جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶

به یاد کوهنورد پیر فرج الله شریفی گلپایگانی

شعر «کوهیار» داستان کوهنوردی است که کلاهی را که پسرش به وی به رسم یادگار داده بر سر گذاشته و به کوه می‌رود اما بادی خشن و وحشی می‌وزَد و آن کلاه را با خود می‌برَد که می‌برَد... کوهیار، خود او است ...

تا کمی پیش از اسیرکشی سال ۶۷ و آن فتوای هولناک، که در تصّور من و هیچ زندانی دیگری نمی‌گنجید، در زندان بودم.

تلاش زندانبانان این بود که در بند، «اتفاق»ی نیافتد. چه بسا دست اتفاق را هم می‌گرفتند که نیافتد. اما افتاد.

اتفاق افتاد.
در شهر پیچید مرغ از قفس پرید. یک زندانی سیاسی فرار کرده است…
دیوارهای زندان را پشت سر نهاده، بر قالیچه سلیمانی نشستم و رفتم که رفتم…
……………………………….

دود از کُنده بلند می‌شود.
با خودم زمزمه می‌کردم: مرگ حق است. دوست آدمی است و هر وقت رسید قدمش مبارک باد. اما باید زنده بمانم….
گذشت و گذشت تا گذرم به انسانی والا افتاد که مرا در آن گردباد ظلمانی پناه داد. در آن شرایط واقعاً بی‌پناه بودم.

آن مرد خرافه ستیز و فرهیخته، فرج الله شریفی نام داشت. از هرلحاظ انسان شریفی بود.
در گذشته در مورد «مقاومت فرهنگی ایرانیان علیه خلفای اموی و عباسی» مقاله بلندی نوشته بود.
دو جلد کتاب هم در مورد امثال و حکم دهخدا دارد. امثال و حکم را بسط داده و گزیده آنرا در ۹۹۲ صفحه شرح و تفسیر کرده است.
«آزاداندیشی خیام و حافظ» را می‌ستود و در این مورد نیز اثری ماندگار بجا گذاشته است. می‌خواست به یاد «محمد علی جمالزاده»، مضمون «فارسی شکر است» را هم دنبال کند که نمی‌دانم به کجا رسید. در مورد گلپایگان و همای بنت بهمن هم نوشته است. من از او بسیار آموخته ام.
……………………………….
اتفاق و شانس، دترمینه و قانونمند است
در عین نیازم به سرپناه، نمی‌خواستم برایش مشکلی پیش بیآید. در اولین دقایق دیدارمان گفتم: بین من و مرگ فاصله افتاده است. نمی‌دانم کی از راه می‌رسد…

فهمید از زندان گریخته ام. با شوق مرا بوسید و دستم را به گرمی فشرد و گفت کوه بودم. کوهنوردی می‌کنم. درسته پیرم اما دود از کُنده بلند میشه.

به او گفتم خدای صبور و غیور دست مرا در دست شما گذاشته است.
گفت: خیر، اتفاق. دست اتفاق

گفتم در تعریف دقیق ریاضی، میان احتمال و امکان تفاوت می‌گذارند. (یعنی احتمال وقوع یک امر ممکن که می‌تواند صفر باشد، از لحاظ منطقی امکان پذیر است)، اما دیدار ما از سر اتفاق نیست.
به لحاظ ریاضی و نظریه احتمالات Probability theory آنچه ما اتفاق و شانس می‌نامیم به نوعی، دترمینه و قانونمند است…
گرچه با نگاهی تیز، به «شرح کشاّف» من گوش می‌داد ولی ارباب فهم و خداوند رأی بود و می‌توانست مرا بپیچاند و سر جای خودم بنشاند اما با بزرگواری حرفم را پی نگرفت و گفت بالاخره این اتفاق روی داده و پیش آمد مبارکی هم هست. چه خوب که حالا در زندان نیستی…آفرین که گریختی… فردا می‌ریم کوه.

بااینکه به لحاظ نظری و سیاسی هم افق نبودیم و جسته گریخته شنیده بود عقاب جور بر همه زندانهای کشور بال گشوده و اوضاع بدجوری قمر در عقرب است، اما از همدلی و همدمی دست نکشید و مرا مثل فرزندانش فرزین و فرامرز که هردو را دشمنان آزادی به رگبار بسته بودند، تیمار ‌کرد. در کوه هم هوای مرا داشت که نیافتم.
……………………………….

دستخط فرامرز شریفی (طراح آرم چریکهای فدایی)
در کتابخانه اش خط «فرامرز» (فرامرز شریفی گلپایگانی) را دیدم که پشت کتابی در مورد تکامل به انقلاب عظیم در علوم طبیعی اشاره داشت که کلمه به کلمه آن را حفظ کرده ام. با خط زیبایی نوشته بود:
«در قرن نوزدهم دو زیست‌شناس آلمانی، ماتیاس یاکوب اشلایدن و تئودور شوان، تئوری ساختمان سلولی را پیش کشیدند. ژول و رابرت فون مایر… رابطهٔ میان کار و گرما و اثر گرمایی جریان الکتریکی را مورد بررسی قرار دادند و داروین تئوری تکامل را بر اساس انتخاب طبیعی مطرح نمود. این سه کشف مهم علمی باعث انقلابی عظیم در علوم طبیعی شد.”
(در کتابخانه پدر، کتاب مزبور و دستخط فرامرز موجود است.)

شنیده بودم طراحی آرم اولیه چریکهای فدایی کار فرامرز بوده است. پدرش تأئید کرد.
پرسیدم معلوم شد که پسر دیگرتان «فرزین» را چرا کشتند؟ گفت: «معلومم شد که هیچ معلوم نشد…»
……………………………….

حاجی کربلایی خودش را به کرگوشی زد
رفتم اوین دیدم یک بازاری که از گذشته می‌شناختم و در سرای حاج محسن دگّه داشت دارد با خانواده ها بگو مگو می‌کند. حاج آقا هراتی بود. اخوی من (حاج آقا جواد) با بازار رابطه داشت و جناب هراتی هم از آن طریق مرا می‌شناخت.
رفتم پیشش و صدا زدم حاج آقا هراتی، حاج آقا هراتی…
یکی دو نفر از اطرافیانش چشم غّره رفتند که «حاجی کربلایی»…ایشون حاج کربلایی هستند. فهمیدی؟
اما او همان حاج هراتی بود و من شک نداشتم. خلاصه آشنایی نداد. خودش را به کرگوشی زد و جواب سر بالا داد و ضدانقلاب ضدانقلاب کرد. اصلاً عارم شد باهاش هم دهان بشوم. راهم را گرفتم و رفتم. می‌گفتند در حزب جمهوری اسلامی هم دستش بنده.
رنج گل بلبل کشید و حاصلش را باد برد.
فرامرز و فرزین همیشه با من هستند حتی در کوه جلوی چشمانم حرکت می‌کنند…
……………………………….

کوهیار و آن باد وحشی که در کوه وزید
کوهنورد پیر، شعری هم به نام «کوهیار» به یاد فرزندانش سروده و از قله ها و دره ها و چشمه ها و چشمه سارهای البرز نام برده است.
(دره اوسون، شیردّره، شیر پلا، آبشار دوقولو، گلاب درّه، گل عسلک، کُلک چال، پیازچال، آبشار سوتکه، داراباد، پلنگ چال، هفت حوض درکه، دره سنگواز، آهار، شکرآب، هفت چشمه، هفت چنار، چین کلاغ، سنگون، سولفای کشار، کافه جوزک، کافه عبدالله ریش… که همه برای کوهنوردان البرز آشنا است.)

شعر «کوهیار» داستان کوهنوردی است که کلاهی را که پسرش به وی به رسم یادگار داده بر سر گذاشته و به کوه می‌رود اما بادی خشن و وحشی می‌وزَد و آن کلاه را با خود می‌برَد که می‌برَد…
کوهیار، خود او است.
باد پیچید و کلاهش را برد. زان جسارت دل او را آزرد
کُلهی بود فراگیر و قشنگ. باد بربود چنان تیر فشنگ
پسرش پیشکش آورده ورا. که نهد سر، گَهِ کوه و صحرا
دمن و دشت سفر ساز کند. به چمن عقده دل باز کند
بنهد سر، برود «دره اوسوّن». که بود دور ز نیرنگ و فسون
نه که بر قله توچال رود. بدهد باد و به دنبال دَود…
(این شعر طولانی است و آخر کتاب خودش «گزیده و شرح امثال و حکم دهخدا» ثبت شده است.)
……………………………….

وقتی می‌میریم چه چیزی با ما خواهد مرد؟
فرج الله شریفی این اواخر چشمانش جایی را نمی‌دید. همسرش هم که از دیرباز با وی نبود و پیشتر با مادر فرخ نگهدار زندگی می‌کرد. یک دختر و سه نوه (دو تا از دخترش و یکی از فرزین) برای او مانده بود که غمخوارش بودند.

کوهنورد پیر ۱۱ شهریور ۱۳۹۱ رفت که رفت.
همه ما روزی به خاک می‌افتیم و این سرای بی مرّوت دنیا را که اینهمه سر آن کلنجار می‌رویم، پشت سر خواهیم گذاشت.
کانون نویسندگان ایران از او تجلیل نمود و آن معلم فرزانه در قطعه هنرمندان به میهمانی خاک رفت.

دلم می‌خواهد با اقتداء به حافظ، فرمانروای بی همتای غزل و شور که در اوج حمله مغول، یورش های امیر تیمور و کشاکش های آل مظفر، از امید سخن می‌گفت، به هیچ غمی اصالت ندهم،
اما در روزگار غریبی که عقل به تبعید رفته و ابتذال به میدان آمده، در زمانه ای که آسیاب بر خون عاشقان می‌چرخد و بازار مکر و فریب گرم است، به غبار پیوستن این انسانهای شریف مرا در خود، می‌برَد و پرسش رازآلود “خورخه لوئیس بورخس” Jorge Luis Borges را به یاد می‌آورد:
وقتی می‌میریم چه چیزی با ما خواهد مرد؟
Qué morirá conmigo cuando yo muera

وقتی می‌میریم چی از خودمان باقی می‌گذاریم؟

همنشین بهار
hamneshine_bahar@yahoo.com

تاریخ انتشار : ۷ مهر, ۱۳۹۱ ۱۱:۱۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

سخن روز

حملۀ تروریستی در مسکو را محکوم می‌کنیم!

روشن است که چنین حمله‌ای نیاز به تیمی حرفه‌ای و سازماندهی و تدارکی نسبتاً طولانی و گسترده دارد. در عین حال، زود است که بتوان تحلیل جامع و روشنی از ابعاد پشت پردۀ این جنایت و اهداف سازمان‌دهندگان آن ارائه داد. هدف از این یادداشت کوتاه نیز  در وهلۀ نخست مکثی است بر قربانیان این حمله و حملاتی از این دست. قربانیانی که تنها سهم‌شان از سازمان‌دهی و تدارک چنین جنایاتی و علل پشت پردۀ آن، هزینه‌ای است که با جان و سلامتی‌شان می‌پردازند.

مطالعه »
یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
آخرین مطالب

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

رابطه دولت و بازار سرمایه داری در عصر «لیبرالیسم کلاسیک» و «نئولیبرالیسم»

عصر جهانی شدن اقتصاد، نقش دولت ها را کاهش نداده است، بلکه برعکس دولت ها عهده دار نقش محوری و مهمی در پاسداری، رشد و نهادینه کردن منافع کشوری، منطقه ای و جهانی شده اند.
در سراسر دوران موجودیت نظام سرمایه داری، میان اندیشمندان و پیروان اقتصاد سرمایه بنیان، بیشتر دو گروه روبروی هم قرار گرفته اند: پیروان اقتصاد مبتنی بر دولت رفاه و هواداران اقتصاد نئولیبرالیستی.

دعوت همگانی برای مشارکت در فرایند تدوین اصول و محورهای حداقلی برای حکومت نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)

اکنون با خرسندی از اعضای تشکیلات، از یاران سازمان، از صاحب‌نظران، از کلیۀ احزاب و سازمان‌ها و کنش‌گران سیاسی مردمی دعوت می‌کنیم با شرکت در نخستین نشست بحث عمومی در بارۀ “اصول و محورهای حداقلی برای حکومت”، ما را یاری کنند سندی سودمند برای ارتقای کشور به وضعیتی درخور ایران تدوین کنیم. روند کار … نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)
در سامانه زوم …

چشمان بیدار

… شهامتِ آن زن پشتِ میله ها,
درونم را می کاود,
و گاه و بی‌گاه,
صدای پرندۀ همیشگی،
آغاز صبح را در من می‌خواند.

۹ میلیون بی‌سواد و ۹۳۰ هزار بازمانده از تحصیل در ایران

برخلاف نظر سیاستمداران و قانون‌گذاران، ممانعت والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیل دارد. سهم عمده را باید در «عدم دسترسی به امکانات آموزش و فقر» جست و برای آن چاره‌اندیشی کرد.
امتناع آگاهانه‌ی والدین سهم ناچیزی در بازماندگی از تحصیلِ کودکان دارد، و این در حالی است که به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، «دسترسی به امکانات آموزشی و محرومیت اقتصادی سهم عمده‌ای در بازماندگیِ کودکان ایفا می‌کند.»

یادداشت
تظاهرات آتش بس در آمریکا

شعبده بازی بایدن بر روی جنگ غزه

ممکن است به اشتباه کسی را با تیر زد یا جایی را تصادفی بمباران کرد ولی امکان ندارد که دو میلیون نفر را تصادفی با قحطی و گرسنگی بکشید.
قحطی در غزه قریب الوقوع است و پیامدهای آنی و بلندمدت سلامتی نسلی را به همراه خواهد داشت.

مطالعه »
بیانیه ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
پيام ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
بیانیه ها

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران از نخستین روز آغاز جنگ ضمن محکوم کردن و غیرقابل توجیه خواندن عملیات مسلحانه و نظامی علیه مردم بی‌دفاع غیرنظامی، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان خواهان آتش‌بس فوری و تأمین حقوق حقّهٔ مردم فلسطین شدیم. با این رویکرد ما مهار مقاومت آمریکا و تصویب قطعنامهٔ شورای امنیت را یک پیروزی بزرگ برای مردم بی‌گناه غزّه و فلسطین و تمامی آزادی‌خواهان جهان می‌دانیم.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

از قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل و برقراری آتش‌بس فوری و پایدار در غزّه حمایت می‌کنیم!

رابطه دولت و بازار سرمایه داری در عصر «لیبرالیسم کلاسیک» و «نئولیبرالیسم»

دعوت همگانی برای مشارکت در فرایند تدوین اصول و محورهای حداقلی برای حکومت نشست نخست: شنبه ١١ فروردین ١۴٠۳ (۳۰ مارس ۲۰۲۴ میلادی)

چشمان بیدار

۹ میلیون بی‌سواد و ۹۳۰ هزار بازمانده از تحصیل در ایران

زمین برای همه!