روز جمعه ۲۷شهریور در ساعت ۱۷:۳۰ به دعوت یک دانشجوی مبارز و حامی جنبش سبز مردم ایران، بیش از ۴۰۰ نفر از ایرانیان شهر گوتنبرگ و حومه در یکی از میدانهای مرکزی شهر گرد هم آمدند تا حمایت خود را از حضور میلیونی و دگربارهٔ مردم در ایران بگوش شهروندان سوئدی برسانند.
این همایش با سخنرانی دختر دانشجوی شجاعی که هموطنان خود را به حمایت از تظاهرات مردم در ایران دعوت کرده بود، آغاز شد. سیما دانشجوی ۱۸ ساله ای است که با شهامت جرأت کرد و در این آشفته بازار گروه گرائی حاکم در شهر گوتنبرگ از مرزهای متعارف گذشته و بعنوان نمادی از نسل جوان فریاد حمایت بی قید و شرط از جنبش درون کشور را سر دهد. حزب چپ سوئد و جنبش راه سبز امید، گوتنبرگ ازاین حرکت حمایت کردند. حضور تعداد کثیری از مردم نشاندهندهٔ باور و اعتقاد ایرانیان مهاجر به خیزش مجدد مردم در ایران و خستگی مفرط از چند دستگیهای موجود و مرسوم بود. سرود آفتابکاران سرآغاز برنامهٔ فرهنگی این همایش بود. نوای پرامید سراومد زمستون برای بسیاری از حاضرین الهام بخش پایان دوران خمود و آغاز طراوات و شکوفائی بهار، ترک خوردن یخ سخت حاکمیت جهل و خرافه و هل من مبارز طلبیدن دولت رمالان بود. برای تعدادی از حاضرین “شکفته بهاران” یادآور شور و شوق و نشاط بهمن ۵۷ بود. چرا که روز قدس به قول هموطن جوانی از ایران “خستگی ناشی از ضربههای باطوم، چماق، پوتین و خمودی مصاحبههای تحمیلی را از تن بدر کرد” و نشان داد که این تازه آغاز کار است و ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما، عدم ماست. به اطراف خود که نگاه کردم با کمال تعجب از دوستان قدیم و چهرههای آشنای گذشته تعداد زیادی را نمی دیدم. دلم گرفت. از خود سئوال کردم، چرا؟ شاید علت آن بقول دوستی، عدم اطلاع رسانی کافی، و یا شاید باور نداشتن به اصالت جنبش و حضور سبز مردم بود. حرکت سبز امروز جنبشی مدرن شبکهای و رنگین کمان است. ویژگی عمدهٔ آن ماکزیمالیسم در تنوع و مینیمالیسم در خواسته است. جنبش با شعار “راُی مرا پس بده” و “راُی من کو؟” شروع شد و امروز همگی ما شاهد هستیم که چه خرامان و سنحیده و فارغ از تمامی شانتاژ و ارعابی که از جانب حکومت و نیروهای بیتاب و کم حوصلهٔ جنبش صورت میگیرد، گام برداشته و رشد میکند. دوستان جای شما در میان انبوه مردم است. بقول حافظ “گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند، … کس به میدان در نمیآید، سوران را چه شد؟”. دوستان و یاران دیروز و امروز فصل سبز را باور کنیم. صد هزاران گل به وسعت ایران شکفته، و مرغ امید بانگ برافراشته است. شک و تردید را باید کنار گذاشت.
این همایش با شعار دادن و خواندن سرود همراه با ترانه خوانی و زدن تار دوست دائمی جنبش جوانان پس از دو ساعت پایان یافت. امید اینکه اقدام این دوست جوان و شجاع ما آغازگر تحولی اصولی در حمایت از جنبش مردم ایران فارغ از صف بندیهای سخت و غیر قابل گذر سیاسی موجود در این شهر باشد.
محمود شوشتریwww.eyghaz-mahmoud.blogspot.com
یکشنبه ۲۹ شهریور ۸۸