همە چیز بە هم وابستە است. این گفتە، در مورد طبیعت بیشتر از هر مورد دیگری صدق می کند. محو شدن یک حشرە کوچک از صحنە طبیعت، نتایج مهیبی برای اکوسیستم دارد، و در مناطقی کە طبیعت بیشتر در معرض نابودی قرار دارد، کمترین اعمال بشری می تواند عواقب بە مراتب وخیم تری را با خود بە همراە بیاورد.
طبیعت چنان کە ما آن را می شناسیم دادەای ابدی نیست. در بسیاری از نقاط جهان طبیعت در معرض تهدید قرار گرفتە است. در نروژ نزدیک بە هزار نوع از موجودات طبیعی در معرض خطر از میان رفتن قرار دارند. این کە پیامدهای نابودی آنان برای محیطهائی کە در آن می زیند چە خواهد بود، مسئلەای است پیش بینی ناپذیر.
تغییر در طبیعت امری طبیعی است. اکوسیستمها تغییر می کنند و در حالی کە موجودات نوین از طریق تکامل تدریجی پا بە عرصە وجود می گذارند، انواع مختلفی از آنان می میرند. این یک روند طبیعی است کە نیاز بە زمان بسیار طولانی دارد. اما از میان رفتن موجودات در دورانی کە ما در آن زندگی می کنیم لااقل هزار بار سریعتر از زمان مورد نیاز طبیعی روی می دهد.
نیاز بشر بە مدیریت عقلانی طبیعت، بە معنی عدم استفادە از منابع موجود در طبیعت نیست. یک طبیعت ثروتمند و متنوع بە ما هدایای گران قیمت از جملە غذا، آب، دارو، وسائل ساخت، لباس، امنیت، سلامتی و تکنولوژی نو می دهد. مزارع بخشی از میراث طبیعی ما هستند، و باید حفظ شوند.
طبیعت همچنین دارای یک ارزش ذاتی است. تنوع زیستی، لذت طبیعی و ارزش تفریحی آن قابل اندازەگیری نیست، و در مبارزه برای منافع اقتصادی و دیگر منافع عمومی، این طبیعت است کە اغلب می بازد.
در حقیقت نروژ و جامعە جهانی احتیاج بە یک مدیریت معقول و سیاست خوب در رابطە با طبیعت دارند. ما بە مقررات، قوانین و سیاستمداران شجاعی نیاز داریم کە از فشار بیش از حد بر طبیعت آسیب پذیر، جلوگیری بعمل آورند.