پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۳

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۳

تراز تغییر

می توان گفت که حاکمیت جمهوری اسلامی دیگر تقریباً تمامی امکانات و ابزارهائی را که مردم ما بتوانند از جمله با مدد جستن از آنها به تحول ضرور جامعه از مجرائی تدریجی، کم درد، نقارپرهیز و مسالمت آمیز جامۀ عمل بپوشانند، از آنان سلب کرده و روزنه های گذر از چنین مسیری را بسته است... صحبت بر سر کارنامۀ غیرقابل دفاعی که موجب انباشت تل ها از خشم و خشونت و حس انتقامجوئی و سرخوردگی در جان جامعه شده، نیست؛ صحبت بر سر اختتام ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی بر "مجلس خبرگان رهبری" است.

می توان گفت که حاکمیت جمهوری اسلامی دیگر تقریباً تمامی امکانات و ابزارهائی را که مردم ما بتوانند از جمله با مدد جستن از آنها به تحول ضرور جامعه از مجرائی تدریجی، کم درد، نقارپرهیز و مسالمت آمیز جامۀ عمل بپوشانند، از آنان سلب کرده و روزنه های گذر از چنین مسیری را بسته است.

صحبت بر سر سرکوب جاری در حیات سی و سه ساله جمهوری اسلامی، به مثابه پاسخ مرسوم این حاکمیت به مطالبات انباشته شده جامعه نیست. صحبت بر سر جنایات بزرگ انجام یافته در این حیات سی و ساله، که هر کدامشان زخمی عمیق در تن و روان این یا آن گروه سیاسی یا اجتماعی و بر پیکر جامعه بجای نهاده است، نیز نیست. صحبت همچنین بر سر برآمد خونبار حاکمیت علیه اعتراضات یک سال و نیم اخیر و وهن سخت جسورانه ای که بر گروه وسیعی از مردم روا داشت و روا می دارد، نیست. صحبت بر سر حصر خانگی و اذیت و آزار آقایان موسوی و کروبی و خانمها رهنورد و کروبی – که با کردار شجاعانه و وفاداری ستوده به تعهدشان با مردم عمل کرده اند، نیز نیست. صحبت بر سر هیچ امکانسوزی بزرگی که جمهوری اسلامی به واقع در آن سخت ماهر و قاهر است، نیست.

خیر، صحبت بر سر این کارنامۀ غیرقابل دفاع، که موجب انباشت تل ها از خشم و خشونت و حس انتقامجوئی و سرخوردگی در جان جامعه شده، نیست؛ اگرچه که سرانجام همین کارنامه است که در رقم زدن به طریقی که مردم برای تحقق اراده شان برخواهند گزید، نقش قاطع خواهد داشت. اما در این جا صحبت بر سر اختتام ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی بر “مجلس خبرگان رهبری” است.

اشتباه برداشت نشود! “مجلس خبرگان رهبری” مجلسی است با ظرفیت ۸۶ نماینده، که قانوناً وظیفۀ نظارت بر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی (ولی فقیه) و، حسب ضرور، عزل و نصب او را به عهده دارد. از این قرار، رسالت چنین مجلسی فی النفسه رسالتی غیردموکراتیک است. اما از این که بگذریم، بیشتر از ۷۰ درصد “خبرگان” در مجلس فعلی منصوب بیواسطه خامنه ای و ۱۱ درصد آنان منصوب باواسطه همان رهبر در ارگانهای مختلف “نظام” اند؛ یعنی از هر پنج نماینده چهار نفر منصوب کسی اند که ظاهراً عملکرد اورا کنترل می کنند. هیچ واقعیت دیگری نمی تواند به این عریانی دامنۀ بندگی مجلس خبرگان به رهبری را در ساختار حقیقی نظام جمهوری اسلامی برملا کند. مکانیسم “انتخاب” نمایندگان این مجلس هم امکان اعمال نفوذ رهبر وقت در مورد فرد فرد کاندیداها و بنابراین “انتخاباندن” آنانی که پسند اویند، را تماماً فراهم آورده است. سرانجام این که کارنامۀ مجلس خبرگان، چه در دوران ریاست رفسنجانی بر آن و چه پیش از آن، را نیز که بنگریم، نه نظارتی بر عملکرد رهبر، که تنها تصدیق دائمی این عملکرد را در آن خواهیم یافت. بنابراین صحبت بر سر مجلسی است که نه وظیفۀ آن، نه ترکیب متصور آن، نه ترکیب حاضر آن، نه سابقۀ عمل آن، …، خلاصه هیچ یک از جنبه های هستی آن، نمی تواند و نباید موجب توهمی در این راستا باشد که گویا مجلس خبرگان می تواند منشأ اثری مثبت در تغییر اوضاع گردد.

همچنین، برداشت اشتباه نشود! کارنامۀ دفسنجانی به مثابه یکی از مؤثرترین جهره ها و در مقاطعی حتی مؤثرترین چهرۀ تمام حیات جمهوری اسلامی، نه تنها از عملکرد و اثرات عملکردی که برای این جمهوری برشمرده شد، بری نیست، بلکه درست مشحون از آنها است.

با این احوال اختتام ریاست رفسنجانی بر مجلس خبرگان حرکت دیگری از جانب حاکمیت در مسدود کردن راه هائی است که می توانند جامعه ما را از مسیری کم درد، نقارپرهیز و مسالمت آمیز به تحول رهنمون شوند. این استنباط نه بر پایۀ ظرفیت احتمالی مجلس خبرگان برای اثرمندی مثبت در چنین تحولی است و نه بر اساس خواست و توان خیالی رفسنجانی برای مشارکت در آن؛ بلکه بیش و پیش از همه مبتنی بر پیامی است که مردم [تحولخواه] جامعه از این حرکت حاکمیت دریافت می کنند.

از جمله بر پایه این پیامها است که ذهنیت و در سطحی عالیتر “جمعبندی مبارزاتی” جامعه از حاکمیت شکل می گیرد. آخرالامر هم همین جمعبندی است که مناسبات بین حاکمیت و مردم را قویاً تحت تأثر خود می گیرد.

صرف نظر از آن که نقش و سهم رفسنجانی در کارنامۀ جمهوری اسلامی چیست و چه بوده است، واقعیت آن است که او در “دوران احمدی نژاد” با فاصلۀ معینی از خطی در حاکمیت حرکت کرده است، که در رفتار با مخالفان جز توسل به قهر و اعمال زور را نمی شناسد. این حرکت فاصلهمند رفسنجانی خاصه در رویدادهای مربوط به انتخابات خرداد سال گذشته تاکنون، تبارز آشکارتری داشته است.

باید تصریح کرد که اگرچه از “دوران احمدی نژاد” و “رویدادهای پس از انتخابات” گفته می شود، اما فاصلۀ رفسنجانی در این سالها نه قفط با احمدی نژاد بلکه همچنین با خامنه ای، و “همدلی و همدستی” این دو در تقابل با رفسنجانی، از نظرها دور نمانده بوده است. به علاوه اهمیت مقطع یک سال و نیم اخیر را در شکل دادن به آن “جمعبندی مبارزاتی” نباید از نظر دور داشت. این مقطع یک سال و نیمه، مقطع تغییرات هر روزه، مقطع بزرگترین و مدیدترین حرکات اعتراضی به جمهوری اسلامی و بنابراین مقطع بیشترین هوشیاری و حساسیت مردم در نگاه به رفتار حکام است. در چنین اوضاعی بوده است که حرکت رفسنجانی با فاصله از خامنه ای، تبارز داشته است؛ و البته باید تصریح کرد حرکتی با فاصله مطلقاً “درون سیستمی”، و آن هم نه حتی در مرزهای درونی سیستم، بلکه شاید تنها چیزی فراتر از حاشیه های مرکزی آن. غیرواقعی نیست اگر بگوئیم که جنبش جاری مردم، رفسنجانی را چون مفر و روزنه ای در درون نظام یافته بود.

پیامی که هر نظام دیکتاتوری در هر اقدام سرکوبگرانه اش قصد انتقال آن را به مردم و نیروهای معارض دارد، کمابیش این است که “مخالفت برون سیستمی ممنوع!”. اختتام ریاست رفسنجانی بر مجلس خبرگان تکمیل پیام، و ای بسا کمال پیامی، است که جمهوری اسلامی مدام به انتقال آن اقدام می کرده است: این پیام در ابتدا “نهی مخالفت برون سیستمی” بود، سپس تا “نهی مخالفت درون سیستمی” تکمیل شد و اکنون با “نهی هر مفر” به کمال رسیده است.

تشدید ترس و فشار بر مردم و گرفتن چشم اندازهای تغییر از آنان راه شناخته شدۀ تمام رژیمهای دیکتاتوری برای تداوم سلطه بوده است؛ گاه مطلقاً بی توفیق و گاه با توفیق موقت، اما همیشه بدون توفیق دائمی. توفیق موقت دیکتاتورها در این روش، البته گاه به تداوم موقت سلطۀ آنان انجامیده است، اما تقریباً همیشه هم سرانجام پاسخ خردکننده تری از مردم دریافت داشته است؛ هرچه مفرها و روزنه های درون سیستم، در انظار مردم، بسته تر، پاسخ خردکنندهتر.

تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند, ۱۳۸۹ ۱۰:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

با احتساب تانکهای فرسوده قدیمی «ت-۷۲» یا «ت-۶۴» که ساخت آن به دوران اتحاد شوروی برمیگردد وبا در نظرگرفتن تانکهای مهدوم شده، مارک شاسیلان اینگونه برآورد میکند که «اوکراین ۶۰۰ تا ۷۰۰ از ۱۰۰۰ فقره تانکهایی که در آغاز شروع جنگ در اختیار داشت را از دست داده است.»

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

چه شگفت انگیزسرزمینی است! ایران زمین که مهرش و عشق به آزادیش چنان با جان عجین گردیده که استبدادحاکم شده برآن هرگز قادر نیست طولانی مدت دوام بیاورد ودر هراس از خروش و بر آمد مردم نباشد.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

در فضای گشوده برای سخن گفتن از تبعیض اما، کمترین توجه‌ها جلب یکی از عمیق‌ترین اَشکال تبعیض در ایران شد: تبعیض علیه پناهندگان افغانستانی. از قضا همزمانی هجوم دوباره‌ی طالبان به افغانستان پس از توافق با آمریکا، و آوارگی دوباره‌ی آن مردم رنج کشیده با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌توانست زمینه‌ای برای همدلی و هم‌صدایی با پناهجویان افغانستانی باشد…

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

متد و روش های علوم تجربی برای توضیح پدیده هاست، ولی هنر تفسیر در علوم انسانی، شرایط و امکانات و کوشش در راه فهمیدن متون است. هرمنوتیک یا تفسیر به عنوان علم معنی در علوم انسانی خود را با تولیدات فکری انسان مشغول میکند.

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

چشم‌هایش را باز کرد و نگاه کرد به مردم. ذرات آب را که باد با خود از فواره وسط میدان روی صورتش می‌نشاند حس کرد. نمی‌دانست سروصدای آدم‌ها و ماشین از خواب بیدارش کرده است یا دردی که گرسنگی ول کرده بود توی شکمش، اما مطمئن بود که یک کدام از این‌ها بوده.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

شادباش به‌مناسبت هشتادودومین سالگرد تاسیس حزب تودۀ ایران

پیوند نزدیک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب تودۀ ایران را آرمان‌های مشترک صلح، آزادی، عدالت اجتماعی، مردم‌سالاری (دمکراسی) و سوسیالیسم برقرار کرده‌است. هم‌سویی در مبارزه برای تحقق این آرمان‌ها و مبارزه برای گذر از شرایط اسف‌بار و بحران‌زدۀ کنونی زیر سیطرۀ حکومت ولایی جمهوری اسلامی و مبارزه برای استقرار حکومتی بر پایۀ مردم‌سالاری (دمکراسی)، آزادی و عدالت اجتماعی در کشور این پیوند را استحکام می‌بخشد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

سلحشوری های بی پایان شوالیه ای به نام بیژن اشتری!