مقامات استانداری و `قضایی خوزستان پس از آنکە با گذشت ١٠ روز از آعتصاب و اعتراضات خیابانی کارگران با توسل بە ترفندهای مختلف نتوانستند کارگران فولاد را کە خواستار پرداخت دستمزدهای معوقە و پرداخت حق بیمە شان شدەاند از ادامە اعتراض بازدارند، شب هنگام بە خانە تعدادی از کارگران هجوم آوردند و حداقل ٩ نفر از کارگران را بە دلیل اعتراض بە پرداخت نشدن دستمزدهایشان بازداشت و بە زندان بردند. این بازداشت ها تنها چند روز پس از منتسب کردن، اعتراض های کارگران بە “ضد انقلاب” توسط خامنەای صورت گرفت، در حالی کە قبلا مقامات دولتی از جمله حسن روحانی، اعتراض مسالمت آمیز را حق مسلم مردم اعلام کردە بودند و کارگران بازداشتی نیز طی ١١ روز اعتصاب مرتکب هیچ گونه اقدام غیر مسالمت آمیزی نشده، و نە تصمیمی برای این کار داشتند. مهمترین خواست کارگران پرداخت دستمزدهای معوقە شان بود کە مطالبەای موجە و قانونی است و حتی در قانون کار برای کارفرمایانی کە به هر دلیل از پرداخت دستمزد کارگران در موعد مقرر سرباز زنند، جریمە منظور شدە است. اما مقامات قضایی و دولتی بجای جریمە و مجازات کارفرمایان خاطی، کارگران را کە حق شان پایمال شدە و معطل مخارج زندگی خانوادە هایشان هستند، نه تنها حمایت نمی کند، بلکه به شدید ترین شکل ممکن مجازات هم می کنند.
مقامات دولتی خود بهتر از هرکسی می دانند کە هیچ کارگری هیچ گاە بی دلیل و از روی هوس و تحت تاثیر کسی تا زمانی کە همە راە های دیگر را برای گرفتن حق و حقوق اش امتحان نکردە بە سراغ اعتصاب نمی رود. با این وصف اما چون نمی خواهند بە تعهداتشان عمل کنند بە هنگام هر اعتصابی سعی می کنند با بازداشت سازمان گران آن اعتصاب را درهم بشکنند.
اما امروزە در ایران وضعیت بقدری برای کارگران سخت و طاقت فرسا شدە کە حتی بازداشت سازمان گران اعتصاب ها و اعتراض ها هم مانع دست کشیدن کارگران از پیگیری مطالبات شان نمی شود، چرا کە فشارهای بی سابقە در محیط های کار، دستمزدهایی کە بقول خودشان طی یک دهە گذشتە ارزشش بە نصف رسیدە و پرداخت نکردن منظم و بە موقع همین دستمزدهای ناچیز، چارەای جز توسل بە اعتصاب و اعتراض برای کارگر باقی نگذاشتە است. به همین دلیل بازداشت و تشدید مجازات سازمان گران اعتصاب ها هم در نهایت پاسخ دل خواه حاکمان ستم گر را به همراه ندارد، و با بازداشت و اخراج عدەای، تعداد دیگری از کارگران بە سرعت جای افراد بازداشت شده را پر می کنند و روز بە روز بە رغم این سرکوب ها مبارزه کارگران گسترده تر، کیفی تر و در کوران چنین شرایطی، گام به گام تغییر و تحول در کل جامعه رقم می خورد.
اکنون با اتکاء بە روند تحولات در جنبش کارگری ایران، با اطمینان می توان گفت کە بازداشت سازمانگران اعتصابها تنها بە نفرت و بیزاری بیشتر کارگران از دولت اسلامی و کارفرمایان هم دستشان منجر خواهد شد و انگیزە و میل مبارزه در میان کارگران را بیش از گذشته، دامن خواهد زد.
تظاهرات پرشور١٢ اسفند کارگران فولاد در مقابل استانداری بە رغم بازداشت ٩ تن از همکاران شان و افزودە شدن خواست آزادی رفقای زندانی شان بە مطالبات دیگرشان، موید این واقعیت است.
کارگران فولاد طی ١٠ روز بە اندازە ١٠ سال تجربە و آگاهی طبقاتی اندوختند. چنین کارگرانی را کی با سرکوب و زندانی کردن می شود مرعوب و بندە سرمایە کرد. خوشبختانە اکثریت گروەهای اجتماعی مختلف، مخالف حکومت جمهوری اسلامی در ایران هستند و اکثرا از اعتراض های بە حق کارگران حمایت می کنند و مخالف زندانی کردن کارگران و دیگر فعالان سیاسی و مدنی هستند و همین بە کارگران کمک می کند کە زودتر و سهل تر با کمک این حمایت های مردمی بە مطالباتشان برسند.