بنا بە گزارش های منتشر شدە، مجلس شورای اسلامی قرار است در روز سە شنبە ٢٢ اسفند بە درخواست تعدادی از نمایندگان که استیضاح علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاە را خواستار شدند، رسیدگی کند.
خانە کارگر در اعتراض بە استیضاح علی ربیعی کە عضو شورای مرکزی و یکی از بنیان گذاران اصلی این تشکل حکومتی هم هست، از کارگران دعوت کردە کە هم زمان با جلسە استیضاح در مقابل مجلس تجمع و با استیضاح ربیعی مخالفت کنند.
از زمانی کە طرح استیضاح ربیعی مطرح شد، سران خانە کارگر یکی پس از دیگری در مصاحبە های کە خبرگزاری “ایلنا” با آن ها انجام داده است، بە دفاع از علی ربیعی برخاستند و از وی و عمل کردش دفاع و استیضاح ربیعی را دشمنی با کارگران نامیدند.
سران خانە کارگر اما چون خود بهتر از هرشخص دیگری می دانند کە هیچ کارگری دل خوشی از عمل کرد ضد کارگری ربیعی ندارد و بە تبع آن حاضر نخواهد شد در تظاهرات فرمایشی شان شرکت کند و بازیچە دست آن ها در جنگ باندهای قدرت گردد، چند مطالبە صنفی حساس را هم بە میان کشیدند تا بلکە انگیزە برای شرکت در تظاهرات شان را کە هدف اصلی آن مخالفت با استیضاح ربیعی است بالا ببرند.
اما انگیزە واقعی سران خانە کارگر کە اکثرشان دست پرودە و فرمانبر علی ربیعی هستند، از این اعتراض در واقع وجە المصالح کردن حقوق و منافع کارگران در جنگ جناحی و تلاشی ست برای حفظ سهم شان از کیک قدرت کە هزینە آن از زدن حق و حقوق و تشدید استثمار وحشیانە طبقە کارگر و غارت درآمدهای کشور کسب گردیدە و آقای ربیعی و سران خانە کارگر بر خلاف تبلیغات فریب کارانە شان در مقام بخشی از کارگزاران صاحبان قدرت و سرمایە نقش کمی در آن نداشتە و ندارد.
از آغاز ریاست جمهوری روحانی، علی ربیعی وزیر تعاون، رفاە و کار و مجری سیاست های کارگری دولت بودە است و آگاهانە و با اطلاع از سیاست های ضد کارگری دولت روحانی پذیرفتە کە مجری این سیاست ها بماند. به راستی هم در این زمینە و البتە بە یاری شاگردانش در خانە کارگر، توانستە کارهایی را علیە کارگران انجام دهد کە الحق نە جهرمی عامل جنتی و نە هیچ کدام از وزرای کار دولت احمدی نژاد از پس آن بر نیامدند!
بە عبارتی تمام آن سیاست های محافظە کارانە ضد کارگری که در دولت احمدی نژاد محقق نشد، او در دولت روحانی با سابقه ای که از سال ۵٧ تا کنون به عنوان مجری پروژە سرکوب سازمان های کارگری دارا بودە و در این کار مجرب شدە، بە اجرا نهادە است!
در دوران وزارت آقای ربیعی، بنا بە آمارهای ارائە شدە توسط خود خانە کارگری ها، قرار دادهای اسارت بار موقت کار حداقل ٣۵ درصد رشد کرد، شکاف میان دستمزدها با هزینەهای واقعی زندگی، بیشتر شد، آمار بیکاری افزایش یافت، سرکوب فعالان کارگری و تعداد کسانی کە بە دلیل فعالیت های صنفی دستگیر و محاکمە شدەاند، بیش از دوبرابر قبل بودە است، محدویت علیە سندیکاها و تشکل های مستقل و دخالت وزارت کار در امور تشکل های موجود بیش از گذشتە افزایش یافته، برداشت و بدهی دولت از صندوق تامین اجتماعی با ١۵٠ درصد رشد از ۶٠ هزار میلیارد تومان بە ١۵٠ هزار میلیارد فزونی داشته و در مقابل، سهم هزینە درمان بیمە شدگان بیش از ٢۵ درصد بیشتر شدە است، تاخیر در پرداخت مستمری ها نیز بە مشکلات بازنشستگان افزودە گردیده، میلیون ها کارگر از شمول قانون کار در زمان ربیعی خارج و اجرای قانون در اکثر واحدها بە حالت تعلیق درآمدە، تعداد قربانیان سوانح کار بە مراتب بیشتر گردیده، اجرای طرح هایی از نوع استاد شاگردی و کارورزی کە نام دیگری جز قانون بیگاری نمی توان بر آن نهاد، از دیگر “خدمات” ربیعی و دولت روحانی محسوب می شود که به صورت گذرا به آن اشاره شد.
سران خانە کارگر برای سرپوش نهادن بر همە این ها مدعی هستند کە گویا این امور خلاف میل ربیعی انجام می گیرد! پرسیدنی است کە اگر چنین است، چرا بجای آن کە از این عضو تشکیلات شان بخواهند استعفا بدهد و این همە افتضاح برایشان بە بار نیاورد، با استیضاح وی مخالفت می کنند؟
جالب این کە در تمام این مدت سران خانە کارگر در عین تظاهر بە مخالفت با پیشبرد این سیاست ها توسط دولت خودشان جز شرکای ائتلاف نئولیبرال های دولتی بودە و از ربیعی، یعنی مجری این سیاست ها و عمل کرد وی دفاع کردەاند.
اما خوشبختانە ماهیت این گونە برخوردها برای کارگران دیر زمانی است کە روشن شدە است. حتی شوراهای اسلامی کار زیر مجموعە خانە کارگر نیز حساب شان را از سران سرسپردە و وابستە خانە کارگر جدا کردەاند و به جای شرکت در تظاهرات بە نفع یکی از دشمنان شناختە شدە شان، ترجیح می دهند در اعتصاب ها و تظاهراتی شرکت کنند که سیاست های ضد کارگری و مجریان آن ها را در سراسر کشور به چالش بکشند.
چندی پیش نیز آن ها در یک اقدام انحرافی دیگر در اعتراض بە تصویب بند “ز” برنامە بودجە دولت در مجلس، کارگران را برای تظلم خواهی خدمت فقهای شورای نگهبان کە دشمنی شان با حق و حقوق کارگران و ارادتشان بە سرمایە داران بازار و دلالان بزرگ بر کسی پوشیدە نیست دعوت کردند!
ماندن و تغییر ربیعی در حقیقت بە خودی خود چیزی را برای کارگران تغییر نمی دهد، تنها مجری سیاست ها ست کە تغییر می کند. تغییر واقعی را کارگران دارند خودشان با مبارزات شان از پائین رقم می زنند.
سران خانە کارگر اگر ریگی در کفش شان نبود و بە وظیفەای کە بە عهدە گرفتەاند متعهد بودند، بە جای فراخواندن کارگران بە تظاهرات برای دفاع از ربیعی، بر حسب وظیفە شان قاعدتا می بایستی کارگران را برای افزایش دستمزد کە موضوع عاجل و دغدغە روز کارگران و عموم زحمت کشان است و علیە ربیعی کە یکی از مجریان اصلی فریز کردن دستمزدها ست فرا می خواندند و نە برعکس، اما مشکل تشکل های وابستە این است کە اختیارشان دست خودشان نیست و لاجرم تنها مجاز بە کارهایی هستند کە صاحبان قدرت و ثروت از آنها می خواهند و بس!