شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۹

شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۹

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.
مذاکراتی که زیر سایه جنگ برگزار می‌شوند ذاتاً ناپایدار هستند و گفتگو در میان تهدیدها هرگز واقعی نیست. برای موفقیت، دیپلماسی باید بر اساس احترام متقابل بنا شود.... مردم آمریکا...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: عباس عراقچی
نویسنده: عباس عراقچی
کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!
کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم
بیاییم رنجِ این روزهای دشوار را کم کنیم. با تغییر در نگرش، با چه باید کردِی دیگر… با عشق و زنده‌باد زندگی… نکبتِ جنگ، خانمان‌سوز است… بیانِ خواستِ یک‌صدایِ برقراری...
۲۱ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»
این هفت جریان کردستانی، در جریان تهاجم بسیار کارشده، هدفمند و برنامه ریزی شده برای لیبیایی کردن ایران، از سوی “جامعه جهانی” به رهبری آمریکا و نیروی نیابتی اش اسرائیل،...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
نویسنده: هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر
مردم پس از آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند... در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانۀ ملی کمترین توقعات است. برگزاری...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میرحسین موسوی
نویسنده: میرحسین موسوی
روایت زنان افغانستانی از رد مرز
آنچه می‌خوانید روایت چهار زن افغان‌تبار است که سال‌ها در ایران زندگی کرده‌، فرزند به دنیا آورده‌، کار کرده‌ و روابط انسانی و پیوندهای عاطفی داشته‌اند اما در چند ماه گذشته...
۲۰ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
نویسنده: سوما نگه‌داری‌نیا
در ستایش ایستادگی: به زندانیان و همۀ آنانی که آزادی را معنا کردند
ما با نام تو، نه فقط از تو، که از همه‌ی آدم‌های ایستاده یاد می‌کنیم. از آن‌ها که هنوز باور دارند: آزادی، امتیاز نیست — فضیلت است و حقیقت، اگرچه...
۱۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده

اکتبر پیروز فرخنده باد؛ زنده باد سوسیالیسم!

آنهایی که امروزه تحت پوشش چپ ایرانی در میدان رقابت میان "سوسیالیسم"، "لیبرالیسم"، "نئولیبرالیسم"، و "اسلام سیاسی" و غیره، میخواهند پیروان آرمان‌خواهی کارسالاری و سوسیالیسم، خود را خلع سلاح ایدئولوژیک کرده و به میدان نیامده خود را تسلیم دیگر ایدئولوژی های سرمایه سالاری بنمایند، نه تنها از درون جنبش سوسیالیستی را از ماهیت های ارزشی خویش تهی می کنند، بلکه در چهره دوستان کارگران و زحمتکشان، آنها را به غسالخانه های قدرت‌مداری های سیاسی سرمایه سالاری در لباس های "لیبرال دموکراسی" یا "اسلامی دموکراتیک" و غیره هدایت می کنند.

مقدمه؛

نه، این نوشتار در مورد صدو ششمین سالگرد پیروزی انقلاب کبیر اکتبر نیست. گرچه این امر چیزی از اهمیت پیروزی کامل اولین انقلاب سوسیالیستی جهان در کشوری که لزوما از نظر میزان رشد سرمایه داری صنعتی هنوز پیشرفته ترین کشور جهان نیز نبود نمی کاهد. این امر بیشتر به درایت، ژرف بینی، برنامه ریزی دقیق، پیگیری و اراده انقلابی رهبرانی مانند لنین، بوخارین، استالین، درژینسکی، تروتسکی و غیره بستگی داشت که با درایت و پیگیری انقلابی کاروان انقلاب سوسیالیستی را به منزل رساندند. اندک سستی از طرف آنها در پیگیری انقلابیٍ تا آخر این انقلاب، میتوانست در زمان خود به یک فاجعه دیگر تاریخی تبدیل گردد.

ذقیقا یازده سال بعد از انقلاب کبیر اکتبر بود، که یکی از شدید ترین بحران های اقتصادی جهان و سقوط سیستم بانکی و بازار سهام در کشور آمریکا به سال ۱۹۲۸، موجب شد تا وسیع ترین اعتصابات و اعتراضات کارگری در آمریکا، تحت رهبری اتحادیه های کارگری و احزاب سوسیالیستی و کمونیستی  راه اندازی شوند. با توجه به اینکه رهبران اتحادیه های کارگری، احزاب کمونیست و سوسیالیست آمریکا در آن موقع از سیاستهای پیگیری انقلابی امتناع نموده و  به سیاستهای اقتصاد رفاه کینزی دولت “فرانکلین روزولت” اکتفا کردند، احتمال انقلاب سوسیالیستی در آمریکا، به دوران مکارتیسم و روی کار آورده شدن نئوکان ها در آمریکا ختم شد.

سر سخن.

سخن اصلی سر این است، که امروزه بین نیروهای به اصطلاح چپ امروزی نوعی مد و فشن شده است که بگویند، آنها دیگر احزاب “ایدئولوژیک” نیستند، بلکه احزاب سیاسی – برنامه ای می باشند. با توجه به اینکه ترغیب و تشویق به  خلع سلاح ایدئولوژیک احزاب سوسیالیستی از “ایدئولوژی سوسیالیسم” تحت پوشش مد روز و مورد پسند سیاسی روز، بیشتر کار اطاق های فکری قدرت‌مداری های امپریالیستی میباشد، تا اینکه نتیجه دست آورد این دوستان مان بوده باشد، باید دید اطاق های فکری قدرت‌مداری های کلان سرمایه داری با این پروژه هایشان چه اهدافی را تعقیب می نمایند.

چندین نکته در باره “ایدئولوژی”

“ایدئولوژی” یک سیستم منسجم نظری فکری می باشد که در آن ابعاد فلسفی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره، با همدیگر یگانگی به هم پیوسته ارگانیک و همگونی را بوجود می آورند، که میتواند برای مدت نسبتا طولانی و تا زمانی که پیش زمینه های مادی، عینی، علمی و صنعتی زمان تغییرات کلانی نکرده باشد، بعنوان یک آلترناتیو قدرتمند نظام مدیریت اجتماعی نقش آفرینی نماید.

اگر تاریخ حیات و قدرت گیری و  نظام سرمایه داری در جهان را از قرن شانزده و به مدت پانصد سال در نظر بگیریم، انواع ایدئولوژی های متفاوتی با ماهیت سرمایه داری طی این مدت نقش آفرینی کرده، و هنوز می نمایند. در این زمینه ها میتوان به مواردی از قبیل “ایدئولوژی سرمایه داری کلاسیک اولیه” ، ” ایدئولوژی لیبرالیسم”، ” سوسیال دموکراسی اروپایی”، ” ایدئولوژی اخوان المسلمین”، ” ایدئولوژی های دموکرات مسیحی ها”، ” ایدئولوژی های آپارتایدی”، ایدئولوژی نئولیبرالیسم” ، ” انواع دیگر ایدئولوژی های اسلام سیاسی” و غیره اشاره نمود.

امروزه در اطراف ما “ایدئولوژی های نئولیبرالیسم”، ” ایدئولوژی های سیاسی دینی”، “ایدئولوژی های آپارتایدی”، و “ایدئولوژی های ساخته و پرداخته نئوکانسرواتیسم”  در غالب های جهانی سازی و غیره  بشدت و بطور فعال در حال نقش آفرینی بوده و تاریخ روزمره را رقم می زنند. در یک چنین شرایطی خلع سلاح کردن کاروان احزاب سوسیالیستی از اینکه آنها هم بتوانند به نوبه خود انسجام نظری خویش را بصورت یک مجموعه به هم پیوسته و متراکم “ایدئولوژیک” تحت پوشش آلترناتیو فکری  جایگزین “ایدئولوژی سوسیالیستی”، فقط و فقط جولانگاه را تنها برای رقابت های سیاسی مابین نمایندگان کلان سرمایه داری تبدیل می نماید.

در باره ایدئولوژی سوسیالیستی

“ایدئولوژی سوسیالیستی”، پوشش نظری منسجم و همه جانبه پویا و سیال و دائما در حال تکامل و تحول فلسفی، اجتماعی، اقتصادی،  سیاسی، فرهنگی و غیره می باشد که  راهکارهای جایگزین  ویژه و منحصر به فرد خویش را به عنوان چگونگی راهیابی به  نظام مبتنی بر “کارسالاری” رهنمایی می کند. پیروزی و به فرجام رسیدن نظام مبتنی بر کار سالاری سوسیالیستی تنها و تنها از طریق هدایت سکان قدرت‌مداری سیاسی اجتماعی توسط رهبری سیاسی با آرمان‌خواهی کارگری سوسیالیستی ممکن می باشد. تجربیات تاریخی اخیر نشان می دهند که تسلسل های چرخش قدرت میان نیروهای پیروان آرمان‌خواهی های سوسیالیستی و سرمایه داری، نه تنها موجب می گردد تا تمامی دستاوردهای قدرت‌مداری های سوسیالیستی در زمان چرخش قدرت به دست قدرت‌مداری های سیاسی سرمایه داری مسخ شده، از ماهیت خود تهی شده و یا از بین برده می شوند، بلکه امکان بازگرداندن و اصلاح سوسیالیستی آنها بعدها عملا غیر ممکن می گردند. به همین دلیل پیروزی و موفقیت های سوسیالیستی تنها و تنها در گرو قابلیت حفظ بلند مدت و مستدام قدرت‌مداری سیاسی توسط نمایندگان سیاسی اردوگاه کار و زحمت می باشد.

در شرایطی که نظام های قدرت‌مداری سرمایه سالار با قدرت تمام و در هر شرایط ممکن در حال پیکار همه جانبه جهت متلاشی و نابود کردن نظام های فکری ساختاری پیروان سوسیالیسم علمی می باشند، حفاظت و مدافعه از ارزش های نظام فکری سوسیالیستی و کارسالارانه، از اهمیت حیاتی بر خوردار می باشد.

مردم و عموما زحمتکشان در دوران های گذار از بحران های اجتماعی، شرایط جنگی و یا انقلابی، به دنبال نظام های منسجم ارزش‌مداری فکری و راهکارها و جایگزین های نظری متفاوت و متفاوت از نظام های فکری ایدئولوژیک سیستم های حاکمه قبلی می باشند. در یک چنین شرایطی اغلب «آلترناتیو های نظری متفاوت»، بصورت ایدئولوژی های مختلف با همدیگر در حال رقابت می باشند. اینکه در دوران گذار از نظام پادشاهی سرمایه سالاری هزار فامیل، زحمتکشان ایران گزینه نظری منسجم راهکار کارسالاری سوسیالیستی را انتخاب بکنند، یا اینکه به هر نوع دیگری از نظام سرمایه سالاری همخوان با فرهنگ سنتی ایران از قبیل ایدئولوژی اسلام سیاسی تن بدهند، برای کلان سرمایه داری جهانی و زحمتکشان ایران از اهمیت حیاتی برخوردار بود.

در شرایطی که قتل عام و متلاشی کردن سازمان های پیرو آرمان‌خواهی سوسیالیستی و کارسالاری در زمان شاه موجب گردید، تا بازماندگان پیروان آرمان‌خواهی سوسیالیستی نتوانند به آلترناتیو جایگزین منسجم و قدرتمند  تبدیل گردند، باخت آنها در رقابت ایدئولوژیک به نظام ایدئولوژیک “اسلام سیاسی سرمایه سالار” به یک واقعیت تلخ اجتماعی تبدیل گردید، که مردم ایران بیش از چهل سال است که تاوان آن را می دهند.

آنهایی که امروزه تحت پوشش چپ ایرانی در میدان رقابت میان “سوسیالیسم”، “لیبرالیسم”، “نئولیبرالیسم”، و “اسلام سیاسی” و غیره، میخواهند پیروان آرمان‌خواهی کارسالاری و سوسیالیسم، خود را خلع سلاح ایدئولوژیک کرده و به میدان نیامده خود را تسلیم دیگر ایدئولوژی های سرمایه سالاری بنمایند، نه تنها از درون جنبش سوسیالیستی را از ماهیت های ارزشی خویش تهی می کنند، بلکه در چهره دوستان کارگران و زحمتکشان، آنها را به غسالخانه های قدرت‌مداری های سیاسی سرمایه سالاری در لباس های “لیبرال دموکراسی” یا “اسلامی دموکراتیک” و غیره هدایت می کنند.

 

نظری بر تاریخ کوتاه تحولات در آرمان‌خواهی سوسیالیستی

اگر تشکیل کمون های پاریس را اولین تجربه شکست خورده انقلاب سوسیالیستی در تاریخ جهان قلمداد بکنیم،  کموناردها پشت به دیوارهای پاریس جلو آتش تفنگها ایستادند، تا به آیندگان بگویند، که انتخاب دیگری ممکن است. آنها حاضرند تا پای جان بروند، تا اینکه آیندگان بتوانند راه جایگزین کارسالاری را به جای سرمایه سالاری انتخاب کرده و ادامه دهند.

از آن به بعد، جایگزین سوسیالیستی انتخاب “کار سالاری” به جای سرمایه سالاری، در پیکار تاریخی خویش با شکست های خونین فراوان، در برابر پیروزی های چند، راه خویش را ادامه داده است. انقلاب اکتبر روسیه، “انقلاب” یا جنگ های داخلی اسپانیا، بحران کلان اقتصادی اجتماعی آمریکا به سالهای ۱۹۲۸-۱۹۳۳، انقلاب مکزیک، انقلاب در چین و ویتنام و کره، قتل عام کمونیستها در کشورهای عدیده جهان از جمله اندونزی، ایران، آمریکای لاتین و غیره، از جمله اندک نمونه های این شکست و پیروزی ها می باشند.

اگر نبرد سرمایه داری با فئودالیسم بیش از هزار سال به طول انجامید، پیروزی های جنبش کارگری – کمونیستی طی طول عمر حدود دویست ساله این جنبش ها، در تمام عرصه ها بسیار چشمگیر بوده است. اگر بعد از جنگ جهانی دوم، استراتژی جهانی بزرگترین کشور سرمایه داری جهان، یعنی قدرت‌مداری کلان سرمایه داری حاکمه بر آمریکا این بود که بهترین کمونیست در جهان «کمونیستِ مرده» می باشد، و با استناد به این استراتژی هم خود این قدرت‌مداری مستقیما، و هم بطور غیر مستقیم توسط حکومت های کودتایی نظامی و غیره دست نشانده خودش ، به قتل عام جهانی پیروان سوسیالیسم و کمونیسم می پرداختند، مقاومت و پیکار پیروان آرمان‌خواهی کار سالاری با قدرت بیشتری  همچنان دوام می یافت.

در یک چنین شرایطی بود که قدرت‌مداری های کلان سرمایه داری از یک طرف دیگر با طرح و پروژه های تخلیه ایدئولوژیک، منحرف کردن احزاب سوسیالیستی، به فساد آلوده کردن رهبران اتحادیه های کارگری و احزاب سوسیالیستی سابق پرداخند. بیش از حد و اندازه بزرگ کردن و پر و پا دادن به جنبش های دموکراتیک از قبیل جنبش های فمنیستی و دفاع از حقوق زنان، جنبش های سبز ها و طرفدران محیط زیست، حرکت های فراجنسیتی، تا حد تبدیل کردن آنها به نوعی از فشن، و مد روز به بالاخره  شیوه های  ایده آل و مدل قرار دادن سلبرتی ها، از جمله الگو سازی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می باشند، که از طریق آنها بتوانند  ایدئولوژی سوسیالیستی و کارسالاری  را حذف نموده و به حاشیه ها برانند.

به موازات آن به کمک بخشی از فیلسوف های پست مدرن از قبیل “هانا آرنت” ها  و “هابرماس” ها و “مکتب فرانکفورت” و نویسندگان سوسیالیست سابق مانند “جورج اورول” و غیره، بتوانند سوسیال دموکراسی پارلمانی اروپایی  ، که در اساس و پایه تفاوت های چندانی با احزاب لیبرال و نئولیبرال ندارند، را جایگزین “ایدئولوژی” و آرمان‌خواهی سوسیالیستی می نمایند.

پایان سخن

پرداختن به موضوعی که برای تشریح آن به کتاب ها احتیاج است، در یک مقاله کوتاه غیر ممکن می‌باشد. امیدوارم این تلاش کوتاه قادر بوده باشد تا اهمیت حیاتی حلقه زدن پیروان آرمان خواهی گزینه نظام اجتماعی سیاسی کارسالاری بر اطراف نظام فکری همه جانبه و منسجم گزینه سوسیالیستی را تا حدود اندکی روشن کرده باشد.

در شرایطی که جهان یکی از نقاط عطف تاریخی خویش را در وضعیت گذار از جهان تک قطبی به چند قطبی طی می کند، و این دوران گذار تنش های خویش را در شکست های امپریالیسم جهانی در جنگ افروزی های خاورمیانه، تداوم جنگ ها اکرائین و نوار غزه و مسابقات تسلیحاتی در اطراف تایوان و غیره نشان می دهد، یک بعد ویژگی این دوران افول کلان سرمایه داری آمریکایی اروپایی امپریالیستی با قدرت‌مداری دلار آمریکایی نیز است. امروزه نه تنها مردم کشورهای مستعمره سابق آشکارا در مقابل امپریالیستها صف ارایی می کنند، بلکه مردم آزادیخواه و زحمتکشان جهان به دنبال جایگزین بهتری از قدرت‌مداری های شارلاتان و فاسد امروزی امپریالیستی می باشند. در یک چنین شرایطی بخصوص اهمیت برافراشتن پرچم سوسیالیستی برای پیکارگران آرمان‌خواهی نظام کارسالاری از اهمیت حیاتی برخوردار است. به همین دلیل امروزه باید به میزان بیشتری از هر زمان دیگر پرچم سوسیالیسم را برافراشته کرده و با صدای بلند تری فریاد زد؛ زنده باد سوسیالیسم!

 

تاریخ انتشار : ۱ آبان, ۱۴۰۲ ۱۱:۴۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. بهمن.آلایی زیولایی گفت:

    عالی ،رفیق دنیز گرام.مختصر و مفید و بی پیرایه ،قلم بزنید.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی؛ همبستگی مردمی سدّی استوار در دفاع از میهن

هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمی‌برند اما هشداری جدی و خطری جدی‌اند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران.

مطالعه »
پيام ها

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

کارگران افغانستانی مانند بسیاری دیگر از کارگران مهاجر غیرقانونی، قربانی سیاست‌های غلط مهاجرتی دولت میزبان، به مثابه یک نیروی کار ارزان، از سوی سرمایه‌داران در شرایطی به کار گرفته می‌شوند که از کم‌ترین حقوق برخوردارند و نماد بهره‌کشی عریان سیستم سرمایه‌داری‌اند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

عباس عراقچی: جنگ اسرائیل دیپلماسی را خراب کرد. ایالات متحده می‌تواند آن را احیا کند.

کرامت کارگران افغانستانی را پاس بدارید؛ آنان پناهنده‌اند نه جاسوس!

ما راویان قصه‌های رفته‌‌ از‌ یادیم

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): «جبهه کردستانی»، ائتلافی علیه جنبش «زن، زندگی، آزادی»

بیانیۀ میرحسین موسوی از زندان اختر

روایت زنان افغانستانی از رد مرز