده باشد. آیا واقعیات دربار پهلوی چیزی جز داستانهای حور و پری بود.

 آقایان فراموش کرده اند که محمد رضا پهلوی، دیکتاتور مغرور ایران استقلال دانشگاه را به رسمیت نشناخت و دانشجویان مبارز ایرانی توانستند اراده خود را در راه استقرار دموکراسی حقیقی آشکار سازند.

به یاد دارم نخست وزیر وقت گفته بود:

“اگر قرار شود تمام کسانی را که به فساد آلوده شده اند روانه زندان کنیم، وزارت خانه ها خالی خواهد شد.” این بود ایران آریامهر!

 انکار مبارزات آزادیخواهانه ی “کنفدراسیون جهانی،» به مثابه ی یگانه سازمان متشکل جنبش دانشجوئی میهن ما که برای افشاءِ خفقان، قانون شکنی ها و جنایات رژیم کودتا و به منظور دفاع از زندانیان سیاسی و شناساندن چهره ی حقیقیِ آن دیکتاتوری توانست هزاران دانشجو را به شکل های مختلف، از جمله برای تظاهرات علیه شاه بهنگام مسافرتهای او به کشورهای خارجی بسیج کند، عملی کور دلانه و مغرضانه خواهد بود.گذاردن مسئولیت انقلاب اسلامی بر گردن یک جنبش دانشجویی خود نمونه ی بارزی از یک جهل سیاسی باورنکردنی و فرار از برابر حقیقت تاریخی است. تا کنون در کجای دنیا دیده شده است که یک جنبش دانشجویی که تنها برای حقوق زندانیان سیاسی و بطور کلی حقوق بشر و احترام به قانون اساسی کشورش مبارزه می کرده، هرقدر هم که آن جنبش گسترده بوده باشد، بتواند، یا حتی بخواهد، انقلاب کرده، نظام کشوری را تغییر دهد؟ آیا انتساب این مسئولیت به یک جنبش دانشجویی خود روشن ترین گواهی بر کوری و ناتوانی کودتاگرانی نیست که رابطه ی خود با مردم کشور را قطع کرده بودند و نمی دانستند در جامعه چه می گذرد، و می پنداشتند که تنها مخالفان اعمال آنان دانشجویان آزادیخواه کشورند. آیا چنین پندار خطایی(انقلاب بدست دانشجویان!) اعتراف به این حقیقت نیست که در کشور هیچ حزب و سازمان سیاسی آزادی وجود نداشته تا جایی که همه ی توجه رژیم تنها بر اعتراضات یک جنبش دانشجویی متمرکز شود؟ آیا دانشجویان از انقلاب سخن گفتند (مفهومی که در هیچیک از مصوبات رسمی آنان دیده نمی شود) یا همان کودتاگران بودند که خواستند، با انجام “انقلاب سفید” خود را از قاطبه ی مخالفانی که در آن زمان ابدأ از کسی انقلاب نخواسته بودند، “پیشرو تر” بنمایانند و به مردم بگویند : ” اگر اینان فقط مخالفت می کنند، اما ما از آنان تندرو تریم چه خودمان انقلابی هم هستیم” (!)پس چه خوب است که حضرات از خود بپرسند که تخم لق “انقلاب” شکوهمند”شاه و مردم” را چه کسی شکست؛ یا چه کسی بود که در برابر نمایش های نارضایی طبیعی مردم چنان خود را باخت که پیش از اینکه کسی کمترین سخنی از انقلاب گفته باشد، به استقبال انقلاب رفت و خطاب به مردم گفت ” صدای انقلابتان را شنیدم”! و باز کیست که درنیافته باشد که آن “انقلاب سفید شاه و ملت”( که با آنهمه اعدام های پیش و پس از آن چندان هم سفید نبود)، که به ویرانی ساخت کشاورزی کشور و خانه خرابی میلیون ها روستایی و مهاجرت شان به شهرهای بزرگ انجامید، خود مقدمه ی انقلاب شبهِ روستایی سال ۵۷ بود. اکنون البته بسیار آرامش بخش است، و بخصوص بسیار فریبکارانه برای خود و دیگران، که مزدوران کودتاگران دیروز که با تعطیل قانون اساسی، ممنوعیت احزاب، مطبوعات، ریشه کن کردن آزادی بیان، ممانعت از هرگونه فعالیت سیاسی، و نقض همه ی حقوق ملی دیگر پیش بینی شده در قانون اساسی مشروط به دست خود اساس مشروطه را ویران کرده بودند امروز بگویند “ما کاری جز سازندگی نمی کردیم اما دانشجویان چون خرابکار بودند این سازندگی را نمی خواستند و مشروطه را برهم زدند”(!) مبارزات ارزندهً «کنفدراسیون جهانی» در جهت دفاع از جان زندانیان سیاسی و با شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و افشاء ماهیت دادگاههای قرون وسطائی شاهنشاهی، که نزدیک ترین الگو و سابقه ی دادگاه های رژیم کنونی اند، برملا ساختن ماهیت جنایتکارانه ساواک شاه و حامیان امپریالیسم او، یکی از صفحات درخشان مبارزات پیروزمندانهً جنبش دانشجوئی را تشکیل میدهد.

 جشن پنجاه سالگی «کنفدارسیون جهانی» هشداری بود به هواداران دیکتاتوری شاه مخلوع  و آنهایی که درقالب “اپوزیسیون” در خارج از کشور از یک نشست و پالتاک و کنگره به کنگره دیگر می روند و یا از یک رادیو و تلویزیون به تلویزیون دیگر رفته و با کمک دولتهای خارجی خواب زمامداری بعد از حکومت اسلامی را در سر می پرورانند.

 اگر پنجاه سال پیش، دانشجویان مستقل ایرانی با شعار، «اتحاد، مبارزه، پیروزی» و تشکیل کنفدراسیون جهانی، توانستند با دیکتاتور ایران به مبارزه بر خیزند، قطعاً امروز نیز جوانان و مخالفان مستقل حکومت اسلامی قادرخواهند بود با تشکیل سازمانی دموکراتیک و جهانی در راه پشتیبانی از حقوق مردم ایران و دفاع از زندانیان سیاسی مبارزه کنند و توفیق یابند. 

 دکتر محمد مصدق در پاسخ پیام «کنفدراسیون جهانی» به دانشجویان و جوانان ایران چنین می نویسد:

«از اینکه وطن عزیز ما دارای فرزندانی است که میتوانند رهنمای جامعه واقع شوند بسی خوشوقت و بسیار شکر گزارم و در این وضعیت نمی توانم چیزی بنویسم مگر اینکه عرض کنم آتیه مملکت دست شماست و توفیق شما را در خدمت به ایران عزیز از خدا خواستارم.»

 

دکتر پرویز داورپناه

۸ ژانویه ۲۰۱۳

 

انتخاب ۲ آهنگ اجرا شده در جشن کنفدراسیون جهانی  ــ فرانکفورت

شعر : احمد شاملو ، خواننده : سیما، ویلن: اسکندر، گیتار: عبدالرضا، شعر نازلی

http://www.youtube.com/watch?v=YhQOpzPD9jM

خواننده: سیما ، ویلن: اسکندر ، گیتار: عبدالرضا، ترانه: سر اومد زمستون

http://www.youtube.com/watch?v=5PXUJYtPMEE

 

تاریخ انتشار : ۱۹ دی, ۱۳۹۱ ۷:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مردم عامل اصلی در امنیت وطن هستند- تجربه و برداشتی از جنگ دوازده روزه

جهان تاریک است

به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ

بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت

خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)

مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی