در حاشیه اظهارات وزیر کشور در مورد اسیدپاشیها
بیدارزنی: ۲۷ مهرماه سال جاری خبرگزاری ایسنا خبر از اسیدپاشی به زنان در اصفهان به جرم بدحجابی میدهد. خبری که پیشتر پیامکهای هشدارش برای شهروندان اصفهانی فرستاده شده بود. از آن روز رسانهها و فعالان زن تلاش کردند تا در این مورد اطلاعرسانی کنند. چراکه نه پیامکها ردگیری شد و نه دوربینهای خیابانها دیده بودند چه کسی اسیدپاشی کرده است! از آن روز ۷ روز گذشت تا وزیر کشور ایران رحمانی فضلی در این مورد سخن بگوید.
وزیر کشور با تاخیری یکهفتهای در حاشیه همایش افق رسانه در جمع خبرنگاران درباره حادثه اسیدپاشی در اصفهان با اشاره به اینکه بهطور جدی دنبال حادثه اسیدپاشی هستیم و این موضوع نباید موجب نگرانی مردم شود، خاطرنشان کرد: «اگر مساله اسیدپاشی را در روزنامهها و صفحات حوادث در ماههای مختلف مطالعه و بررسی کنید، متأسفانه این کار بهعنوان یک بزه و جرم همواره بوده و بیشتر هم جنبه شخصی و انتقامجویی داشته و بیشتر شخص اسیدپاش قصد صدمه رساندن داشته است تا قتل[۱]».
جناب وزیر کشور بهجای عذرخواهی از قربانیان حادثه از تعللی که در شناسایی عوامل این جنایت رخداده با خونسردی تمام عنوان میکند که این جنایت همیشه بوده و انگار چون قبلا هم به خاطر ضعف قوانین زنان قربانیان این حادثه میشدند اکنون نیز که به شکل سازمانیافته موردتهاجم قرارگرفتهاند، باید خفقان بگیرند. در ادامه ایشان رسانههای داخلی را که به گزارش این جریان پرداختند و این جنایات را با طرح امربهمعروف مرتبط قلمداد کردند، همدست بیگانه میکند! باید سوال کرد این مثلا وزیر چگونه به خودش حق میدهد جنایت اسیدپاشی را مسئلهای پیشپاافتاده که هرروزه در حال اتفاق افتادن است بداند! اگر هر امری هرروز اتفاق افتاد آیا قبحش از بین میرود؟ یا مسئولان باید به فکر از بین بردنش باشند؟ اگر هرروز کسی از منزل جناب وزیر دزدی کند چون این جرم تکرار شده نیاز به مجازات ندارد؟ اگر این اسید خداینکرده بهصورت ایشان پاشیده شده بود باز همینگونه خونسرد برخورد میکرد؟
وزیر کشور البته به این نکته اشاره نکرد که در صفحات روزنامهها، اسیدپاشیها مسئلهای زنجیرهای و کور نیست و البته اشاره کرد که هدف اسیدپاشی آسیب رساندن است و البته نگفت که هدف از این اسیدپاشیها ترساندن زنان برای رعایت موازین حجاب مورد تایید جزم اندیشان است.
اما آیا تعلل در دستگیری خاطیان شکبرانگیز نیست؟ آیا کاستن از اهمیت یک جنایت از سوی وزیر عادی است؟ چگونه است که ونهای نیروی انتظامی هرروز به خاطر اینکه نکند زنانی امنیت اخلاقی مردان را به خطر بیندازند در خیابانها مانور میدهند اما هنوز ردی از جانیان در دست نیست؟ چگونه است برای اینکه نکند مردان این سرزمین به گناه بیافتند هزار طرح کارشناسی نشده در مجلس ایران مطرح میشود تا زنان را از کار بیکار کند و به ماشین جوجهکشی تبدیل سازد اما برای جان زنان کسی اهمیتی قایل نیست؟
البته ایشان بعد از اشاره به جنگ روانی رسانهها ادامه میدهد که اگر حتی یک نفر هم دچار این آسیب بشود واقعاً دردناک است و ما نمیپذیریم فرزندانمان در کشور دچار اینگونه بزهها بشوند. اما بهتر نبود ایشان بهجای تهدید رسانهها پیگیر دستگیری آمران و عاملان این مسئله بود؟ وظیفه رسانه اطلاعرسانی است. اگر همین اطلاعرسانیها انجام نشده بود معلوم نبود اکنون چند زن دیگر در آتش ارتجاع عدهای از انسانیت بیخبر سوخته بودند. مملکتی که زنانش را عدهای مرتجع به هر دلیلی میسوزانند و وزیرش بهجای پیگیری به جان روزنامهنگار و روزنامهها میافتد را چگونه مملکتی باید نامید؟
آیا لازم نیست به این وزیر گوشزد کرد که برادر شما چرا به وظایفت عمل نمیکنی؟ چه طور عواملی که به قول خبرگزاری فارس مردم را به رفتن به تجمعات هدایت میکردند بهسرعت شناسایی و دستگیر شدند[۲] اما مرتکبان اسیدپاشیها بهجای زندانی شدن من یحتمل در گوشهای امن در حال لذت بردن از جنایات خود هستند و اگر همین رسانههای داخلی که وزیر به آنها تاخته است این جنایات را افشا نکرده بودند، شاید همچنان در حال عملیات غیرانسانی خود بودند؟
آیا جناب وزیر میداند سوختن با اسید یعنی چه؟ میداند هزینههای درمان چقدر کمرشکن است؟ میداند بینایی فرد قربانی از دست میرود؟ میداند عزیزترین کسان قربانی هم شاید نتواند صورت دفورمه شدهاش را تحمل کنند؟ میداند یک نفر از هستی ساقط شده است؟ یا فکر میکند اثر اسیدپاشی دو روز دیگر خوب میشود؟ حتما فکر میکند اسیدپاشی هم مثل همه کتکهایی است که زنان از شوهرانشان میخورند و چند روز بعد ردش از بین میرود البته اگر شدت جراحات باعث فوت زن نشده باشد! احتمالا همینطور فکر میکند که آرزوی شفای عاجل از خداوند را دارد وگرنه که میدانست قربانی تمام عمرش شفا نمییابد و معجزهای هم در کار نیست. میدانست قربانی همان یکلحظه برای تمام عمر سوخته است.
از دیگر سو وزیر کشور نه به شکل مستقیم بلکه در حاشیه یک همایش وقتی با سوال خبرنگاران مواجه شده است در این مورد اظهارنظر کرده و گفته هیچکسی از پدر خانواده دلسوزتر نیست. دولت بهعنوان پدر خانواده است و مسئولیت کار را بر عهده دارد. چه دلسوز پدری داریم ما که نهتنها خشونت علیه ما زنان را کاهش نداد که در برابر سوزانده شدن زنده زندهی ما با سهلانگاری تنها در حال نظاره کردن است.
چه سادهدل برادری نشسته است به منصب وزارت و چه دستان بی رحمیاسید میپاشند به روی زنان و برادر رئیسجمهور ما نیز بعد از ۷ روز که از افشای داستان گذشته و شاید به خاطر فشارهای وارده از سوی رسانهها و مردمی که در خیابانها تجمع کردند، برای ابراز همدردی با قربانیان یک پیام بیخاصیت داده است[۳]. بدون گفتن اینکه هزینههای درمان توسط دولت پرداخت خواهد شد. بدون عذرخواهی کردن از اهمالی که صورت گرفته است. چه برادرانی جمع شدهاند در این دیار و چه خواهرانی گیر افتادهاند در سرزمینی که چنین مردانی در راس حکومتش قرار دارند.
[۱]http://www.irna.ir/fa/News/81363210/
[۲] http://www.radiozamaneh.com/183869
[۳]http://ensafnews.com/index.aspx/n/10316