شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۴

شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۴

پشتیبانی از شورای مرکزی و هیئت رهبری - اجرایی جبهه ملی ایران
ما امضا کنندگان این متن پشتیبانی خود را از تلاش های آقای دکتر حسین موسویان ریاست محترم شورای مرکزی و هییٔت رهبری – اجرایی جبهه ملی ایران و فعالان در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران؛ سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟
در شرایطی که تازه به دوران رسیده‌ها به تقسیم غنایم مشغول بودند، صابر با هزاران امید و آرزو به روزگار بهتری فکر می‌کرد و در این راستا به فعالیت در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی
روشنفکران مرکز، ستم ملی را در تضاد با ستم طبقاتی می‌بینند. این طرز تفکر ناشی از نگاه مرکزگرا و تلاش برای ایجاد یک دوگانگی است که باز تولیدکنندگان بالادستان در...
۱۱ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: میثم آل‌مهدی
نویسنده: میثم آل‌مهدی
سایه هایِ خاکستری
پشت میکنم به خودم، جهنم همینجاست، در جمهورِ متراکمِ فقاهت،  گرسنگی وقت نمی شناسد...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
رخ داد های سیاسی در آينه گفتمان طبقاتی..
در مجموع، تاریخ‌نگاری نیز امری طبقاتی است و با منافع اقتصادی طبقات اجتماعی گره خورده است. امروز نیز در برابر دیدگان خود، شاهد تفسیر طبقاتی از تاریخ هستیم؛ از نگاه...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!
  🔸🔸🔸 بولتن کارگری گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) 🔸نشانی کانال تلگرامی بولتن کارگری: 🆔 t.me/boultane_kargari 🔗https://t.me/boultane_kargari
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بولتن کارگری
نویسنده: بولتن کارگری
دولت پزشکیان و گسل ‌های اجتماعی
در این شرایط، تنها اصلاحات ساختاری وسیع و اتخاذ سیاست‌های اقتصادی عادلانه، همراه با تغییرات اساسی به نفع لایه‌های کم‌درآمد، کارگران و فرودستان شهری و روستایی، می‌تواند گسل‌های اجتماعی و...
۱۰ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

برده داری مدرن: واقعیت یا اغراق؟

میلیونها زن و مرد و بچه در سراسر جهان مجبورند در مناسبات غیررسمی برده داری زندگی کنند. کشوری نیست که برده داری را به رسمیت بشناسد ولی کشوری هم نیست که شکل یا فرمی از برده داری در آن فعال نباشد. شرایط سخت و جانکاه میلیونها انسان، برده داری نامیده نمی شود و ... اما علیرغم همسانی شرایط زندگی ناسالم و برده داری، کمتر مقام مسئولی حاضر است چنین موقعیتی را برده داری بنامد.

 

میلیونها زن و مرد و بچه در سراسر جهانمجبورند در مناسبات غیررسمی برده داری زندگی کنند. کشوری نیست که بردهداری را به رسمیت بشناسد ولی کشوری هم نیست که شکل یا فرمی از برده داری درآن فعال نباشد. شرایط سخت و جانکاه میلیونها انسان، برده داری نامیده نمیشود و بسیاری مواقع به تحلیلهایی از جنس “شرایط سخت اقتصادی”، “فقر و“نبود امکان رشد” بسنده می شود. اما علیرغم همسانی شرایط زندگی ناسالم وبرده داری، کمتر مقام مسئولی حاضر است چنین موقعیتی را برده داری بنامد.

 

زنانمانند اشیاء به فروش می رسند و به درآمد از طریق سکس پناه می برند. کودکانمجبور به کار اجباری در برابر حقوق محدود و گاه در مقابل دریافت اندکی غذاو سرپوش از دریافت حقوق نقدی محرومند. مردان در مزارع و نهادهای اقتصادیبه بردگی کشیده می شوند. این واقعیت در حالی صورت می گیرد که اکثر کشورهااعلامیۀ ۱۹۴۸ جهانی حقوق بشر و کنوانسیون تکمیلی سال ۱۹۵۶ سازمان ملل راامضاء کرده اند تا جهت حذف کامل برده داری در هر نوع و شکل بر هر فردی ازهر جنس و نژاد و قومیتی اقدام کنند.

 

ویژگیهای مشترک بردهداری که ناقض حقوق بشر است، شکل و ابعاد گوناگونی دارد. بسیاری موارد براساس ویژگیهای کشورها تفاوت می کند اما بی تردید همۀ این ویژگیها در چنداصل کلی خلاصه می شود که اکثر قریب به اتفاق سازمانهای مدافع حقوق بشر برسر آن توافق دارند:

 

* اجبار به کار و بهره گیری از طریق تهدیدهای فیزیکی و روانی.

 

* در مالکیت یا تحت کنترل کسی دیگری قرار گرفتن که بازده آن انهدام فردیت و قدرت تصمیم گیری فردی است.

 

* خرید و فروش “انسان” به مثابه کالا و استفادۀ ابزاری از انسان.

 

* رد و بدل ” انسان”ها و سوء استفاده از قدرت جسمی، جنسی و کاری آنها.

 

* تبعیض جنسی و بهره گیری از آن.

 

* و

 

اتحادیۀجهانی کارگران، وابسته به ارگانهای سازمان ملل (۱) در شناساندن برده داریمدرن یکی از کوشاترین و موفق ترین نهادهای بین المللی است که با گزارشهایتکان دهنده ای از نقاط مختلف جهان کوشیده است تا ابعاد این پدیدۀ غیرانسانی و ناقض حقوق بشر را بر همگان آشکار کند. بنابه درک این اتحادیه بردهداری مدرن بدین صورت در جهان امروز خودنمایی می کند:

 

* ازدواجهای زودهنگام و اجباری که زنان را مجبور به پذیرش عواقب اینگونه راه حلهای اقتصادی و فرهنگی می کند.

 

* کار بدون حقوق زنان.

 

* کار اجباریِ افرادی که از پسِ مخارج اولیۀ زندگی شخصی خود برنمی آیند. اینافراد عموماً در معرض خشونت و مجازاتهای تعریف نشده قرار می گیرند.

 

* بهره کشی از فرزندان کسانی که خود به بردگی گرفته شده اند.

 

* جابجایی افراد و انتقال آنها به مناطقی که به کار اجباری گرفته می شوند.

 

* بدترین نوع برده داری کار اجباری بیش از ۱۲۶ میلیون کودک در سراسر جهان کهنه تنها از درس و تحصیل دور می شوند بلکه سلامت و رشد آنها در معرض آسیبهای جبران ناپذیر قرار می گیرد.

 

* از نزدیک به ۲۷ میلیون انسانی کهبه شکل برده وار زندگی می کنند، بیش از ۱۱.۴ میلیون آنها زنان هستند کهتقریباً ۴.۵ میلیون نفر قربانیان خرید و فروش سکس را تشکیل می دهند.

 

علاوهبر آنکه موضوع برده داری مدرن ابعاد گسترده ای را شامل می شود اما اینمطلب عمدتاً به موقعیت زنان و بهره کشی از آنان توجه دارد. پرداختن به یکیاز جوانب برده داری مدرن به معنای کم اهمیت دادن سایر جوانب نیست.

 

بسیاریمعتقدند که آمارهای غیررسمی ارقام بسیار بالاتری را نشان می دهد. بطورمثال گزارشهای نهادهای حقوق بشری می گویند قاچاق انسان مظاهر متعدد ومتنوعی دارد. زنها در داخل یا بین کشورها به روسپی گری، بهره کشی جنسی وسایر فعالیتهای اجباری جنسی کشیده می شوند که موقعیت آنها عموماً با اشکالسنتی استخدامی لاپوشانی و حتی موجه و قانونی می شود.

 

دلایلاینگونه بهره کشیها بر همگان روشن است. حداقل دربارۀ زنان باید گفت شرایطنابرابر و ناامن اجتماعی و اقتصادی، آنها را وا می دارد از فرصتهای کوچکو در عین حال غیر انسانی که برایشان فراهم می شود، استفاده کنند. عده ایهم می گویند در جهان آزادی زندگی می کنیم و زنان در انتخاب منابع درآمد خودآزادند حتی اگر قرار باشد روسپی گری کنند. روی سخن این نوشته به آن دستهاز زنانی که شخصاً و آگاهانه چنین مسیری را انتخاب می کنند نیست بلکه مخاطباصلی و اولیه کسانی هستند که از سرِ ناچاری و برای مبارزه با فقر خود بهتن فروشی اجباری رو آورده اند. گزارش نهادهای وابسته به اتحادیۀ جهانیکارگران مانند “پایان برده داری همین الان” و ” جنبش ضد برده داری” (۲ و۳) وهمچنین اطلاع رسانی و سخنرانیهای کوین بِیلس (۴) ، لیزا کریستین (۵) و چهرۀجهانی و مبارز خستگی ناپذیر سونیتا کریشنان (۶) نشان می دهد که نمی توانیمبا پناه بردن به زیر چتر “حق آزادی فردی و انتخاب”، زندگی پر رنج زنانی کهدر جهان آزاد امروز تبدیل به برده شده اند نادیده بگیریم.

 

واقعیتزندگی زنان بسیاری در بیش از صد کشور دنیا نشان می دهد که در دوره هایرکود اقتصادی و عدم توانایی آنها برای حل و فصل مسائل اقتصاد فردی، آنهاحاضر می شوند که هر نوعی از برده داری را پذیرا شوند. کوین بِیلس می گویدفاجعۀ وحشتناک آنجاست که در جهان مدرن امروز ما برده ها خود دسته دسته بهامید راهی برای بقا به قربانگاه ها سرازیر می شوند. در روند مهاجرتها کهبرای عده ای بی تردید پذیرش استثمار معنا می دهد، تبعیض جنسی تثبیت شده وزنان و دختران جوان در معرض خطر محض قرار می گیرند.

 

بایدبپرسیم چه دسته از زنان و دخترانی در معرض خطر قرار می گیرند؟ شرح حالزنانی که اخبار سرنوشت دردمند خود را در اختیار نهادهای حقوق بشری قرار میدهند، اکثر قریب به اتفاق سرگذشت آنها – خارج از آن که به کدام کشور تعلقدارند – از چند ویژگی مشترک برخوردار است:

 

* عدم برخورداری از تواناییهای علمی و فنی.

 

* سواد نازل.

 

* عدم آگاهی از مناسبات اقتصادی و حقوق فردی.

 

* ورود به مراکز حفاظت نشده – از نظر حقوقی و رسمیت داشتن-در مراکز کار.

 

* عدم گزارش یا پیگیری خشونتهای مبتنی بر جنسیت آنها.

 

* اعتماد به دلالان و بازاریابهای غیررسمی و خطرناک.

 

* امید اغراق آمیز به نیروی کار و مهارتهای خود.

 

* مسئولیت و مراقبت از کودکان و بستگان نزدیک به خود.

 

* پذیرش مشاغل نامطلوب که اکثراً بدون قراردادهای رسمی،حقوق بازنشستگی، بیمۀ فردی و زمان بندی می باشد.

 

* و

 

برای روشن شدن نکات یاد شده به مواردی مشخصی اشاره می کنیم که جای وسیعی را در گزارشهای نهادهای حقوق بشر پر کرده است:

 

درنیجریه دختران و زنان طبق یک قانون مذهبی بنام “واهایا” (۷) خریداری میشوند و مورد سوء استفاده قرار می گیرند. از ۱۶۵ مصاحبه ای که با زنان ودختران – با هویت مخفی- فروخته شده به عمل آمده آنها اظهار داشته اند کهتوسط بزرگان قبیله به مردان ثروتمند به اجبار فروخته شده اند. مردانخریدار، آنها را همسران رسمی خود تلقی نمی کنند و در نتیجه حق و حقوقی همبرایشان در نظر نمی گیرند و صرفاً از آنها بهره کشی جنسی به عمل می آورند. قانون اساسی نیجریه نمی تواند با چنین پدیدۀ فرهنگی مذهبی جامعۀ خود مبارزهکند زیرا که طبق قوانین اسلامی آن کشور “واهایا” از مشروعیت مذهبیبرخوردار است و حداقل آنکه مردان خریدار آن را مخالف اعلامیۀ حقوق بشرهیچ کس نباید در بردگی و بندگی نگاه داشته شود- (۱۹۴۸) نمی دانند.

 

درکره شمالی در پشت دیوارها و درهای بسته، ازدواج اجباری با نیتهای متفاوتیاعم از اقتصادی و فرهنگی صورت می گیرد. زنان و دختران برای فرار از ایناجبار به همسایۀ خود چین پناه می برند و در آنجا طعمۀ انسان خوارهایی میشوند که از سوء استفاده از آنها دریغ نمی کنند. در صورتی که این زنانقابلیت بهره برداری نداشته باشند، به کرۀ شمالی فرستاده می شوند که تلاشآنها برای بقا به اقدامی سیاسی و مخالفت با سیستم و ترک وطن مجازاتهایی رادر برمی گیرد. نهایتاً کار در اردوگاه های اجباری در این کشور از سادهترین مجازاتهایی است که انتظار زنان فراری را می کشد.

 

کشورکوچک السالوادور در امریکای مرکزی تنها کشوری ترانزیت برای کالا نیست. روزانه زنان و دختران خردسال به منظور استثمار جنسی و تجاری و بیگاری بهکشورهای دیگر قاچاق می شوند. تعدادی از آنها به مصرف کار اجباری کشاورزیمی رسند و اکثریت قربانیان که از کشورهای فقیری نظیر نیکاراگوئه، مکزیک،کلمبیا و هندوراس جمع آوری شده اند و به نیت کار و بدست آوردن سرمایۀ اندکیتوسط قاچاقچیان انسان به خانه هایی در کشورهای دیگری از جمله امریکافرستاده می شوند. اکثر آنها مورد بهره برداری جنسی صاحبان جدید خود قرارمی گیرند.

 

در برزیل شبکه های قاچاق انسان عمدتاً داخلکشور عمل می کنند. پلیس فدرال برزیل تخمین می زند که بین ۲۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰کودک در برزیل در مناطق توریستی، معادن، فاحشه خانه های غیررسمی و در خانهها مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرد.

 

زنان جوانکامبوجی به امید کار و حرفه به مالزی، تایلند و کشورهای اطراف رهسپار میشوند. کار اجباری از ماهیگیری و ساخت و ساز در صنایع رو به رشد کشورهایمیزبان تا کار خانگی و سوءاستفاده های جنسی در انتظار آنهاست. در خودکامبوج دختربچه های فقیر و گدا از کوچه و خیابانها جمع آوری می شوند و بهدست “مادران” مهربان فاحشه خانه ها سپرده می شوند. اگر چنین نشود، بهکارگران بی مزد در خانواده ها تبدیل می شوند که در مقابل نان و آب و سقفیکه به آنها داده می شود، کلیۀ حقوق انسانی آنها حذف می شود.

 

زنانجوان و تهیدست نپالی طعمه های دل چسبی برای کار و بردگی به حساب می آیند. بر اساس گزارش سازمانهای غیردولتی مدافع حقوق زنان، سالانه بین ده هزار تا ۱۵۰۰۰ زن و دختر نپالی به کشور همسایه هند قاچاق می شود. آنها به عنوانکارگران خانگی، هنرمندان سیرک و غیره به کار گرفته می شوند. در عین حالآمارها از رقم قابل توجهی از بهره برداریهای جنسی بین زنان مهاجر نپالیحکایت می کند. در همین حال آمار بیش از ۷۵۰۰ کودک نپالی که در داخل کشورخوراک سوءاستفاده های جنسی می شوند، حکایت دیگری است.

 

سالهاست سازمانهای حقوق بشری به اطلاع رسانی و مبارزه با قاچاق انسان ازلهستان به سایر کشورهای اروپایی مشغولند. زنان لهستانی نه تنها به بازارهایاروپا فرستاده می شوند بلکه آخرین گزارشها نشان می دهد که در سنگال،اوگاندا، کنیا و چین هم برای زنان لهستانی خریدار پیدا می شود.

 

زناندر جستجوی کار و امنیت از هند و پاکستان، فیلیپین، اندونزی، سودان، اتیوپیو… راهی عربستان سعودی می شوند. قوانین بسیار سخت اقامت و کار رسمی دراین کشور، آنها را به بردگی جنسی اجباری می کشاند. مردان عربستان سعودی براساس قوانین اسلامی و با تکیه به پشتوانۀ مالی خود، زنان از راه رسیده رابرای خود “حلال” می کنند. بر طبق قانون ازدواج موقت در اسلام، مردان سعودیبا آرامش خیال و خارج از هر پاسخگویی در برابر قانون حقوق بشر به برده داریجنسی خود ادامه می دهند. در عربستان برای “برده های جنسی” هیچگونه محدودیتسنی در نظر گرفته نمی شود.

 

در پاره ای از قبایل آفریقایجنوبی ازدواج اجباری سنت جاافتاده ای است که عمدتاً ریشه در مناسباتاقتصادی دارد. دختربچه های ۱۲ ساله برای استثمار تجاری جنسی آماده می شوند. شوهران آنها مردان پیری هستند که با اجرای چنین سنتی می خواهند برای بقایقبایل خود راهی بیابند. بسیاری از این مادران جوان با کودکانی که روی دستشان می ماند، از مناطق فقیر روستایی راهی مراکز شهرهای بزرگی مانندژوهانسبورگ، کیپ تاوان و بلوم می شوند. برای اکثر آنها سرنوشتی جز تن دادنبه بهره کشی تجاری جنسی، چیز دیگری انتظارشان را نمی کشد. فرار از دستماًموران دولتی، بی خانمانی، ترس از بازگشت به دیار خود و آخر سر تلاشیبرای زنده ماندن آنها را به برده های جنسی تبدیل می کند.

 

درمیان همۀ کشورهای دنیا وضعیت ایران تا حدود زیادی منحصر به فرد است. درگزارش “قاچاق انسانها” (۸) که به همت بخش روابط خارجی وزارت امورخارجۀامریکا در سال ۲۰۰۹ تهیه شده است ویژگیهای این استثناء خود را نشان میدهد. اگر فکر نکنیم که بهره کشی جنسی از انسانها هم مانند همجنسگرایی بهگفتۀ رئیس جمهورمان دروغ است و در ایران وجود ندارد، با حقایق تکان دهندهای مواجه می شویم.

 

در ایران قانون ” ازدواج اجباری” وجودندارد اما در عوض شرایط و امکان ازدواج اجباری وجود دارد. از نتایج تبعیضجنسی و بی اعتباری شرایط کار و زندگی اجتماعی زنان، حاصلی جز رشد “ازدواجموقت” نمی توان انتظار داشت. بسیاری از زنان کم درآمد در ازدواج موقت امنیتاقتصادی و فردی جستجو می کنند. بسیاری از آنها مجبورند به شرایط همسرانموقت” شان تن بدهند. اجبارات اینگونه زندگی را پذیرا باشند و در مقابلاندک امنیت اقتصادی که برایشان بوجود می آید به بردۀ جنسی شدن تن بدهند. چنین روندی با اطلاع و حتی تشویق سیستمهای دولتی صورت می گیرد و در نتیجههرگز به آن به عنوان یک مشکل اجتماعی نگاه نمی شود.

 

ایراندر عین حال کشور ترانزیت قاچاق انسان هم به حساب می آید. بنا به گزارش یادشده در بالا، زنانی از طریق ایران جهت بهره کشی جنسی از کشورهای همسایهراهی ترکیۀ، کشورهای خلیج فارس حتی پاره ای از کشورهای اروپایی می شوند. این در حالی یست که بازار قاچاق انسان در خود ایران هم رونق دارد. باندهایمخفی و حفاظت شده زنان جوان نیازمند درآمد و بی پناه ایرانی را به کشورهایحاشیۀ خلیج فارس هدایت می کنند. آنها عمدتاً از طریق قطر و دبی به بازارخرید و فروش انسان راه باز می کنند. بنابه همین گزارش زنان “فروشی” ازفقیرترین اقشار جامعه هستند و عموماً در خانواده هایی که با مشکل اعتیاددست و پنجه نرم می کنند، بزرگ شده اند. آنها فاقد حمایتهای جدی اجتماعیهستند و در یک کلام از شرایط مصیبت زدۀ خود در ایران می گریزند تا شایدافقی برای زندگی آینده بیابند.

 

عده ای نیز به اجبارهمسران موقت یا دائم خود راهی چنین بازارهایی می شوند. در هر حال بهرهکشیهای جسمی و روحی سرنوشت آنها را رقم می زند. دولت ایران در برخوردهایدیپلماتیک خود با جهان بیرون، قاچاق انسان را نکوهش می کند اما اقدام مهمیانجام نمی دهد. در سال ۲۰۰۹ سازمان ملل در گزارش خود نام ایران را نیز بهعنوان کشوری که در آن قاچاق زنهای تن فروش صورت می گیرد، اعلام کرد. ایراناز هرگونه همکاری با نهادهای حقوق بشری یا کشورهایی که این مسئله را جدیتلقی کرده اند، سر باز می کند.

 

در هیچ گفتگوی بین المللی واشتراک و تبادل اطلاعات در این زمینه، ایران حضور ندارد. نه سیستم قضاییایران انطباقی با مجازاتهای بین المللی برای قاچاقچیان انسان نشان می دهدنه هیچ گونه حرکت اجتماعی برای از بین بردن یاحداقل کاهش چنین فاجعۀ انسانیصورت می گیرد.

 

در سال ۲۰۰۸ بیش از ۷۰۰۰ نفر در ایران بهجرم قاچاق دستگیر و مجازات شده اند که هرگز گفته نشد چه تعداد از آنها بهامر قاچاق انسان – در اصل زنان- مشغول بوده اند یا اساساً سیستم قضاییایران حساسیتی به عملکرد قاچاقچیان انسان از خود نشان می دهد یا نه. واقعیتقضایی کشور ما تا به امروز نشان داده که قربانیان قاچاق را مجازات ومحاکمه می کند. زنان فقیری که به روسپیگری رو آورده اند، از این دسته ازقربانیان هستند که صدای شان نه در جایی شنیده می شود و نه چاره ای برایزندگیهای دردمندشان در نظر گرفته می شود.

 

به گزارشیونیسف (۹) در سالهای پی در پی بیش از هزار کودک افغانی مهاجر در ایران درمعرض سوءاستفاده های جنسی قرار می گیرند. از ازدواجهای موقت تا بهره کشیهای جسمی جنسی این کودکان را تهدید می کند. طبیعتاً در این مورد هم با سکوتدولت ایران مواجه هستیم.

 

هیچ کس به درستی نمی داند چنددرصد از جمعیت زنان کشور ما بنابه نیازهای اقتصادی خود اجازه می دهند درمعرض بردگی جنسی قرار بگیرد و یا آسیبهای روحی و روانی حاصل از این بهرهکشی چیست. چه قربانیان چه دیگران، لازم است ازخود بپرسیم آیا همچنان بایداین سکوت ناعادلانه را تحمل کنیم؟

 

منابع:

 

  1. International Labour Organization (ILO).
  2. www.endslaverynow.org
  3. www.antisalvery.com
  4. Kevin Bales: TED, How to combat modern slavery.
  5. Lisa Kristine: TED, Photos that bear witness to modern slavery.
  6. Sunitha Krishnan: TED, The fight against slavery.
  7. Wahaya
  8. U.S. State Dept Trafficking in Persons Report, June, 2009.
  9. UNICEF

 

 

تاریخ انتشار : ۳۱ اردیبهشت, ۱۳۹۲ ۰:۳۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پشتیبانی از شورای مرکزی و هییٔت رهبری – اجرایی جبهه ملی ایران

چرا صابر احمدیان را اعدام کردند؟

سیاست هویتی یا دیوار برای پنهان کردن ناسیونالیسم خجول ایرانی

سایه هایِ خاکستری

رخ داد های سیاسی در آینه گفتمان طبقاتی..

به کانال تلگرامی بولتن کارگری بپیوندید!