چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۴

چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۴

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا
از دولت ایتالیا درخواست می‌نماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بی‌قید و شرط کلیۀ معترضین...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک
جامعه‌ی معاصر ایرانی‌ به وقت خود بهره‌گیری از «فرصت‌»های درون نظام را آزموده و نتیجه‌ی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظه‌‌اش کرده است. ارزش روی‌کرد جامعه...
۲۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
خسرو خوبان!
گفت: یک روز با دخترم رفتیم کهریزک. قرار شد اونجا ازم نگهداری کنن، همۀ کارهارو انجام شد از دخترم ضمانت ۵۰ملیونی خواستند، پرسیدم این برای چیه؟ گفتند برای زمانی که...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام شوقی
نویسنده: بهرام شوقی
سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟
ما شاهد هستیم که برخی جریانات - هوادار سلطنت – خود برگزارکنندۀ این نوع تظاهرات بوده و این روش‌های سخیف و خشونت‌آمیز را آشکارا و آگاهانه تشویق و ترغیب می‌کنند...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
مورد توجه پزشکیان: «گذار دمکراتیک»
جایگزین نقش احزاب برای طی کردن مسیر گذار به دمکراسی به شیوۀ دمکراتیک چه خواهد بود و چگونه خواهیم توانست آن‌چنان فشاری را بر نظام بیاوریم که مجبور به تن...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای

نامه‌های زندان محمود و محمدعلی بهکیش

محمود بهکیش (1330-1367) که به همراه خانواده خود در تهران سکونت داشت، در روز سوم شهریور 1362 که برای دیدار پدر و مادر خود به منزل آنان در کرج رفته بود بازداشت و به بند 3000 اوین (کمیته مشترک ضد خرابکاری سابق) منتقل و در اوایل 1363 پس از تحمل شکنجه به زندان اوین منتقل و در دادگاه‌های ناعادلانه انقلاب به ده سال حبس محکوم گردید. او در نیمه اول 1364 به زندان گوهردشت منتقل شد. محمود از اوایل مرداد 1367 ناپدید شده و بنا بر شهادت‌های هم‌بندانش در پنجم شهریور 1367 در برابر هیئت مرگ تهران که حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئیسی عضو آن بودند قرار گرفته و در همان روز در زندان گوهردشت کرج به دار کشیده شد. روشن نیست که حکومت با جسد محمود و دیگر قربانیان این کشتار در زندان گوهردشت چه کرده است.

 

نامه‌های زندان محمود و محمدعلی بهکیش

در مرداد ۱۳۹۷ پرونده زهرا بهکیش (۱۳۲۵-۱۳۶۲)، محمود بهکیش (۱۳۳۰-۱۳۶۷)، محمدرضا بهکیش (۱۳۳۴-۱۳۶۰)، مهرداد پناهی شبستری (۱۳۳۴-۱۳۶۷)، محسن بهکیش (۱۳۴۱-۱۳۶۴) و محمدعلی بهکیش (۱۳۴۳-۱۳۶۷) را برای گروه کاری سازمان ملل متحد در مورد ناپدیدشدگان قهری ارسال کردم. این گروه کاری در فروردین ۱۳۹۸ اطلاع داد که ادعای خانواده بهکیش و پناهی در مورد ناپدیدشدن عزیزانشان را قابل قبول تشخیص داده و در مورد تعیین سرنوشت و محل (دفن) آنان با دولت جمهوری اسلامی ایران مکاتبه کرده است. جمهوری اسلامی به تمام این موارد پاسخ داد و اعلام کرد که هیچ سابقه‌ای از زهرا، محمود، محمدرضا، مهرداد، محسن و محمدعلی در پرونده‌های قوه قضائیه و زندان‌های جمهوری اسلامی وجود ندارد. گروه کاری پس از ارسال این پاسخ‌ها و مشورت با ما پاسخ‌های جمهوری اسلامی را غیرقابل قبول دانسته و ما را مطلع کردند که به پیگیری‌های خود تا حصول نتیجه ادامه خواهند داد. نامه‌های زیر به همراه ترجمله انگلیسی آن‌ها که توسط یک مترجم رسمی، برای رسمیت یافتن آن‌ها انجام شده بود، از جمله مدارکی بودند که به پرونده‌های محمود و محمدعلی بهکیش ضمیمه شده بودند.

 

قابل ذکر است که:

محمود بهکیش (۱۳۳۰-۱۳۶۷) که به همراه خانواده خود در تهران سکونت داشت، در روز سوم شهریور ۱۳۶۲ که برای دیدار پدر و مادر خود به منزل آنان در کرج رفته بود بازداشت و به بند ۳۰۰۰ اوین (کمیته مشترک ضد خرابکاری سابق) منتقل و در اوایل ۱۳۶۳ پس از تحمل شکنجه به زندان اوین منتقل و در دادگاه‌های ناعادلانه انقلاب به ده سال حبس محکوم گردید. او در نیمه اول ۱۳۶۴ به زندان گوهردشت منتقل شد. محمود از اوایل مرداد ۱۳۶۷ ناپدید شده و بنا بر شهادت‌های هم‌بندانش در پنجم شهریور ۱۳۶۷ در برابر هیئت مرگ تهران که حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئیسی عضو آن بودند قرار گرفته و در همان روز در زندان گوهردشت کرج به دار کشیده شد. روشن نیست که حکومت با جسد محمود و دیگر قربانیان این کشتار در زندان گوهردشت چه کرده است.

محمدعلی بهکیش (۱۳۴۳-۱۳۶۷) که در تهران با خواهرش زهرا بهکیش زندگی می‌کرد ظاهرا در بعدازظهر دوم شهریور ۱۳۶۲ در سر یک قرار لو رفته در تهران بازداشت و به بند ۳۰۰۰ اوین (کمیته مشترک ضد خرابکاری سابق) منتقل و پس از شکنجه بسیار در این بازداشتگاه در اوایل ۱۳۶۳ به زندان اوین منتقل و در دادگاه‌های ناعادلانه انقلاب به هشت سال حبس محکوم گردید. او در ۱۳۶۴ به زندان گوهردشت منتقل شد. محمدعلی از اوایل مرداد ۱۳۶۷ ناپدید شده و بنا بر شهادت‌های هم‌بندانش در پنجم شهریور ۱۳۶۷ در برابر هیئت مرگ تهران که حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئیسی عضو آن بودند قرار گرفته و در همان روز در زندان گوهردشت کرج به دار کشیده شد. روشن نیست که حکومت با جسد محمدعلی و دیگر قربانیان این کشتار در زندان گوهردشت چه کرده است.

نامه اول محمود بهکیش مورخ اول مهر ۱۳۶۴ از بند یک زندان گوهردشت کرج:

پدر بزرگوار و مادر مهربانم، پدر و مادری که سنگین‌ترین مصائب را با بردباری فوق تصور تحمل می‌کنید. چنین صبر و شکیبی را در کمتر کسی دیده‌ام و حقاٌ باید بخود ببالم که چنین پدر و مادری دارم. هر چند که سخن گفتن آسان نیست و بسختی می‌توان کلمات را یافت که بتواند فاجعه‌ای این چنین را بازگوید، ولی تردیدی ندارم که زندگی با تمام نیرویش در شما می‌جوشد و این بی علت نیست، زندگی خود چنین نیرویی را در وجودتان به ودیعه گذارده و سختی‌های زندگی آنرا سوده و آبدیده کرده است. فی‌الواقع اگر یک آن بتوان زندگی را بدون عشق بزندگی (چند جمله از طرف ماموران زندان خط زده شده است) انسان به هر سو می‌نگرد این شور و عشق جاودانه نسبت به زندگی را می‌بیند. در آن گلها که می‌پژمرد اگر رویش گلی تازه‌تر نمی‌بود چه غم‌انگیز بود و منطق زندگی نیز این نیست باید غنچه‌های زیبا جای گل پرپر شده را بگیرد تا جریان بی پایان (چند جمله از طرف ماموران زندان خط زده شده است). قربانتان  محمود                                                                                                                     

 

نامه دوم محمود بهکیش مورخ ۱۹ تیر ۱۳۶۷ از بند ۲۰ زندان گوهردشت کرج:

متاسفانه تلاش‌های من برای خواندن این نامه بی‌ثمر بود. تنها توانستم تاریخ آنرا بخوانم. تا آنجا که تحقیق کردم خواندن چنین نامه‌ای نیاز به تخصص و نرم‌افزارهای تخصصی داشت که من به آن‌ها دسترسی نداشتم.

اما لازم بود که این نامه ضمیمه شود، چون محمود این نامه را در ۱۹ تیر ۱۳۶۷ کمابیش همزمان با آخرین ملاقات ما با او در زندان گوهردشت (یا همان زندان رجایی شهر) نوشته است.   

نامه اول محمدعلی بهکیش مورخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۶ از بند فرعی ۲۰ زندان گوهردشت کرج:

با سلام، سال نو و عیدی دیگر نزدیک می‌شود، عیدی که تنها نشانه‌ای از سال جدید را به همراه دارد، سالی همانند سال‌های پیش از آن و شما هم مطمئنا همانند دیگر مردم خود را برای سالی جدید و عیدی دیگر آماده می‌کنید. گر چه عید این سال‌ها، چه برای شما و چه برای ما، با عیدهایی که همگی دور هم بودیم متفاوت است، چه آن روزها، با همه مشکلات و مصائب زندگی همین که همگی دور هم بودیم، غم‌ها را به شادی، شادی را به عشق به زندگی تبدیل می‌کردیم . عید را با آرزوهایمان جشن می‌گرفتیم. لاکن زندگی ما را گرچه در ظاهر دور کرده است و تنها از عید آرزوهایمان را به یادگار باقی گذارده است، ولی مطمئنا روزی دوباره عید را که با روشنائی ستارگان فراوانی نور افشان خواهد بود و عشق‌ها و شادی و سالی نو را به ارمغان خواهد آورد جشن خواهیم گرفت. سحر کرشمه صبحم بشارتی خوش داد؛ که کس همیشه گرفتار غم نخواهد ماند.

پاسخ خواهرم فاطمه بهکیش به این نامه

سرت سبز و دلت خوش باش جاوید؛ که خوش‌ نقشی نمودی از خط یار. علی‌جان، با امید به اینکه این سال جدید همراه با شادی و موفقیت باشد و این دوران دوری و رنج به‌سر آید. بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر؛ باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید. چقدر دلم می‌خواست که لااقل می‌توانستم برای دیدار تو و محمود به کرج بیایم و همینطور بقیه خانواده را ملاقات کنم. ولی به علت ترس بچه‌ها متاسفانه مجبور شدم فعلا به مسافرت نروم و با خواندن نامه‌ات دل خوش کنم. چقدر خوب بود که تو و محمود با مامان‌جان اینها همگی به مشهد می‌آمدید و همگی دور هم جمع می‌شدیم، به امید آنروز. نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد؛ عالم پیر رگرباره جوان خواهد شد. ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد؛ چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد. از دور روی تو و محمود را می‌بوسم، حسین، بابک و بنفشه و همه دوستان و فامیل سلام می‌رسانند و سال نو را شادباش می‌گویند. خداحافظ، قربانت، فاطمه


 

 

 

 

تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند, ۱۴۰۰ ۱۱:۴۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک

مرگ در «منطقۀ امن»

به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!

خسرو خوبان!

سلطنت‌طلبان و استفاده از روش‌های سخیف در مبارزه، آیا مجاز است؟