برگردان به فارسی به نقل از: دراپسایت و سابستک بقلم رایان گریم و وقاص احمد
در چند روز اخیر سهام شرکتهای فناوری دیجیتال در ایالات متحده به شدت سقوط کرده اند. این ریزش قیمت سهام بدنبال افزایش بی سابقه ارزش سهام بدنبال انتخاب ترامپ باعث شگفتی بسیاری شده است که از اتفاقات پشت پرده اطلاع دقیقی ندارند. آنچه در زیر بنظرتان میرسد گزارشی است که در سامانه دراپسایت و سابستک بقلم رایان گریم و وقاص احمد منتشر شده است.
به نظر می رسد موفقیت گسترده چین در تولید یک فنآوری هوش مصنوعی منبع باز شرکت های آمریکایی درگیر در این عرصه را غافلگیر کرده است و این یک نتیجه قابل پیش بینی از نحوه نزدیک شدن دولت آمریکا به سیلیکون ولی و بالعکس است. در این مورد نمی توان تنها به رسانه های ایالات متحده برای بیان دقیق این داستان اعتماد کرد، چرا که آنها متخصص پیچش خبر و تحلیل برای اثبات نظر صنایعی قرار دارند که مدتهاست به بازار رسانه وارد شده و آن را عملا به ابزار پروپاگاندای خود تبدیل کرده اند.
هر کس به طور اتفاقی تغییرات بازار سهام را در چند ماه اخیر دنبال کند، نحوه سقوط آن را دیده است. در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی شرکت های فناوری ایالات متحده، با حمایت دولت فدرال (و پنتاگون)، از طریق نوآوری واقعی، موقعیت جهانی مسلط را در این پهنه به دست آوردند. مایکروسافت، فیسبوک، اپل، گوگل و آمازون جهان را در دهه های بعد تغییر دادند. مایکروسافت، یکی از اولین شرکتهای بزرگی که رشد کرد، سعی کرد با خرید و یا سرکوب رقبای خود، گسترش این نوآوری را متوقف کند، اما ایالات متحده در سالهای پایانی دولت کلینتون(۱۹۹۸) از آن به دلیل نقض قوانین ضد تراست شکایت کرد. دولت بوش اما این پرونده را حل و فصل نمود و از تلاش برای تجزیه مایکروسافت عقب نشینی کرد. آنچه در پی آمد، استقبال و حمایت هر دو حزب سیاسی آمریکا از فناوری بزرگ و شرکتهای فرا ملیتی فوق بود. دوران بوش و اوباما شاهد رشد و ادغام افسارگسیخته این سکتور بود. از آنجایی که شرکتهای فناوری شاهد نوآوری در شرکتهای آغازگر کوچکتر بودند، آن شرکت را میخریدند، آن را میکشتند و برخی از کارکنانش را جذب میکردند.
پس از یک دوره در مقابل این حرکت یک جنبش ضد انحصار شروع به رشد کرد که منجر به شکایت علیه فیس بوک، آمازون، گوگل و اپل در دهه گذشته شد. لینا خان، به عنوان رئیس کمیسیون فدرال تجارت در زمان جو بایدن، رئیس جمهور سابق، به یک قهرمان مردمی تبدیل شد زیرا هشدار داد که حرص و آز و تحکیم فقط به مصرف کنندگان و کارگران آسیب نمی رساند، بلکه خود این شرکت های انحصارگر نیز در نهایت از فقدان رقابت رنج خواهند برد. خان در سال ۲۰۲۳ گفت: «تاریخ ما نشان میدهد که حفظ بازارهای باز، منصفانه و رقابتی، بهویژه در نقاط عطف فناوری، راهی کلیدی برای اطمینان از منفعت آمریکا از نوآوریهایی است که این ابزارها ممکن است محلل آن باشند.»
اکنون مشخص شده است که خندقی که ایالات متحده برای محافظت از شرکت های خود در برابر رقابت ساخته است، در واقع شرایطی را ایجاد کرده است که نابودی آنها را تسریع کرده است. آنها در داخل قلعه خود چاق و چله شدند. کسب و کار آنها از نوآوری در فناوری بر اجرای کیمیاگری با اطلاعات و تبدیل معیارهای خودساخته به ارزش گذاری دلاری جدا از واقعیت، متمرکز شد. اکنون دیپسیک کلاهبرداری آنها را افشا کرده است. شرکت چینی دیپسیک با بخش کوچکی از منابع و بدون دسترسی به کل فناوری تراشههای ایالات متحده، سیلیکون ولی را زیر سوال برده است. همانطور که از نامش پیداست، شرکت آمریکایی “هوش مصنوعی باز”(OpenAI) به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی شروع به کار کرد تا هوش مصنوعی را به طور گسترده و بصورت منبع آزاد (Open Source) در دسترس قرار دهد. مرد برتر آن، سم آلتمن اما موفق شد آن را به یک موسسه انتفاعی تبدیل کند و درب آن را ببندد.
اکنون دیپسیک(DeepSeek) به طور طعنه آمیزی با ارائه یک مدل منبع باز که به سادگی بهتر از هر مدل دیگری در بازار عمل می کند، ماموریت اصلی “هوش مصنوعی باز” را انجام می دهد.
در همین حال، در ایالات متحده، ترامپ در حال جشن گرفتن برای یک سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری (احتمالا اغراق آمیز) در تگزاس برای تامین نیروی کامپیوتری هوش مصنوعی است که به نظر می رسد اکنون به لطف نوآوری دیپسیک منسوخ یا بسیار کمتر قابل اعتنا شده باشد. همزمان ترامپ دولتی را با برادران رمزارزی و غولهای انحصارفناوری که به دور خود جمع کرده راهاندازی میکند و حتی سکه ای هم برای کلاهبرداری شخصی خود عرضه کرده است. در همین حال، مشاوران ارشد فناوری ترامپ مانند ایلان ماسک روابط تجاری گسترده ای مستقیما با چین دارند. برای اینکه ببینید کدام یک از این کشورها قرار است در این رقابت برنده شود، لازم نیست خیلی سخت نگاه کنید.
قرارداد اجتماعی منعقد شده بین دولت ایالات متحده و سیلیکون ولی – که مردم آمریکا به طور غیرارادی به عضوی از آن تبدیل شدند – ساده بود. ما به تعدادی از برادران فناوری اجازه خواهیم داد تا به طور غیرقابل تصوری ثروتمند شوند و در ازای آن، آنها یک صنعت فناوری ایجاد خواهند کرد که آمریکا را در سطح جهانی مسلط نگه می دارد. در عوض، برادران فناوری قرار را شکستند. آنها پول را گرفتند، اما به جای ادامه دادن به نوآوری و رقابت آزاد، انحصاراتی را برای جلوگیری از رقابت ایجاد کردند. آنها حتی از کمک دولت امنیت ملی ایالات متحده برای جلوگیری از دسترسی چین به فناوری ما استفاده کردند. اما نتوانستند برای همیشه از رقابت دور بمانند. در این مورد کاملا حق با لینا خان بود آنها به پای خود شلیک کردند.
اگر مسیر انتقال ثروت از ایالات متحده به چین به سرعت ادامه یابد، اثرات پایین دستی عمیقی خواهد داشت. معمولاً گفته می شود که اکثر مردم در بازار سهام مشارکت ندارند، اما این موضوع میزان قرار گرفتن همه ما در معرض این کلاهبرداری را دست کم می گیرد. در واقع بخش عمده ای از مردم از طریق پس انداز بازنشستگی خود به بازار سهام متصل هستند. افزایش آن سهام تقریباً تمام رشد بازار سهام در سالهای اخیر را تشکیل میدهد. و اگر شما یک محقق یا توسعهدهنده فناوریهای نوین باشید، چین بهطور فزایندهای تبدیل به محلی برای کار میشود، دیدن اینکه این رشد به کجا میرود کار سختی نیست.
دیپسیک چیست و چرا باعث سقوط سهام شده است؟
پاسخ: شرکت چینی دیپسیک یک مدل هوش مصنوعی را تحت عنوان منبع باز عرضه کرده است که با هر یک از همتایان آمریکایی خود رقابت میکند. این امر اساساً اقتصاد و سیاست صنعت به سرعت در حال ظهور هوش مصنوعی را تغییر داده است، صنعتی که تاکنون توسط انحصار شرکتهای فناوری آمریکایی رهبری شده است که تلاش میکنند مدلهای زبان بزرگ (LLM) را بهعنوان پیشرفت تکنولوژیکی تعیینکننده قرن حاضر و خود را به عنوان نگهبانان دستور پخت مخفی آن معرفی کنند.
صحبت های زیادی در مورد هزینه ساخت دیپسیک در حدود ۶ میلیون دلار وجود دارد، اگرچه این رقم شامل تحقیق و توسعه نمی شود. ولی دیپسیک، علیرغم کنترلهای صادراتی، موفق شد از تعداد کمی از تراشههای با فناوری پیشرفته که آمریکا سعی میکرد از صدور آنها جلوگیری کند، بهرهبرداری کند. با این حال هنوز هم یک شوک بزرگ برای صنعت ایالات متحده است.
LLM چیست و چگونه شروع به کار کرد؟
مقاله ای در سال ۲۰۱۷ با عنوان “توجه تنها چیزی است که نیاز دارید” نقطه عطفی در صنعت هوش مصنوعی بود. این مقاله روشی را برای ایجاد یک مدل یادگیری ماشینی توصیف میکند که میتواند متنی شبیه انسان را با دقت و مقیاس بیسابقه با استفاده از معماری به نام «ترانسفورماتور» تولید کند. این “ترانسفورماتورها” به طور قابل توجهی کلاسی از مدل ها به نام مدل های زبان بزرگ (LLM) را بهبود بخشیدند. LLM ها از حجم عظیمی از متن -کتاب ها، مقالات، ایمیل ها، دستور العمل ها، پرسشنامه ها، همه چیز- برای ایجاد نمایش های ریاضی درونی از روابط بین میلیاردها کلمه و عبارت استفاده می کنند – یا به طور دقیق تر، بین ترکیب هایی از نشانه هایی که در زبان طبیعی انسان یافت می شوند.
قبل از سال ۲۰۱۷، LLM ها چندان مفید نبودند، اما “ترانسفورماتورها” آن را تغییر دادند. با پردازش مقادیر زیادی متن با استفاده از معماری ترانسفورماتور، این مدلها اکنون میتوانند معنی کلمات را در زمینههای مختلف «یاد بگیرند» و تفاوتهای ظریفی را که رایانهها قبلاً هرگز قادر به انجام آن نبودهاند، شناسایی کنند، و به این مدلها اجازه میدهد تا متن بسیار مرتبط را در پاسخ به درخواست یا سوال کاربر تولید کنند.
استقبال از هوش مصنوعی چگونه شروع شد؟
“هوش مصنوعی باز”اولین شرکت آمریکایی بود که نشان داد اگر از کل اینترنت شناخته شده و همه کتاب های دیجیتالی موجود بدون نگرانی زیاد درباره قانون کپی رایت یک عکس فوری بگیرید، می توانید مدلی به قدری خوب بسازید که تفاوت خروجی آن تقریباً با پاسخ یک بوروکرات در واشینگتن با هوش متوسط غیرقابل تشخیص باشد. با این حال، “هوش مصنوعی باز” نشان داد، مدل آن می تواند برای داشتن تخصص در حوزه های مختلف آموزش داده شود و می تواند به سوالات بسیار خاص پاسخ های عمیق بدهد. مدل “هوش مصنوعی باز” امتحانات کدنویسی، آزمون وکالت، و فارغ التحصیلی از دانشکده بازرگانی را با موفقیت گذراند. نتایج آنقدر تکان دهنده بود که “هوش مصنوعی باز” ادعا کرد که ارزش آن یک میلیارد دلار است و آینده بشریت نیز به آن بستگی دارد.
س: وضعیت فعلی صنعت هوش مصنوعی چگونه است؟
“هوش مصنوعی باز” که بخشی از آن متعلق به مایکروسافت است، اولین محصولی بود که یک محصول بزرگ LLM، ChatGPTرا در نوامبر ۲۰۲۲ منتشر کرد. اندکی بعد، متا مدل خود، LLaMa و گوگل Gemini را منتشر کرد. هر سه شرکت مقادیر انبوهی از متن برای آموزش مدلهای خود داشتند، اما یک LLM به یک عنصر حیاتی دیگر نیاز دارد: قدرت محاسباتی برای پردازش آن متن و سپس تولید پاسخها به درخواستهای کاربر. شرکت پیشرو که ماشینهای محاسباتی را تولید میکند، انویدیا(NVIDIA) است، که سهام آن در واکنش به جنگهای “هوش مصنوعی باز” مایکروسافت، گوگل و متا به صورت تصاعدی رشد کرد.
ماشینهای محاسباتی GPU – واحدهای پردازش گرافیکی نامیده میشوند. آنها در ابتدا برای پردازش گرافیک کامپیوتری برای بازی ها، مانند پردازش سه بعدی، اختراع شده بودند. بعداً آنها محبوب شدند زیرا قابلیت های پردازش موازیشان آنها را برای استخراج ارزهای دیجیتال مناسب می کرد. اکنون، به نظر می رسد، آنها به دلایل مشابه در پردازش داده های هوش مصنوعی نیز عالی هستند. انویدیا اساساً موجی از رونق را پشت سر گذاشته است زیرا بازارهای مختلف کاربردهای جدیدی برای محصول خود با استفاده از آن کشف می کنند.
در طول چند سال گذشته، متا، گوگل، مایکروسافت و “هوش مصنوعی باز”موفق شده اند صدها هزار از پیشرفته ترین پردازنده های گرافیکی را احتکار کنند و از سوی انویدیا و تامین کننده آن، تولید کننده اصلی نیمه هادی ها در جهان، TSMC، قراردادهای ترجیحی دریافت کنند.
صنعت فناوری آمریکا گام های مهمی برای همسویی خود با هوش مصنوعی برداشته است. شرکتها استارتآپها را خریداری میکنند، محققان برتر هوش مصنوعی را به خدمت میگیرند، و منابعی را برای توسعه مدلهای هوش مصنوعی اولیه اختصاصی خود (موسوم به مدلهای بنیادی)، سرمایهگذاری روی هوش مصنوعی و فناوریهای مرتبط، مانند رایانش ابری، ساخت تراشههای پیشرفته، و زیرساختهای داده، ایجاد میکنند. همه اینها تلاشی است برای تضمین تسلط در آنچه که آنها ادعا می کنند مرز بعدی نوآوری فن آوری است.
چین چگونه درگیر این بازار است؟
دولت ایالات متحده به عنوان بخشی از تلاشهای بزرگتر خود برای مهار چین، ماموریتی دارد تا از تبدیل شدن شرکتهای چینی به نیروی مسلط در حوزههای مختلف فناوری جلوگیری کند. این کار را با کنترل زنجیره های تامین جهانی و محافظت از شرکت های فناوری آمریکایی در برابر رقابت در این فرآیند انجام داده است. ایالات متحده ورود هواوی به ایالات متحده را مسدود کرد، درست زمانی که این شرکت در حال پیشی گرفتن از اپل و تبدیل شدن به دومین تولید کننده بزرگ گوشی های هوشمند در جهان بود. کشورهای اروپایی را از نصب زیرساخت G5 ساخت هواوی در زمانی که آشکارا مقرون به صرفه تر بود، باز داشت. و اخیراً در پایان دولت بایدن، قانونی را تصویب کرد که TikTok یک برنامه رسانه اجتماعی چینی را که به طور گسترده در ایالات متحده محبوب شده بود و هیچ برنامه مشابه آمریکایی نتوانسته بود از الگوریتمهای آن بهتر عمل کند، تحریم کرد.
ادعای ایالات متحده مبنی بر اینکه هوآوی و سایر شرکت های فناوری چینی به طور جدایی ناپذیری با استراتژی ژئوپلیتیک چین مرتبط هستند و شرکت ها و مردم غربی را در معرض خطر شدید نظارت و جاسوسی شرکتی آن کشور قرار می دهند، البته واقعیت دارد. دیپسیک از اینکه چه مقدار داده در پلتفرم خود جمع آوری می کند، خجالت نمی کشد و به آن مانند سایر شرکت های غربی در آغاز دسترسی به سایت انلاین خود نیز اعتراف میکند. با این حال، از آنجایی که دیپسیک یک نرمافزار منبع باز است و می تواند به صورت محلی بر روی یک کامپیوتر جداگانه اجرا شود، می توان آن را از چشمان کنجکاو رئیس جمهور شی جین پینگ محافظت کرد.
حفظ سلطه فناوری جهانی یکی از نگرانی های کلیدی است که سیاستگذاران ایالات متحده بارها به آن اشاره کرده اند و هوش مصنوعی را به عنوان یک فناوری حیاتی در حفظ این سلطه معرفی کرده اند. در سال ۲۰۱۸، زمانی که دولت ایالات متحده در حال ممنوعیت هواوی بود، متوجه شد که باید همین کار را با فناوریهای پایین دستی مانند تراشههای نیمههادی، جزء اصلی مورد استفاده در CPU و GPU نیز انجام دهد. کمبود شدید تراشه به دلیل اختلالات زنجیره تامین جهانی در طول کووید-۱۹ نشان داد که تراشههای پیشرفته یک گلوگاه زنجیره تامین جهانی و یک منبع کمیاب هستند. تا سال ۲۰۲۲، دولت بایدن تحریمهای جامعی را علیه چین اعمال کرد و صادرات این تراشهها به این کشور را ممنوع کرد و از دسترسی شرکتهای چینی هوش مصنوعی به جدیدترین و کارآمدترین پردازندههای گرافیکی جلوگیری کرد. در همان زمان، قانون CHIPS را تصویب کرد و بیش از ۵۰ میلیارد دلار به صنایع تولید نیمه هادی ملی یارانه داد. ناگفته پیداست که تمامی این تاکتیک ها دقیقا همان چیزهاییست که ایالات متحده دولت چین را به انجام آنها متهم میکند.
چرا همه ناگهان به هوش مصنوعی علاقه دارند؟
پاسخ: سطح بازاریابی بیش از حد توسط صنعت هوش مصنوعی ایالات متحده باعث ایجاد یک وحشت در میان سیاستگذاران دولتی بدون سواد فنی شده است. بسیاری از صاحبان صنعت ادعا کردند که پیشرفت در LLM می تواند به زودی منجر به ایجاد هوش عمومی مصنوعی (AGI) شود، که اساساً رایانه ای است که مانند یک انسان فکر می کند و در بسیاری از وظایف مختلف خوب است. برخی قبلاً زنگ خطر را به صدا درآورده اند که می تواند شیطانی و خودآگاه شود. اما حتی مخالفان آن توافق کردهاند که LLM یک فناوری تغییردهنده بازی است که اساساً نحوه تعامل ما با رایانهها را تغییر میدهد.
س: چرا پنج برادر صنعت فناوری اینقدر عصبانی هستند؟
شرکت های بزرگ فناوری نیز به دولت و سرمایه گذاران گفته اند که ساخت هوش مصنوعی بسیار گران است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در هفته اول ریاستجمهوری خود، ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری بخش خصوصی در هوش مصنوعی تحت پروژهای به نام استارگیت را اعلام کرد که همکاری بین “هوش مصنوعی باز”، اورکل و Softbank است.
در گذشته سام آلتمن، بنیانگذار “هوش مصنوعی باز”، ادعا کرده بود که برای ایجاد هوش مصنوعی رویایی خود به ۷ تریلیون دلار نیاز دارد و با استفاده از این هدف، سرمایه گذاری را افزایش داد. برای زمینه، هیچ مردی در کل تاریخ جهان تا به حال آن مقدار پول را برای یک چیز خرج نکرده است. اما به نظر می رسد پیام اصلی این است: این یک فناوری جادویی و نیرویی قدرتمندتر از هر چیزی است که جهان تا به حال دیده است، ما برای ساخت آن به مقادیر نجومی پول نیاز داریم و در حین انجام این کار به حمایت دولت ایالات متحده نیاز داریم.
سپس یک شرکت کوچک چینی آمد که این حباب را با پروژه جانبی خود ترکاند. این شرکت برای انجام این کار از قدرت محاسباتی به ارزش ۵.۵ میلیون دلار استفاده کرد و تنها از ۲۰۴۸ پردازنده گرافیکی Nvidia H800 استفاده کرد که شرکت چینی در اختیار داشت، زیرا نمی توانست پردازنده های گرافیکی برتر H100 یا A100 را که شرکت های آمریکایی در صدها هزار واحد جمع آوری می کنند، خریداری کند.
برای آنکه به زمینه این ارغام پی ببریم بد نیست یدانیم که هوش مصنوعی متا تا پایان سال ۲۰۲۴ ششصد هزار پردازنده گرافیکی H100 را انبار کرده است. ایلان ماسک دارای صد هزار پردازنده گرافیکی فوق است، در حالی که “هوش مصنوعی باز”مدل GPT-4 خود را بر روی تقریباً ۲۵۰۰۰ پردازنده گرافیکی A100 آموزش داده است. در همین حال، دیپسیک توسط مدیر صندوق سرمایه گذاری چینی High Flyer تأسیس شد که می خواست مجموعه ای از ۱۰۰۰۰ پردازنده گرافیکی H800 را به خوبی استفاده کند.
دیپسیک، طبق روایات، یک تیم واقعا جوان را استخدام کرد و آنها را به نوآوری و استفاده حداکثری از سخت افزار محدود خود واداشت. آنها ماه گذشته مدل دیپسیکV3 را منتشر کردند، مدلی که در بیشتر معیارها ازGPT-4 تولید “هوش مصنوعی باز”و سایر مدل های صنعت بهتر است. در فراورده دیپ سیک هیچ پیشرفت قابل توجهی در فناوری پایه وجود ندارد، آنها فقط از سخت افزار به طور کارآمد استفاده می کنند و مدل خود را بهتر آموزش می دهند.
برادران فنآوری ترش کرده اند زیرا این باعث می شود بد به نظر برسند. چیزی که مسائل را پیچیده تر می کند این است که دیپسیک مدل و روش های آموزشی خود را به عنوان نرم افزار منبع باز منتشر کرده است، به این معنی که هر کسی می تواند ببیند که چگونه مدل خود را ساخته و این روند را تکرار کند. همچنین به این معنی است که کاربران میتوانند مدلهای دیپسیک را بر روی دستگاههای خود نصب کرده و آنها را بر روی سایت و با استفاده از GPU برتر خود اجرا کنند، جایی که به نظر میرسد عملکرد بسیار خوبی دارند.
س: برادران فناوری چگونه واکنش نشان می دهند؟
پاسخ: در حالی که تغییرات قابل توجهی به سمت «خیلی تمام شد» وجود دارد، برخی هنوز معتقدند که «ما بسرعت بر میگردیم» و این «لحظه اسپوتنیک هوش مصنوعی» است. دیگران آنقدر بزرگوار نبوده اند.
برخی مانند نیل خوسلا که خود سرمایه گذاری کلانی در هوش مصنوعی کرده است ادعا میکند که دیپ سیک دروغ و یک جنگ روانی بیشتر نیست که چینی ها براه انداخته اند.
الکساندر وانگ، موسس شرکت هوش مصنوعی Scale AI و کسی که به طور مشخص دیپسیک را به استفاده مخفیانه از۵۰ هزار پردازنده گرافیکی H100 متهم کرده است، در عین حال گفت که «دیپسیک یک زنگ بیدارباش برای آمریکا است.»
جن ژو، سرمایهگذار هوش مصنوعی در توییتی نوشت: «تهمتها/ وتردیدها در مورد اینکه دیپسیک از پردازش گرهای H100 استفاده کرده است بیشتر به آن میماند که تیم بچههای پولدار توسط یک تیم بچههای فقیر که حتی کفشهایشان هم قرضی بود، شکست خورده اند.» و حالا بچههای پولدار خواستار تحقیق هستند. در مورد اینکه آیا تیم فقرا به جای تمرین سخت تر برای بهبود خود از کفش های خوب استفاده می کنند یا خیر.
س: چرا بازار سهام در حال سقوط است؟
پاسخ: در حالی که نسخه ۳ دیپسیک تقریباً یک ماه است که منتشر شده است، این اخبار تازه وارد بازار شده است. سهام انویدیا در روز دوشنبه قبل از بازار تقریباً ۱۵ درصد کاهش داشت و تقریباً ۴۲۰ میلیارد دلار از ارزش بازار خود را از دست داد و باعث حمام خون در سهام نیمه هادی ها شد که می تواند یک میلیارد دلار را در یک روز از بازار سهام پاک کند. آندری کارپاتی، یک دانشمند مهم در این زمینه، هنگامی که در اواخر دسامبر دیپسیک به بازار عرضه شد، در مورد کارایی شگفتانگیز آن اظهار نظر کرد. اما عواقب یک شرکت چینی ناشناخته که یک مدل پایه منبع باز منتشر کرد، تنها زمانی آغاز شد که سیلیکون ولی شروع به آزمایش دیپسیک بر روی کامپیوترهای شخصی کرد. و از آنجا بود که دیپسیک به برنامه شماره یک در بازار صعود کرد.
از قضا، ترش کردن و هیاهوی برادران پنجگانه فناوری که از خود بیخود می شوند و سطوحی از وحشت را که قبلاً دیده نشده بود ایجاد می کنند، برعکس به همه گیر شدن دیپسیک کمک می کند.