روایت مدوسا هم از آن روایتهاست که با شناخت از راوی میتوان راستیآزماییاش کرد
مدوسا کیست؟ جرمش چیست؟ مدوسا را چه کسی هیولا جلوه داده؟ راوی گناهان مدوسا کیست؟
پاسخ به این چند سوال ساده میتواند رازگشای روایت مدوسا و پرسئوس باشد
جرم مدوسا سرپیچی از خدایان است و بزرگترین گناهش تن به قربانی زئوس بودن ندادن است و چه گناهی عظیمتر از سرکشی و مطیع نبودن برای زن. و دقیقا برای همین گناه است که جای هیولا و قهرمان عوض میشود، آنکه سر میبرد با حمایت خدایان بر جایگاه قهرمانی مینشیند و نشان مردانگی خود که سر بریده مدوسای گناهکار است را در کوچه و بازار بالا میبرد و گناه مدوسای سرکش و عصیانگر و احتمالا گستاخ میشود (The Original Sin) در تاریخ و پرسئوسهای هر نسل با بریدن سر زنی (دخترکی) سرکش نشان مردانگی خود را در کوچه و خیابان با لبخند پیروزی بالا میبرند و خدایان مدال قهرمانی بر سینههایشان میچسبانند و تا فردایی دیگر و سر بریده دیگر و قهرمانی دیگر به جشن و پایکوبی مشغول میشوند.
آیا اگر مدوسا سر پرسئوس را بریده بود بر مسند قدرت و تخت قهرمانی مینشست؟
به راستی چرا کسی به دنبال راستیآزمایی از روایت مردان نیست در تاریخ هزاران فکت وجود دارد که نشان میدهد مردان تجاوز کردهاند و دروغ گفتهاند. حال آنکه اگر مردی متهم به تجاوز بشود و بگوید نکردهام همگی بی چون و چرا میپذیرند و به جنب و جوشند که روایت زن را راستیآزمایی کنند؟
چرا زن باید ثابت کند که راست میگوید وقتی در تاریخ این مردانند که:
تجاوز میکنند و دروغ میگویند
میکشند و دروغ میگویند
میدزدند و دروغ میگویند
میدرند و دروغ میگویند
میسوزانند و دروغ میگویند
وقتی زنان را به نام ساحره زنده میسوزاندند هیچ کس به دنبال راستیآزمایی نبود!
چرا؟
غیر از این است که مناسبات و استانداردها و پروسهها و جرمها را هم همین مردان مینویسند!؟
————————–
پ.ن:
مجسمه مدوسابا سر بریده پرسئوس
این مجسمه ساخته لوچیان
گابارتیست و الهام گرفته از مجسمه پرسئوس و سر مدوسای چلینیست
این مجسمه روبروی دادگاهی که هاروی واینستین در ان محاکمه میشود افراشته شد و نمایانگر هزاران زنیست که قربانی تجاوز و آزارجنسی بودهاند و از آنها هیولا ساخته شده است تا متجاوزین و ازارگرانشانهمچون واینستین در مسند قدرت و قهرمانی بنشینند!