سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۳ آذر, ۱۴۰۴ ۰۲:۱۹

دوشنبه ۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۱۹

باید عواقبی برای حمایت از جنگ‌های غیرقانونی وجود داشته باشد!
برت استفنز، ستون‌نویس نومحافظه‌کار، مقالات نظری زیادی منتشر کرده است که در آنها خواستار بمباران ایران یا ستایش آن شده‌است. اکنون، از آنجا که این نوع افراد همیشه به یک...
۳ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیتان رابینسون
نویسنده: نیتان رابینسون
چرا در ایران باران نمی‌بارد؟
حسن ظهوری(عصر ایران): ایران در گذشته چرخه‌ای کامل و خودکفا برای تولید باران داشت؛ چرخه‌ای که به آن چرخه آب می‌گویند و بخش عمده‌ای از بارش ایران را از درون...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسن ظهوری
نویسنده: حسن ظهوری
هیرکانی در آتش: کمبود تجهیزات و مدیریت ناکارآمد چگونه میراث طبیعی ایران را تهدید می‌کند
شهناز قراگزلو : جنگل‌های هیرکانی، که به لحاظ قدمت و اهمیت زیستی در سال ۲۰۱۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌اند، تنها یک اکوسیستم ملی نیستند؛ بلکه بخشی از...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
از مصدق تا آلنده: چرا چپ «جنوب جهانی» نمی‌تواند مبارزه‌ی ضد‌امپریالیستی را نادیده بگیرد؟
تجربهٔ دولت‌هایی چون مصدق و آلنده، و نیز طیفی از اندیشه‌ها از فانون، سعید و امبمبه تا والرشتاین، فرانک، امین و سوئیزی، همگی بر یک واقعیت مشترک تأکید دارند: مبارزه...
۲ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
از وال‌استریت تا کویینز« Queens»، سیاست مردمی و درسی برای چپِ ایران؟
در سیاست آمریکا، کمتر سیاست‌مداری را می‌توان یافت که مسیرش نه از دانشگاه‌های نخبگان، بلکه از جلسات مستأجران و اعتصاب رانندگان آغاز شده باشد. زهران ممدانی یکی از معدود استثناهاست....
۱ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
چین کی فرو ‌می‌پاشد؟ بازسازی شناختی غرب در برابر چین: فراتر از توهم فروپاشی و سیاست تهدید
ترجمه و تلخیص از مجله جنوب جهانی: چالش واقعی در حفظ وضعیت موجود نیست؛ بلکه در پرورش انعطاف‌پذیری فکری است. وقتی سرعت تغییرات جهان از سرعت درک ما پیشی می‌گیرد،...
۱ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جنوب جهانی
نویسنده: جنوب جهانی
براه قله ها
به کریم صالح، عضوی از گروه پر توان “کیوان” از شهرستان نهاوند که یکی از رکورد داران و فاتحان ۳۱ قله مرتفع در ۳۱ استان کشور می باشد. در آن...
۳۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مسعود دلیجانی
نویسنده: مسعود دلیجانی

باید عواقبی برای حمایت از جنگ‌های غیرقانونی وجود داشته باشد!

برت استفنز، ستون‌نویس نومحافظه‌کار، مقالات نظری زیادی منتشر کرده است که در آنها خواستار بمباران ایران یا ستایش آن شده‌است. اکنون، از آنجا که این نوع افراد همیشه به یک جنگ جدید نیاز دارند، به درخواست حمله به ونزوئلا و سرنگونی دولت آن روی آورده اند. در ژانویه، استفنز «مادورو را برکنار کنید» را منتشر کرد و اکنون تکرار آن را در «دلایلی برای سرنگونی مادورو» به ما ارائه داده است.

بار دیگر، برت استفنز از نیویورک تایمز از سرنگونی یک دولت مستقل حمایت می‌کند. چرا خوانندگان این تبلیغات خطرناک را تحمل می‌کنند؟

به نقل از روابط جاری Current Affairs ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵

برگردان به‌فارسی: گودرز اقتداری

در اوایل سال ۲۰۰۳، خوانندگان نیویورک تایمز با ستونی از توماس ال. فریدمن، کارشناس امور خارجه، مواجه شدند که در آن فریدمن ادعا می‌کرد حمله به عراق و سرنگونی دولت آن کاری مفید، اخلاقی و معقول خواهد بود:

تغییر رژیم در عراق، انحراف از جنگ علیه القاعده نیست. این یک استدلال ساختگی است. و صرفاً به این دلیل که نفت نیز در عراق در خطر است، آن را نامشروع نمی‌کند. انجام برخی کارها درست است، حتی اگر شرکت‌های بزرگ نفتی از آن سود ببرند. اگرچه رئیس جمهور بوش جنگ عراق را به عنوان خلع سلاح مطرح کرده است – و این مشروع است – خلع سلاح مهمترین جایزه در آنجا نیست. تغییر رژیم جایزه است. ایالات متحده تنها با بسیج برای جنگ علیه عراق، پیامی قدرتمند به این منطقه فرستاده است: ما دیگر شما را تنها نمی‌گذاریم تا با کبریت بازی کنید، زیرا آخرین باری که این کار را کردید، ما سوختیم[…] در دنیای جهانی‌شده امروز، اگر به محله بدی سر نزنید، به سراغ شما خواهد آمد.

فریدمن در مورد جنگ احتمالی ابراز نگرانی کرد و در مقطعی ستونی را با صدای یک «رهبر عرب طرفدار آمریکا» خیالی (به جای پرسیدن نظر یک رهبر واقعی عرب) نوشت تا در مورد احتمال تبعید صدام حسین با استفاده از تهدید جنگ، به جای جنگ واقعی، تأمل کند. اما فریدمن احساس کرد که جنگ با عراق «شوک درمانی» خوبی خواهد بود و «تغییر واقعی را در جهان عرب که به شدت به اصلاحات نیاز دارد، تحریک می‌کند».[i]

صدها هزار عراقی به زودی در اثر «درمان» پیشنهادی فریدمن جان خود را از دست خواهند داد و حمله به عراق به سرعت به بدترین جنایت قرن ما تبدیل شد[ii]. با تبدیل شدن جنگ به یک فاجعه خونین، فریدمن به جای ابراز پشیمانی، فرانسه را به دلیل خودداری از حمایت از این جنایت، به «دشمن ما تبدیل شدن» متهم کرد[iii]. (در واقع، فرانسه باید به خاطر عقل سلیم و دوراندیشی‌اش مورد ستایش قرار می‌گرفت).

در نیویورک تایمز، مسئولیت کمی برای انتشار چنین تبلیغات شرم‌آوری برای این جنایت وحشتناک، که فراتر از ستون‌های فریدمن بود، وجود داشت.[iv] بدترین متخلف، جودیت میلر، خبرنگار، پس از انتشار داستان‌های تأیید نشده در مورد «سلاح‌های کشتار جمعی» ادعایی عراق – گزارش‌هایی که دولت ایالات متحده برای تقویت حمایت از جنگ از آنها استفاده کرد و معلوم شد که دروغ بوده‌اند[v] – مجبور به ترک روزنامه شد[vi]. اما فریدمن تا به امروز همچنان به انتشار ستون‌های بی‌محتوا ادامه می‌دهد، از جمله یک خیال‌پردازی نژادپرستانه آشکار در سال گذشته که جمعیت‌های مختلف خاورمیانه را به عنوان اعضای مختلف قلمرو حیوانات تصور می‌کرد.[vii] (ایرانیان درآن مقاله «زنبورهای انگلی» نامیده شدند.) همچنین هیچ تردیدی در نیویورک تایمز در مورد انتشار درخواست‌هایی برای بمباران یا حمله به کشورهای دیگر وجود نداشت وهنوز هم  ندارد. سال‌های بعد شاهد انتشار «کره شمالی را بمباران کنید، قبل از اینکه خیلی دیر شود»[viii] و «برای متوقف کردن بمب ایران، ایران را بمباران کنید» (نوشته جان بولتون!) بودیم[ix].

برت استفنز، ستون‌نویس نومحافظه‌کار، مقالات نظری زیادی منتشر کرده است که در آنها خواستار بمباران ایران یا ستایش آن شده‌است.[x] اکنون، از آنجا که این نوع افراد همیشه به یک جنگ جدید نیاز دارند، به درخواست حمله به ونزوئلا و سرنگونی دولت آن روی آورده اند. در ژانویه، استفنز «مادورو را برکنار کنید»[xi] را منتشر کرد و اکنون تکرار آن را در «دلایلی برای سرنگونی مادورو»[xii] به ما ارائه داده است.

آنچه در مورد «دلیل» استفنز برای سرنگونی مادورو قابل توجه است، این است که چقدر ضعیف است. استفنز می‌گوید که (۱) ایالات متحده «منافع حیاتی» در رفتن مادورو دارد، که (۲) هیچ راهی جز جنگ برای برکناری مادورو وجود ندارد، که (۳) مادورو در اداره ونزوئلا بد است، و اینکه (۴) در حالی که این خطر وجود دارد که تهاجم، کشور را در یک باتلاق فاجعه‌بار فرو ببرد، «ما می‌توانیم از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم.» استفنز حتی تلاشی برای پاسخ به دو مورد از بدیهی‌ترین سوالاتی که باید یک طرفدار جنگ تهاجمی با آن مواجه شود، نمی‌کند، یعنی: «ایالات متحده چه حقی برای سرنگونی یک دولت مستقل دارد؟» و «آیا کشورهای دیگر نیز حق دارند هر دولتی را که اقداماتش بر منافع ملی آنها تأثیر منفی می‌گذارد، سرنگون کنند؟»

ایالات متحده چه «منافع حیاتی» در سرنگونی دولت ونزوئلا دارد؟ استفنز در واقع خیلی بر توجیه ارائه شده توسط دولت ترامپ مبنی بر اینکه مادورو نوعی سلطان بین‌المللی مواد مخدر است، پافشاری نمی‌کند. در واقع، همانطور که همکارم الکس توضیح می‌دهد[xiii]، حتی تحلیل‌های خود دولت ایالات متحده نیز ونزوئلا را به عنوان صادرکننده اصلی مواد مخدر غیرقانونی به ایالات متحده شناسایی نکرده است. استفنز به گزارشی از InSight Crime که توسط وزارت امور خارجه تأمین مالی شده است، اشاره می‌کند[xiv]، اما این گزارش در واقع این ادعا را که مادورو به عنوان سردسته قاچاق مواد مخدر این کشور فعالیت می‌کند، رد می‌کند و در عوض او را به عنوان کسی نشان می‌دهد که سعی دارد با دقت قدرت را حفظ کند و در عین حال با واقعیت وجود تاجران قدرتمند مواد مخدر در داخل کشور مقابله کند. این گزارش به صراحت بیان می‌کند که «گروه‌های جنایتکاری که از کوکائین ثروتمند و قدرتمند شده‌اند «کنترل آنها هر روز دشوارتر می‌شود» و «مادورو در تلاش است تا به هرج و مرج جنایی رو به رشد، نظم ببخشد». » استفنز این جمله را نقل نمی‌کند و گزارشی که استفنز به آن استناد می‌کند، در واقع استدلال تغییر رژیم به دلیل قاچاق مواد مخدر را از بین می‌برد؛ به هر حال، اگر مادورو یک چهره «پدرخوانده» نباشد، هر رئیس دولت ونزوئلایی باید با واقعیت قاچاقچیان قدرتمند مواد مخدر دست و پنجه نرم کند و دولت جانشین احتمالاً از بسیاری از همان فساد و معامله‌گری رنج خواهد برد. در این گزارش آمده است:

دشمنان سیاسی رژیم مادورو دوست دارند تجارت کوکائین ونزوئلا را از دریچه لفاظی‌های چپ‌گرایانه خود دولت ببینند؛ قاچاق مواد مخدر را به عنوان یک انحصار دولتی ملی‌شده به تصویر می‌کشند. اما در حقیقت، این بیشتر شبیه سرمایه‌داری غرب وحشی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دیده می‌شود: بازی ثروت و قدرت با الیگارشی و گانگسترهایی که برای کسب موقعیت رقابت می‌کنند در حالی که یک رهبر اقتدارگرا سعی می‌کند همه چیز را در کنار هم نگه دارد.

اگر اینطور باشد، به نظر می‌رسد که برکناری مادورو می‌تواند اوضاع را بدتر کند.

استفنز که احتمالاً احساس می‌کند این استدلال چقدر ضعیف است، فقط به طور گذرا به آن اشاره می‌کند. در عوض، اتهام اصلی او علیه مادورو این است که او «واردکننده و صادرکننده بی‌ثباتی» است. «بی‌ثباتی» چیست؟ خب، همانطور که اغلب در گفتمان تبلیغاتی ایالات متحده رایج است، یک کشور «باثبات» کشوری است که برای ایالات متحده مطلوب است، در حالی که یک کشور «بی‌ثبات» کشوری است که حتی در کوچکترین موارد با رهبران ایالات متحده در تضاد یا مخالفت است. استفنز در این مورد صریح است. مادورو «واردکننده بی‌ثباتی» است زیرا «روابط نزدیک اقتصادی و استراتژیک رژیم با چین، روسیه و ایران به دشمنان آمریکا جای پای قابل توجهی در قاره آمریکا می‌دهد.»

طبق معمول، پرسیدن این سوال مفید است: اگر هر کشور دیگری از این استدلال استفاده می‌کرد، چه صدایی داشت؟ تصور کنید چین بگوید که ژاپن، کره جنوبی و تایوان «واردکننده بی‌ثباتی» هستند زیرا روابط آنها با ایالات متحده به آن کشور «جای پای قابل توجهی در آسیا» داده است. آیا این امر حمله چین به این کشورها را توجیه می‌کند؟ یا ما آن را تجاوز آشکار می‌دانیم؟

در مورد «صادرات» بی‌ثباتی، معنی آن چیست؟ خب، استفنز تعداد ونزوئلایی‌هایی را که مهاجرت کرده‌اند (میلیون‌ها نفر در ده سال گذشته) به عنوان مدرکی دال بر اینکه کشور به طور ضعیف اداره می‌شود و بنابراین ما ممکن است به طور مشروع دولت آن را سرنگون کنیم، ذکر می‌کند. او می‌گوید که ما «حق اخلاقی» برای حمله داریم زیرا دولت ونزوئلا برای مردمش بدبختی ایجاد می‌کند. (او هیچ نظرسنجی از مردم ونزوئلا برای نشان دادن حمایت آنها از حمله ایالات متحده ذکر نمی‌کند، زیرا نظرات یک جمعیت ربطی به این ندارد که آیا ما باید آنها را آزاد کنیم یا نه.)

اینکه در یک روزنامه لیبرال، بقول خودشان «روزنامه اسناد»، یک ستون‌نویس نیازی به ارائه هیچ توجیه قانونی برای جنگ علیه کشور دیگری احساس نمی‌کند، چیزهای زیادی در مورد وضعیت گفتمان در ایالات متحده می‌گوید. حمله به یک ملت مستقل نقض صریح اصول اساسی منشور سازمان ملل است که می‌گوید استفاده از زور باید توسط شورای امنیت سازمان ملل مجاز باشد. استفنز حتی در ستون‌های خود به قوانین بین‌المللی اشاره نمی‌کند. حق اینکه ایالات متحده بتواند بر بقیه جهان حکومت کند و «هر کسی را که می‌خواهیم با کودتا سرنگون کنیم » (به قول معروف ایلان ماسک) صرفاً فرض شده است.

استفنز نه تنها برای یک جنگ تجاوزکارانه و جنایتکارانه تبلیغات می‌کند، بلکه به ندرت برای استدلال تلاشی هم می‌کند. تضمین‌های او مبنی بر اینکه «ریسک» ارزشش را دارد، فجایعی را که می‌تواند پس از سرنگونی یک دولت خارجی – بدون برنامه ریز‌ی برای پس از آن، رخ دهد، جدی نمی‌گیرد و توضیح نمی‌دهد که چرا باید به ونزوئلا حمله کنیم اما به سایر کشورهای دیکتاتوری نه؟ اگر به متوقف کردن کشورهایی که حقوق بشر را نقض می‌کنند اهمیت می‌دهیم، باید به اسرائیل و عربستان سعودی حمله کنیم. اگر به توقف جریان پناهندگان اهمیت می‌دهیم، باید در سودان نیرو داشته باشیم. چرا ونزوئلا برای حمله انتخاب شده است؟ همانطور که اسکوپیک توضیح می‌دهد، دلیل واقعی واضح و به سختی پنهان است. بخش‌های بزرگی از طبقه حاکم آمریکا از اینکه دولت ونزوئلا دکترین مونرو را نقض کرده و برده‌وار مطیع ایالات متحده نیست، خشمگین هستند و استدلال می‌کنند که اگر در آنجا دولت دوستانه‌تری داشتیم، می‌توانستیم، بگفتهٔ ترامپ، «همه آن نفت را بگیرید». برای استفنز، دلیل «واقعی» ممکن است کمی متفاوت باشد، زیرا ستون‌نویسان نومحافظه‌کار همیشه به جنایات جنگی جدید برای دفاع نیاز دارند، مبادا برای پر کردن ستون‌های هفتگی خود به مشکل بربخورند. ستون‌نویسی مانند استفنز اصلاً در مورد چه چیزی می‌نوشت اگر جنگ‌های جدیدی را برای جنگیدن فرزندان دیگران پیشنهاد نمی‌کرد؟

متأسفانه هیچ در تایمز ویرایش‌گری نیست و هیچ پاسخگویی هم وجود ندارد. سردبیران تایمز استفنز را مجبور نمی‌کنند حتی به سؤالات اساسی که استدلال او مطرح می‌کند پاسخ دهد، آنها او را مجبور نمی‌کنند به مسئله قانونی بودن بپردازد، آنها او را مجبور نمی‌کنند که منابع خود را به طور کامل و دقیق ارائه دهد، و به نظر نمی‌رسد از سابقه خود در انتشار توجیهات شرم‌آور برای جنایات آدمکشی درس گرفته باشند[xv].

متاسفانه، ما در Current Affairs باید به خواندن نیویورک تایمز ادامه دهیم تا بتوانیم آن را پاسخگو نگه داریم. اما شما مجبور نیستید!

[i] https://www.nytimes.com/2003/01/29/opinion/thinking-about-iraq-3.html

[ii] https://www.currentaffairs.org/news/2023/05/the-worst-crime-of-the-21st-century

[iii] https://www.nytimes.com/2003/09/18/opinion/our-war-with-france.html

[iv] https://fair.org/home/20-years-later-nyt-still-cant-face-its-iraq-war-shame/

[v] https://www.nybooks.com/articles/2004/02/26/now-they-tell-us/

[vi] https://en.wikipedia.org/wiki/Judith_Miller

[vii] https://www.ms.now/opinion/msnbc-opinion/thomas-friedman-animal-kingdom-nyt-rcna137283

[viii] https://www.nytimes.com/2013/04/13/opinion/bomb-north-korea-before-its-too-late.html

[ix] https://www.nytimes.com/2015/03/26/opinion/to-stop-irans-bomb-bomb-iran.html

[x] https://www.nytimes.com/2025/06/18/opinion/iran-trump-fordo.html

[xi] https://www.nytimes.com/2025/01/14/opinion/maduro-venezuela-trump.html

[xii] https://www.nytimes.com/2025/11/17/opinion/venezuela-trump-maduro.html

[xiii] https://www.currentaffairs.org/news/no-war-with-venezuela

[xiv] https://insightcrime.org/wp-content/uploads/2022/05/Venezuelas-Cocaine-Revolution-InSight-Crime-Apr-2022.pdf

[xv] https://www.currentaffairs.org/news/2018/05/propaganda-101-how-to-defend-a-massacre

تاریخ انتشار : ۳ آذر, ۱۴۰۴ ۲:۰۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

باید عواقبی برای حمایت از جنگ‌های غیرقانونی وجود داشته باشد!

چرا در ایران باران نمی‌بارد؟

هیرکانی در آتش: کمبود تجهیزات و مدیریت ناکارآمد چگونه میراث طبیعی ایران را تهدید می‌کند

از مصدق تا آلنده: چرا چپ «جنوب جهانی» نمی‌تواند مبارزه‌ی ضد‌امپریالیستی را نادیده بگیرد؟

از وال‌استریت تا کویینز« Queens»، سیاست مردمی و درسی برای چپِ ایران؟

چین کی فرو ‌می‌پاشد؟ بازسازی شناختی غرب در برابر چین: فراتر از توهم فروپاشی و سیاست تهدید