شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۵

شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۵

زنان و مجازات اعدام در ایران: دریچه‌ای به آسیب‌شناسی جنسیتی مجازات مرگ
بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۲۴، دو سال پس از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، جمهوری اسلامی بالاترین آمار سالانه اعدام زنان در ۱۷ سال اخیر را ثبت کرد...
۲۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نه به اعدام! برای پخشان و تمام کسانی که صدایشان خاموش شده
این حکم با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده است. کمپین حقوق بشر ایران صدور این حکم را نشانه تشدید سرکوب مخالفان سیاسی، به‌ویژه زنان، در ایران ارزیابی کرده و خواستار لغو...
۲۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
فوکوس
بوی اسپند در هوا پیچیده و دود غلیظی فضا را فرا گرفته است. صدای دایره‌ زنگی خودش را سُر می‌دهد وسط شلوغی جمعیت. آن وسط یک نفر دارد برای شادی...
۲۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آیا ریاست جمهوری پر نقص کارتر، بهترینی است که از ایالات متحده میتوان انتظار داشت؟
آن جایی که کارتر از عاملیت واقعی استفاده کرد، نه در فشارِ ناشی از مرحله پایانیِ سیاست «کینزی» و شوک نفتی، بلکه در سیاست خارجی بود. مهم ترین واقعه جدیت...
۲۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جفری سامرز، برگردان: نرگس
نویسنده: جفری سامرز، برگردان: نرگس
حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰
در این شماره: مجازات‌های جایگزین حبس، خدمات عامالمنفعه در مجازاتهای جایگزین حبس و امکان استثمار زندانیان، کاهش جمعیت کیفری زندان در پرتو مجازاتهای جایگزین حبس، تاثیر اجتماعی مجازات جایگزین حبس...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب
روزا رویزیونیسم را اندیشه ای مکانیکی و غیردیالکتیکی میدانست...او در کنار کارل لیبکنشت پایه گذار سازمان اسپارتاکوس بود که نطفه اصلی تشکیل حزب کمونیست آلمان در سال 1918 میلادی گردید....
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
یگانه چارهٔ ما
در جهان مدرنی که به جای نزدیکی، دیوارهایی بلندتر میان انسان‌ها ساخته‌اند، چگونه می‌توان به آینده امید داشت؟
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری

حیات ابدى شکنجه

بيش از ده هزار نفر كه حدود يك هزار نفر آنها را زنان سياسى تشكيل مى داده اند در طى آن سالها زندانى اين سلولها و بندها بوده اند؛ طبق آمارى كه تا امروز به دست آمده، ۵۳ نفر از آنها ديگر هرگز با پاى خود از اين ساختمان خارج نشدند و براى ابد با زندگى وداع گفتند. بازجوها به ۷۴ نوع ـ روش ـ بخوانيد شكنجه كه برخى از انواع آن اقسام متفاوتى نيز داشته از زندانيان اعتراف مى گرفته اند.

تا زمان سلطنت رضاشاه ایران فاقد یک سیستم اطلاعاتى واقعى و به معناى اخص آن یعنى جمع آورى اخبار و اطلاعات امنیتى هم از داخل و هم از خارج از کشور بود؛ در واقع شهربانى ـ یا همان کمیسرى ـ تنها منبع اطلاعاتى حکومت رضاشاهى محسوب مى شد. بعد از کودتاى ۲۸مرداد، آمریکایى ها به منظور حفظ و تثبیت ایران به عنوان یک پایگاه منطقه اى قابل اتکا، دست به یکسرى اقدامات زدند. آنها قبل از هر چیز فعالیت خود را روى ضداطلاعات ارتش متمرکز کردند، سپس دو مستشار آمریکایى روى طرح تأسیس یک سیستم مدرن اطلاعاتى که بعدها با عنوان سازمان اطلاعات و امنیت کشور «ساواک» نامیده شد کار کردند. این مستشاران اولین بار در سال۱۳۳۵ طرح خود را به دولت وقت ارائه دادند. به این ترتیب بود که ساواک با تنها یک صفحه قانون مدون و در عوض یک دنیا اختیارات کار خودش را آغاز کرد. کم کم دستگاههاى اطلاعاتى انگلستان و اسرائیل هم به کمک آمریکایى ها آمدند و ساواک بیش از هر چیز به سمت حفظ امنیت داخلى کشور هدایت شد.
بعدها ارتشبد فردوست به انگلستان سفر کرد و بعد از گذراندن آموزشهاى لازم در حوزه هاى امنیتى به کشور بازگشت و « دستگاه ویژه اطلاعات» را در ایران تأسیس کرد و از آن پس قرار شد، تمام اطلاعات دستگاههاى فعال اما مختلف در این زمینه از جمله ارتش، ساواک و… به این «دستگاه ویژه» فرستاده شود. در این دوران تیمور بختیار نخستین رئیس ساواک به دلیل عدم همکارى با این دفتر ویژه عزل شد. در دهه چهل، همزمان چهار دستگاه ارتش، ساواک، شهربانى و ژاندارمرى به صورت کاملاً مجزا کار اطلاعاتى انجام مى دادند، این امر به عنوان معضلى براى رژیم و فرصتى براى انقلابیون محسوب مى شد، تا اینکه در بهمن۱۳۵۰ شاه به منظور برطرف کردن این معضل دستور تأسیس «کمیته مشترک ضدخرابکارى» را صادر کرد.
میدان امام خمینى، ابتداى خیابان فردوسى خیابان کوشک مصرى خیابان یارجانى موزه عبرت ایران: ساختمانى که امروز تنها ارائه یک بلیت برگه ورود به آن است سالهاى نه چندان دور ساختمانى مرموز و مخوف محسوب مى شد! ساختمانى استوانه اى شکل و سه طبقه که در سال ۱۳۱۱به دستور رضاشاه با عنوان «توقیف خانه» و با کاربرى زندان موقت در دل مجموعه شهربانى، کار ساخت آن آغاز شد، مثل بسیارى از بناهاى دولتى آن دوره، ساختمان آن را نیز مهندسین معمار آلمانى طراحى کردند؛ از سال۱۳۱۶ این مکان به عنوان بازداشتگاه موقت براى جرایم عادى فعالیت خود را آغاز کرد تا اینکه در پى دستور محمدرضا شاه مبنى بر تأسیس کمیته مشترک ضدخرابکارى پاى زندانیان سیاسى نیز به این ساختمان باز شد و در واقع از سال۱۳۵۱ این محل کاملاً به عنوان ساختمان مرکزى کمیته مشترک ضدخرابکارى در تهران، فعالیت خود را آغاز کرد. بازجوها براى گذراندن آموزش هاى تخصصى و امنیتى لازم به آمریکا، انگلیس و اسرائیل اعزام شدند. رونق (!) این مکان در سال۱۳۵۲ به حدى رسید که بازجوها در سه شیفت کار مى کردند!!
ساختمان «کمیته مشترک ضدخرابکارى» بنایى است بر محور یک حیاط دایره اى شکل با تعداد زیادى اتاق هاى بزرگ و کوچک و سلولهاى انفرادى؛ دیوارهاى دود گرفته و سیا بندها حکایت از سیاهى شبها و روزهاى این زندان مخوف مى دهند، در آن دوران که سردى زمستانهاى این ساختمان تا اعماق جسم وجان زندانیان سیاسى نفوذ مى کرد، تنها وسیله گرمازاى کل ساختمان، فقط یک بخارى بزرگ بدون دودکش با صدایى گوشخراش بود که دود خود را هم به داخل بندها مى برد! در واقع تحفه این بخارى اندک حرارتى بود که به همراه دود به جسم یخ زده و مجروح مردان و زنان آرمانخواه این زندان مى رسید.
هنوز هم پس از گذشت سالها و در زمانى که این بنا دیگر موزه اى براى عبرت نسل امروز است و محلى براى بازدید عمومى، باز هم سرمایى که درون ساختمان مى پیچید، سوزناک تر و کشنده تر از سرماى بیرون است (!!).
مى گویند گرماى تابستان آن هم کمتر از سرماى زمستانش زجرآور نبوده و نیست. گویا در آن سالها یک فن پرسر و صدا که اندکى هوا را تهویه مى کرده تنها وسیله مقابله با گرماى داغ تابستانها بوده است. بیش از ده هزار نفر که حدود یک هزار نفر آنها را زنان سیاسى تشکیل مى داده اند در طى آن سالها زندانى این سلولها و بندها بوده اند؛ طبق آمارى که تا امروز به دست آمده، ۵۳ نفر از آنها دیگر هرگز با پاى خود از این ساختمان خارج نشدند و براى ابد با زندگى وداع گفتند. بازجوها به ۷۴ نوع ـ روش ـ بخوانید شکنجه که برخى از انواع آن اقسام متفاوتى نیز داشته از زندانیان اعتراف مى گرفته اند. آنچه که اینجا مهم بود «اعتراف» بوده و بس!
حسینى با آن هیکل گوریل مانندش، دکتر منوچهرى در حالى که لقب دکتر شکنجه را یدک مى کشید، آرش با رفتارهاى غیراخلاقى، رسولى با قد کوتاه و چهره کریه اش و دیگر شکنجه گران این زندان نام بازجویانى است که براى همیشه نامشان در تاریخ پر کینه و نفرت این سرزمین حک شده است و تندیس چهره هاى پر قساوتشان در موزه عبرت ایران به نمایش درآمده است. شکنجه گرانى که بعد از سالها حتى شنیدن نام آنها براى زندانیان سابق این ساختمان، دلخراش و آزار دهنده است. بى شک امروز با گذشت سالها از آن دوران، هنوز هم آثار شکنجه بر روح و جسم ساکنان موقت این اتاقها به جاى مانده است. داغ هایى بر اندام مردان و زنان که روزگارى به شدت مورد آزار و شکنجه جسمى و روحى قرار گرفتند. اما آنچه پایدارتر از همه این هاست آثار روانى آن روزهاست، روزهایى که تأثیراتى ماندگار در زندگى این افراد داشته است. نکته جالب اینکه راهنمایان امروز این موزه، از میان همان زندانیان سال ها پیش انتخاب شده اند که به صورت داوطلبانه براى بازدیدکنندگان از آن چه روزگارى در این بندها و اتاق مى گذشت روایت مى کنند.
مردان و زنانى که اگرچه از این زندان نجات یافته اند اما هنوز هم تیک ها و کابوس هاى شبانه خواب خوش را بر آنها حرام کرده است.
قاسم حسن پور مدیر موزه عبرت ایران مى گوید: «براى بعضى از زندانى ها یادآورى خاطرات آن دوران به قدرى دردآور است که حتى حاضر به بازدید از موزه نشدند و فقط توانستند تا جلوى در ورودى بیایند» .

شکنجه ها:
قفس داغ؛ قفسى بود که زندانى را مانند قرون وسطى عریان داخل آن قرار مى دادند ، زیر قفس منقلى روشن مى کردند و با ضربات محکم بر سقف قفس زندانى را از لحاظ روحى و جسمى آزار مى دادند اگر زندانى میله ها را مى گرفت شلاق بود که خط قرمزى بر انگشتان او بر جاى مى گذاشت.
آویزان کردن از سقف به صورت وارونه : از یک دست یا دو دست، دستبند قپانى، آویزان کردن از نرده هاى اطراف حیاط و کابل کف پا از شکنجه هاى رایج اینجا محسوب مى شد.
آپولو؛ دستگاهى معروف براى شکنجه بود که کلاهکى را روى سر قرار مى دادند، این کلاهک باعث مى شد صداى فریادهاى فرد داخل گوشش بپیچد. ابتدا متهم را به این دستگاه مى بستند و همزمان با وارد کردن شوک الکترونیکى به بدن او و خاموش کردن سیگار به آرامى روى اندام ها با کابل هم به کف پاهایش مى زدند.
حسینى متخصص کابل زدن کف پاى متهم بود؛ او به گونه اى کابل ها را به کف پاى زندانى مى زد که هرگز کابل دوم روى کابل اول نمى خورد و بعداز اتمام کارش یازده شکاف موازى در کف پاى زندانى به وجود مى آمد.

گشتى در موزه
در اتاق هاى شکنجه تندیس هایى از شکنجه گران معروف در حال شکنجه متهمان وجود دارد؛ همه ابزارها و وسایل اتاق جزو اموال ساواک بوده اند. در این میان فقط دستگاه شوک الکتریکى و آپولو مشابه سازى شده است. سلول هاى انفرادى همان سلول هاى کوچک و تاریک گذشته است که در هر کدام تندیسى از یکى از زندانى هاى آن زمان مانند آیت الله خامنه اى، هاشمى رفسنجانى، بهشتى، طیب و … قرار داده اند.
سلول ها هنوز هم تاریک هستند و پنجره هایى که گویى فقط نمادى هستند از پنجره با میله هاى آهنى. تورى پنجره ها بر اثر دود و غبار کاملاً سیاه شده اند. در این سلول ها تاریکى بر نور غالب آمده است! بند عمومى، حمام، تندیس هایى که از حفاظ هاى حیاط آویزان هستند، پاهاى مجروح و حتى ردپاهاى خونین کف راهروها بیننده را به آن سالها مى برند.
برخى از اتاق هاى این ساختمان، به نمایش اسناد و مدارک تاریخى اختصاص داده شده اند، اسنادى مربوط به کودتاى ۲۸ مرداد، واقعه ۱۵ خرداد، پدیده فراماسونرى در ایران، حزب ملل، بهائیت ، گروه ابوذر و…

نیمه دیگر موزه
بهدارى ! نوشته اى بر کاغذى نصب شده بر درى در گوشه حیاط موزه. پشت این در، بخشى از تاریخ غیرملموس این ساختمان در حال فراموشى است ، زیرا سال ها پیش وزارت امور خارجه این قسمت از ساختمان را از نیروى انتظامى خریدارى کرده و امروز در حال تغییر کاربرى آن است این یعنى فراموشى نیمى از خاطرات این ساختمان . قاسم حسن پور، مدیر موزه مى گوید: «هر اندازه هزینه براى تغییر کاربرى این قسمت انجام شود سال ها بعد براى بازگرداندن آن به حالت اولش باید ده ها برابر این مقدار را هزینه کرد».

نگاهى به آینده و حال موزه
آنچه در این موزه مى بینیم روایتى است از تاریخ شفاهى معاصر ایران و راهنماهایى که اسناد متحرک این موزه هستند. تاریخى که مى رفت در لابه لاى آهن و آجر این ساختمان براى همیشه دفن شود اما موزه عبرت ایران به همت خیلى ها بر پا شد تا خاطرات زنده بمانند. تندیس ها یکى پس از دیگرى به کمک تیم هنرمندان و براساس آنچه زندانیان آن دوران گفته بودند ساخته شدند، حسن پور مدیریت موزه عبرت ایران مى گوید: «ما براساس خاطرات زندانیان سعى کردیم زندان را به همان صورت قبلى خودش بازسازى کنیم. الحاقیات را حذف کردیم و بناهاى کهنه و فرسوده را مرمت کردیم. تندیس هایى از شکنجه گرها و زندانیان ساختیم، تندیس هایى نیز در حال ساخت داریم. براى ساخت هر تندیس حدود ۱۵ نفر از قالب گیر، گریمور، طراح لباس و.. همکارى مى کنند. براى هر تندیس تقریباً یک سوم هزینه اى را که تندیس سازان خارجى پیشنهاد داده بودند هزینه کردیم و تمام آنچه اینجا مى بینید حاصل تلاش هنرمندان ایرانى است ما سعى کردیم کار ساخت تندیس را با هنر سینما تلفیق کنیم و از طراحى صحنه ، گرافیک و… کمک گرفتیم تا فضا را واقعى تر جلوه دهیم» .
او معتقد است موزه عبرت ایران موزه اى است که هنوز راه زیادى در پیش دارد و باید هر سال و حتى هر شش ماه یکبار، یک سند و مدرک جدید به موزه اضافه شود و هرگاه دیگر سندى باقى نماند باید به جنبه هاى هنرى موزه پرداخته شود.

تاریخ انتشار : ۹ اسفند, ۱۳۸۳ ۲:۳۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

زنان و مجازات اعدام در ایران: دریچه‌ای به آسیب‌شناسی جنسیتی مجازات مرگ

نه به اعدام! برای پخشان و تمام کسانی که صدایشان خاموش شده

آیا ریاست جمهوری پر نقص کارتر، بهترینی است که از ایالات متحده میتوان انتظار داشت؟

حقوق ما: سال هشتم، شماره ۲۳۰

روزای خونین: میان نامه های زندان و تئوری انقلاب