نتایج این پیمایش ملی نشان میدهد که جامعه ایران در وضعیتی دوگانه قرار دارد: از یک سو نارضایتی گستردهای از وضعیت فعلی کشور وجود دارد و از سوی دیگر، بیش از ۶۰ درصد از پاسخدهندگان همچنان به اصلاحات امید دارند. این دوگانگی نشاندهنده عمق بحرانهای اقتصادی و اجتماعی است، اما در عین حال نشان میدهد که ایده “امید اجتماعی” هنوز در بخش عمدهای از جامعه زنده است. این امید اجتماعی از منظر جامعهشناختی میتواند عاملی تعیینکننده در جلوگیری از ناپایداریهای اجتماعی و سیاسی باشد، چرا که وجود امید به اصلاحات میتواند مردم را از واکنشهای تند و خشونتآمیز به سوی کنشهای سازنده سوق دهد.
یکی از نکات برجسته این پیمایش این است که ۶۱.۶ درصد از پاسخدهندگان بر این باورند که با اصلاحات میتوان وضعیت را بهبود بخشید. این رقم از چند جهت اهمیت دارد. اول اینکه نشاندهنده وجود امید به تغییر است، حتی در شرایطی که بسیاری از بحرانهای بزرگ مانند گرانی، بیکاری و فساد اقتصادی بر زندگی مردم سایه انداخته است. این امید، بهویژه در مقایسه با ۳۰.۲ درصدی که معتقدند وضعیت کشور غیرقابل اصلاح است، اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا گروه اول هنوز به امکان مشارکت و تغییر از طریق اصلاحات باور دارند.
این امید اجتماعی میتواند به عنوان یک نیروی محرک در جامعه عمل کند. همانطور که جامعهشناسانی مانند متین رمضانخواه اشاره میکنند، اگرچه این افراد با چالشهای زیادی مواجهاند و نگران وضعیت کشور هستند، اما همچنان به امکان تغییر و اصلاح از طریق کنشهای اجتماعی و مدنی باور دارند. این باور به عاملیت فردی و اجتماعی میتواند زمینهساز تغییرات مثبتی در کشور باشد، به شرطی که نهادهای حاکمیتی این امید را تقویت کنند و آن را به مسیرهای عملی و قابلدسترس هدایت نمایند. اگر حکومت بتواند این احساس امید را به سیاستها و برنامههای اجرایی پیوند بزند، میتواند نارضایتیها را کاهش داده و از بروز بحرانهای اجتماعی جلوگیری کند.
نکته مهم دیگر در این نظرسنجی این است که تنها ۸.۲ درصد از پاسخدهندگان وضعیت کنونی کشور را قابل قبول دانستهاند. این آمار نشاندهنده سطح بالای نارضایتی در جامعه است و زنگ خطری برای دولت محسوب میشود. بهویژه اینکه برخی استانها، مانند آذربایجان غربی و کردستان، نشاندهنده سطوح بالاتری از ناامیدی هستند. بهعنوان مثال، ۴۰.۱ درصد از مردم آذربایجان غربی معتقدند که وضعیت کشور غیرقابل اصلاح است، که میتواند نشاندهنده تمایلات قویتر به کنشهای اعتراضی در این مناطق باشد. این مسئله برای دولت اهمیت دارد، چرا که پراکندگی جغرافیایی نارضایتیها ممکن است به منشاء بروز تنشهای منطقهای تبدیل شود.
امید اجتماعی که در این نظرسنجی مشاهده میشود، باید به عنوان یک فرصت بزرگ تلقی شود. جامعه ایران بارها در طول تاریخ نشان داده که در مواجهه با چالشها، به امید و کنشگری باور داشته است. همانطور که رمضانخواه اشاره میکند، حتی با وجود ترسها و بیمهای موجود، هنوز اکثریتی از مردم ایران باور دارند که از طریق اصلاحات میتوان مشکلات را برطرف کرد. این باور به اصلاحپذیری جامعه و نقش خود مردم در این فرآیند، پتانسیل بزرگی برای اصلاحات اجتماعی و سیاسی است.
دولت و نهادهای حکومتی باید از این فرصت بهره بگیرند تا با ایجاد زمینههای مناسب برای گفتوگوی اجتماعی و افزایش شفافیت، این امید را تقویت کنند. همانطور که در نظرسنجیها آمده، یکی از اصلیترین مسائلی که مردم با آن روبرو هستند فساد اقتصادی است، و اگر دولت بتواند با اجرای سیاستهای موثر ضد فساد و بهبود وضعیت معیشتی مردم، اعتماد اجتماعی را بازسازی کند، میتواند از این بحرانها جلوگیری کند.
تعدادی از جامعه شناسان ساکن در ایران به بررسی این موضوع پرداخته اند. روزنامه هممیهن به موضوع بیشتر پرداخته است.