چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۹
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کردهاند».
روشن است، بهگاهی که دولتهای امریکا و اروپایی نهتنها چشم به نسلکشی در غزه بستهاند بل با همهی توان از نتانیاهو و ارتش آدمکش و ویرانگر اسرائیل پشتیبانی میکنند، هواداران اسرائیلی فوتبال هم گستاخ و پررو میشوند، چنان که در آمستردام، پیشتر از بازی فوتبال، دیده شد.
مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و همزیستی مسالمتآمیز با تمام کشورهای جهاناند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگزده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتشبس به کار گیرد.
بیتردید تعرض و بیحرمتی به مزار هر انسانی عملی نکوهیده و زشت است و ما قاطعانه عمل نابخردانه فردی مجهول الهویه ولی ناقص عقل و احتمالا مزدور، در اهانت به سنگ مزار غلامحسین ساعدی، از نویسندگان جناح چپ، را به شدت محکوم میکنیم.
أردوغان هم مثل بقیه دیکتاتورها بعنوان یک جنایتکار در ذهنها باقی خواهد ماند. کُردهای سوریه و ترکیه با حق انتخاب و تعیین سرنوشت رویاهای خود را باز تعریف و بازتولید خواهند کرد، رویائی که زمینی ست و مبارزه کردن برای آفرینش ارزشهای انسانی درست و سرانجام پیروز خواهد شد…
فروغ در دنیایی به دنیا آمد که به او تعلق نداشت و به دلیل ناسازگاری با فرهنگ و هنجارهای رایج، از معیارهای خوشبختی متداول فاصله داشت و بیشتر عمر کوتاه خود را در یأس و ناامیدی عمیق گذراند،… زندگی هنری فروغ از زندگی عادی او جدا نبود. او دردها، عشق ها و زخم هایش را به شعر تبدیل کرد. فروغ از میان تاریکیها مینوشت، اما همیشه روشنایی را میجست. او شجاعانه مرزها را شکست و صدای زنی شد که جهان، سالها خاموشش کرده بود.
اقدام اوباشانه این جماعت فقط اهانت به یک شخصیت ادبی و یک چهره فرهنگی نیست. این اقدام بازتاب یک نظام فکری و یک اندیشه سیاسی ارتجاعی و فاشیستی است که روزگار سپری شده خود را به عزا نشسته است و ناتوان از درک علل سقوط خود، زمین و زمان را در این سرنگونی مقصر میداند…
شاید سقوط دیکتاتوری ۵۰ ساله رژیم اسد، آغازگر دور سوم از بهار عربی باشد، بهویژه اگر نتیجه خوبی حاصل شود. این موضوع میتواند در آن کشورهایی اتفاق بیفتد که خیزشهای سیاسی گستردهای را تجربه کردهاند، ولی با سرکوب یا دستکاری، رژیمهای موجود همچنان بر قدرت ماندهاند و حتی زندگی را بر مردم تنگتر کردهاند
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی میکنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود. نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاشهای مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند میداند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.