جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۱

جمعه ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۱

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان
دفاع از آزادی اندیشه‌های چپ و منتقد، نه فقط موضوعی روشنفکرانه، بلکه ضرورتی اجتماعی است؛ دفاع از حق زحمتکشان است برای گفتن، دانستن و سازمان‌یافتن.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند
دیوار برلین نماد دو جهان متخاصم بود؛ اما دیوارهای امروز نامرئی‌اند؛ دیوارهایی میان ثروتمندان و فقرا، میان سرمایه و خیل بی‌شمار مردم، میان صاحبان قدرت و بی‌قدرتان.
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رقص خوشهٔ پروین
رقص خوشهٔ پروین با چشمانی که از تبِ کهنهٔ خورشید می‌سوزند، در کوچه‌های مه‌آلودِ سنندج قدم می‌زند. گام‌هایش بویِ غم می‌دهد. رویاگونه، با نوای تنبور از پیچِ خاطره‌ها می‌گذرد. چراغِ...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم
ما اکنون در یکی از حساس‌ترین و خطرناک‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران ایستاده‌ایم. تحریم‌های شورای امنیت بازگشته، روابط خارجی کشور محدود شده، فشار اقتصادی بر مردم به مرز بحران معیشتی...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
به یاد فواد شمس
فواد از تنگ‌نظری‌ها و انحصارطلبی‌های حاکمیت کم آسیب ندید، اما هرگز این فشارها نتوانستند در باور عدالت‌خواهانه و میهن‌دوستانه‌اش خللی وارد کنند. عشق به میهن و باور به اندیشهٔ رهایی‌بخش...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
پدیدۀ زهران ممدانی؟
حزب دموکرات از جنبش اشغال وال‌استریت به بعد، از اوباما به این سو ، برای پیروزی درانتخابات به اشکال مختلف از ائتلاف با جنبش‌های اجتماعی و برخی شعارهای چپ بهره...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
نسل‌کشی در سودان و سکوت سلطه‌گران
شهر فاشر (در سودان) نمادِ رهاشدگی بشر در عصر مجازی‌ست. عصری که درآن شهری در آتش می‌سوزد و مردمی سلاخی می‌شوند و جهانی که صرفاً نظاره‌گر است، انگشت ِ شصت...
۲۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران

روایتی از حضور چند ساعته نسرین ستوده در خانه، برای سوگواری مادرش

ضعف شدید جسمی و افت شدید فشار خون، لاغری بیش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشم ها… نسرین را که ببینی، تلخی روایت های رضا خندان بهتر ملموس می شود. آثار کهنه خطر (زبانم لال!) مرگی را که بر اثر اعتصاب غذا به او نزدیک شده بود، هنوز می شود از دیدن چهره او حس کرد.

نسرین ستوده در یک اپیزود؛ داغدار مادر، شادمان دیدار

کلمه: نسرین ستوده روز دوشنبه گذشته برای چند ساعت تحت الحفظ ماموران از زندان به منزل مادرش منتقل شد تا میزبان بستگان و دوستدارانی باشد که برای تسلیت گویی و سر سلامتی به این خانه می آمدند. یکی از شاهدانی که در آن زمان در منزل مادر نسرین حضور داشته و شاهد این چند ساعت آزادی کوتاه مدت بوده است، مشاهدات خود را از آن لحظات قلمی کرده و وضعیت جسمی این زندانی سیاسی و نیز صحنه های خداحافظی او با جمع و حال و هوای کودکانش را به تصویر کشیده است، که با هم می خوانیم:

‌هم داغ مادر بر چهره او عیان است و هم شوق کودکانی که برای ساعاتی راحت تر کنار او هستند. با اشتیاق تمام به استقبال مراجعین می رود. با روی گشاده. آخرین تصویری که از او در ذهن مانده، دادگاه است و دستانی با دستبند که حلقه بر گردن همسر شده بود.

از این نسرین تا آن نسرین؛ فاصله بسیار است. در لحظه نخست که می بینی اش، اغراق نیست اگر بگویی دچار شوک می شوی. حالا بهتر درک می کنی حال و روزی را که رضا خندان هفته به هفته از اثرات اعتصاب غذای او می گفت. تازه وقتی که ستوده را می بینی می فهمی آن حال و هوا را، آن همه نگرانی را آن همه … ما اینجا تنها گزارش کم شدن وزن نسرین را می خواندیم که حسابی لاغر شده و وزن‌اش به ۴۳ کیلو رسیده؛ وزنی که روز به روز تحلیل می رفت و برای ما فقط و فقط عدد بود و آه و افسوسی و درج خبری کوچک که اگر حوصله ای قد می داد، آن را استتوس فیس بوک و یا خبری برای نقل می کردیم. اما حال که نسرین را می بینی، می فهمی حال او را، مهراوه را و مادری را که دیگر نیست.

ضعف شدید جسمی و افت شدید فشار خون، لاغری بیش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشم ها… نسرین را که ببینی، تلخی روایت های رضا خندان بهتر ملموس می شود. آثار کهنه خطر (زبانم لال!) مرگی را که بر اثر اعتصاب غذا به او نزدیک شده بود، هنوز می شود از دیدن چهره او حس کرد.

نسرین اما پرجنب و جوش است و پر انرژی، محکم است و استوار . مقاوم است و صبور. ماموران زن هم حی و حاضرند تا وظیفه خود را برای حفظ این زندانی سیاسی، تام و تمام انجام دهند.

خانه مادری که حالا نیست هم برای تسلیت و هم برای دیدار نسرین خالی و پر می شود. یک به یک می آیند، غریبه و آشنا و بسیاری از آنها که اولین بار است که او را می بینند.

ماموران امنیتی از برگزاری مراسم ترحیم مادر نسرین ستوده جلوگیری کردند. رضا خندان همسر نسرین ستوده با اعلام این خبر در صفحه‌ی فیسبوک شخصی‌اش نوشت: «متاسفانه از انجام مراسم ترحیم برای مادر نسرین در مسجد‌الرسول سعادت‌آباد نیز جلوگیری به عمل آمد. بنابراین امکان هیچ گونه مراسمی برای ایشان وجود ندارد.»

وی هم‌چنین با عذرخواهی از تمام کسانی که برای حضور در این مراسم برنامه‌ریزی کرده بودند، گفت که محل جدیدی برای برگزاری مراسم ترحیم امکان‌پذیر نیست. پیکر صفورا فخریان، روز شنبه در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. نسرین ستوده نیز اجازه پیدا کرد به مدت سه ساعت در این مراسم حضور داشته باشد.

پیش از این قرار بود مراسم ترحیم روز دوشنبه ۴ دی در «مسجد نور» تهران برگزار شود که مسوولان این مسجد در تماسی با رضا خندان به وی گفته بودند یک نهاد دولتی از آنها خواسته تا مراسم را لغو کنند چرا که به گفته‌ی این نهاد، ممکن است مراسم «سیاسی» بشود.

نسرین ستوده تحت الحفظ در خانه مادری است و این زمان است که گویی با سرعت نور می گذرد. زمانی که با اصرار تمدید می شود اما ساعت رفتن که می رسد، غم را می شود در چهره همگان دید. پسر کوچک نسرین که بی حوصله شده و نه حرفی را پاسخ می دهد و نه هیچ شیطنتی روی او اثر می گذارد، پابه پا می کند، به چهره مادر می نگرد. هر سویی که مادر می رود، او هم جابجا می شود: میان جمعیت و پی ِ مادر است.

مهراوه به میهمان های تازه وارد می گوید: مادر باید برود. اشک در چشمانش مشهود است.

همه نگران اند و ناراحت. نسرین به استقبال تازه واردها می رود. مثل دیگر میهمانان همه را در آغوش می گیرد. با عشق، با شور و هیجان، عذرخواهی می کند که باید برود و خداحافظی کند.

همگان او را همراهی می کنند. مامور مرد همراه نسرین ستوده، از نگاه های مهراوه آزرده است که می گوید به من بد نگاه می کند! مهراوه هم پاسخ می دهد: انتظار داری خوب نگاه کنم؟ و پشت به او به سمتی دیگر می رود. این کودکان زندانیان سیاسی روایت دیگری دارند. زودتر بزرگ می شوند و قد می کشند.

ساعت رفتن است و این فرصت باقی که نسرین بعد از مدتها به خانه خود برود و بعد از آن راهی اوین شود.

منبع: سایت کلمە

 

تاریخ انتشار : ۹ دی, ۱۳۹۱ ۱۲:۰۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

سرکوب چپ؛ آغازی بر یورش به فرودستان

دیوار برلینی که فروریخت و دیوارهای سلطه‌ای که باقی ماندند

رقص خوشهٔ پروین

کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران: باید اصلاح‌طلبی را از نو بسازیم و در کنار مردم بایستیم

به یاد فواد شمس

پدیدۀ زهران ممدانی؟