بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم
بگذار از هم بگوئیم
بگذار دوباره از گنو۱ و پنجه۲ بگویم.
از آن عزیزانی که رفتند
بگذار از همه ی شرزه۳ های شب سخن بگویم،
از آهنگران ها، جزنی ها، مفتاحی ها، توماج ها، چوپان ها، انوش ها و همه ی خوبان آن زمان.
و از هرمزگانی ها بگویم،
از بشخورها، فتحاله ها۴ و… همه ی سروهای ایستاده آن زمان.
از رامی ها، صالح ها، پگاه ها، کرمی ها و از زمانی ها، دوستک و علیخان ها، و نصروک و شیرروان ها و همه ی خوبان شهرم۵.
و از این زمان بگویم، از زندانها، سهراب ها و …
بگذار از حصر و بند بگویم
بگذار از انسان و انسانیت بگوئیم
از مادران در بند این زمان؛ از نرگس و نسرین و…
از مردان عدل و عدالت؛
نه تنها از بند و زندان
بگذار دوباره از تاریخ بگوییم
با تمام ایرادهائی که بر ما می گیرند.
…
اما بگذار این بار من از تو بگویم،
از تو و آن انتظار
زیباست دل نشین های ما بر سمندر خاطره
زیباست تو را به نام خواندن،
گرچه هر یک از ما از فراز دیگری قد کشیدیم.
زیباست تو را فریاد کردن،
گرچه دست هائی ما را از هم جدا کرد.
اما،
نگذار فرو ریزد
اعتماد را می گویم
گر فرو ریزد، نه تو مانی و نه من.
بگذار، هم صدا باشیم، در راه
…
این سخن زیباست:
«هیچ صیادی به تنهائی مروارید صید نخواهد کرد۶»
…
باز هم این سخن
ای کاش دنیا و زندگی همان مهر و انسانیت بود و نه شقاوت و خنجر
و ای کاش تو دوباره بر من می باریدی
و ای کاش در این دنیا بجای بمب و باروت، دوستی و صلح را توزیع می کردند.
و بجای قبرستان برای کودکان و بزرگها شهر بازی می ساختند.
و برای عشق و صلح یک وجب،
تنها یک وجب جا می گذاشتند
…
گویند که ای کاش را کاشتند و سبز نشد
اما، امید گه دریاست،
گه رودی است در پی راه
ای کاش، امید است و آرزو…
زیر نویس:
۱. گنو نام کوهی هست در بندر عباس
۲. پنجه نام امام زاده است
۳. «شرزه» اشاره به شعری است از هوشنگ ابتهاج. «آنها که نزیستند با شب….»
۴. زنده یادان بشخور و فتحاله دو چهره شناخته شده در هرمزگان هستند
۵. اسامی هنرمندان (شاعران و موسیقی دانان) هرمزگان
۶. فروغ فرخزاد: از مجموعه تولدی دیگر.