در این نوشته بطور مختصر به وضعیت زندانهای عادی پرداخته شده و شامل زندانهای سیاسی، علنی و مخفی نمیشود.
زندان: مکانی است محدود و محصور که متهمان و محکومان در آن نگهداری میشوند یعنی متهمانی که منتظر احکام دادگاها هستند و محکومینی که دوران محکومیت خود را میگذارنند؛ اداره زندانها تحت پوشش قوه قضائی کشور است.
زندان همزمان با ایجاد قدرت و حکومت پدید آمده است؛ زیرا حاکمان برای مهار و کنترل مخالفان خود از زندان استفاده میکردند وبرای ضمانت اجرای قوانین خود ساخته، قانونشکنان را به زندان محکوم میکردند و هنوز هم می کنند.
زندانهای نوین ایران از آغاز تاسیس رژم پهلوی و همزمان با نظام نوین اداری و فضائی پدید آمدند.
زندانهای معروف ایران عبارتند از:
۱- زندان قصر” که به زندان قصر قجر مشهور است. این زندان یکی از کاخهای قاجاریه بود که در سال ۱۱۶۸ شمسی بناشد و در سال ۱۳۰۸ به صورت زندان باز سازی گردید و سر انجام در سال ۱۳۸۳ به باغ موزه قصر تبدیل شد. زندان قصر درطول ۷۵ سال بمثابه یکی از زندانهای اصلی تهران شناخته میشد و در این مدت شاهد حوادث و رویدادهای زیادی بوده است؛ و همیشه بخشی از زندانهای آن به زندانیان سیاسی اختصاص داشته است.
۲– زندان قزل حصار: این زندان بزرگ که در جنوب غربی کرج واقع است، در سال ۱۳۴۸ افتتاح شد و دارای ۹ بند است و دارای کارگاههای گوناگون حرفهای و مزارع کشاورزی است. در سال ۱۳۸۹ بدنبال شورشی که در این زندان رویداد ۱۰ زندانی کشته شدند. در زندان قزلحصار اکنون نیز بیش از 6000 زندانی دورران محکومیت خود را تحمل می کنند.
۳– زندان اوین: زندان اوین معروفترین زندان ایران در سطح جهان است. این زندان در کوهپایههای البرز و نزدیکی قریههای اوین و درکه، در شمال تهران قرار دارد. زمین آن متعلق به سید ضیا طباطبائی نخست وزیر کودتای ۱۲۹۹ بود. ساختن آن از اوائل دهه۴۰ آغاز شد و تا اواخر آن ادامه یافت. اوین مدت ۲۰ سال محل باز جوئی و شکنجه زندانیان سیاسی دو رژیم بود.
و بعداز فاجعه ملی سال ۶۷ بتدریج زندانیان غیر سیاسی را به این زندان منتقل کردند و اکنون اکثریت زندانیان آن، زندانیان غیرسیاسی اند. طبق گفته مقامات شهرداری تهران، احتمالا در آینده این زندان نیز تبدیل به موزه خواهد شد.
۴– زندان رجائی شهر: این زندان در گو هردشت کرج واقع است. در روزهای آغازین انقلاب در سلسله برنامه هائیکه در باره زندانها و شکنجههای رژیم شاه از تلویزیون پخش میشد، یکی از مقامات رژیم اعلام کرد که شاه بجای دانشگاه و بیمارستان زندان میساخت. این زندان در رژیم پیشین به مرحله بهره برداری نرسیده بود و آنرا برای جانشنیان لایقتر از خود به میراث گذاشت. این زندان هم تا اواخر دهه۶۰ به زندانیان سیاسی اختصاص داشت و پس از اعدامهای سال ۶۷، هزاران زندانی غیرسیاسی را به این زندان منتقل کردند.
۵– زندان جمشیدیه: این زندان در تهران و نزدیکی بیمارستان هزار تختخوابی قرار دارد و وابسته به سازمان ارتش است و زندانیان ارتشی و سربازان وظیفه متهم را در این زندان نگه میدارند. زندانیان اگر به بیش از یک سال زندان محکوم شوند چون از ارتش اخراج میشوند، به دیگر زندانها تحویل داده می شوند. در رژیم بیشین زندانیان سیاسی را که محکوم به اعدام شده بودند روز قبل از اعدام برای اجرای حکم، به این زندان منتقل میکردند.
۶– زندان قرچک ورامین: این زندان فقط به زندانیان زن تعلق دارد.
۷– کانون اصلاح و تربیت کودکان و نو جوانان: این زندان در سال ۴۷ در منطقه شهر زیبای تهران ایجاد شد و شامل زندانیان زیر ۱۸ سال است.
آمار زندان و زندانی در ایران:
در ایران ۲۱۰زندان وجود دارد که ۲۵۰ هزار زندانی زیر دادگاهی و یا محکوم در آنها نگهداری میشوند؛که از این میان، ۷۵۰۰ زندانی زن هستند و ۱۸۰۰ کودک و نوجوان نیز در کانونهای اصلاح و تربیت، زندانیاند. از دیگر زندانهای معروف ایران میتوان از زندان وکیل آباد مشهد، عادل آباد شیراز ،دیزل آباد کرمانشاه و زندانهای اصفهان و تبریز نام برد.
جایگاه ایران از نظر جمعیت زندانی در دنیا
ایران از نظر آمار زندانی در جهان، در مقام هفتم بعداز امریکا، چین، هند ، روسیه، برزیل و تایلند قرار دارد. آمار جمعیت زندانیان و وضعیت دوره محکومیت آنان و عوامل زندانی شدن در هر جامعهای متناسب با رشد و توسعه اقتصادی و فرهنگی و نحوه اجرای عدالت اجتماعی بستگی دارد؛ بدیهی است که پیشرفت و رشد اقتصادی بدون در نظر داشت توزیع عادلانه ثروت و رشد و اعتلای فرهنگ نمی تواند مانع از افرایش جرم و جنابت باشد، چنانکه امریکا با پیشرفت عظیم صنعتی و اقتصادی، به علت فقدان عدالت اجتماعی و ترویج خشونت، در رسانهها، بالاترین آمار زندانی را به خود اختصاص داده است. میزان خشونت در درون زندانهای، امریکا نیز به همان نسبت، در ردیف اول جهان است.
در حالیکه در کشورهای هلند و دانمارک بخاطر توزیع نسبتاً عادلانه ثروت و ترویج فرهنگ انسانمدارانه زندانها، بتدریج در حال تعطیل شدناند، در کشور ما به علت فقدان عدالت اجتماعی و توزیع نا عادلانه ثروت، بزهکاریها روز بروز افزایش مییابد و حاکمیت هیچگونه برنامه ای برای جلوگیری از رشد ناهنجاریهاو مقابله با بزهکاری ندارد و تنها چاره کار را در زندان و شکنجه و اعدام مییابد. از اینرو تعداد زندانیان که در سال ۱۳۵۸ فقط ۱۳ هزار نفر بود، هر ساله بطور تصاعدی افزایش می یابد؛ چنانکه در سال۱۳۶۵ آمار زندانیان ۸۱ هزار و در سال ۷۵ به ۹۰ هزار نفر افزایش یافت؛ در سال ۹۳ این آمار به ۲۵۰ هزار زندانی رسید. رشد روز افزون آمار زندانیان، نشانگر عمق بحران و فاجعه ای است که جامعه را فرا گرفته و بایددر نظر داشت که فضای زندان، خود مکان مناسبی برای پرورش بزهکاران است.
نکاتی چند پیرامون وضعیت زندانها
روابط در زندان: روابط ومناسبات در زندان دوگونه است. روابط با مسئولین زندان و دیگری روابط درونی بین زندانیان؛ ارتباط با مقامات زندان نیز جدا از نحوه ارتباط مردم با مسئولین دولتی درجامعه نیست و معیارهای ارتباط همانگونهاند و موقعیت و پایگاه اقتصادی و اجتماعی نحوه ارتباط را تعیین میکند. زندانبانان که از دانش روانشناسی بی بهرهاند و هیچگونه برنامه ای برای باز پروری و بازی سازی آسیب دیدگان جامعه ندارند، با شیوه قدرتنمائی و تنبیه و شکنجه زندان را اداره میکنند.
در تمام زندانهای ایران انواع شکنجه مانند شلاق، انفرادی، آویزان کردن از دست و پا که زندانیان آنرا “عیسی و موسی” مینامند، رایج است. بدیهی است که ثروتمندان و روسای باندها نه تنها شامل این تنبیهها نمی شوند بلکه با باج دهی، از امتیازاتی مانند مرخصی و ملاقات حضوری نیز بر خور دارند. درزندانها پول و لمپنیسم حکومت میکنند. ثروتمندان و باندهای توزیع مواد مخدر بر عده ای انسان قربانی و رنجدیده حکومت می کنند. باندها دارای سلسله مراتباند و رهبران دارای چندین نوچه و مزدور . گاهی باندها بر سر منافع، روی یکدیگر چاقو میکشند، که حتی منجربه قتل نیز میگردد.
تجاوز به جوانان بسیار رایج است؛ جوانان تازه وارد، همواره در معرض خطرتجاوز قرار دارند. قمار و خالکوبی نیز درمیان زندانیان رایج است. بکاربردن فحش هاو ناسزاهای رکیک نیز امری کاملا عادیاند. در مجموع، لمپنیسم در زندان حاکم است و بر عده ای انسان مفلوک، معتادو قربانی حکومت میکنند.
کمبود ظرفیت و مکان در زندانها: ظرفیت زندانها با تو جه به ۲۰ برابر شدن آمار زندانیان، افزایش نیا فته است و ظرفیت کنونی زندانها که بیشتر آنان فرسوده شدهاند، پاسخگوی ۲۵۰ هزار زندانی نیست و طبق گفته معاون قوه قضائی در سال ۹۳ بیش از ۵۰ هزار نفر بر تعداد زندانیان اضافه شده است. اما حتی ۵۰ متر به فضای زندان اضافه نشده است. بطوریکه زندان وکیل آباد مشهد امالقرای اسلام، گنجایش ۳ هزار زندانی را دارد، اما ۱۳هزار زندانی در شرایطی دشوار دوره محکومیت خود را میگذرانند. زندانهای قزل حصار و تبریز که هرکدام کنجایش ۲ هزار زندانی را دارند، اما بیش از ۶ هزار زندانی در این زندانها جای داده شدهاند. زندان اصفهان با ظرفیت هزار زندانی، چهار هزار زندانی دارد یعنی در هر ۵ متر مربع ۱۴ نفر زندانیاند، به علت کمبود جا درزندان ها، قوه قضائی در سال ۹۲ تصمیم گرفت که جریمه نقدی را جایگزین زندان کند؛ اما به علت عدم بضاعت مالی محکومان و افزایش زندانیان، این شیوه نیزکار ساز نبود.
و ضعیت تغذیه: بودجه تغذیه هر زندانی در ماه ۱۸ هزار تومان است که با این بودجه اندک بدیهی است که و ضعیت تغذیه زندانیان از نظر کمی و کیفی بسیار اسفبار است؛ چنانکه غذاها اغلب بدون گوشت و در برخی موارد، طبق گفته زندانیان تهوع آور است و اغلب مواد زائد در میان غذا یافت میشود.
فروشگاههای مواد غذائی نیز در زندان وجود داردند، اما قیمت مواد غذائی بسیار گران است و امکان خرید برای همه زندانیان وجود ندارد و زندانیانی که ملاقات ندارند، از خوردن میوه نیز محروماند.
وضعیت بهداشت: وضعیت بهداشتی بمراتب نارسا تر است. درمانگاه زندانها اغلب فاقد پزشک متخصص است و فقط در روزهای خاص بیماران را می پذیرند و بیماران باید روزها و هفته ها در صفت نوبت باشند و درد را تحمل کنند تا بتوانند به پزشک دسترسی داشته باشند. طبق آمار سال ۹۳ بیش از ۹۰۰ زندانی مبتلا به ایدز در زندانها شناخته شدهاند و چندین برابر نیز مبتلا به هپاتیتاند.
بیماری سل که سالهای گذاشته تقریبا ریشهکن شده بود، اکنون در زندان شایع است. از دیگر بیماریها در زندان، میتوان ازتراخم و بیماریهای پوستی بویژه گال نام برد. تمام این بیماریها مسریاند و با توجه به این که معتادان از یک سرنگ جهت ترزیق مواد مخدر استفاده می کنند، آمار مبتلایان به ایدز همچنان افزایش می یابد. وجود حیوانات موذی و ناقل بیماریها مانند موش و شپش نیز یکی دیگر از مشکلات زندانیان است. بدیهی است که این مشکلات برای تمام زندانیان وجود ندارد و آنان که وضعیت مالی مناسبی دارند از امکانات بهتری نیز برخوردارند.
زندان قرچک ورامین: در تمام زندانهای ایران بخشی به زندان زنان اختصاص دارد، اما زندان قرچک فقط ویژه زنان است و همانگونه که زنان در جامعه مورد تبعیض قرار میگیرند، در زندان نیز مورد تبعیضاند. زندان زنان بمراتب از امکانات کمتر نسبت به مردان بر خود دار است: در زندان قرچک ۱۲۰۰ زندانی زن وجود دارند. اخیراً زندانیان زن سیاسی را برای تنبیه به قرچک تبعید می کنند. این زندان که قبلاً گاوداری بوده است، از ۷ سال قبل به زندان تبدیل شد. این زندان فاقد تهویه هوا است و برای هر ۲۰۰ زندانی، ۴ سرویس بهداشتی وجود دارد.
در زندان های زنان نیز باندهای مواد مخدر وجود دارند و دعوا و درگیری و باج گیری در این زندان نیز رایج است؛ چند سال پیش در زندان رجائی شهر ۲ زن بقتل رسیدند.
کانون اصلاح و تربیت کودکان: به علت افزایش اعتیاد و بزهکاری در میان نوجوانان دراین ۳۵ سال، میزان زندانیان ۱۵ برابر شده است و اکنون ۱۸۰۰ کودک و نوجوان در این زندانها بسر میبرند.
انوع جرائم ویژه: در میان زندانیان مرد، مواد مخدر با ۴۷ درصد، بیشترین میزان زندانی را شامل می شود. جرائم دیگر عبارتند از: انواع سرقت تحریب اموال، کلاهبرداری، چاقوکشی، تجاوز، کشیدن چک بی محل، عدم پرداخت مهریه و نفقه، قتل عمد و غیر عمد میباشند. درمیان زنان نیز جرائم مرتبط با مواد مخدر نیز، آمار بالائی دارد؛ در ادامه بترتیب سرقت، اعمال منافیعفت قرار دارند. در میان زندانیان زن، ۵۰ نفر به جرم قتل زندانی در زندانند، که اغلب همسران خود را به قتل رساندهاند. در میان نوجوانان نیز مواد مخدر بالاترین تعداد مجرمین را دارد؛ بعد بترتیب سرقت و چاقوکشی. ۱۲ نوجوان نیز به جرم قتل در زنداناند.
روند روبه افزایش جرم و جنایت، همچنان تداوم خواهد داشت و رژیم هیچگونه تلاش و برنامه ای برای حل این بحران عمیق ندارد و شرایط جامعه روز بروز جرم زاتر می شود و به همین نسبت، تعداد زندانیان نیز افزایش خواهد یافت.