جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷

جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۷

آیا ریاست جمهوری پر نقص کارتر، بهترینی است که از ایالات متحده میتوان انتظار داشت؟
آن جایی که کارتر از عاملیت واقعی استفاده کرد، نه در فشارِ ناشی از مرحله پایانیِ سیاست «کینزی» و شوک نفتی، بلکه در سیاست خارجی بود. مهم ترین واقعه جدیت...
۲۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جفری سامرز، برگردان: نرگس
نویسنده: جفری سامرز، برگردان: نرگس
حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰
در این شماره: مجازات‌های جایگزین حبس، خدمات عامالمنفعه در مجازاتهای جایگزین حبس و امکان استثمار زندانیان، کاهش جمعیت کیفری زندان در پرتو مجازاتهای جایگزین حبس، تاثیر اجتماعی مجازات جایگزین حبس...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب
روزا رویزیونیسم را اندیشه ای مکانیکی و غیردیالکتیکی میدانست...او در کنار کارل لیبکنشت پایه گذار سازمان اسپارتاکوس بود که نطفه اصلی تشکیل حزب کمونیست آلمان در سال 1918 میلادی گردید....
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
یگانه چارهٔ ما
در جهان مدرنی که به جای نزدیکی، دیوارهایی بلندتر میان انسان‌ها ساخته‌اند، چگونه می‌توان به آینده امید داشت؟
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا
کارگر یک ماه کار می‌کند اما کل حقوقی که می‌گیرد، کمی بیشتر از قیمت یک گرم طلا در بازار و کمتر از ۱۵۰ دلار آمریکاست؛ حال قدرت خرید چنین دستمزدی...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
در چشم انداز سبزِ نگاه تو
می دانم، چه بیهوده می گذرد، روزگار سخت و دلگیر، در دالانی تنگ و سیاه، اما امید در شریانهای زندگی جاریست
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دوستان و رفقای گرامی مطالبی که در این دفتر ملاحظه میکنید، بخشی از اسناد مصوب کنگره بیستم سازمان، به اضافه پیام ها و سخنرانی های مهمانان آن است که آماده...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

به بهانه روز جهانی خانواده: از «آمنه و مجید» تا هر آنچه باید در خانواده مخفی بماند

و همه اینها شرم هایی بود که باید مخفی می ماند. از بچگی یاد می گرفتیم این رازها فقط در خانواده می ماند. صورتها با سیلی سرخ میشد. فقر و همه آن تلخی ها که گفتم شکست فردی بود. تنها او - قربانی - مقصر بود و بس. بقیه که نه دچار اعتیاد شدند و نه تجاوز و نه تلخی همه آن شکست های فردی را در خانواده به تلخی بلعیدند و شرمسار شدند

امروز ۲۵ اردیبهشت ماه، روز جهانی خانواده است. در بیست سپتامبر ۱۹۹۳، سازمان ملل، سال ۱۹۹۴ را سال جهانی خانواده و روز ۱۵ مه (مصادف با ۲۵ اردیبهشت) را روز جهانی خانواده نامید. این روز را سازمان ملل برگزید تا فرصتی باشد برای آگاهی بخشی درباره مسائل مربوط به خانواده ها و دگرگونی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که بر خانواده ها در گوشه و کنار جهان اثر می گذارد. هر سال نیز سازمان ملل شعاری را به مناسبت این روز برمی گزیند. شعار سال گذشته «برابری جنسیتی» بود و شعار امسال نیز «کنترل فقر خانواده و محرومیت اجتماعی» اعلام شده است. سازمان ملل، فقر در خانواده را این طور تعریف کرده است: در کشورهای با درآمد متوسط و بالا، خانواده هایی با درآمد کمتر از ۵۰ تا ۶۰ درصد درآمد میانگین کشور و در کشورهایی با درآمد کم، درآمد کمتر از ۱/۲۵ دلار برای هر نفر در روز. امسال روز جهانی خانواده ۱۹ ساله می شود و مطلب حاضر به قلم «سپیده یوسف زاده» به این بهانه به نگارش در آمده است:

 

سکانس اول – عموهایم

شش یا هفت ساله ام. خانه دخترعموهایم خانه عجیبی است حوالی جوادیه. با پله های بلند و سنگی سیاهی در راهرویی تاریک و خیلی باریک. می ترسم بلاخره یک روز پایم بلغزد و از آن همه پله سر بخورم. شوق دیدن دخترعموها بر تاریکی پله ها غلبه می کند. بالای پله ها بالکنی کوچک و سرپوشیده و کمی روشن تر قرار دارد و دری چوبی آبی در سمت چپ که به هالی کوچک و بدون فرش باز می شود. دستشویی کوچکی سمت راست و توالتی در کنارش. کنار دستشویی بساط غذا به راه است و زنهای همسایه و دخترعموهایم مشغول آشپزی هستند و شستن ظرف و گپ. بوی غذاهای رشتی با دود چراغ نفتی خوراک پزی قاطی شده اما هنوز بوی خوشمزه ای است.

در کوچک سمت چپ راهرو به دو اتاق توی کوچک باز می شود: خانه عمویم. دو خانواده دیگر در اتاق میانی و اتاق کنار دستشویی زندگی می کنند. نه حمامی در کار است و نه فضای خلوتی برای هیچ یک از اعضای خانواده نه نفره عمویم. این خانه همیشه پر از سر و صدا و داستان و آشتی و قهر و بازی و دعوا است و سفره های بزرگ ماه رمضان. و کمدهای تمیز با بقچه های مرتب و اتو شده داخل کمدها. انگار همه لباسها و بقچه ها را با خط کش چیده اند. همه چیز بوی گل می دهد. همه در کار خانه کمک می کنند؛ بزرگ و کوچک. به جز مردان خانواده: عمو و تنها پسرعمویم…

عموهای دیگرم هم در همان محل هستند…

… آن روزها مفهوم خانواده در دنیای کودکی من مفهوم قبیله ای داشت. با همه خوبیها و تلخی هایش. در این قبیله آنها که در تله اعتیاد و فقر بودند حاشیه ای نمی شدند. بخش مهمی از این به حاشیه نراندن ها در حکایت های پدرسالارنه / مردسالارنه ریشه داشت. تصمیم پدرم بود. هنوز بگو مگوهای هر از گاه پدر و مادرم در گوشم هست: مادرم که می گفت چرا بچه ها باید صحنه های خماری و ترک اعتیاد را ببینند؟ و پدرم که: همه اینها اهالی همین خانواده اند. نمی شود دورشان انداخت.

سکانس دوم – چهارم دبستان

چند سالی است که دیگر هیچ مدرسه ای ملی نیست و من دو سال است در مدرسه ای هستم که بیشتر دانش آموزانش هنوز از خانواده های برخوردار می آیند. ثبت نام در این مدرسه راحت نیست. اما اگر از سماجت و پیگیری پدر و مادرم برخوردار باشی عملاً گاهی طبقه متوسط هم به این مدرسه راه پیدا می کند. گروه خوارزمی…

اولین باری است که با واژه فقر آشنا می شوم. بهار انقلاب است. کتابچه کوچکی با عنوان فقر در کلاس توزیع می شود؛ به همان روال توزیع پیک های رنگی. اینبار «پیک» کتابچه ای کوچک است و در صفحه هایش از رنگ خبری نیست. کم کم رنگ از روزهای کودکی ام حذف می شود. عنوان پیک – فقر- عنوانی بود که تازگی داشت و در کلمه ها و ترکیب های تازه چهارم دبستان معنی نشده بود. روزهای بعد از تعطیلی فله ای مدارس را می گذراندیم و بیشتر بچه ها الدوز وکلاغها را خوانده اند. اما فقر برای همه کلمه ای ناآشناست. بلاخره آن روز فقر در کلاس تعریف نشد.

عصر آن روز که به خانه بر می گشتیم خواهر بزرگترم که کتابچه را دید پرسید معنی فقر را می دانی؟ کتابچه در آن لحظه برای من فقط یک کتابچه بود که بوی ورقهایش را مثل بوی پیک های رنگی دوست داشتم. ورقها را بو کردم: «نع – نمی دانم». و بالاخره آنروز فقر معنی نشد.

سکانس سوم – شرم هایی هست که باید داخل خانواده بماند

کودکی ام پر از قصه شرم هایی است که از فقر می آمد. قصه کودکی پدرم و روزهایی که خبری از غذا نبود و قابلمه های خالی پر از آب می شد تا روی چراغ خوراک پزی بخار شود و همسایه ها بویی از بی غذایی آن روز نبرند… و بعد کودکان کار … و بعد بی سوادی… و بعد اعتیاد … و بعد مهاجرت به تهران

و قصه کودکی مادرم و آن خانواده گسترده که شاهد خیلی چیزها بود کار در خانه های بیگانه … فرار از خانه … تجاوز … تلخی … قهرهای تا آخر عمر… خودکشی … و تلخی و تلخی و تلخی

و همه اینها شرم هایی بود که باید مخفی می ماند. از بچگی یاد می گرفتیم این رازها فقط در خانواده می ماند. صورتها با سیلی سرخ میشد. فقر و همه آن تلخی ها که گفتم شکست فردی بود. تنها او – قربانی – مقصر بود و بس. بقیه که نه دچار اعتیاد شدند و نه تجاوز و نه تلخی همه آن شکست های فردی را در خانواده به تلخی بلعیدند و شرمسار شدند.

سکانس چهارم – آزاده از پدرش می گوید

می خوام یکی از بهترین روزای زندگیمو با بابام تعریف کنم:…«می خوام با دختر گلم وقت بگذرونم». و تو همه اون ترافیک منو برد جایی که تا حالا ندیده بودم. تا حالا اسمش رو هم نشنیده بودم. اسمش بود گورستان خاوران… گفت: «می دونم که ۱۵-۱۴ سالته و برات سخته. ولی باید ببینی».[i]

کاش همه بچه ها با این قصه ها آشنا می شدند. قصه های ناگفتنی از خاوران؛ فقر؛ اعتیاد و چرایی همه اینها

سکانس پنجم – آمنه

حتی داستان پر از آشوب آمنه هم آرامش سنگین حلقه دوستان این دیار آرام پر از گل را بر هم نمی زند. دوستی را می بینم: خبر آمنه را شنیده ای؟ «نه… گوش می کند…آخ!»

فردای آن روز؛ همان دوست: «افسرده نباش. سعی کن خوشحال باشی».

دوستی دیگر:

– مجید باید تنبیهی اساسی شود

– پس بگوییم بیماری اجتماعی است و همین؟

– تنبیه راه حل است

 

سکانس آخر – پاکستان ؛ سخنرانی ارونداتی روی – تابستان ۲۰۰۲

دموکراسی یعنی شخصی کردن معضلات اجتماعی

دموکراسی یعنی مسئولیت جمعی در برابر مشکلات اجتماعی

دموکراسی یعنی شخصی کردن فقر

دموکراسی یعنی شخصی کردن محرومیت های اجتماعی

امروز روز جهانی خانواده است. محور موضوع امسال فقر و حاشیه ای شدن است:

«محرومیت اجتماعی نوعی از فقر است که به شکل تبعیض در نژاد جنسیت و برابر نبودن توسعه در شهرها و روستاها؛ توزیع نامناسب ثروت و دسترسی نداشتن به خدمات عمومی برای همه مردم دیده می شود. به این ترتیب انسانهایی که در اثر ساختارهای سیاسی اجتماعی کشورشان نمی توانند به امکانات دسترسی داشته باشند از رفاه بهره ای نمی برند. ساکنان بومی یک سرزمین و اقلیت های قومی معمولاً بیشترین آسیب را در محرومیت های اجتماعی تحمل می کنند…»[ii]

 

خانواده های زیادی متحمل مجازات سختی مزمن می شوند. از بیکاری رنج می برند. و ابزاری برای مدارا با فقر ندارند. بزرگترها قادر به فراهم کردن تغذیه مناسب برای کودکان نیستند. محرومیت از تغذیه مناسب محرومیتی است که زخم های جسمی و شناختی اش تا همیشه در فرد باقی می ماند. در روز بین المللی خانواده در کنار خانواده ها باشیم تا کودکانشان از تغذیه مناسب برخوردار باشند و سالمندانشان از حمایت لازم. جامعه ای برپا کنیم که همه اعضایش از احترام و کرامت انسانی برخوردار باشند. [iii]

پانوشت ها:

 

[i] http://www.youtube.com/watch?v=lAA_4fJcduE

 

[ii] http://ketabak.org/khabar/node/2963

[iii] http://www.un.org/en/events/familyday/

تاریخ انتشار : ۲۵ اردیبهشت, ۱۳۹۰ ۷:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آیا ریاست جمهوری پر نقص کارتر، بهترینی است که از ایالات متحده میتوان انتظار داشت؟

حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰

روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب

یگانه چارهٔ ما

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا

در چشم انداز سبزِ نگاه تو