پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۱

پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۱

بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی
بی‌تردید تعرض و بی‌حرمتی به مزار هر انسانی عملی نکوهیده و زشت است و ما قاطعانه عمل نابخردانه فردی مجهول الهویه ولی ناقص عقل و احتمالا مزدور، در اهانت به...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
چگونه دفن یک ملت ممکن است؟
أردوغان هم مثل بقیه دیکتاتورها بعنوان یک جنایتکار در ذهنها باقی خواهد ماند. کُردهای سوریه و ترکیه با حق انتخاب و تعیین سرنوشت رویاهای خود را باز تعریف و بازتوليد...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شمی صلواتی
نویسنده: شمی صلواتی
به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!
فروغ در دنیایی به دنیا آمد که به او تعلق نداشت و به دلیل ناسازگاری با فرهنگ و هنجارهای رایج، از معیارهای خوشبختی متداول فاصله داشت و بیشتر عمر کوتاه...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه  ۲۴۰ تن: يک گام مثبت...
اقدام اوباشانه این جماعت فقط اهانت به یک شخصیت ادبی و یک چهره فرهنگی نیست. این اقدام بازتاب یک نظام فکری و یک اندیشه سیاسی ارتجاعی و فاشیستی است که...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟
شاید سقوط دیکتاتوری ۵۰ ساله رژیم اسد، آغازگر دور سوم از بهار عربی باشد، به‌ویژه اگر نتیجه خوبی حاصل شود. این موضوع می‌تواند در آن کشورهایی اتفاق بیفتد که خیزش‌های...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آصف بیات
نویسنده: آصف بیات
چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟
رؤیا‌پردازی‌های انقلابی تقریباً همیشه پشتِ درِ خانه‌ها متوقف می‌شود، و این باید ما را فوق‌العاده خشمگین کند. لولا ایتوربه، آنارشیست و مبارز اسپانیایی، در سال ۱۹۳۵ نوشت: «به نظر می‌رسد که...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: مونا طحاوی
نویسنده: مونا طحاوی
قمارباز
در آن سال‌های دور، بودن در پایتخت، برایم جذابیتی دو چندان داشت. هم فیلم و سینما بود و کوه و هم سرکشی مدام به کتابخانه اخوی‌ها... اخوی بزرگ، کتابخانه‌اش یک...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

پنجاه و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم

روم افشم در ادامه گفت حمید نوری خانواده‌ها را در بالای سن تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندان‌شان را به بند بازخواهند گرداند. او در آن روز خود را حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت معرفی کرد. او به خانواده‌ها گفت مراقب فرزندان‌تان باشید که اگر یک‌بار دیگر دستگیر شوند، اعدام‌شان می‌کنیم. شاهد گفت آن روز‌(در مسیر بازگشت به بند) در اخباری که از بلندگوهای زندان پخش می‌شد درباره فتوای خمینی شنید که گفته بود سلمان رشدی مرتد باید اعدام شود.

 

پنجاه و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۶۷، روز پنج‌شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ – ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲، با شهادت روم افشم، از زندانیان سیاسی جان به دربرده از اعدام‌های سال ۱۳۶۷ برگزار شد.

روم افشم شهادت داد که از فعالان سیاسی پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ و عضو اتحادیه کمونیست‌های ایران بود. وی در تشکیل کانون اتحادیه‌های کارگری غرب ایران در سال ۱۳۵۸ فعال بود. وی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در محله فلاح در جنوب تهران دستگیر شد.

شاهد اوایل سال ۶۲ در دادگاهی چند دقیقه‌ای و بدون وکیل به جرم هواداری از اتحادیه کمونیست‌های ایران و خواندن نشریه و کمک مالی به این سازمان به ۱۲ سال زندان محکوم شد. حکم نه در آن دادگاه، بلکه یک ماه بعد در دایره احکام به او ابلاغ شد.

روم افشم شهادت داد که در بهمن ۶۶ به خاطر صحبت کردن با زندانیان بند شش با چشم‌بند در مقابل حمید نوری و لشکری قرار گرفت. شاهد در آن‌جا توسط لشکری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نهایت نوری دستور داد تا او را به اتاق تاریکی بیاندازند.

در جلسه امروز دادگاه یکی از نکات مهم بازگوکردن برخی از انواع شکنجه های زندانیان زن در زندان قزل‌حصار توسط شاهد امروز بود که خود شخصا دیده بود. شاهد به وجود تابوت‌هایی در این زندان اشاره کرد که دختران زندانی باید ۲۴ ساعته در آن‌ها‌(در سکوت کامل و بدون تولید کم‌ترین صدایی) زندگی می‌کردند.

روم افشم شهادت داد که در خرداد ۶۷ گروهی از زندانیان دختر را از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل کردند. شاهد با چشمان خود دید که گروهی از این زنان بارها به خاطر شرکت در ورزش دسته‌جمعی نه تنها توسط پاسدارهای زن بلکه توسط حمید نوری، ناصریان، لشکری و چند پاسدار دیگر در هواخوری زندان گوهردشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و «تکه و پاره» شدند.

روم افشم شهادت داد که پس از پایان اعدام زندانیان عضو و هوادار سازمان مجاهدین، حمید نوری در اواسط شهریور ۶۷ خطاب به سایر زندانیان گفت «ضدانقلاب‌ها، امروز آخرین روزتان است». شاهد گفت زندانیان در آن روز از سوی حمید نوری، لشکری، ناصریان و پاسداران بند به مدت یک ساعت به وحشتناک‌ترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

افشم گفت آن‌ها هنگام شلاق زدن می‌گفتند: «شما دل امام، قلب امام را به درد آورده‌اید. امام از دست شما قلب درد گرفته است.» وی گفت جمله همیشگی نوری خطاب به پاسدارها این بود که می‌گفت: «محکم بزنید این ضدانقلاب‌ها را.» شاهد همان روز و دو روز بعد از آن برای قبول خواندن نماز شلاق خورد. او در روز سوم توسط ناصریان و نوری به حسینیه زندان برده شد و بدون وضو، نماز خواند.

قاضی: شما چرا زندانی شدید؟

روم افشم: من از زمان شاه فعالیت سیاسی داشتم و توی انقلابی که مردم کردند نقش بسیار فعال داشتم. در سال ۱۳۵۸ اولین و بزرگ‌ترین تظاهرات کارگری اول ماه مه را برگزار کردیم.

قاضی: شما عضو حزبی بودی؟

روم افشم: بلی من عضو اتحادیه کمونیست‌های ایران بود. ما سال ۵۸ با گروه‌های خط ۳ شامل پیکار و رزمندگان و اتحادیه کمونیست‌ها شورای کارگری تشکیل دادیم. فعالیت ما علنی بود. خیلی کارخانه‌ها در جنوب تهران عضو کانون اتحادیه‌های کارگری غرب ایران بودند. سال ۵۸ و ۵۹ تظاهرات روز اول ماه مه را خیلی خوب در تهران برگزار کردیم. تا رسید به سال ۶۰. من ۷ تیر ماه سال ۶۰ در محله جنوب تهران فلاح دستگیر شدم. پرسیدم چرا مرا دستگیر می‌کنید؟ جواب نمی‌دادند و فقط می‌زدند. مرا به کمیته امام‌زاده حسن بردند. بعد بردند کمیته جوادیه. همان‌طور ادامه داشت تا دوباره مرا از کمیته جوادیه به کمیته جمشید بردند… از آن‌جا مرا مستقیم انتقال دادند به زندان اوین.

قاضی: محکوم شدید؟

روم افشم: من زمان دستگیری حتی نامم را نداده بودم و تا سال ۶۱ با نام مستعار بودم. زمانی که ما را از کمیته به اوین آوردند تحویل ۲۰۹ دادند. یک نقطه‌ای را که باید این‌جا ذکر کنم و خیلی مهم است. در آن زمان پلاکاردهایی که گروه‌ها در خیابان‌ها داشتند کمیته‌ها این‌ها را جمع‌آوری کرده بودند و این‌ها شده بود چشم‌بند برای ما. چون این پارچه‌ها خیلی نازک بود ما می‌توانیم راحت ببینیم. در ۲۰۹ شکنجه‌های قرون وسطایی بود و با صدای بلند اعلام می‌کنم. آن‌هایی که می‌گویند ۲۰۹ را نمی‌شناسیم باید بشناسند. قرون وسطا هم فکر نمی‌کنم در زندان‌های جمهوری اسلامی به خصوص ۲۰۹ وجود داشت.

قاضی: به هر حال بعدها حکم دریافت کردید؟

روم افشم: سال ۱۳۶۱ زمانی که بچه‌های اتحادیه ار دستگیر کردن یک هوادار اتحادیه کمونیست‌ها مرا شناسایی کرد و لو داد. دوباره زیر بازجویی در ۲۰۹ رفتم. یک فردی ۲۰۹ را طبقه‌بندی کرده بود: یکی شعبه ۶ بود که تمام بچه‌های چپ در این شعبه بودند و یک شعبه ۵ هم بود که نخست اکثریتی‌ها و حزب توده را در آن‌جا نگه‌داری می‌کردند و در شعبه ۳ هم به اصطلاح رده‌های بالای بچه‌های مجاهدین بود.

قاضی: بالاخره محاکمه شدید؟

روم افشم: ۱۳۶۲ به دادگاه رفتم . یک نفر آخوند نشسته بود. یک سری اتهام کیفرخواست خواند و من گفت قبول ندارم. واقعا هم من کاری نکرده بودم و کار دموکراتیک می‌کردم. گفت بلندشو برو گم شو. حرامزاده. حرامزاده یعنی ما پدر و مادر واقعی نداریم. در این دادگاه هم گفته شده بپرسید این‌ها پدر و مادر دارند و یا ندارند‌.‌(اشاره وی به سخنان حمید نوری بود) من در کل ۸ سال زندان بودم که فقط یک بار پدرم سال ۶۱ آمد به ملاقات من و فقط گریه کرد و گفت: حالت خوب است؟ گفتم: بلی…

قاضی: نتیجه محاکمه شما چی شد؟

روم افشم: ۱۲ سال زندان به من دادند. من به جرم هواداری از اتحادیه کمونیست‌های ایران و خواندن نشریه و کمک مالی. من هرگز کمک مالی به اتحادیه کمونیست‌ها نکرده بودم. من خودم در آن زمان بیکار بودم. دادگاه‌های آن زمان دو یا سه دقیقه طول می‌کشید. نه وکیل داشتیم و نه هیات منصفه. فقط یک آخوند نشسته بود و معلوم نبود آیا سواد قضاوت دارد یا نه.

قاضی: شما کدام زندان بودید؟

روم افشم: من زندان قزل حصار بودم. یکی از وحشی‌ترین زندان‌های ایران. ما دوره‌هایی را در قزل حصار گذراندیم که دوره تابوت‌ها بود.

قاضی: منظورتان از تابوت چیست؟

روم افشم:حاج داوود رحمانی یک جعبه ساخته بود که مانند تابوت بود. دخترها را در این تابوت‌ها می‌نشاندند…

قاصی: گفتید شما را سال ۱۳۶۵ به گوهردشت منتقل کردند و در بند ۲ بودید؟

روم افشم: سالن ۲ مجاهدین و چپ‌ها بودند. تا عید ۶۶ با هم بودیم. ما در سال ۶۶ با مجاهدین بودیم و عید خوبی هم برگزار کردیم. سال ۶۶ ما را به بند ۷ بردند. سال ۶۶ تحرکاتی در زندان آغاز شد. زندانیان را ناصریان و لشکری و عباسی به خارج بند می‌بردند و بازجویی می‌کردند.

رییس دادگاه: لطفا مشاهدات خودتان را بگویید.

روم افشم: بلی ما را بردند به بازجویی و می‌پرسیدند: اسم و به کدام گروه تعلق داریم و نماز می‌خوانیم و مصاحبه می‌کنیم یا نه. سئوالاتی که از ما می‌شد و نوشته می‌شد. مرا فرستادند به بند. این وضعیت ادامه داشت و هر دو سه ماهی این اتفاقات می‌افتاد. در بند ۷ هم بچه‌های مجاهد و آرمان و فرقان و بچه‌های چپ بودند. بعد از آن ما را جدا کردند. ما ها که حکم‌مان بالای ده سال بود از جمله من را به بند ۱۲ بردند. در بند ۱۲ حدود چهل و پنجاه تن بهایی هم بودند. بهایی یک مذهب و یک دین است. از نظر جمهوری اسلامی بهایی‌ها کثیف‌تر از کمونیست‌ها هستند…

… یک شب عرب و ناصریان و عباسی به بند ما آمدند و بازدید کردند و رفتند و گفتند می‌گوییم تلویزیون شما را درست کنند. هر جا ناصریان بود عباسی هم با او بود. از هم جدا نمی‌شدند.

قاصی: شما می‌گویید عرب و ناصریان و عباسی به بند آمدند شما دیدید؟

روم افشم: بلی ما دربند چشم‌بند نداشتیم.

قاضی: اولین بار بود عباسی را می‌دیدید؟

روم افشم: اولین بار دیدم …

شاهد گفت که بعد از اعدام‌ها – حدودا در ۲۵ بهمن ۶۷ – همراه با گروهی بیش از یک‌صد زندانی نجات یافته از اعدام‌ها برای ملاقات حضوری با خانواده‌ها یه حسینیه زندان گوهردشت منتقل شد. زمانی که خانواده‌ها فهمیدند که محل ملاقات‌شان همان محل اعدام زندانیان بوده، غوغایی در سالن برپا شد و همه گریه می‌کردند. این موضوع باعث شد تا حمید نوری با بلندگویی به بالای سن حسینیه برود.

شاهد دادگاه در این‌جا برای نخستین بار حمید نوری را مستقیما در دادگاه خطاب قرار داد و از او پرسید: آقای حمید عباسی‌(نوری) بالای سن، بلندگو دست شما بود. آیا به مردم‌(به خانواده‌های ما) توهین کردی یا نکردی؟ این سئوال مستقیم شاهد از متهم موجب اعتراض توماس ساندر، قاضی دادگاه قرار گرفت و گفت شما حق سئوال مستقیم از متهم را ندارید.

روم افشم در ادامه گفت حمید نوری خانواده‌ها را در بالای سن تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندان‌شان را به بند بازخواهند گرداند. او در آن روز خود را حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت معرفی کرد. او به خانواده‌ها گفت مراقب فرزندان‌تان باشید که اگر یک‌بار دیگر دستگیر شوند، اعدام‌شان می‌کنیم. شاهد گفت آن روز‌(در مسیر بازگشت به بند) در اخباری که از بلندگوهای زندان پخش می‌شد درباره فتوای خمینی شنید که گفته بود سلمان رشدی مرتد باید اعدام شود.

وی پس از رهایی از اعدام‌ها در اسفند ۶۷ به زندان اوین منتقل و پس از سه ماه آزاد شد.

قرار است دادگاه حمید نوری ۹۳ جلسه باشد که تاکنون ۵۸ جلسه آن برگزار شده است. حمید نوری و وکلایش در دو نوبت امکان ارائه دفاعیات را دارند. نوبت اول که قرار بود چهار روز باشد، با موافقت رییس دادگاه و دادستان‌ها به شش روز افزایش یافت که در نوامبر ۲۰۲۱ برگزار شد و این امکان در اختیار حمید نوری قرار داده شد تا به هر شکلی که می‌خواهد دفاعیاتش را ارائه دهد اما بارها رییس دادگاه و دادستان‌ها به او تذکر دادند تا به مسائل حاشیه‌ای و بی‌اهمیت نپردازد و به سئوالات پاسخ بدهد.

نوبت دوم دفاعیات حمید نوری قرار است در ماه فوریه ۲۰۲۲ برگزار شود و بر اساس جدول زمان‌بندی دادگاه سه روز دیگر برای دفاع او در نظر گرفته است.

جلسه بعدی دادگاه حمید نوری، فردا جمعه یکم بهمن ۱۴۰۰ – بیست و یکم ژانویه ۲۰۲۲ با شهادت مهدی اصلانی، زندانی سیاسی جان بدربرده از اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ برگزار خواهد شد.

 

 

تاریخ انتشار : ۳۰ دی, ۱۴۰۰ ۹:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی

چگونه دفن یک ملت ممکن است؟

به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!

بیانیه  ۲۴۰ تن: یک گام مثبت…

آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟

چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟