شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۴

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۴

بیرحمی و شقاوت در زیر ذره بین “تزوتان تودوروف”

علیرغم متفاوت بودن موضوع ها، مقاله ها از وحدت زمانی و نقطه اشتراک قوی برخوردار هستند. چنین پیدا است که تودوروف برای فهم هر چه بهتر انسانی شدن تلاش وافری بخرج داده است. انسانی و همبستگی انسانی تأکیدی است که تودوروف بعنوان یک نیاز به آن اشاره دارد تا انسانیت هستی یابد

در آغاز دهه شصت میلادی مرد جوانی با نام تزوتان تودوروف Tzvetan Todorov وارد پاریس شد. چندی پیش او از دانشکده ادبیات بلغارستان فارغ  التحصیل شده بود و امکان یافته بود تا برای تکمیل مدرکش یک سالی در آنسوی دیوار آهنین بسر برد. در آن زمان شناختش از زبان و فرهنگ فرانسه ناچیز بود. تودوروف چند ماه بعد از عزیمتش در فضای ادبی فرانسه شرکت جست و کنجکاوی بسیاری در باره شناختش از ایده های ساختارگرایی و دانش او در باره فرمالیسم روس، آمریکا و منتقدین نو انگلیس برانگیخت.

تزوتان تودوروف در کشور جدید اش بتدریج محقق مرکز ملی پژوهش های علمی شد. آغازی درخشان برای به کمال رساندن اندیشه های انسانی و نه تنها این که محرک آموخته های علمی وی در عرصه روشنفکری اش بود. در آن سال ها علاقه و پیگیری او نه تنها در عرصه ادبیات، زبان شناسی، که علاوه بر این در زمینه های تاریخ، فلسفه، امور اجتماعی، روانشناسی، تاریخ هنر و بسیاری رشته های دیگر شامل می شد. از این نظر تودوروف فعالیتهای گسترده ای با فرهنگهای متفاوت را به انجام رسانید. در پایان دهه هفتاد میلادی او سخت مشغول به کنکاش در تئوری ادبیات مکزیک شد، و در خلال این سالها اسناد مربوط به حمله آمریکا به مکزیک را مطالعه کرد. این شور و شوق عاقبت با انتشار کتاب حمله آمریکا به مکزیک در سال هشتاد میلادی ببار نشست.

تودوروف هفتاد و یک ساله یکی از روشنفکران مطرح معاصر است و تاکنون چهل کتاب به رشته تحریر درآورده است.

بعد از دهه هشتاد میلادی از موضوعهای هویت و وجود، تغییر کار انسانی، تبعید، خاطره، نظامیگری و ترس غرب از دیگری، “برای بربرها”، اثرهای ارزنده ای آفرید.

در پائیز سال جاری او مجموعه مقالات امضای انسانی که بین سال های ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۸ میلادی نوشته بود را منتشر کرد. در لابلای مقاله هایش که در یک ربع قرن نوشته شده، بیوگرافی ادبی او بچشم می خورد. مجموعه مقالات از سه بخش تشکیل شده است. بخش اول آن در باره شخصیت هایی است که عمیقأ بر تودوروف تأثیر گذاشته اند که از جمله می توان از میخائیل باختین، ادوارد سعید و گرمانی تلیونی نام برد. در بخش دوم به موضوعات مهم و بحث برانگیز قرن بیستم چون توتالیتاریسم، خاطره و عدالت پرداخته است که در این بخش به نجات یهودیهای بلغار در جنگ دوم جهانی اشاره دارد و بخش پایانی مجموعه مقالات به یاری نقد دیالکتیکی به تجزیه و تحلیل موشکافانه ای از آثار نویسندگان پرآوازه ای چون فوکل، استاندال و ساموئل بکت پرداخته است. تودروف به موضوعات محوری دیدار فرهنگی، هنر و باورها همراه با تجزیه و تحلیل زنده و ارزنده ای دست زده است.

علیرغم متفاوت بودن موضوع ها، مقاله ها از وحدت زمانی و نقطه اشتراک قوی برخوردار هستند. چنین پیدا است که تودوروف برای فهم هر چه بهتر انسانی شدن تلاش وافری بخرج داده است. انسانی و همبستگی انسانی تأکیدی است که تودوروف بعنوان یک نیاز به آن اشاره دارد تا انسانیت هستی یابد. انسان ها نه فقط همانند سایر موجودات که از روی نیاز به زنده ماندن به همدیگر محتاج هستند بلکه بخاطر موجودی متفکر و صاحب زبان این ضرورت بویژه در جوامع توتالیتاریستی دو چندان اهمیت می یابد، زیرا که در چنین جوامعی شفافیت تابو و برای دیکتاتور ها نقش ویرانگری دارد، پس راهی جز دفاع پنهان از شفافیت باقی نمی ماند.

در یکی از مقاله های این کتاب نویسنده تصویری از زندانی شدن گرمانی تلیونی بین سال های ۱۹۰۷ تا ۲۰۰۸ ارائه کرده است. زمانی که او با زنی ۱۹ ساله بی نظیری آشنا می شود که بر اساس گفته های او مسئولیت تنظیم تاریخ نگاری فرانسه در دهه های ۱۹۰۰ میلادی بر عهده داشته است. او در اولین مأموریت شغلی اش به منطقه کوهستانی ایروس الجزایر سفر می کند و در میان بربرها زندگی می کرده است و رابطه محکم و پایداری با آنها می بندد. برای او این رابطه فرهنگی ارزشمند بوده و بر تجربه ها یش افزوده است. در خلال آن سالها با علاقه و ذوق شخصی رابطه اش را با آنها تنظیم می کند و چیزهای فراوانی یاد می گیرد. او با واقعیت به گونه ای دیگر روبرو می شود، امری که سال ها بعد هنگامی که در اردوگاه بسر میبرد، کمک بزرگی برای زنده ماندنش محسوب می شده است.

شش سال بعد از بازگشتش به فرانسه به جبهه مخالفان دولت فرانسه می پیوندد. اما بلافاصله دستگیر می شود و به روانس بروک تحویل داده می شود. حتی بخاطر فعالیت های تلیونی مادرش نیز روانه اردوگاه می شود که عاقبت در اثر گاز های کشنده جان می سپارد و مرگ مادرش تأثیر ناگوار دائمی بر تلیونی می گذارد.

بعد از جنگ او به پاریس بازمی گردد و به جمع آوری اسناد و شواهد در باره مخالفین می پردازد. در خلال جنگ الجزایر به الجزیره سفر می کند تا به پایان بخشیدن به خشونت های دولتی تأثیر گذار باشد و تلاش می کند که طرفین متخاصم را به مذاکره متقاعد کند. هدف او کمک به همه کسانی بود که شکنجه و مرگ زندگیشان را تهدید می کرد.

تودوروف معتقد است که آنچه از تیلونی استثنا و تأثیر گذار می سازد، استفاده از تجربه های دردناکش است. در افکار و فعالیت علمی اش همه چیز بهم پیوسته و جدا ناشدنی است. عدالت، حقیقت و انسانگرایی مانند بدن رنج کشیده ای است که از همه علایق سیاسی مهم تر است. دستیابی به حقیقت و همبستگی با انسان های زجر دیده پایه افکار او را تشکیل می دهد.

تیلونی معتقد است که برای بهتر زیستن کنار هم باید شفافیت بیشتری بخرج داد و با موضوع مجازات نرم تر برخورد شود تا به افق کمال انسانی دست یابیم. بر اساس تفکر او تخلف را باید در خود تخلف جست. و در آینده باید بین متخلف و تخلف تفاوت قایل شد. با تخلف باید سخت گیری انجام داد اما نباید به انسان های متخلف بیرحمی کرد.

تأثیر عمیق نظرات تیلونی بر تودوروف از مجموعه مقالات فشرده ای با عنوان نسخه ای علیه بیرحمی گرفته شده است. این جا تودوروف از “عبادت پدران ما” مسیحت آغاز تازه ای دارد. یکی از عبادت با این جمله پایان می گیرد که: “باید از گناه پاک شویم.” در طبیعت انسان شقاوتی هست که خدا می تواند ما را از آن نجات دهد. و ما به درگاه خدا نیایش می کنیم تا ما را یاری دهد.

بیشتر وقتها انسانها به ایمان انسانی روی می آورند تا از بیرحمی و شقاوت دور شوند. اما در جوامع توتالیتر تلاشهای انسانی کردن جامعه به فاجعه علیه انسان توسط دیکتاتورها تبدیل شده است. هر چند جوامع دموکراتیک از فاجعه آفرینی علیه انسان دور شده است، اما این جا و آنجا موارد هایی از نقض حرمت انسانی دیده می شود. در این رابطه تودوروف به فاجعه تاریخی اروپا در قرن نوزدهم اشاره می کند و باید برای جلوگیری از تکرارش مراقب بود.

از نگاه تودوروف جنگ، کشتار های جمعی، اعدام، شکنجه و از این قبیل عمل های فجیع ریشه در بیرحمی و شقاوت دارد. هر چند که نسخه علیه بیرحمی تا اکنون بی نتیجه مانده است. تودروف برای برون رفت از این مشکل پیشنهاد دیگری دارد. منظور او این است که برای موضوع خیر و شر و یا نیکی و بدی چهار نقش اصلی را می توان مشخص کرد. از طرفی شکنجه گر و قربانی اش، و از طرفی دیگر نیکوگر و طالبش. از این دو نقش – نیکوگر و قربانی – با این فرض که یکی عملش خیر است و دیگری در رنج و عذاب است، باید در مرکز مباحث باشد و لاجرم دو نقش دیگر تقریبأ کم رنگ می شود. شکنجه گر بخاطر عمل شنیع اش و طالب نیکویی از این جهت که غیر فعال است و تنها گیرنده خوبیها است.

با ترتیب و دسته بندی کردن این چهار نقش با این تفاوت که دسته ای با ما است و یا نزدیک به ما است و دسته دیگر از دشمنان ما و یا بیگانه با ما است، می توانیم به اتکا به خاطره های خود به شرح دقیق تری دست یابیم.

ما همواره سعی می کنیم در دسته ای جا بگیریم که نقش مثبت ایفا می کند و یا به سخنی دیگر دسته نیکو گر و قربانی و همزمان تا آنجایی که امکان دارد سعی می کنیم از بیرحمی و شقاوت دور شویم و از آن در همه جا به بدی یاد کنیم.

در سالهای اخیر در باره خصلت بد انسانی گفتگو و ارزیابیهایی انجام گرفته است و فکر تودوروف تکمیل کننده مباحثی است که تا اکنون در حال گسترش بوده است. اما متأسفانه نقش اخلاقی انسان در نظریات تودوروف نادیده گرفته شده است. اگر ما بدی را جزیی از طبیعت انسانی می دانیم علیرغم این ما امکان انتخاب داریم ، هر چند که برای این انتخاب محدودیت هایی قائل شده اند. اما بهر حال و بدون شک مخالفت با همه روش های غیر انسانی عمیقأ به مقام و منزلت انسانی یاری می رساند.

تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد, ۱۳۸۹ ۵:۳۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

سخن روز

حملۀ تروریستی در مسکو را محکوم می‌کنیم!

روشن است که چنین حمله‌ای نیاز به تیمی حرفه‌ای و سازماندهی و تدارکی نسبتاً طولانی و گسترده دارد. در عین حال، زود است که بتوان تحلیل جامع و روشنی از ابعاد پشت پردۀ این جنایت و اهداف سازمان‌دهندگان آن ارائه داد. هدف از این یادداشت کوتاه نیز  در وهلۀ نخست مکثی است بر قربانیان این حمله و حملاتی از این دست. قربانیانی که تنها سهم‌شان از سازمان‌دهی و تدارک چنین جنایاتی و علل پشت پردۀ آن، هزینه‌ای است که با جان و سلامتی‌شان می‌پردازند.

مطالعه »
یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
آخرین مطالب

فراخوان ‏دادخواهی علیه ثابتی و دیگر آمران و عاملان شکنجه و کشتار مردم در نظام سلطنتی

دادخواهی محدوده‌ی زمانی و مکانی ندارد؛ از دورانِ رژیم پیشین آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد. تفاوتی میان شکنجه‌گران قبلی و کنونی نیست. همه را باید مورد پیگرد قرار داد. این دادخواهی بخشی از مبارزه در راه آزادی و اعمال حق حاکمیت مردم کشور ماست.

بهار غمگین و‌ ستارگان سرخ

در پس سالیان‌ِ دراز و سرد،
در پنهان ترین گوشهٔ دل‌ها هنوز ستاره می درخشد،
هر بهار در چشمهای خسته از انتظار،
یاد نُه ستارهٔ درخشان شعله می کشد،
و درکوچه باغهای غمگین‌ِ بهار،
شمیم خوشِ نامشان در هوا موج می زند!

“آزادی اندیشه … ضرورت است.”

آفرینش و شکوفایی واقعی هنر و ادبیات جز در سایه‌ی آزادی اندیشه ‌و بیان ممکن نیست و دست‌درازی حکومت‌ها بر ذهن‌ و زبان آدمی، وهن آدمی است.

به یاد جان‌باختگان کشتار تپه‌های اوین – جنایات هیچ استبدادی به فراموشی سپرده نمی‌شود!

در چهل‌ونهمین سالگرد جان‌باختن مبارزان آزادهٔ راه میهن و مردم، به نام همهٔ فداییان خلق، یاد و نام آنان را بزرگ می‌داریم و در برابر عزم تا پای جان آنان در رزمشان در راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی در میهن عزیزمان سر به تعظیم فرومی‌آوریم.

طرح نور، سرکوب شدید زنان خواهان پوشش اختیاری

اعتراضات علیه حجاب اجباری که بعد از قتل مهسا (ژینا) امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، سراسر ایران را فراگرفت، با وجود سرکوب، به یک معضل برای حکومت تبدیل شده است. گشت ارشاد نمونه کوچکی از جنگ هر روز حاکمیت با زنان بوده و سرکوب هر روزه زنان در خیابان یعنی اعتراف به تداوم جنبش زن زندگی آزادی.

یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد جان‌باختگان کشتار تپه‌های اوین – جنایات هیچ استبدادی به فراموشی سپرده نمی‌شود!

در چهل‌ونهمین سالگرد جان‌باختن مبارزان آزادهٔ راه میهن و مردم، به نام همهٔ فداییان خلق، یاد و نام آنان را بزرگ می‌داریم و در برابر عزم تا پای جان آنان در رزمشان در راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی در میهن عزیزمان سر به تعظیم فرومی‌آوریم.

مطالعه »
پيام ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد جان‌باختگان کشتار تپه‌های اوین – جنایات هیچ استبدادی به فراموشی سپرده نمی‌شود!

در چهل‌ونهمین سالگرد جان‌باختن مبارزان آزادهٔ راه میهن و مردم، به نام همهٔ فداییان خلق، یاد و نام آنان را بزرگ می‌داریم و در برابر عزم تا پای جان آنان در رزمشان در راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی در میهن عزیزمان سر به تعظیم فرومی‌آوریم.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

فراخوان ‏دادخواهی علیه ثابتی و دیگر آمران و عاملان شکنجه و کشتار مردم در نظام سلطنتی

بهار غمگین و‌ ستارگان سرخ

“آزادی اندیشه … ضرورت است.”

به یاد جان‌باختگان کشتار تپه‌های اوین – جنایات هیچ استبدادی به فراموشی سپرده نمی‌شود!

طرح نور، سرکوب شدید زنان خواهان پوشش اختیاری

عمر آشور: چگونه حملات ایران به اسرائیل چشم انداز مناقشه خاورمیانه را بازتعریف کرد!