نهضت ملی شدن نفت به رهبری دکتر محمد مصدق را باید سازمان یافته ترین رویداد ملی تاریخ معاصر ایران پس از انقلاب مشروطه قلمداد کرد. نهضتی که از یک سو بر مشارکت فعال و تعیین کننده طبقات مختلف اجتماعی در تحقق بخشیدن به آن متکی بود و از سوی دیگر نه تنها دولت های بیگانه در آن جایی نداشتند، بلکه این حرکت ملی مستقیما در تقابل با منافع آنها که همانا غارت منابع ملی ایران بود قرار داشت. بنابراین هم دولتهای خارجی بویژه انگلیس و هم عوامل مزد بگیر آنها در داخل مشترکا از ملی شدن نفت ناخرسند بودند و با تمامی توان در برابر عزم مردم ایران مقاومت می کردند. اما به هر تقدیر با ایستادگی مردم و رهبری دکتر مصدق در ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ خورشیدی صنعت نفت ایران ملی شد. نفتی که تا پیش از آن تحت سیطره بلامنازع شرکت نفت انگلیس و ایران قرار داشت و حتی نام انگلیس پیش از نام ایران آمده بود و ایران با یک حرف اضافه “و” به آن اضافه می شد!
هدف دکترمحمد مصدق احقاق حق ملت ایران بود. پس همزمان در برابراستبداد داخلی و استعمار خارجی ایستاد و همین امر باعث می شد که دشمنان داخلی و خارجی او بر علیه او متحد شوند. موضوعی که برای نشان دادن وابستگی رژیم شاه به دولت های خارجی و در رودر رویی با منافع ملی کفایت می کرد. دکتر مصدق تلاش داشت تا احقاق حق مردم ایران بر اساس اقناع جامعه جهانی و بهره گیری از مفاد حقوقی مبتنی بر قوانین بین المللی صورت پذیرد و این رویدادی نیست که بشود به سادگی از آن گذشت. مصدق نشان داد با آگاهی بخشی ملی و تسلط بر موازین حقوقی و بهره گیری از دانش های روز در عرصه بین الملل و به دور از شعارهای پوچ و گزافه گویی، می شود بسیاری از دولت ها و ملتها را با خود همراه ساخت و با برنامه ریزیهای مدبرانه، اقناع صادقانه و در عین حال قوی و زبان دیپلماسی و قانون حریف را به زانو درآورد. تمامی رویه های رفتاری دکتر مصدق در فرایند ملی شدن صنعت نفت ایران و غلبه بر دولت انگلیس، حقوقی و بر پایه مقررات تعریف شده بین المللی بود. کما اینکه در تلاش برای استقرار یک حکومت ملی در داخل ایران هم اصرار و پافشاری او برای اجرای قانون مشروطه در کشور و محدود سازی رژیم شاه در چارچوب قانون و ممانعت از توسعه خودکامگی و استبداد روز افزون آن بود.
نگاه دکترمصدق همواره به شان و مقام ملت ایران بود و همه چیز را از زاویه سعادتمندی آنها می نگریست. او می توانست با نرمش در برابر خودکامگی محمد رضا شاه، مدارج و مناصب خود را دائمی سازد و در خدمت رژیم او باشد یا در صورت تمایل، همراهی با کشورهای بیگانه را بپذیرد و دوام دولت خود را تضمین کند. اما او راه حاکمیت قانون و استقلال و آزادگی و الگوی یک رهبر ملی بودن در تاریخ معاصر را برگزید و تاوان آن را در کودتای ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ خورشیدی پرداخت کرد.
بنابر این روز ملی شدن صنعت نفت در ایران را باید روز پیروزی همزمان مردم ایران در برابر استعمار خارجی و استبداد داخلی دانست. روز چیرگی قانون و منطق بر زورگویی و غارتگری. روزی که اتحاد ملی در سایه یک رهبری شایسته، آگاه و وطن دوست باعث شد برگ زرینی به تاریخ افتخارات ملی ایران اضافه شود و الگویی شود برای امروز مردم ایران.
مرور وقایع نهضت ملی شدن نفت تا استقرار دولت ملی دکتر محمد مصدق و نهایتا کودتای ۲۸ امرداد ماه سال ۳۲ چراغ راهی است برای مردم امروز ایران زمین تا بدانند نیاز امروزشان چیست و راه و بیراه تاریخ معاصرشان کجا و چگونه طی شده است. جالب آنجاست که هم در حکومت مستبد پهلوی و هم در نظام فاسد و مستبد اسلامی کنونی به یک اندازه برای به فراموشی سپرده شدن نام و راه دکتر محمد مصدق تلاش می شود و این خود نشان از اهمیت موضوعی دارد که دشمنان ملت سعی در کتمان آن دارند. راهی که جز به استقرار یک حکومت ملی بر اساس رای و انتخاب مردم منتهی نمی شود.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۲۷ اسفند ۱۳۹۱ برابر ۱۷ مارس ۲۰۱۳