«صفحه آزادی های یواشکی زنان»[۱] که به تازگی راه اندازی شده، در مدت زمانی اندک در فضای مجازی و رسانه ها بازتاب وسیعی داشته است. این صفحه تمرکز خود را بر آزادی های ممنوع زنان در داخل ایران و مشخصا اعتراض به حجاب اجباری گذارده است و این کار را به شکل انتشار تصویرهای واقعی از زنان که گاه همراه با متن های کوتاه که تصویر را به صورت خیلی مختصر، توضیح می دهند، به نمایش درآورده است. در طول این مدت کوتاه، این صفحه، نقدهای مثبت و منفی فراوانی را جذب کرده است. این نقد و نظرها عموماَ در فضای مجازی منتشر شده اند اما ظاهرا این صفحه توانسته در خارج از فضای مجازی هم تاثیرگذار باشد چرا که یکی از امامان جمعه در خطبه های نماز جمعه به حرکت برداشتن روسری هرچند غیر مستقیم اشاره کرده است. به هرحال به نظر می رسد که این صفحه تاکنون موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرده است. عده ای از منتقدان نام این صفحه را محل اشکال دانسته اند و معتقدند که مشروط کردن آزادی با کلمه «یواشکی»، تناقضی آشکار است که سبب می شود خود آزادی و مفهوم آن زیر سئوال برود و از این رو این حرکت را آزادی نمی دانند. نقد این عده تاکید بر معنای لغوی، و مفهوم آزادی و بسط آن به شرایط امروز جامعه ی ایرانی و نقش این گونه صفحات مجازی است. عده ای دیگر از منتقدان، فضای ایجاد شده را حرکتی مجازی و فاقد تاثیرگذاری می دانند که به زودی در محیط حقیقی تاثیر خود را از دست خواهد داد و نمی تواند به جنبشی تاثیرگذار و مثبت تبدیل شود. اما از سوی دیگر، به نظر موافقان، این صفحه توانسته است پتانسیل های اعتراضی زنان داخل کشور را نسبت به حجاب اجباری، به خوبی بازنمایی کند. این صفحه در پررنگ تر کردن خواسته بسیاری از زنان و عدم تمایل آنها به پوشش اجباری در ایران نیز موفق بوده است. موافقان این صفحه با تاکید بر حق آزادی و اختیار در پوشش، آن را الگویی برای بسط اعتراض زنان علیه حجاب اجباری می دانند.
به نظر می رسد هسته اصلی بحث میان موافقان و مخالفان این صفحه، بر حجاب اجباری و نقش و میزان توانایی این صفحه در پررنگ کردن و یا عدم توانایی آن در پیشبرد یک حرکتی مدنی است. در واقع با نگاهی به نوشته ها و نظرات مختلف در خصوص این صفحه، نشان می دهد که مسئله اصلی بر حجاب زنان متمرکز شده، چالشی که سالهاست به موضوع بحث میان گروه ها و نهادهای داخل و خارج ایران تبدیل شده است.
در حقیقت این دغدغه ها و چالش ها از زمان استقرار حجاب اجباری در ایران هم چنان برقرار بوده است، اما هربار فرم و شکل متفاوتی به خود گرفته است. عکس العمل های مختلف افراد نسبت به این مسئله به خصوص حمله به ادمین صفحه، حمله به زنانی که عکس شان را بی حجاب منتشر کرده اند، و همینطور ایجاد صفحه هایی مشابه با اسم یواشکی و از طرف مردان، برای مسخره کردن این حرکت نشان می دهد که هنوز در جامعه ی کنونی بحث حجاب و تن زن به صورتی چالش زا باقی مانده است.
بی شک ایده ایجاد صفحه آزادی های یواشکی، به واسطه مطرح کردن دوباره بحث حجاب اجباری و نشان دادن اعتراض زنان به آن، ایده ای خلاقانه و کارآمد است، از سوی دیگر بازتاب این صفحه در رسانه های غیر فارسی زبان که عموما با چاپ عکس زنان با در دست گرفت روسری و بدون حجاب منتشر شده است نشان می دهد که در غرب همچنان کلیشه زن مسلمان با نوع پوشیده در حجاب یا فراری از ججاب بازتولید می شود. با این حال شاید بتوان نکته مثبت این صفحه را نشان دادن الگوهای متفاوتی از زن ایرانی قلمداد کرد . زنان بسیاری به این پوشش اعتراض دارند در عین حال اعتراض آنها نمی تواند علنی و آشکار باشد. تصاویری که عموما از زنان ایرانی منتشر می شود آن ها را افرادی منفعل و محصور قلمداد می کند، اما تلاش این صفحه برای تعریف دیگرباره از زن ایرانی در فضای مجازی و غیره است. با این که حرکتی مثل روسری از سر انداختن و بی حجاب بودن در چند ثانیه را نمی توان به نوعی آزادی مطلق و یا رسیدن به آن قلمداد کرد، اما این حرکت از آنجایی اهمیت دارد که در کمترین مقیاس خود می تواند نشان دهد که زنان ایرانی مخالف حجاب اجباری هستند. با توجه به فراگیر شدن این حرکت در فضای مجازی، می توان اینگونه تصور کرد که این حرکت اعتراضی به حجاب بار دیگر جلوه و رنگ دیگری گرفته است و این بار در فضای مجازی به صدای اعتراض برخی از زنان ایرانی به حجاب اجباری شده است.
اما از سوی دیگر نقدی که به این صفحه می توان وارد کرد، محدود کردن آزادی به حجاب اجباری است. تجربه زنان به ویژه در سالهای اخیر نشان داده است که دغدغه ی بسیاری از زنان، لزوما حجاب یا همان حجاب ظاهری نیست، بلکه مجموعه نظارت ها، کنترل ها و سنت هایی است که حجاب و کنترلی بر زندگی و تن زنان ایجاد کرده است و به عنوان عاملی موثر در فرو کاستن ارزش و هویت زنان در جامعه همچنان به قوت خود باقی است. نقش سنت در کنترل تن زنان تا آنجا پیش می رود که شرم و حیا را برای زنان معیاری مثبت تلقی می کند و هرنوع حرکت زنان را در اجتماع که بر خلاف معیارها و ارزشهای جامعه ی سنتی باشد سرکوب می کند. در این میان سرکوب امیال و تمایلات زنانه را نمی توان نادیده گرفت، با این حال آن چیزی که تاکنون این صفحه نشان داده، فروکاستن معنای آزادی زنان تنها به یک عامل است. پسوند یواشکی در نام این صفحه، آزادی زنان در ایران را امری مسئله دار و نه حاشیه ای می داند، اما از سوی دیگر جوانب مختلف در تببین آزادی زنان در جامعه ی حقیقی را نادیده می گیرد که نهایتا به فرو کاستن خواسته های بخش های مهمی از زنان در ایران تبدیل می شود. از سوی دیگر تمرکز این صفحه بر انتشار عکس هایی از زنان که بی حجاب گرفته شده است، زنان در ایران را تنها به دو گروه مشخص یعنی کسانی که مخالف حجاب هستند و افرادی که موافق آن هستند تبدیل می کند. به این ترتیب دوباره بخشی از زنان را که به اجباری بودن حجاب اعتقادی ندارند و موافق اختیار در حق پوشش هستند را بازنمایی نمی کند. از این رو دوباره هویت و چالش آزادیهای زنان را در رد یا قبول حجاب به خصوص برای رسانه های غیر فارسی زبان تبدیل می کند و از سوی دیگر با تشدید این تضاد، قادر به ارائه ی الگوی مشخصی از تعریف آزادی زنان در جامعه ی کنونی ایرانی نمی تواند باشد.
در پایان می توان گفت که نگاهی به توجه رسانه ها و سایر شبکه ها به این صفحه و استقبال زیاد از آن به خصوص در داخل ایران، این دوگانگی اجبار و اختیار را روشن و شفاف نمی کند، اما در عین حالت قادر است از واقعیتی غیر قابل انکار سرپوش بردارد که همان اعتراض قشر وسیعی از زنان به پوشش اجباری است. با وجود آن که تاکنون کمپین ها و فضاهای مجازی زیادی به خصوص در فیس بوک در چند سال اخیر با تمرکز بر مسئله حجاب ایجاد شده، اما تاکنون هیچ یک نتوانسته اند به یک کمپین تاثیرگذار، مستمر و طولانی تبدیل شوند. هر چند بدون شک می توان گفت که وجود چنین صفحات و حرکت هایی حتی اگر در کوتاه مدت باشد، باز هم کمترین کارایی اش آن است که اعتراض زنان را به این پدیده نشان داده و می دهد و از سوی دیگر ضرورت تشکیل بحث های متفاوتی را در این حوزه و در دیگر حوزه های مربوط به آزادی های زنان در کشورهایی مثل ایران را به میان می آورد.