سرانجام پس از ماه ها جنگ و درگیری خونین میان نیروهای نظامی رژیم حاکم لیبی و مخالفین حکومت قذافی، با کشتە شدن معمر قذافی و تنی چند از نزدیکان و رهبران موثر رژیم پیشین لیبی توسط مخالفین، رژیم ۴۱ سالە، تحت رهبری قذافی نیز فروریخت و کنترل کشور بە دست اپوزیسیون متشکل در دولت انتقالی (ان تی سی) افتاد. خبر کشتە شدن قذافی نخست توسط عبدالحافظ قوغا، سخنگوی نیروهای مسلح اپوزیسیون لیبی مورد تایید قرار گرفت و سپس توسط محمد جبرییل نخست وزیر لیبی نیز تایید گردید. پس از اعلام سقوط رژیم دیکتاتوری مردم لیبی بە خیابانها سرازیر شدند و سقوط رژیم دیکتاتوری را جشن گرفتند. سقوط رژیم لیبی یک بار دیگر نشان داد کە هیچ نظام استبدادی در هیچ جای جهان قابل دوام نیست و سقوط همە آنها اجتناب ناپذیر است. سران نظام استبدادی حاکم بر ایران نیز باید بدانند کە آنها نیزچنانچە بە انتقال مسالمت آمیز قدرت از طڕیق برگزاری انتخابات آزاد بە نمایندگان منتخب مردم تن ندهند بهیچ وجە از این قاعدە مستثنی نخواهند بود و توسط جنبش دمکراتیک مردم ایران از قدرت خلع و بخاطر جنایات و خسارتهای متعددی کە بر مردم و کشور وارد کردەاند، تحویل دادگاە دادە خواهند شد. معمر قذافی در یکم سپتامبر ۱۹۶۹ توانست با انجام کودتای نظامی، ملک ادریس پادشآە لیبی را از قدرت خلع نماید و خود جای وی را بگیرد. او مدتی بعد از کسب قدرت با اعلام “جمهوری جماهیر لیبی” نظام جدیدی را کە خود در راس آن قرار داشت، جایگزین نظام سلطنتی کرد. قذافی در سال ۱۹۷۷ کتاب سبز خود را منتشر کرد. وی در این کتاب دیدگاە های سیاسی و اجتماعی و اهداف خود را مطرح نمود و ادعا کرد که قصد دارد با برقراری دمکراسی مستقیم و گزینش راە نوینی کە نە سرمایە داری و نە سوسیالیستی است، نظام اقتصادی-اجتماعی سومی را در کشورش بوجود بیاورد. اما او گرچە در عرصە رفاە اقتصادی، بهداشت و آموزش با کمک درآمدهای نفتی اقدامات مثبت و موثری بە سود مردم انجام داد، کە این اقدامات لیبی را از این لحاظ در منطقە متمایز نمودند، اما در زمینە های توسعە سیاسی-اقتصادی و دمکراسی، بە وعدهای خویش عمل نکرد. لیبی از لحاظ صنعتی و کشاورزی توسعە چندانی پیدا نکرد و همچنان بعنوان یک کشور عمدتاً متکی بر درآمد نفت باقی ماند. در ۴۱ سال گذشتە نە تنها کوچکترین قدمی در جهت برقراری دمکراسی مستقیم در جامعە توسط هیئت حاکمە مدعی برداشتە نشد، بلکە هر نوع تلاش برای برخوردار شدن از آزادیهای کوچک و محدود فردی یا جمعی نیز بە شدت منکوب و سرکوب گردید و همە حق و حقوق ملت توسط رژیم پایمال گردید؛ تا قذافی بتواند این مدت مدید را بطور ممتد رییس جمهور باقی بماند و با خودکامگی بر مردم حکومت کرده و نام آن را “دمکراسی مستقیم” بگذارد. بی شک مهمترین دلیل رئیس جمهور ماندن قذافی در ۴۱ سال گذشتە، تدوام دیکتاتوری در لیبی بودە است. تدوام دیکتاتوری و سرکوب و جلوگیری از تشکیل احزاب و اتحادیه ها و فعالیتهای حزبی و مطبوعاتی، هرچند توانست مانع تشکیل اپوزیسیون در این کشور گردد، اما لیبی نیزهمچون بسیاری کشورهای دیکتاتور زده نمی توانست از نسیمی که “بهار عربی” نامیده می شود، “مصون” بماند. روز پنجشنبه ۲۰ اکتبر تقریباً تمام تلویزیونهای جهان تصاویربسیار تکان دهندەای از صحنە های قتل قذافی را که دقایقی قبل از آن، به دنبال حملە هوایی هواپیماهای جنگی ناتو بە کاروان اتوموبیلهای در حال فرار قذافی و نیروهای طرفدار او دستگیر شدە بود، پخش کردند کە برای بسیاری از مردم جهان بخصوص برای آنهائی کە با انگیزە های انسانی و دمکراتیک، انقلابات و جنبشهای ضددیکتاتوری در کشورهای خاورمیانە و شمال آفریقا را حمایت می کنند و تجربیات آنها را بدقت زیر نظر دارند، دور از انتظار و ناامید کنندە بود. این تصاویر بقدری تکان دهندە بودند کە رهبران جدید لیبی وادار شدند برای رفع و رجوع آن بە تکاپو بیافتند. قذافی در حالی با خشونت کشتە شد کە بنا بر گزارش خبرگزاریها، بە هنگام دستگیری مقاومت از خود نشان ندادە بود؛ بنابراین معلوم نیست کە چرا اپوزیسیون مسلح لیبی کە مدعی طرفداری از دمکراسی و حقوق بشر نیز هست، بجای این کە قذافی را برای محاکمە بازداشت و تحویل دادگاە دهد، وی را با خشونت تمام بە قتل رساندە است. تردیدی نیست کە قذافی بخاطر جنایاتی کە در لیبی انجام داد مستحق مجازات بود. از طرف دیگرکنترل مردم خشمگینی کە خود و یا نزدیکانشان در دوران زمامداری رژیم قذافی مورد اذیت و آزار قرار گرفتە و یا زندانی و کشتە شدەاند، بخصوص در جامعەای کە یک دورە طولانی دیکتاتوری و خفقان شدید را از سر گذراندە، کارسادەای نیست و مقصر اصلی پیدایش اپوزیسیون مسلح بیش از هر کس دیگر رژیم حاکم بر لیبی است، با این حال بهیچ وجە از یک جنبش دمکراسی خواە حقیقی کە بنا بە گفتە عبدل حافظ، که مدعی مبارزە با دیکتاتوری و ظلم است ومی خواهد سر مشقی برای دیگران باشد، انتظار نمی رود کە نخستین گام خود را با بی قانونی و خشم و نفرت و قتل بردارد. انتظاراین بود کە قذافی و سایر سران رژیم لیبی بازداشت و تحویل دادگاە می شدند. بی شک این بهترین سرمشق و بهترین پیام برای افکار عمومی جهانیان و شدیدترین مجازات برای کسانی می بود کە ۴۱ سال با خودکامگی بر مردم خویش حکمرانی کردە اند. اپوزیسیون لیبی در میان جنبشهای تحول و دمکراسی خواە منطقە خاورمیانە تنها جریانی است کە بە تشویق و حمایت برخی کشورهای منطقە و ناتو، پس از سرکوبهای خونین اعتراضات مسالمت آمیز توسط رژیم قذافی، بە مبارزە مسلحانە روی آورد و توانست رژیم را سرنگون کند. دخالت ناتو در جنگ داخلی لیبی بدنبال تصویب قطعنامە پرواز ممنوع در آسمان لیبی و بی حرمتی بە روح و هدف قطعنامە توسط ناتو، عدم پذیرش و رعایت عملی آن توسط رژیم قذافی و مسلحانە شدن مبارزە در لیبی تردیدهائی را نسبت بە ماهیت و رفتار اپوزیسیون لیبی در میان بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی مدافع تحولات و جنبشهای دمکراتیک بر انگیختە است و سبب شکل گیری گرایشهای مختلفی در میان نیروها شدە است. عدەای این جنبش را امپریالیستی می دانند و بهمین دلیل با آن مخالفت می ورزند، عدە دیگری تماماً آن را تایید می کنند و عدە دیگری ضمن مخالفت با دخالت ناتو و نیروهای خارجی در لیبی بر حقانیت مخالفت و مبارزات مردم لیبی با دیکتاتوری تاکید و از مبارزە مسالمت آمیز مردم دفاع می کنند. به هر حال اینک رژیم قذافی در لیبی سرنگون شدە است و لیبی وارد دوران پس از قذافی شدە است. اما هنوز هیچ کس بدرستی نمی تواند بگوید کە آیا با سقوط دیکتاتور، در این کشور ۶ ملیونی و ۲ هزار طایفەای، دیکتاتوری، نقض حقوق بشر، خشونت و هرج و مرج از میان خواهند رفت، و دمکراسی و احترام و بردباری و تحـمل و نظم جای آنها را خواهند گرفت یا ما با یک افغانستان تازە در منطقە مواجە خواهیم بود. مهمترین آفت انقلابات دمکراتیک و ضددیکتاتوری، آفت خشونت است. بازماندگان رژیمهای پیشین و جریانات بنیادگرا نیز برای بە انحراف کشاندن انقلاب و جنبشهای مردمی ضداستبدادی و حفظ منافع خود از این حربە بخوبی بهرە می گیرند. ترکیب نیروهای تشکیل دهندە اپوزیسیون رژیم پیشین بە گونەای است کە استعداد اعمال خشونت در میان برخی از اجزا آن قابل مشاهده است. بخصوص اینک که رژیم قذافی بعنوان محور اتحاد اپوزیسیون از میان برداشتە شدە و توجیە دخالت نیروهای خارجی نیز از بین رفتە است، این خطر نیز تقویت شدە است. تقویت نیروهای اصیل دمکراتیک و ترقیخواە، حمایت از روند دمکراتیزە شدن لیبی توسط مردم این کشور، مخالفت با خشونت و تداوم دخالت نیروهای خارجی در لیبی، مؤلفه های اصلی تنها گزینە آینده سازی است کە می توان در قبال تحولات لیبی اتخاذ کرد.