سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۳ آذر, ۱۴۰۴ ۰۰:۱۰

دوشنبه ۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۰

چرا در ایران باران نمی‌بارد؟
حسن ظهوری(عصر ایران): ایران در گذشته چرخه‌ای کامل و خودکفا برای تولید باران داشت؛ چرخه‌ای که به آن چرخه آب می‌گویند و بخش عمده‌ای از بارش ایران را از درون...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن ظهوری
نویسنده: حسن ظهوری
هیرکانی در آتش: کمبود تجهیزات و مدیریت ناکارآمد چگونه میراث طبیعی ایران را تهدید می‌کند
شهناز قراگزلو : جنگل‌های هیرکانی، که به لحاظ قدمت و اهمیت زیستی در سال ۲۰۱۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌اند، تنها یک اکوسیستم ملی نیستند؛ بلکه بخشی از...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
از مصدق تا آلنده: چرا چپ «جنوب جهانی» نمی‌تواند مبارزه‌ی ضد‌امپریالیستی را نادیده بگیرد؟
تجربهٔ دولت‌هایی چون مصدق و آلنده، و نیز طیفی از اندیشه‌ها از فانون، سعید و امبمبه تا والرشتاین، فرانک، امین و سوئیزی، همگی بر یک واقعیت مشترک تأکید دارند: مبارزه...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
از وال‌استریت تا کویینز« Queens»، سیاست مردمی و درسی برای چپِ ایران؟
در سیاست آمریکا، کمتر سیاست‌مداری را می‌توان یافت که مسیرش نه از دانشگاه‌های نخبگان، بلکه از جلسات مستأجران و اعتصاب رانندگان آغاز شده باشد. زهران ممدانی یکی از معدود استثناهاست....
۱ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
چین کی فرو ‌می‌پاشد؟ بازسازی شناختی غرب در برابر چین: فراتر از توهم فروپاشی و سیاست تهدید
ترجمه و تلخیص از مجله جنوب جهانی: چالش واقعی در حفظ وضعیت موجود نیست؛ بلکه در پرورش انعطاف‌پذیری فکری است. وقتی سرعت تغییرات جهان از سرعت درک ما پیشی می‌گیرد،...
۱ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جنوب جهانی
نویسنده: جنوب جهانی
براه قله ها
به کریم صالح، عضوی از گروه پر توان “کیوان” از شهرستان نهاوند که یکی از رکورد داران و فاتحان ۳۱ قله مرتفع در ۳۱ استان کشور می باشد. در آن...
۳۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مسعود دلیجانی
نویسنده: مسعود دلیجانی
مشکلات داغ ایران، کمبود آب حادتر می‌شود
برگردان از ا. م. شیری: استفادۀ بهینه از تجربۀ دیگران را به حاکمیت اسلامی اکیداً توصیه می‌‌کنم. بعنوان نمونه، «پروژۀ عظیم آبرسان قذافی»، «بر خشکسالی هم غلبه می‌کنیم» و «پلاتفروم...
۳۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: ا. م. شیری
نویسنده: برگردان: ا. م. شیری

پنجاه و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم

روم افشم در ادامه گفت حمید نوری خانواده‌ها را در بالای سن تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندان‌شان را به بند بازخواهند گرداند. او در آن روز خود را حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت معرفی کرد. او به خانواده‌ها گفت مراقب فرزندان‌تان باشید که اگر یک‌بار دیگر دستگیر شوند، اعدام‌شان می‌کنیم. شاهد گفت آن روز‌(در مسیر بازگشت به بند) در اخباری که از بلندگوهای زندان پخش می‌شد درباره فتوای خمینی شنید که گفته بود سلمان رشدی مرتد باید اعدام شود.

 

پنجاه و هشتمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۶۷، روز پنج‌شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ – ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲، با شهادت روم افشم، از زندانیان سیاسی جان به دربرده از اعدام‌های سال ۱۳۶۷ برگزار شد.

روم افشم شهادت داد که از فعالان سیاسی پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ و عضو اتحادیه کمونیست‌های ایران بود. وی در تشکیل کانون اتحادیه‌های کارگری غرب ایران در سال ۱۳۵۸ فعال بود. وی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در محله فلاح در جنوب تهران دستگیر شد.

شاهد اوایل سال ۶۲ در دادگاهی چند دقیقه‌ای و بدون وکیل به جرم هواداری از اتحادیه کمونیست‌های ایران و خواندن نشریه و کمک مالی به این سازمان به ۱۲ سال زندان محکوم شد. حکم نه در آن دادگاه، بلکه یک ماه بعد در دایره احکام به او ابلاغ شد.

روم افشم شهادت داد که در بهمن ۶۶ به خاطر صحبت کردن با زندانیان بند شش با چشم‌بند در مقابل حمید نوری و لشکری قرار گرفت. شاهد در آن‌جا توسط لشکری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در نهایت نوری دستور داد تا او را به اتاق تاریکی بیاندازند.

در جلسه امروز دادگاه یکی از نکات مهم بازگوکردن برخی از انواع شکنجه های زندانیان زن در زندان قزل‌حصار توسط شاهد امروز بود که خود شخصا دیده بود. شاهد به وجود تابوت‌هایی در این زندان اشاره کرد که دختران زندانی باید ۲۴ ساعته در آن‌ها‌(در سکوت کامل و بدون تولید کم‌ترین صدایی) زندگی می‌کردند.

روم افشم شهادت داد که در خرداد ۶۷ گروهی از زندانیان دختر را از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل کردند. شاهد با چشمان خود دید که گروهی از این زنان بارها به خاطر شرکت در ورزش دسته‌جمعی نه تنها توسط پاسدارهای زن بلکه توسط حمید نوری، ناصریان، لشکری و چند پاسدار دیگر در هواخوری زندان گوهردشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و «تکه و پاره» شدند.

روم افشم شهادت داد که پس از پایان اعدام زندانیان عضو و هوادار سازمان مجاهدین، حمید نوری در اواسط شهریور ۶۷ خطاب به سایر زندانیان گفت «ضدانقلاب‌ها، امروز آخرین روزتان است». شاهد گفت زندانیان در آن روز از سوی حمید نوری، لشکری، ناصریان و پاسداران بند به مدت یک ساعت به وحشتناک‌ترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

افشم گفت آن‌ها هنگام شلاق زدن می‌گفتند: «شما دل امام، قلب امام را به درد آورده‌اید. امام از دست شما قلب درد گرفته است.» وی گفت جمله همیشگی نوری خطاب به پاسدارها این بود که می‌گفت: «محکم بزنید این ضدانقلاب‌ها را.» شاهد همان روز و دو روز بعد از آن برای قبول خواندن نماز شلاق خورد. او در روز سوم توسط ناصریان و نوری به حسینیه زندان برده شد و بدون وضو، نماز خواند.

قاضی: شما چرا زندانی شدید؟

روم افشم: من از زمان شاه فعالیت سیاسی داشتم و توی انقلابی که مردم کردند نقش بسیار فعال داشتم. در سال ۱۳۵۸ اولین و بزرگ‌ترین تظاهرات کارگری اول ماه مه را برگزار کردیم.

قاضی: شما عضو حزبی بودی؟

روم افشم: بلی من عضو اتحادیه کمونیست‌های ایران بود. ما سال ۵۸ با گروه‌های خط ۳ شامل پیکار و رزمندگان و اتحادیه کمونیست‌ها شورای کارگری تشکیل دادیم. فعالیت ما علنی بود. خیلی کارخانه‌ها در جنوب تهران عضو کانون اتحادیه‌های کارگری غرب ایران بودند. سال ۵۸ و ۵۹ تظاهرات روز اول ماه مه را خیلی خوب در تهران برگزار کردیم. تا رسید به سال ۶۰. من ۷ تیر ماه سال ۶۰ در محله جنوب تهران فلاح دستگیر شدم. پرسیدم چرا مرا دستگیر می‌کنید؟ جواب نمی‌دادند و فقط می‌زدند. مرا به کمیته امام‌زاده حسن بردند. بعد بردند کمیته جوادیه. همان‌طور ادامه داشت تا دوباره مرا از کمیته جوادیه به کمیته جمشید بردند… از آن‌جا مرا مستقیم انتقال دادند به زندان اوین.

قاضی: محکوم شدید؟

روم افشم: من زمان دستگیری حتی نامم را نداده بودم و تا سال ۶۱ با نام مستعار بودم. زمانی که ما را از کمیته به اوین آوردند تحویل ۲۰۹ دادند. یک نقطه‌ای را که باید این‌جا ذکر کنم و خیلی مهم است. در آن زمان پلاکاردهایی که گروه‌ها در خیابان‌ها داشتند کمیته‌ها این‌ها را جمع‌آوری کرده بودند و این‌ها شده بود چشم‌بند برای ما. چون این پارچه‌ها خیلی نازک بود ما می‌توانیم راحت ببینیم. در ۲۰۹ شکنجه‌های قرون وسطایی بود و با صدای بلند اعلام می‌کنم. آن‌هایی که می‌گویند ۲۰۹ را نمی‌شناسیم باید بشناسند. قرون وسطا هم فکر نمی‌کنم در زندان‌های جمهوری اسلامی به خصوص ۲۰۹ وجود داشت.

قاضی: به هر حال بعدها حکم دریافت کردید؟

روم افشم: سال ۱۳۶۱ زمانی که بچه‌های اتحادیه ار دستگیر کردن یک هوادار اتحادیه کمونیست‌ها مرا شناسایی کرد و لو داد. دوباره زیر بازجویی در ۲۰۹ رفتم. یک فردی ۲۰۹ را طبقه‌بندی کرده بود: یکی شعبه ۶ بود که تمام بچه‌های چپ در این شعبه بودند و یک شعبه ۵ هم بود که نخست اکثریتی‌ها و حزب توده را در آن‌جا نگه‌داری می‌کردند و در شعبه ۳ هم به اصطلاح رده‌های بالای بچه‌های مجاهدین بود.

قاضی: بالاخره محاکمه شدید؟

روم افشم: ۱۳۶۲ به دادگاه رفتم . یک نفر آخوند نشسته بود. یک سری اتهام کیفرخواست خواند و من گفت قبول ندارم. واقعا هم من کاری نکرده بودم و کار دموکراتیک می‌کردم. گفت بلندشو برو گم شو. حرامزاده. حرامزاده یعنی ما پدر و مادر واقعی نداریم. در این دادگاه هم گفته شده بپرسید این‌ها پدر و مادر دارند و یا ندارند‌.‌(اشاره وی به سخنان حمید نوری بود) من در کل ۸ سال زندان بودم که فقط یک بار پدرم سال ۶۱ آمد به ملاقات من و فقط گریه کرد و گفت: حالت خوب است؟ گفتم: بلی…

قاضی: نتیجه محاکمه شما چی شد؟

روم افشم: ۱۲ سال زندان به من دادند. من به جرم هواداری از اتحادیه کمونیست‌های ایران و خواندن نشریه و کمک مالی. من هرگز کمک مالی به اتحادیه کمونیست‌ها نکرده بودم. من خودم در آن زمان بیکار بودم. دادگاه‌های آن زمان دو یا سه دقیقه طول می‌کشید. نه وکیل داشتیم و نه هیات منصفه. فقط یک آخوند نشسته بود و معلوم نبود آیا سواد قضاوت دارد یا نه.

قاضی: شما کدام زندان بودید؟

روم افشم: من زندان قزل حصار بودم. یکی از وحشی‌ترین زندان‌های ایران. ما دوره‌هایی را در قزل حصار گذراندیم که دوره تابوت‌ها بود.

قاضی: منظورتان از تابوت چیست؟

روم افشم:حاج داوود رحمانی یک جعبه ساخته بود که مانند تابوت بود. دخترها را در این تابوت‌ها می‌نشاندند…

قاصی: گفتید شما را سال ۱۳۶۵ به گوهردشت منتقل کردند و در بند ۲ بودید؟

روم افشم: سالن ۲ مجاهدین و چپ‌ها بودند. تا عید ۶۶ با هم بودیم. ما در سال ۶۶ با مجاهدین بودیم و عید خوبی هم برگزار کردیم. سال ۶۶ ما را به بند ۷ بردند. سال ۶۶ تحرکاتی در زندان آغاز شد. زندانیان را ناصریان و لشکری و عباسی به خارج بند می‌بردند و بازجویی می‌کردند.

رییس دادگاه: لطفا مشاهدات خودتان را بگویید.

روم افشم: بلی ما را بردند به بازجویی و می‌پرسیدند: اسم و به کدام گروه تعلق داریم و نماز می‌خوانیم و مصاحبه می‌کنیم یا نه. سئوالاتی که از ما می‌شد و نوشته می‌شد. مرا فرستادند به بند. این وضعیت ادامه داشت و هر دو سه ماهی این اتفاقات می‌افتاد. در بند ۷ هم بچه‌های مجاهد و آرمان و فرقان و بچه‌های چپ بودند. بعد از آن ما را جدا کردند. ما ها که حکم‌مان بالای ده سال بود از جمله من را به بند ۱۲ بردند. در بند ۱۲ حدود چهل و پنجاه تن بهایی هم بودند. بهایی یک مذهب و یک دین است. از نظر جمهوری اسلامی بهایی‌ها کثیف‌تر از کمونیست‌ها هستند…

… یک شب عرب و ناصریان و عباسی به بند ما آمدند و بازدید کردند و رفتند و گفتند می‌گوییم تلویزیون شما را درست کنند. هر جا ناصریان بود عباسی هم با او بود. از هم جدا نمی‌شدند.

قاصی: شما می‌گویید عرب و ناصریان و عباسی به بند آمدند شما دیدید؟

روم افشم: بلی ما دربند چشم‌بند نداشتیم.

قاضی: اولین بار بود عباسی را می‌دیدید؟

روم افشم: اولین بار دیدم …

شاهد گفت که بعد از اعدام‌ها – حدودا در ۲۵ بهمن ۶۷ – همراه با گروهی بیش از یک‌صد زندانی نجات یافته از اعدام‌ها برای ملاقات حضوری با خانواده‌ها یه حسینیه زندان گوهردشت منتقل شد. زمانی که خانواده‌ها فهمیدند که محل ملاقات‌شان همان محل اعدام زندانیان بوده، غوغایی در سالن برپا شد و همه گریه می‌کردند. این موضوع باعث شد تا حمید نوری با بلندگویی به بالای سن حسینیه برود.

شاهد دادگاه در این‌جا برای نخستین بار حمید نوری را مستقیما در دادگاه خطاب قرار داد و از او پرسید: آقای حمید عباسی‌(نوری) بالای سن، بلندگو دست شما بود. آیا به مردم‌(به خانواده‌های ما) توهین کردی یا نکردی؟ این سئوال مستقیم شاهد از متهم موجب اعتراض توماس ساندر، قاضی دادگاه قرار گرفت و گفت شما حق سئوال مستقیم از متهم را ندارید.

روم افشم در ادامه گفت حمید نوری خانواده‌ها را در بالای سن تهدید کرد که اگر ساکت نشوند، فرزندان‌شان را به بند بازخواهند گرداند. او در آن روز خود را حمید عباسی، دادیار زندان گوهردشت معرفی کرد. او به خانواده‌ها گفت مراقب فرزندان‌تان باشید که اگر یک‌بار دیگر دستگیر شوند، اعدام‌شان می‌کنیم. شاهد گفت آن روز‌(در مسیر بازگشت به بند) در اخباری که از بلندگوهای زندان پخش می‌شد درباره فتوای خمینی شنید که گفته بود سلمان رشدی مرتد باید اعدام شود.

وی پس از رهایی از اعدام‌ها در اسفند ۶۷ به زندان اوین منتقل و پس از سه ماه آزاد شد.

قرار است دادگاه حمید نوری ۹۳ جلسه باشد که تاکنون ۵۸ جلسه آن برگزار شده است. حمید نوری و وکلایش در دو نوبت امکان ارائه دفاعیات را دارند. نوبت اول که قرار بود چهار روز باشد، با موافقت رییس دادگاه و دادستان‌ها به شش روز افزایش یافت که در نوامبر ۲۰۲۱ برگزار شد و این امکان در اختیار حمید نوری قرار داده شد تا به هر شکلی که می‌خواهد دفاعیاتش را ارائه دهد اما بارها رییس دادگاه و دادستان‌ها به او تذکر دادند تا به مسائل حاشیه‌ای و بی‌اهمیت نپردازد و به سئوالات پاسخ بدهد.

نوبت دوم دفاعیات حمید نوری قرار است در ماه فوریه ۲۰۲۲ برگزار شود و بر اساس جدول زمان‌بندی دادگاه سه روز دیگر برای دفاع او در نظر گرفته است.

جلسه بعدی دادگاه حمید نوری، فردا جمعه یکم بهمن ۱۴۰۰ – بیست و یکم ژانویه ۲۰۲۲ با شهادت مهدی اصلانی، زندانی سیاسی جان بدربرده از اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ برگزار خواهد شد.

 

 

تاریخ انتشار : ۳۰ دی, ۱۴۰۰ ۹:۳۵ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

چرا در ایران باران نمی‌بارد؟

هیرکانی در آتش: کمبود تجهیزات و مدیریت ناکارآمد چگونه میراث طبیعی ایران را تهدید می‌کند

از مصدق تا آلنده: چرا چپ «جنوب جهانی» نمی‌تواند مبارزه‌ی ضد‌امپریالیستی را نادیده بگیرد؟

از وال‌استریت تا کویینز« Queens»، سیاست مردمی و درسی برای چپِ ایران؟

چین کی فرو ‌می‌پاشد؟ بازسازی شناختی غرب در برابر چین: فراتر از توهم فروپاشی و سیاست تهدید

براه قله ها