در آستانۀ برگزاریِ دومین کنگرۀ حزب چپ ایران (فدائیان خلق) [از این پس “حزب”] قرار داریم. برپاییِ حزب از زاویههایِ گوناگون برایِ سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) [از این پس “سازمان”] اهمیت حیاتی دارد و در کنشگریِ آن اثرهایِ بسیار زیاد و نازدودنی گذاشته است. این اهمیت و اثرها با اهمیت و اثرهایِ هیچ رویدادِ همانندی در تاریخِ سازمان سنجهپذیر نیستند. سازمان از پسِ تبعیدِ اجباری به خارجِ کشور، پای در راهِ گفتوگوها و همکاریها و اتحادِ عملهایِ زیادی با حزبها و سازمانهایِ سیاسیِ اپوزیسیون نهاد و پیش برد، ولی در هیچکدام از آن روندها و رویدادها، حتی در روند تشکیل اتحاد جمهورخواهان ایران، اینهمه وقت و نیرو نگذاشت که در فرایند بنیانگذاری و پاگیریِ حزب گذاشت و اینهمه کنشگریاش تاثیر نپذیرفت که از فرایند بنیانگذاری و پاگیریِ حزب پذیرفت.
سازمان دوروبرِ ۸ سال (از کنگرۀ یازدهم سازمان تا کنگرۀ بینانگذار حزب) بیشترین بخش از کنشگریاش پرداختن به فرایندی بود که به بنیانگذاریِ حزب انجامید. از فردایِ پایان کنگرۀ بینانگذار نیز نزدیک به همۀ نیرویِ تشکیلاتیِ سازمان با همۀ امکانات و تواناییهای تخصصی برایِ ساختنِ ساختارهایِ تشکیلاتیِ حزب آستین بالا زدند و در خدمت پاگیریِ آن قرار گرفتند. سازمان تقریبا همۀ مناسباتِ خود با حزبها و سازمانهای سیاسی را به حزب منتقل کرد. مهمتر از همه، سازمان دقیقا ۵ سال (از کنگرۀ پانزدهم سازمان تا امروز) کنشگریاش را و حتی موضعگیریِ سیاسیِ شورایِ مرکزیاش را تا سرحد رساندن به صفر محدود کرد تا مبادا برای حزبِ نوپا در زمینۀ موضعگیریِ سیاسی مشکلی ایجاد شود.
بر این پایه، سازمان به بررسیِ ژرف و همهجانبۀ این رویداد برجسته نیازِ ویژه دارد! و بهگمانِ من افزون بر سازمان، بررسی ژرف و همجانبۀ این امر برایِ خودِ حزب و دیگر حزبها، سازمانها، کنشگران و ناظرانِ سیاسی کشور نیز بسیار سودمند و لازم است.
در این نوشتار به فرایندی میپردازم که برایِ شکلدهیِ تشکلِ بزرگِ چپ آغاز شد و به بنیانگذاریِ حزب انجامید. در نوشتاری دیگر به تاثیرِ رویدادهای برجستۀ پس از بنیانگذاری حزب و دورانِ پاگیریِ آن در سازمان خواهم پرداخت.
روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ
چندی پس از تشکیل موفقیتآمیز اتحاد جمهوریخواهان ایران، سازمانهایِ سیاسیِ چپ از تبارِ فدائیان خلق پای در راهِ همگراییِ سازمانها و نیروهایِ سیاسیِ چپ گذاشتند. کنگرۀ یازدهم سازمان و کنگرۀ هفتم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران کوشش در راهِ وحدتِ صفوفِ چپ را تصویب کردند. سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران پیشنهادِ وحدتِ دوجانبه با سازمان را نپذیرفت و آن را مشروط کرد به مشارکتِ سازمانهایِ چپِ دیگر در روندِ وحدت. گفتوگوهایِ زیادی راه افتاد. دستآخر و در پیِ تدارکی طولانی دو سازمانِ نامبرده و شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران در تاریخِ ۱۵ آبان ١٣٩١ (۵ نوامبر ٢٠١٢ میلادی) «فراخوان برای مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» [۱]را منتشر کردند. این سه سازمان همراه با شماری از کنشگران چپ، که پسینترها به فراخوان پیوستند، در راستایِ “شکل دهی تشکل بزرگ چپ” دست به سازماندهی خود زدند، نهادی به نامِ “گروه کار تدارک و سازماندهی” برای پیگیری کار ایجاد کردند و رویِ “نقشه راه” دوسالهای برای تهیۀ منشور و اساسنامه برای تشکیلات جدید به توافق رسیدند.
باری از همان گامهایِ آغازین دو کژروی رخ داد. یکی اینکه بهجایِ اصطلاحِ «شکل دهی تشکل بزرگ چپ» اصطلاحِ “وحدت چپ” بهکار برده شد و دوم اینکه اصطلاحِ «روند» کنار گذاشته شد و اصطلاحِ «پروژه» جایِ آن را گرفت. به این ترتیب «روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» در عرض یکی دو ماه “پروژه وحدت چپ” خوانده شد. در این خوانشِ کژروانه از کاری که آغاز شده بود، جایِ هدفِ «شکل دهی تشکل بزرگ چپ» را هدفِ بسیار پیچیدهتر و بزرگترِ “وحدت چپ” گرفت ولی کاملا برعکس نگاهی که مدیریتِ رسیدن به هدفِ فراخوان را به درستی مدیریتی پیچیده و “روند”ی و “فرایند”ی (هممعنایِ “process” انگلیسی) میدید جایِ خود را به نگاهی داد که برایِ رسیدن به هدفی بسیار پیچیدهتر و بزرگتر مدیریتی سادهتر و “پروژه”ای (هممعنایِ “project” انگلیسی) را بسنده میدانست. دستودلبازی در هدفگذاری بازتابی باژگونه و سادهانگارانه در گزینشِ شیوه و روشِ مدیریت یافت.
چشم اسفندیار دگرگونیِ هدف ولی این بود که توجه نشد سازمانی با رگوریشهای گسترده و پیچیده در داخل کشور نمیتواند به این سادگیها در خارج از کشور و بدون همراهیِ پایهٴ اجتماعیاش در بارۀ سرنوشت خود تصمیم بگیرد. این نکته هم از سویِ اعضایِ تشکیلات سازمان در خارج و هم از سویِ گروههایِ هوادارِ سازمان در داخل بارها و بارها به کنگرههایِ سازمان یادآوری شد، هم در گفتوگوهایِ درونسازمانی و هم در نوشتارهای بیرونی مورد تاکید قرار گرفت ولی شوربختانه مورد توجه قرار نگرفت. من سه ماه و نیم پس از انتشارِ “فراخوان” و اندکی پس از دگردیسیِ هدف به “وحدت” در سخنرانیام در کنگرۀ سیزدهمِ سازمان (۳۰ فروردین ۱۳۹۲) به روشنی گفتم: «… بر این باورم که وحدتی که از بالا پیش برود و سپس به توجیه آن در پایهٴ اجتماعی کوشیده شود، به دوری سازمانهای سیاسی دخیل در آن از پایهٴ اجتماعیاشان میانجامد. چنین وحدتی نه تنها پایهٴ اجتماعی چپ را گسترش نمیدهد بلکه پایهٴ اجتماعی موجود آن را نیز از دورش میپراکند. به گمان من وحدتی درست است و به پرتوانتر و نیرومندتر شدن چپ یاری میرساند که هر سازمان سیاسی همراه با پایهٴ اجتماعی خود در فرایند آن شرکت کند و خودِ پایهٴ اجتماعی در روند وحدت کاملا دخیل باشد. از آنجایی که روند وحدتی که اکنون طی میشود را اینگونه نمیبینم، به قطعنامهٴ پیشنهادی وحدت در این کنگره رای منفی دادم …» [۲].
باری دگرگونی در پهنۀ تعیینِ هدف نتوانست از نامگذاری فراتر رود ولی در پهنۀ مدیریتِ پیشبردِ کار توانست کارساز شده و روند را آرامآرام به سویِ پایانی بیسرانجامِ رهنمون شود.
سرانجامِ «روندِ شکل دهی به تشکلِ بزرگِ چپ»
با به پایان رسیدنِ دورۀ دوسالۀ “نقشه راه” بدون دستیابی به یک سند پایهای مشترک و با ارائۀ ۴ منشورِ جداگانه، زمزمۀ کنار کشیدن از روند، که از نیمههای راه از سویِ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و بخشی از کنشگران چپ آغاز شده بود، بسامدِ بسیار بیشتری یافت. فروردین ماه ۱۳۹۴ کنگرۀ چهاردهم سازمان با در نظر گرفتن این واقعیت و در راستایِ چارهجویی، قراری ششبندی در بارۀ روندِ پیش رفته تصویب و در بند ششم آن پیشنهاد کرد: «… در صورت عدم توفیق کنگرۀ مشترک در تحقق وحدت به هر دلیل، به “اتحادی در راستای وحدت” در میان نیروهای پروژۀ وحدت، در اشکال مورد توافق، شکل داده شود» [۳]. پیشنهادِ شکل دادن “اتحادی در راستای وحدت” با مخالفتِ جدی دو سازمانِ دیگر و کنشگران چپ روبهرو شد. واگرایی سایۀ خود را گستراند.
هفت ماه پس از کنگرۀ چهاردهم سازمان و درست سه سال پس از انتشارِ فراخوان، یکی از ۳ سازمانِ امضاکنندۀ فراخوان رسما پایانِ کار را اعلام کرد. در تاریخِ ۲۱ آبانِ ۱۳۹۴ «اطلاعیه شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران در بارۀ پروژۀ وحدت چهار جریان سیاسی» [۴]اعلام کرد: «… سازمان ما پروژۀ مشخص نامبرده را پایان یافته تلقی میکند …».
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، با اینکه در کنگرۀ فوق العادۀ دوازدهم (خرداد ۱۳۹۴) نتوانست پیرامون ادامه یا توقف پروژه به تصمیم برسد [۵]، عملا کار را به صورتِ سازمانی در این زمینه معلق کرد و یک سال پس از آن در کنگرۀ سیزدهم (مرداد ۱۳۹۵) رسما اعلام کرد: «… پروژۀ «شکلدهی به تشکل بزرگ چپ» به نتیجه نرسیده و پایان یافته است …» [۶]. کمتر از نیمی از اعضایِ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران با این ارزیابی موافق نبودند، در کنگرۀ سیزدهم شرکت نکردند، خواهان ادامۀ راه شدند و خود را “سازمان اتحاد فداییان خلق ایران – طرفداران وحدت چپ” نامیدند.
کنشگرانِ چپ نیز دو دسته شدند، شماری پی گرفتنِ راهِ همگرایی را برگزیدند و شماری بیشتر کناره گرفتند و رویکردِ خود را پسینترها در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۹۶ در اطلاعیۀ «روند و نتیجه پروژه «شکل دهی تشکل بزرگ چپ» (جمعبندی و ارزیابی ما)» با امضایِ «کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و تعدادی از کنشگران چپ» [۷] توضیح دادند، از «… شکست این پروژه …» سخن گفتند و نوشتند: «… این پروژه با ناکامی مواجه گردید …» و «… این پروژه … نهایتا به بنبست رسید …».
راهکارِ نو: بنیانگذاری تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی
پس از کنار کشیدن ۲ سازمان از ۳ سازمانِ امضاکنندۀ “فراخوان”، تنها سازمانی که «روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» را پایانیافته اعلام نکرد سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بود. کمتر از نیمی از اعضایِ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران و کمتر از نیمی از “کنشگران چپ” نیز هنوز در چارچوب همگرایی مانده بودند ولی جز وحدت با سازمان و تشکیلِ حزبی واحد با هیچ شکلی از همگرایی توافق نداشتند. چارچوب همگرایی دگرگون شده بود. اکنون رفقایی که در هیچ سازمانِ سیاسی متشکل نبودند خواستارِ وحدت با یک سازمان سیاسی و تشکیلِ حزبی واحد بودند. شمارِ چشمگیری از اعضایِ سازمان نیز با آن رفقا همراهی میکردند و خواستارِ وحدت سازمان با آن رفقا و تشکیلِ حزبی واحد بودند.
یک کژی دیگر بر کژیها افزوده شد. بر آن کژی که به تصمیمگیری در بارۀ سرنوشت سازمانِ رگوریشهدارِ فدائیان خلق ایان (اکثریت) در خارج از کشور میانجامید، بر آن کژی که پافشاری میکرد بر اینکه سازمانهایی که حاضر نبودند با هم موضعگیری مشترک داشته باشند میتوانند با هم وحدت کنند، بر آن کژی که «روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ» را به “پروژۀ وحدت” ۳ سازمان تغییرِ ماهیت داد، … این کژی نیز افزوده شد که میکوشید یک سازمان با نزدیک نیم قرن تاریخِ کنشگری را به وحدت با شماری رفقای منفرد بکشاند و بدون دخالتِ پایۀ اجتماعیِ سازمان و بدون دخالت نیروهایی که همۀ زندگی خود را پای سازمان گذاشته و اکنون از کنشگری متشکل در سازمان محروم شدهاند، در بارۀ سرنوشت سازمان در خارج از کشور تصمیمگیری شود.
تنش به درون سازمان کشیده شد و به گفتوگوهایِ بسیار گسترده و دامنهدار و باز و شفاف در میان کلِ تشکیلات دامن زد که گاهی پایِ رفقایِ خواستارِ وحدت با سازمان نیز به آن باز میشد. گفتوگوها دوروبر یک سال به درازا کشید و به پرسمانهای مهمی پرداخته شد: پاسداری از دستآوردهایِ سالها گفتوگو برایِ همگرایی و نزدیکیِ نیروهای دستاندکارِ «روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ»، برخورد مسئولانه با رفقایِ منفردِ خواستارِ همگرایی با سازمان، برخورد سازنده و بردبارانه با اشتیاقِ منقبضِ دهساله برای همگرایی، حفظ وحدتِ صفوفِ سازمان و پیشگیری از هر اقدام واگرایانه و سازمانشکنانه از سویِ اعضایِ تشکیلات، …، و مهمتر از همه پرهیز از هرگونه تصمیمگیری ارادهگرایانهای در بارۀ سرنوشت سازمان دور از چشم و ارادۀ همۀ آنانی که سازمان را از خود و خود را از سازمان میدانند.
در جریانِ گفتگوها اندکاندک این اندیشه سر برکشید که چارۀ کار در جدا کردنِ دو خواستهای است که در یک خواستۀ یگانه گنجانده شدهاند. خواستۀ “وحدت و تشکیلِ حزبی واحد” آمیزهای است از ۲ خواستۀ “وحدت” و ” تشکیلِ حزبی واحد”. پیشنهادهایی در راستایِ جدا کردن این دو خواسته از هم و تمرکز بر ” تشکیلِ حزبی واحد” به کمیسیون تدارک مضمونیِ کنگرۀ پانزدهم (فوقالعاده) ارائه شد. دلیل این تمرکز این بود که “وحدت” در نظرِ بخشی از اعضای تشکیلات شکلِ برازندهای برای همگرایی یک سازمانِ سیاسی و شماری رفقایِ منفرد نبود و فزون بر آن “وحدت” همراه است با تصمیمگیری در بارۀ سرنوشت سازمان، در حالی که تشکیلات سازمان در خارج کشور به این توافق عمومی رسید که حق تصمیمگیری در بارۀ سرنوشت سازمان را ندارد.
در پایان دوروبر یک سال گفتوگو، «کمکمَک در اوج آمد پچپچِ خُفته»، سازمان، «چون بحری برآشفته، بهجوش آمد، خروشان شد، بهموج افتاد، بُرش بگرفت و» طرحی «چون صدف، از سینه بیرون داد». کمیسیون تدارک مضمونیِ کنگره قرار “بنیانگذاری تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی” را به کنگره پیشنهاد کرد. کنگرۀ پانزدهم (فوقالعاده) سازمان قرارِ پیشنهادی کمیسیون را با اصلاحاتی تصویب و «در راستای عزم سازمان ناظر بر تأمین وحدت هر چه گستردهتر در صفوف نیروهای چپ ایران نهادهای منتخب خود را موظف» کرد «با تامین توافق همراهان کنونی خواهان فعالیت تشکیلاتی واحد، همراه آنان اقدام به بنیانگذاری یک تشکل مشترک سیاسی با مضمون حزبی نماید» [۸].
سند مصوبۀ کنگرۀ پانزدهم یکی از درخشانترین سندهای سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در راستای عزم سازمان ناظر بر تأمین وحدت هر چه گستردهتر در صفوف نیروهای چپ ایران و تعهدی دوگانه است، هم در برابر حزبی که میخواهد ساخته شود و هم در برابرِ سازمان و اعضای سازمان. سند از سویی با برخوردی سازنده و بردبارانه با اشتیاقِ منقبضِ دهساله برای همگرایی، نهادهای برگزیدۀ کنگره را موظف کرد اقدام به بنیانگذاریِ یک تشکلِ مشترکِ سیاسی با مضمونِ حزبی کنند و از سویِ دیگر با پرهیز از هرگونه تصمیمگیریِ ارادهگرایانهای، به روشنی گفت «…بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» و اختصاص نیروی لازم از سوی سازمان برای پا گرفتن آن به معنای تصمیمگیری بلافصل در بارهٔ چند و چون فعالیت سازمان نیست» و عضویت یا عدمِ عضویت در آن تشکلِ مشترک را نیز به تصمیمِ آزادانۀ تکتکِ اعضایِ سازمان واگذاشت. سند، در راستایِ تامینِ شرایط برای این تصمیمگیریِ آزادنه، بندِ ناظر بر ممنوعیت عضویت اعضای سازمان در احزاب دیگر ایرانی را در مورد عضویت در «تشکل مشترک حزبی» معلق کرد تا اعضایِ سازمان در صورتِ تمایل برای پذیرش همزمانِ عضویت در «تشکل مشترک حزبی» با مانعِ حقوقی روبهرو نشوند. در کنگره چندین پیشنهاد در راستایِ انتقال مجموعۀ فعالیتهای سازمان از همان ابتدا به حزبی که قرار بود تشکیل شود ارائه شد و هیچکدام رای نیاورد و به روشنی در سند تاکید شد «… سازمان با توجه به پیشرفت روند بنیانگذاری «تشکل مشترک حزبی» و وضعیت لحظهٔ آن… پیرامون گامهای بعدی خود در این زمینه [چند و چون فعالیت سازمان] تصمیم میگیرد…».
رفقایِ جداشده از سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران که خود را “سازمان اتحاد فداییان خلق ایران – طرفداران وحدت چپ” مینامیدند و نیز آن بخش از کنشگرانِ چپ که پی گرفتنِ راهِ همگرایی را برگزیده بودند، پیشنهادِ بنیانگذاریِ «تشکلِ مشترکِ حزبی» کنگرۀ پانزدهم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) را پذیرفتند و تدارکِ بنیانگذاری آغاز گردید
*****
پانویسها
[۱] https://www.kar-online.com/node/5490
[۲] https://www.kar-online.com/node/6251
[۳] https://kar-online.com/node/9257
[۴] اطلاعیه شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران در بارۀ پروژۀ وحدت چهار جریان سیاسی
[۵] http://www.etehadefedaian.org/?p=13088
[۶] http://www.etehadefedaian.org/?p=15550
[۷] http://www.etehadefedaian.org/?p=18063
[۸] https://kar-online.com/node/11233
٨ مهر ١۴٠٠