《اعتصاب-انقلاب》
دوباره دل به دریا می زنم و-
با شعار آتشین،
چون انقلابیون جوان
از رنج کار در شهر پر خروش
فریاد !
هزاران خفته بخون
برای تغییر این زندگی
می نویسم ” اعتصاب ، انقلاب “
* بیمارم
همچون جزامیان پیر
پراز زخمهای عفونی
سخت می سوزد دلم
در غذاب رنجها
همچون یک بلوچ تنها!
در باران بی امان و
میان سیل پر خطر می نویسم
شعر من!
عفونت زخمهای عمیق رنج است
شعار گرم آتشین انقلابیون جوان شهرم
که فریاد می زدن ” باید برخیزیم”
شعارهمیشه جاری بر زبان
سر آغاز جهان نو بدور از بردگی
باید به حکم تاریخ برخیزیم
“اعتضاب ، انقلاب”
تنها راه رهائی…》