سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۸

سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۸

آغاز سفر «ناوگان آزادی» به سوی غزه
گرتا تونبرگ می‌گوید باید به هر شکل ممکن همبستگی‌مان با فلسطین را نشان دهیم و علیه اشغال و نسل‌کشی مبارزه کنیم. این سفر هر قدر خطرناک باشد، به پای خطرناکی...
۱۲ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: میز خبر
نویسنده: میز خبر
کاهش مالیات بر ثروت و افزایش فشار بر مردم؟
این‌که مجری پیش‌برد یک سیاست اقتصادی نولیبرالی و کاهش مالیات کلان‌سرمایه‌داران یک رهبر جوان و تازه‌نفس سوسیال‌دمکرات است، اتفاق خوبی برای سوسیال‌دمکراسی ریشه‌دار آلمان نیست. این سیاست حزب سوسیال‌دمکرات آلمان...
۱۲ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
ایالات متحده هم‌زمان با گزارش‌هایی مبنی بر افزایش غنی‌سازی اورانیوم، پیشنهادی را در مورد توافق هسته‌ای به ایران ارسال کرد!
اولین پیشنهاد کتبی ایالات متحده در حالی ارائه شده است که یک گزارش محرمانه جدید آژانس انرژی اتمی سازمان ملل متحد، ابتکاری از سوی ایران را توصیف می‌کرد که ذخایر...
۱۲ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: نیویورک تایمز
نویسنده: نیویورک تایمز
 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی
ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»
«غزه» فقط یک نوار باریک و یک نقطۀ جغرافیایی در خاورمیانه نیست، غزه حتی تنها مدفن پنجاه‌هزار کودک نیست، غزه حتی نشانۀ بی‌پناهی و ناتوانی بشریت در برابر جنایت قدرت،...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
زاده ی شرجی ام
هنوز با نامت می نوشم، هنوز خورشید را از چشمان تو می بینم، هنوز  آواز و غزل را با نام تو می خوانم...... 
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
فلسفه امید بلوخ،- میان مارکس و مسیح
بلوخ سوسیالیسم دمکراتیک را جایگزینی بهتر برای سوسیالیسم واقعن موجود توصیه میکرد. او گویا سوسیالیسم انسانی و حقوق سوسیال دمکراتیک را بر سوسیالیسم رئالیستی و شبه پادگانی در کشورهای بلوک...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری

خاوران با ما سخن می گوید!

آن روز دور نیست شفق در حال دمیدن است. ولو آن که حکومتیان بخواهند برای مدتی آن را در خون کشند! چه باک که شفق خواهد دمید، آفتاب روشنی و گرمای جانبخش خود را بر تن یخزدگان زمستان چند دهە ای این حکومت جانی و فساد خواهد مالید! چشمه های خشک شده از سموم چهار دهه خواهند جوشید، آفتاب از پشت ابرهای زمستانی بر خواهد آمد، لبخند خواهد زد و زندگی را گرما خواهد بخشید و سراپرده گل غرق در آواز بلبل! من و شما به چنین روزی ایمان داریم!

متن: ابوالفضل محققی

اجرا: احمد نجاتی

از پنجره اتاق به درخت گلابی بزرگ خیره شده ام، به دو کبوترسفیدی که روی شاخه ای پر از گلابی های نارس نشسته اند. به سختی یک نوک به گلابی می زنند و سر بلند می کنند، به اطراف می نگرند و نوک بر نوک هم می سایند و آواز عاشقانه ای را سر می دهند. می دانم عاشقانه است چرا که قلبم می لرزد، من صدای عشق را و عاشق را از فرسنگ ها می شناسم! صدای دور کودکانی را که بازی می کنند. باد ملایم پیچیده در حُرم شهریور و لیوانی آب لبالب از یخ! دستم رابه خنکی بیرون لیوان می کشم، خنکی کف دستم را بر صورتم می نهم، لذتی آرام در تنم می پیچد. زندگی چه میزان زیباست!

ذهنم آرام است! اما آرامشم لحظه ای بیش نمی پاید! جفتی چشم سیاه با بازمانده ای از زیبائی جوانی، خسته و غمناک از درون صفحه مانیتور در من خیره شده است!
خود اوست، زنی با بارانی سفید، به سختی همراه عکاسی جوان در میان گورها می گردد. “تازه از بستر بیماری برخاسته ام، کمرم درد می کند! این قبر انوش من است، آن طرف تر رضی تابان خوابیده است. همه این جا هستند، هر برآمدگی نشانی از پیکر عزیزی است. آخ آخ! باز این سنگ قبر راشکسته اند!” بالای گوری کوچک می ایستد، غمگنانه به دوردست خیره می شود. “هر هفته این جا می آئیم! حال تعداد مادران کمتر شده اند! دارند یکی یکی پیش عزیزانشان برمی گردند. نه هر هفته نمی توانم بیایم، دو هفته یکبار. هر چه کاشتیم کندند!هیچ گلی بر مزار این عزیزان نمی ماند.” آن طرف، انتهای گورستان، گورستان بهائی هاست آن ها هم حال و روز بهتری ندارند. قبرهایشان را ویران می کنند، سنگ قبرهایشان را می شکنند.” خسته و غمگین بادستی بر کمر گاه دور می شود. شیرزنی که هنوز صدای بلند و برائی هزاران جان جوانیست که زیر این خاک ها خوابیده اند. او خانم لطفی است!
باز طوفانی در قلب من بر پا کرده است! طوفانی که با آمدن هر شهریور درونم را به آتش می کشد، در اندرونه چشمم تصویر ده ها، نه، صد ها، نه، هزاران اعدام شدگان سال شصت و هفت جان می گیرند. همه شبیهه یکدیگرند، تمامی چهره هایک چهره اند! زیباترین فرزندان این آب و خاک. گوشهایم لبریز از صداست. صدای هزاران گلوی غرق در خون که از حنجره های زخمی شده از طناب های دار سرود آزادی می خوانند. می نویسم تا از بار رنج عمیقی بکاهم که قلبم را می فشارد. غمی که این روزها درد، رنج و اندوه ناشی از گرانی، بی آبی، چپاول بیشرمانه مردم، سرکوب و اعدام همراه سایه شوم جنگ آن را ده چندان ساخته است. می دانم چشمان اعدام شدگان سال شصت و هفت نیز هنوز بسته نشده اند. چشمانی که هنوز نگران این سرزمین اند، نگران مردمان درد کشیده آن. می دانم که از زیر خراورها خاک صدای فریاد مردم به جان رسیده، مردمی را که دارند علیه استبداد، ستم، و فساد بر می خیزند، می شنوند، و صدای شوم جغد جنگ را از دهان خامنه ای و دیگر فاسدان جنگ طلب! بیمناک آینده این سرزمین اند. تا زمانی که این سرزمین و مردمان آن به آرامش نرسند این چشمان زیبا، این گوش های شنوا، بسته نخواهند شد و در خاک آرام نخواهند گرفت.
از دور، از فرسنگها گوشم را بر برآمدگی خاکی در خاوران می چسبانم، فریاد می زنم: “صدایم را می شنوید؟ ما هنوز زنده ایم! مردمان این سرزمین زنده اند! زمان همه چیز را روشن می کند! عمر دیکتاتورها و استبداد دیر نمی پاید. آن چه پایدار است مردم اند و آرزوهای بیکران آنها! آرزوی با جان عجین شده آزادی، عدالت و صلح که سرانجام به بار خواهد نشست!”
“مردم در حال برخاستن اند، می خواهند قامت راست کنند! متفق شوند! می شنوید! این صدای مردم است که در خیابان های شهر می پیچد و آزادی خود را طلب می کند. پنجه بر چهره فاسدان و جنگ طلبان می کشد و نقابشان را می درد. آه چه جرثومه هائی در پشت این نقاب ها پنهان شده اند. دیر نیست که این خاک، این گورهای بی نام که امروز زیارتگاه رندان جهان است، فردا زیارتگاه مردمانی شود که حقیقت تلخ و خوفناک خفته در زیر این خاک ها را در خواهند یافت.”
“گلدسته های طلائی آنسوی شما که پیرمردی متحجر و مستبد که فرمان بر قتل عام شما داد فرو خواهند ریخت و نسل جوانی که آرزوی زیستن در سرزمینی خالی از رنج، فقر، زشتی، ابتذال، در سایه صلح و آزادی را دارند خاک شما را گرامی خواهند داشت و نامتان را در رزم خود با استبداد فریاد خواهند زد.”
“آن روز دور نیست. شفق در حال دمیدن است. ولو آن که حکومتیان بخواهند برای مدتی آن را در خون کشند! چه باک که شفق خواهد دمید آفتاب روشنی و گرمای جانبخش خود را بر تن یخزدگان زمستان چند دهە ای این حکومت جانی و فساد خواهد مالید! چشمه های خشک شده از سموم چهار دهه خواهند جوشید، آفتاب از پشت ابرهای زمستانی بر خواهد آمد! لبخند خواهد زد! و زندگی را گرما خواهد بخشید و سراپرده گل غرق در آواز بلبل. من و شما به چنین روزی ایمان داریم!”
خاک می جنبد صدایی آشنا از اعماق به گوشم می رسد: “ما نیز ایمان داریم! و در این راه همراه شمائیم. همراه نسلی که پای به میدان نهاده! کافی است ما را صدا کنید ما از دل خاک به هزاران دهان با شما سخن خواهیم گفت و نام بزرگ صلح وآزادی را فریاد خواهیم زد.” 
قلبم آرام می گیرد. دست بر خاک می کشم، چهره می سایم و بوسه بر گونه یکی از هزاران عزیز این ملت می نهم، شاید گونه رضی است، انوش است، بهروز است، شَاهپوراست! خاک گرامی سخن گفته، دلتنگیم از میان بر خاسته است! به دو کبوتر نشسته بر درخت خیره می شوم. گوئی آن ها از درد و رنج عمیق قلبم خبر دارند. “آیا می دانید که شما سمبل صلح و آزادی هستید؟ می دانید چه جان های عزیزی به نام شما به نام آزادی به قربانگاه های عشق رفتند و نام بزرگ آزادی را فریاد زدند؟”
کبوتران لحظه ای به من خیره می شوند، ترانه ای غمناک می خوانند، باد آن را تا دوردست ها می برد. کبوتران بال بر می گیرند چرخی در فضا می زنند و در آبی آسمان ناپدید می گردند.

بخش : تاریخ
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد, ۱۳۹۷ ۴:۳۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

ادامه »
سرمقاله

«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»

«غزه» فقط یک نوار باریک و یک نقطۀ جغرافیایی در خاورمیانه نیست، غزه حتی تنها مدفن پنجاه‌هزار کودک نیست، غزه حتی نشانۀ بی‌پناهی و ناتوانی بشریت در برابر جنایت قدرت، سود و سرمایه نیست، غزه را نمی‌توان با هیچ واژه‌ای توصیف کرد. فقط شاید بتوان گفت که غزه آزمایشی بود که انسان قرن بیست‌ویکم از آن سربلند بیرون نیامده.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظام ایستاده‌اند

وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی شده، دیگر با مخالفتی ساده مواجه نیستیم؛ بلکه با بازتولید آگاهانه نظامی مواجهیم که حق انتخاب و امنیت را از زنان دریغ می‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

مطالعه »
پيام ها
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آغاز سفر «ناوگان آزادی» به سوی غزه

کاهش مالیات بر ثروت و افزایش فشار بر مردم؟

ایالات متحده هم‌زمان با گزارش‌هایی مبنی بر افزایش غنی‌سازی اورانیوم، پیشنهادی را در مورد توافق هسته‌ای به ایران ارسال کرد!

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»

زاده ی شرجی ام