جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۸

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۸

جنبش وشبح جنبش!

تجارب گوناگون نشان داده داده اند هررژیم مستبدی که نتواند سرکوب را بارفرم های اقتصادی واجتماعی درهم بیامیزد، شانس تثبیت نخواهد داشت. توسل مطلق به سرکوب به مثابه تنها اهرم حفظ قدرت،جزرسیدن به آخرین نقطه بن بست نیست

وقتی جنبشی وجود داشته باشد چیزی بنام شبح وسایه جنبش نیزوجود دارد که گوئی قراراست هرکدام بطورمتناوب رژیم را سراسیمه کرده و دایما درحالت ترس وآماده باش برای بقاء خود نگهدارد. دریک روند مبارزه توأم با افت وخیز، جنبش وشبح جنبش جای خود را به یکدیگر می دهند وشبحِ یک جنبش واقعی به اندازه خود جنبش ترسناک می گردد. گاهی خود جنبش مستقیما با مارش کوبنده اش خیابانها را قُرق می کند و گاهی درهیئت موجودی نامرئی وسایه وار دربانک های شبانه، تظاهرات کوچک وپراکنده، نقش بستن شعارهای مرگ برخامنه ای و مرگ بردیکتاتوربرروی دیوارها وآسفالت خیابانها، درتحریم های گوناگون اعم از رسانه ها و یا برخی پایگان اقتصادی وحامی دولت ، درترس ازمصادره شدن تجمعات بزرگ وسنتی، دربزرگداشت قربانیان جنایت، درافشاگری های جنایت های صورت گرفته وزمین لرزه های بباددهنده آن، وبه جان هم افتادن باندهای حاکم، و…خود رانشان میدهد. وگاهی هم به عهده خود رژیم است که رأسا با اقدامات وعکس العمل های خود نظیرتشکیل دادگاه های نمایشی وانگیزاسیونی، با حکومت نظامی اعلام نشده اش، با تهدیدها وارعابها وهزاران ایماء واشاره دیگرش وجود یک جنبش خطیرو ازپای نیفتاده را یاد آوری کند. وقتی جنبشی وجود داشته باشد هیچ کس وهیچ جریانی درواتاب دادن آن، گیرم هرکدام با عبورازمنشورخود وبطورنفی یا اثبات،معاف نیست. باوروداین پدیده تازه وسنگین وزن به صحنه اجتماع، همه نیروها باندازه وزن هم حجم آن ناگزیرند جابجا شوند. همه احساس می کنند که تااطلاع ثانوی درزیرفشارنیروئی که در۲۵ خرداد ورود غافلگیرانه خود به صحنه را با بانگ غرا اعلام داشت قراردارند و باید با درنظرگرفتن آن به کنش وواکنش به پردازند ولوآنکه ازسوی محافظه کارترین وترسوترین لایه اجتماعی هم چون حضرات مراجع عظام باشد.

آیا واقعا جاپای خامنه ای قرص ومحکم است؟

خامنه ای می گوید که درپاسخ به نگرانی برخی کشورهای دوست با توجه به رویدادهای پس ازانتخابات به آنها پیام دادیم نگران نباشید (نقل به معنا). یعنی که چاپایمان قرص ومحکم است! آیا براستی رژیم آن گونه که وانمودمی کند دارای چاپای محکم و اعتماد به نفس است؟ نفس چگونگی واکنش های رژیم خود بهترازهراستدلالی پاسخ این سؤال و دروغ بودن این ادعا هارا نشان می دهد: اولا براساس همان سخنان خودوی معلوم میشود که صدای اعتراض مردم ایران حتی به گوش هواداران برون مرزی ودولت های دوست ومتحد نیزرسیده ولاجرم سبب نگرانی وتردید آنها نسبت به سرنوشت وهم چنین ماهیت رژیم گردیده است. این یعنی ترک برداشتن و آغار فروپاشی آن قداست کاذب وآن رسالت آسمانی حکومت اسلامی که خامنه ای سربسته وگذرا به آن اشاره کرد و ازبیانش طفره رفت. وثانیا درهمین خطابه نمازجمعه هفته گذشته وقتی خامنه ای نسبت به منحرف شدن راه پیمائی روزقدس وسوء استفاده ازآن هشدارمی دهد، یعنی درملأ عام وبه روشنی ترس فروخورده خود ازجنبش وشبح آن را به نمایش می گذارد. و البته، هم چون همه دیکتاتورهای خرفت تاریخ، خود را به کری زده وحاضربه شنیدن صدای مردم نیست، وبه خیال خود مصمم است که بافراربه جلو اشتباه دیکتاتور سلف خود، شاه را تکرارنکند:”اشتباهی” که ظاهرا خود را به شکل تردید درسرکوب خشن مردم وعقب نشینی دربرابرآنها نشان داده است. اما بنیاد تصور او مبنی برامکان بناکردن خانه ای مصون ازرخنه امواج اعتراضات مردم توهمی بیش نیست.او وباند های متحد وی درحاکمیت،هم اکنون سخت مشغول مرمت بنائی هستند که درآزمون صورت گرفته، میزان پوسیدگی و شکنندگی خود دربرابر امواج سهمگین اعتراضات توده ای را به نمایش گذاشت.

تکیه گاه اصلی حاکمیت دربرابرجنبش، بکارگیری مستقیم قهروسرکوب دربرابرآن چیزی است که خودانقلاب مخملینش می نامد. به مدد اعلام نوعی حکومت نظامی وآماده باش دائم، با اتکاء به نیروهای سپاه وبسیج، وباتوسل به جنایت وتجاوز وایجاد رعب وترس تا شاید بتواند روحیه مقاومت را درهم بشکند و از حرکت های بزرگ خیابانی ممانعت به عمل آورد.واگردقت کنیم درپشت این قدرت نمائی و عروتیزکردن ها، رژیم درمانده ای را می بینیم که محکوم به آن است که دربیم از برخاستن موج بزرگ دوم به بسربرد. کابوس جنبش وشبح آن یکدم او را رهانمی کند. اکنون حتی مزدوران سرکوبگر نیزجرئت نمی کنند که ازخاموش شدن جنبش وادعای کنترل اوضاع سخن به میان آورند. وقتی بیم ازبرخاستن موج دوم اعتراضات سخن به میان می آوریم، نباید فراموش کنیم که داریم ازوضعیت رژیمی می گوئیم که علیرغم سالها تلاش بی وقفه درسرکوب وبکارگیری انواع تمهیدات برای ممانعت ازجریان یافتن جنبشی گسترده، شاهد غافلگیرشدنش دربرابر موج بلند اول ورخنه عمیق امواجش به آن سوی دیواره های حاکمیت بودیم ووصله پینه های سراسیمه وارش برای بستن رخنه گاه ها. درواقع مضمون همه تلاش های کنونی حاکمیت نیزچیزی جزرتق وفتق این شکاف ها و بستن یکی پس ازدیگری روزنه هائی نیست که به گمانشان بسترپیشروی و رخنه امواج خطرناک به آنسوی دیواره های حاکمیت را تشکیل می دهند. هنوزازبستن روزنه ای نیاسوده، به سراغ روزنه دیگری می رود.ممانعت ازسنت برگزاری مراسم شب های قدر درمقبره بنیان گذارنظام اسلامی، جابجائی برنامه ها وسخنرانان درحرم قم،تعطیل مراسم سالیانه یادبود طالقاتی، اتخاذ حالت فوق العاده برای کنترل تجمعات روزقدس، ترس ازتجمعات ورزشگاه ها، نگرانی ازفرارسیدن فصل بازگشائی دانشگاه ها و مدارس و… ممانعت ازهرگونه برگزاری مراسم قربانیان جنایت های خود،یک طرفه کردن خیابانها، کد گذاری مناطق حساس تهران و… جملگی نمایانگرترس رژیم ازشبح جنبش وتلاش بی وقفه برای بستن منفذهائی است که می تواند موجب فوران خشم وحضورمردم گردد.این که رژیمی مجبورشود برای دفاع ازکیان خود مراسمی را که تادیروزمیدان جلوه گری و عرض اندام کردنش به شمارمی رفته ولی اکنون آنها را اسباب تهدید خود می داند، ویا کسانی چون کروبی وموسوی را بیرون ازدایره خودی ها قراربدهد ویا بیت وخانواده خمینی را تحت فشارقراردهد،هنری است که تنها ازدست خودکامه گان تاریک اندیش حاکم برمی آید و گویای وخامت اوضاعی است که رژیم درآن گرفتارآمده است.

حرکت درجاده مرگ!

همواره یکی ازشاخص های شناخته شده و معتبر درتغییرکیفی اوضاع و ارزیابی از عمق وشدت یک بحران سیاسی-اجتماعی آن بوده است که پائینی ها نخواهند تن به سلطه بالائی ها بدهند و بالائی ها نتوانند به شیوه گذشته سلطه خود را حفظ کنند.مبادرت به تقلبی بزرگ ورسوا در”انتخابات” ازسوی باند حاکم درقدرت سیاسی برای حفظ موقعیت مورد چالش قرارگرفته اش، نمایانگرنقطه عطفی دربهم خوردن توازن قوا بود. رژیم تنها می توانست با تقلب وبا آرایش فوق العاده دادن به خود ازپیروزی ادعائی خویش دفاع کند ومردم نیزبا اشغال خیابانها و مارش میلیونی خود لرزه براندام رژیم افکندند وبه روشن ترین وجهی اعلام داشتند که دیگر قصد تن دادن به سلطه ننگین حاکمیت را ندارند. باین ترتیب تاریخ مبارزه این مرزوبوم ورقی تازه خورد واواضاع جدیدی حاکم گردید. این چرخش درتوازن نیروآن چنان مشهود است که حتی خود رژیم قادربه انکارآن نیست ودرادبیات سیاسی خود با عناوینی چون فتنه بزرگ وبزرگترین فتنه کل حیات نظام، وانقلاب یاکودتای مخملین و اوضاع غیرعادی وآتش زیرخاکسترتوصیف می شود. وکسانی چون دکترحسین بشیریه آن را درقالب نوعی موقعیت انقلابی توصیف می کنند وسروش آنراعریان شدن کامل عورت نظام مذهبی دانسته و نوید جشن پیروزی براستبداد دینی را می دهد. اینکه چه گونه و باچه فرمولی این وضعیت تازه رافرموله کنیم، موضوع این نوشته نیست و طبعا وابسته به رویکردهای مختلف است. اما مهم اذعان به واقعیت وجودی یک دگرگونی بزرگ درمطالبات ودرتناسب نیروهاست. بی تردید درپشت تغییراین توازن نیرو مطالبات انباشته شده لااقل سی سال سلطه فلاکت وسرکوب، وبویژه شکست اصلاحات سیاسی واقتصادی ۱۲سال اخیر قراردارد. بنابراین نه با جنبشی بادآورده و بی ریشه، بلکه با جنبشی نشأت گرفته ازانباشت مطالبات چندین دهه سروکارداریم که درآن نسل سوم به مثابه گورکنان نظام اسلامی وپایه ریزان آینده نقش اصلی را به عهده دارند.

سراب قدرت یک دست وسودای دست یابی به موقعیت مستقر!

با اقدام به تقلب گسترده وشروع مقاومت نوین مردم، رژیم قدم درمسیر پرتلاطم وپرمخاطره ای نهاد که شروع اش با وی بود اما معلوم نیست که پایان دهنده اش خودوی باشد. او پس ازکودتای اول وبرای حفظ موقعیتش راهی جزتکمیل آن با انواع کودتاهای ریزودرشت بعدی ندارد. کودتاهائی که با جراحی وتغییرساخت قدرت همراه بوده وهمگی دربستر نظامی تر کردن روزافزون فضا و افزودن برنقش سپاه به مثابه گاردویژه حافظ نظام و ولایت فقیه، در ساختارقدرت نداشته وندارد. گاردی که نه درخدمت و سربه فرمان سیاستمداران طبقه سیاسی حاکم در ساختارتاکنونی، بلکه قبل ازهرچیز بفرمان خود و درخدمت منافع خویش و بنام نظام با اطلاق منافع خود به منافع نظام عمل می کند. به مثابه نهاد و”حزبی” مسلح وحاضردرقدرت ودارای منافع اقتصادی و سیاسی معین. واین البته درحکم ورود تضادهای عمدتا دوبعدی تاکنونی حاکمیت به فاز جدید سه بعدی و منازعات پیچیده آن است. موقعیت غیرمستقربه معنای تداوم خرده”کودتاها”ی متوالی و مستمری است که سرایستادن نداشته و کلیت نظام راهمواره برسردوراهی قمار ماندن یا نماندن و وسوسه رفتن تا آخرخط قرارمی دهد. بدون این خرده کودتاها ازیک سو قادربه حفظ موقعیت خودنیست وازسوی دیگر جزحرکت به سوی سراب دشت نیافتنی برقراری سکوت گورستانی، یکپارچه کردن ساخت قدرت وتأمین موقعیت مستقرنخواهد بود. تحقق چنین فرایندی ازطریق حذف رقباومتحدین تاکنونی و تنگ تر کردن دایمی دایره خودی ها می گذرد. واین یعنی تنگ ترکردن حلقه طناب داری که درظاهر و بطورمستقیم بدست خود رژیم صورت می گیرد اما درباطن وبطورغیرمستقیم فرمانی است که جنبش صادرکرده است و وجهی ازفرایند فروپاشی نظام را تشکیل می دهد. هرچه که زمان می گذرد، عقب نشینی ازجاده مرگی که انتخاب کرده است ناممکن ترمی شود و هرگونه تردید درآن به معنی شتاب بیشتردر فرود بهمن فروپاشی خواهد بود. فراربه جلوی رژیم حاصلی جزشتاب دادن به این روند ندارد.

تلاش برای مدیریت اعتراضات

دربحران “انتخابات” اخیررژیم با درنظرگرفتن تجربه دوم خرداد، بادست چین کردن کاندیداهای مورد اعتماد خودهم بفکر داغ کردن تنورانتخابات بود وهم عدم تکرارتجربه دوم خرداد.بااین همه هم چون بمبی دردستانش منفجرشد ونشان داد که ناتوان ازمدیریت جمع اضداد -هم خدا و هم خرما- است. اکنون نیزدرپی ارتکاب به جنایات تکان دهنده وافشاشدن خشونت ها وتجاوزات اعمال شده وکشف گورهای بی نام نشان قربانیان خشونت، باپس لرزه هائی که پی آمدهایش کمترازلرزه های اصلی نیست وتااعماق پایگاه توده ای رژیم رسوخ می کند، با فراربه جلو و”اذعان” به جنایت دربازداشتگاه ها درصدد گرفتن باصطلاح ابتکار اعتراضات بدست خوداست تاهم ازتیررس افشاگری های بیرون ازخوددرامان بماند وبتواند آنها را خاموش کند وهم با سرشکن کردن آنها به چند مجری خودسر، سروته پرونده جنایات خود را بسته وازبه جریان افتادن اتهام ارتکاب به جنایت علیه بشریت درمقیاس جهانی ممانعت به عمل آورد. واما چرا موقعیت مستقرهم چون سرابی دست نیافتنی است؟

تجارب گوناگون نشان داده داده اند هررژیم مستبدی که نتواند سرکوب را بارفرم های اقتصادی واجتماعی درهم بیامیزد، شانس تثبیت نخواهد داشت. توسل مطلق به سرکوب به مثابه تنها اهرم حفظ قدرت،جزرسیدن به آخرین نقطه بن بست نیست. اگرآب روخانه خروشانی درپشت سدی متوقف شود،هرچه قدرمستحکم، بدون گشوده شدن دریچه های آن، بی تردید درنقطه معینی یا سد را درهم می شکند ویا ازفرازآن وکناره هایش راه عبورخود رامی گشاید ودرهرحال آن را بی اثرمی کند.جنبش عمومی نیزهم چون حرکت رودخانه خروشانی بهمین نحو عمل می کند.وازآنجا که رژیم نشان داده است فاقد ظرفیت رفرم است وآن را درحکم مرگ وزندگی خودمی داند،پس درهم شکسته شدن سدحکومت اسلامی به امری اجتناب ناپذیربرای پیش روی جنبش تبدیل شده است.

بی تردید با نبردهای سخت وفرسایشی وبهمراه افت و خیزهای گوناگون مواجهیم. ولی هماره این رژیم است که تضعیف شده وقاعده اش باریک وباریک ترو شکاف هایش بیشتروبیشترمی شود و این مردم هستند که مصم تروهمبسته تر و سازمان یافته ترمی شوند.

تاریخ انتشار : ۲۶ شهریور, ۱۳۸۸ ۱:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

سخن روز

حملۀ تروریستی در مسکو را محکوم می‌کنیم!

روشن است که چنین حمله‌ای نیاز به تیمی حرفه‌ای و سازماندهی و تدارکی نسبتاً طولانی و گسترده دارد. در عین حال، زود است که بتوان تحلیل جامع و روشنی از ابعاد پشت پردۀ این جنایت و اهداف سازمان‌دهندگان آن ارائه داد. هدف از این یادداشت کوتاه نیز  در وهلۀ نخست مکثی است بر قربانیان این حمله و حملاتی از این دست. قربانیانی که تنها سهم‌شان از سازمان‌دهی و تدارک چنین جنایاتی و علل پشت پردۀ آن، هزینه‌ای است که با جان و سلامتی‌شان می‌پردازند.

مطالعه »
یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
آخرین مطالب

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

رابطه دولت و بازار سرمایه داری در عصر «لیبرالیسم کلاسیک» و «نئولیبرالیسم»

عصر جهانی شدن اقتصاد، نقش دولت ها را کاهش نداده است، بلکه برعکس دولت ها عهده دار نقش محوری و مهمی در پاسداری، رشد و نهادینه کردن منافع کشوری، منطقه ای و جهانی شده اند.
در سراسر دوران موجودیت نظام سرمایه داری، میان اندیشمندان و پیروان اقتصاد سرمایه بنیان، بیشتر دو گروه روبروی هم قرار گرفته اند: پیروان اقتصاد مبتنی بر دولت رفاه و هواداران اقتصاد نئولیبرالیستی.

دعوت همگانی برای مشارکت در فرایند تدوین اصول و محورهای حداقلی برای حکومت نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)

اکنون با خرسندی از اعضای تشکیلات، از یاران سازمان، از صاحب‌نظران، از کلیۀ احزاب و سازمان‌ها و کنش‌گران سیاسی مردمی دعوت می‌کنیم با شرکت در نخستین نشست بحث عمومی در بارۀ “اصول و محورهای حداقلی برای حکومت”، ما را یاری کنند سندی سودمند برای ارتقای کشور به وضعیتی درخور ایران تدوین کنیم. روند کار … نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)
در سامانه زوم …

چشمان بیدار

… شهامتِ آن زن پشتِ میله ها,
درونم را می کاود,
و گاه و بی‌گاه,
صدای پرندۀ همیشگی،
آغاز صبح را در من می‌خواند.

۹ میلیون بی‌سواد و ۹۳۰ هزار بازمانده از تحصیل در ایران

برخلاف نظر سیاستمداران و قانون‌گذاران، ممانعت والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیل دارد. سهم عمده را باید در «عدم دسترسی به امکانات آموزش و فقر» جست و برای آن چاره‌اندیشی کرد.
امتناع آگاهانه‌ی والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیلِ کودکان دارد، و این در حالی است که به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، «دسترسی به امکانات آموزشی و محرومیت اقتصادی سهم عمده‌ای در بازماندگیِ کودکان ایفا می‌کند.»

یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
بیانیه ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
پيام ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
بیانیه ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

رابطه دولت و بازار سرمایه داری در عصر «لیبرالیسم کلاسیک» و «نئولیبرالیسم»

دعوت همگانی برای مشارکت در فرایند تدوین اصول و محورهای حداقلی برای حکومت نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)

چشمان بیدار

۹ میلیون بی‌سواد و ۹۳۰ هزار بازمانده از تحصیل در ایران

زمین برای همه!