جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۷

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۷

اِما گلدمن، زن شورشگراز پطروگراد تا شیکاگو

سرمایه داری به خیلی از زنان امکان دیگری غیر از خودفروشی نمی دهد، پس ازدواج نیز یک قرارداد اقتصادی و بیمه عمر بین زن و شوهراست که هزینه آن از دست دادن استقلال زن یا یک تله شکار برای زن است

خانم اما گلدمن، زن آنارشیست و فمینیست روسیه تزاری، جنبش فمینیستی زنان را بخشی از جنبش آنارشیستی می دانست. آنارشوفمینیست های امروزی هنوز متکی به این حکم او هستند. او می گفت که آنارشیسم، فلسفه یک نظم نوین اجتماعی است که بر اساس آزادی انسان استوار است و با کمک قانون نمی توان آن را محدود یا بی اعتبار کرد.

غالب نظریه های گلدمن متکی به نظرات پرودن، باکونین و آنارشیسم کمونیستی کروپتکین اند. نظرات اشتیرنر، نیچه، ایبسن، و نظرات عشقی- جنسی فروید نیز روی او بی تاثیر نبودند. موضع آنارشیستی گلدمن متکی به انکار و حذف دولت، سیستم اقتصاد سرمایه داری و دین، بشکل سازمانهای زورگو است.

وی مبلغ عمل مستقیم انقلابی، یعنی تظاهرات، اعتصاب، و رفتاری آگاهانه در محیط شخصی اطراف خود فرد است. اتوپی سیاسی گلدمن زیر تاثیر کروپتکین بود. وی غیر از مبارزه در کنار مردان برای آزادی کل جامعه، یکی از نخستین آنارشیستها برای آزادی زنان نیز بود. او سخنرانی های بیشماری پیرامون آته ایسم و مسیحیت، یعنی دین برده سازی انسان، نیز نمود.

گلدمن، آنارشیست یهودی آلمانی تبار روس در سال ۱۸۶۹ در ایالت کوفنو روسیه تزاری بدنیا آمد و در سال۱۹۴۰ حین سفر برای سخنرانی، در کاناد درگذشت. او در دوران کودکی در یک خانواده سنتی یهودی از طرف پدر مورد اذیت و آزار قرار گرفت و در سن ۱۲ سالگی همراه خواهرش هلنا به شهر پطروگراد رفت. در آنجا از طریق خواهرش با محافل آنارشیستی دانشجویی آشنا شد و در یک کارگاه دستکش و کرست دوزی مشغول بکار گردید. وی در سال ۱۸۸۵ شانزده ساله بود که همراه خواهرش به آمریکا مهاجرت نمود.

وی می نویسد که در آمریکا کارگران حتی بیشتر از روسیه تزاری استثمار می شدند و حتی برای رفتن به مستراح باید از کارفرما اجازه می گرفتند. گلدمن در آنجا با یعقوب کرشنر، یک مهاجر روس آشنا شد و در سال ۱۸۸۷ ازدواج نمود.

او در دهه ۱۸۸۰ با محافل سوسیالیستی و آنارشیستی تماس گرفت و به مطالعه فشرده آثار یوهان ماست پرداخت. ماست یک سوسیال دمکرات سابق آلمانی بود که رهبر بخشی از آنارشیستهای آمریکا شده بود.

در اعتصاب ۱۸۸۶ بخاطر ۸ ساعت کار روزانه چند پلیس توسط بمب گذاری آنارشیستها کشته شدند. غیر از دستگیری رهبر آنارشیستها، ۵ نفر از آنان در سال ۱۸۸۷ اعدم شدند. خانم گلدمن با دستگیری آنارشیستهای شهر شیکاگو، آمریکا را دیگر ساحل ستمدیدگان مهاجر نمی دید.

او در سال ۱۸۸۹ در شهر نیویورک غیر از آشنایی با یوهان ماست، با آلکساندر برکمن نیز آشنا شد. یوهان ماست، معلم سیاسی گلدمن، بیست سال مسن تر از او بود. ماست می خواست از گلدمن یک سخنران انقلابی بسازد. برکمن ولی به انتقاد از زندگی شبه لوکس و بریز و بپاش ماست نزد گلدمن پرداخت.

ماست می گفت در جنبش آنارشیستی آمریکا دختران جوان بعد از آشنایی با مردها، ازدواج می کنند و سنگر مبارزه را ترک و دنبال کار و زندگی و تشکیل خانواده می روند. گلدمن که بدلیل بمب گذاری آنارشیستها دستگیر شده بود بعد از مدتی آزاد شد و در شهر نیویورک به شغل پرستاری و قابلگی پرداخت.

او در سال ۱۸۹۵ برای آشنایی با جنبش آنارشیستی سفری به اروپا نمود و در اسکاتلند و انگلیس به سخنرانی پرداخت و با آنارشیستهایی مثل کروپتکین، لویزه میشل، و مالاتستا آشنا شد. در سال ۱۹۰۱ بعد از ترور مک کینلی، رئیس جمهور آمریکا، نه تنها لئون چلغوز، مشکوک اصلی، بلکه خود گلدمن نیز برای چند هفته دستگیر شدند.

گلدمن بعد از آزادی با نام مستعار الف. گ. اسمیت در بیمارستانی مشغول بکار شد. در سال ۱۹۰۶ کتاب “مادرم زمین” از او منتشر شد. همزمان برکمن نیز بعد از ۱۴ سال حبس از زندان آزاد شد. در سال ۱۹۱۱ مجموعه مقالات و سخنرانیهای گلدمن زیر عنوان ” آنارشیسم و مقالات دیگر ” بچاپ رسید.

در سال ۱۹۱۹ گلدمن و برکمن را از آمریکا اخراج کردند. در سال ۱۹۲۱ او و برکمن برای همیشه روسیه را نیز ترک کردند. گلدمن در سالهای پایان عمر در فرانسه گوشه گیر شد و در سال ۱۹۳۱ بیوگرافی خود با عنوان “زندگی گذشته” را چاپ کرد.

با شروع جنگ داخلی اسپانیا وی به آنجا رفت. در سال ۱۹۳۶ برکمن، دوست سالهای دراز او خودکشی نمود. گلدمن نیز در سال ۱۹۴۰ حین سفر در کانادا برای سخنرانی درگذشت.

خانم اما گلدمن پیرامون یکی از نارسایی های جامعه سرمایه داری یعنی فاحشگی می نویسد که خودفروشی ریشه در بی اخلاقی زنان ندارد بلکه در نظام طبقاتی ریشه دارد چون فاحشگی زنان ریشه در نارسایی های اجتماعی و اقتصادی دارد و ریشه تن فروشی زنان در وضعیت اجتماعی آنان دارد، حال فرق نمی کند که خود را بعلت وابستگی اقتصادی، به شوهر بفروشند یا به چند مرد ناشناس.

سرمایه داری به خیلی از زنان امکان دیگری غیر از خودفروشی نمی دهد، پس ازدواج نیز یک قرارداد اقتصادی و بیمه عمر بین زن و شوهراست که هزینه آن از دست دادن استقلال زن یا یک تله شکار برای زن است.

در جامعه طبقاتی بورژوایی میان عشق و ازدواج عنصر مشترکی وجود ندارد، همچون فاصله قطب شمال و جنوب، آن دو در تضاد و تناقض با همدیگر اند. گلدمن مستقل از تصورات اخلاقی و بدون قرارداد ازدواج، خواهان عشق آزاد و روابط جنسی میلی میان زن و مرد در یک جامعه با نظام آنارشیستی بود.

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۹ اردیبهشت, ۱۳۹۱ ۵:۳۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی