مذاکرات برجامی در فضائی پر از ابهام، تناقض و هرج و مرج ظاهرا دارد بە پیش بردە می شود. با نگاهی بە گفتەهای تمامی طرفهای درگیر، متوجە می شویم کە روایتها و ارزیابی های متفاوتی ارائە می شوند. بویژە این تفاوت روایت و ارزیابی میان طرف ایرانی و طرف غربی بشدت برجستە است.
اما شاید مهمترین تناقض آنجا باشد کە تیم ایرانی هرگونە نشست مشترک با آمریکائی ها را رد می کند، اما طرف آمریکائی از دادن پیام بە شیوە مستقیم بە طرف ایرانی می گوید!
تیم تندرو مذاکرەکنندە ایرانی از همان ابتدا با ژست مطالبات حداکثری و با تقدیم دو سند وارد گود شد کە بلافاصلە طرف مقابل بە آن واکنش نشان دادە و آن را خلاف توافقات ماە ژوئن، یعنی دور ششم مذاکرات، اعلام کرد. تیم تندرو ایرانی کە فلسفە برخورد تند خود را از جملە از انتقاد بە دولت روحانی و تیم ظریف می گرفت، این ارزیابی را دارد کە می تواند با توجە بە شرایط جهانی و وضعیت ایالات متحدە آمریکا، با طرح خواستەهای حداکثری حرکت کردە و امتیاز بیشتری بگیرد. امری کە تاکنون متحقق نشدە و طرفهای غربی کماکان خواست ایران را رد می کنند.
اما چرا تیم مذاکرە کنندە جمهوری اسلامی چنین برخورد می کند؟ گمانی در این نیست کە دو موضوع، مد نظر و یا موتور محرکە نوع برخورد آنهاست: اول، جوابگوئی بە نیروی متمایل بە خود در داخل کشور کە در تمامی این سالها با برجام مشکل داشتند و اگر هم خواهان پیشبرد آن بودند، اما از موضع حداکثری برخورد می کردند؛ و دوم، مواضع تند آمریکاستیزانە آنها.
اما تیم جمهوری اسلامی هنگامیکە وارد مذاکرات شد، عملا در موقعیتی قرار گرفت کە فراتر از مواضع ایدئولوژیکی خود، صحنە را از نزدیک ببیند و کمی واقع بین تر شود. در واقع همین باعث شدە کە از جملە در زمینە نصب دوربینها در سایت کرج نرمش بە خرج دادە و علاوە بر مذاکرات مستقیم با ایالات متحدە، در مقابل آژانس هم علیرغم همە سخت گیری ها عقب بنشیند.
با این حساب، امکان این هست کە تیم ایرانی بە فراخور وضعیت عقب بنشیند و از طرح خواست مطالبات حداکثری عملا کنار کشیدە و وارد مذاکرات گام بە گام شود، یعنی همان منطق درست پیشبرد مذاکرات در زمانیکە طرفین بە واقع خواهان رسیدن بە نتیجەای مثبت اند.
اما دم خروس بیرون افتادە و کیهان شریعتمداری داد و فغانش بلند شدە کە قرار نبود از موضع ضعف برخورد شود!
روند مذاکرات نشان می دهد کە تیم تندرو کنونی هم دارد کم کم بە همان بستر تیم پیشین سرازیر می شود، امری کە نکو است و اگر ادامە داشتە باشد می تواند بە نتایج مثبتی رسیدە و تحریمها را از دوش مردم ایران بردارد.
ولی فراتر از هر چیزی، مذاکرات برجامی، علیرغم اهمیت خود و نتایجی کە می تواند در صورت پیشرفت یا عدم پیشرفت آن برای ایران و کل جهان داشتە باشد، اما منطق مذاکراتی تیم مذاکرەکنندە ایرانی کە یا حاضرنشدە با آمریکائی ها رودرو بنشیند و یا تحت شرایط خاصی بە آن تن دردادە، مضحک ترین نوع منش مذاکراتی است.
کشوری کە ادامە منطقی فعالیتهای اقتصادی آن کاملا وابستە بە سیستمها و امکانات جهانیست، امکاناتی کە آمریکا بر آنها چیرەاست، اما حاکمیتش بە گاە مذاکرات، با برخوردی بچگانە و با قهر و عشوە و اکراە با آن برخورد می کند و در همان حال درخواست دارد کە باید بتواند از همە فرصتها و امکانات موجود بهرەمندشود، واقعا عقل را از کلە آدمی می پراند!
آمریکا ستیزی جمهوری اسلامی، پیش از آنکە ستیزی منطقی باشد، بر پایە برخوردهای بچەگانەای پی ریزی شدە کە هیچ ربط مستقیم و مترقیانەای با عقب راندن منافع سلطە جهانی ندارد.