چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۶

چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۶

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیه‌ای مصوبه اخير مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
نویسنده: جبهه اصلاحات ایران
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد...
۱۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و‌ تابستان خون‌بار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهان‌خوار به کشورمان، و‌ در دفاع از تمامیت...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
نویسنده: جمعی از خانواده‌های دادخواه خاوران
زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!
ما خانواده‌های خاوران که دهه‌ها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیده‌ایم و مدت‌هاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبه‌روایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شده‌ایم، نگران...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
نویسنده: جمعی از خانواده‌های خاوران (داخل)
۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران
اکنون، با روشن‌تر شدن ابعاد هشداردهنده‌ی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهره‌گیری از تجربه‌های منطقه‌ای و...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌
تخریب اساسی بخش‌های نگهبانی، اداری، بند نسوان، کتابخانه بند چهار، ساختمان بهداری و سالن ملاقات و ۷۹ کشته به گفته سخنگوی قوه قضائیه که سربازها، مددکاران و تعدادی از زندانیان...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نیلوفر حامدی
نویسنده: نیلوفر حامدی
دادخواهی، رویکرد اخلاقی به جنگ و جمهوری اسلامی، و همبستگی اجتماعی
به نظرم قدم‌هایی که برای رسیدن به هدف برمی‌داریم جزیی از آن هدف است. تمرین دموکراسی در بین فعالان و محق دانستن خود برای آزادی، دموکراسی و عدالت هم در...
۱۷ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پرستو فروهر
نویسنده: پرستو فروهر

شرایط کار در عسلویه

اینم بگم که حدود دو سال پیش که رئیس جمهور برای بازدید اومده بود عسلویه، خیلی صمیمی با کارگرهای شاغل، رو در رو صحبت کرد و از میزان دستمزدها پرسید. اما بلافاصله بعد از پایان بازدیدها، تمام دستمزدها دقیقا نصف شد و پنج هزار نفر اخراج شدند

مترو مکان خوبی است برای گپ زدن، بخصوص وقتی که مسیرهای طولانی را از ابتدای خط تا انتها مجبوری بروی. گپ زدن گذشت زمان و شلوغی مترو را از خاطر می برد و تا چشم به هم بزنی به مقصد رسیده ای. گفت و گویی که می خوانید در یکی از این سفرها رخ داد و ما را با شرایط کاری در عسلویه آشنا می کند که روزگاری نه چندان دور بهترین امکان شغلی برای بسیاری از جوانان بود. هر چند شرایط کاری بسیار دشوار بود، اما حقوق های بالا و دو سه برابر دستمزد و حقوق در تهران سبب می شد که بسیاری دشواری کار را به جان بخرند و حداقل برای چند سالی برنامه کار در آنجا را برای خودشان بریزند تا بتوانند در ابتدای راه، برای شروع یک زندگی جدید، پس اندازی دست و پا کنند .

جوانی ریزنقش کنارم نشست. به نظر کمتر از ۳۰ سال سن داشت. از گرمای بیرون کلافه بود. برای اینکه سر صحبت را باز کنم از گرمای تهران و شلوغی مترو گفتم. اما در پاسخم از گرمای عسلویه گفت و شلوغی سرویس رفت و آمد به محل کار در آنجا. می گفت چند ماهی است که در عسلویه مشغول به کار شده است. از او پرسیدم:

– زمانی که رفتی عسلویه، اونجا چطور به نظرت اومد؟

ج: اونجا که رسیدم، انگار که به یه پادگان نظامی وارد شدم. ساعت چهار و نیم صبح باید از خواب بیدار بشی، نزدیک یک ساعت تو راه باشی و قبل ساعت شش صبح، تو محل کارت حاضر بشی و کارت بکشی. کل منطقه عسلویه فنس کشی شده و ورود و خروج، کنترل میشه. کنترل ورود و خروج دست حراست POGC (شرکت ملی نفت و گاز ایران) هست. دور هر سایت که معمولا شامل دو فاز هست، بازم فنس کشی جدا داره و گیت ورود و خروج گذاشتن که ماشین ها و کیف ها رو می گردن. از کمپ، که محل خواب و استراحته، تا محل سایت، که محل کاره، با ماشین حدود نیم ساعت فاصله هست. همه باید یونیفرم شرکت شون رو بپوشن. اینم شاید یه دلیل دیگه هست که عسلویه تو همون نظر اول، شبیه پادگان به نظر بیاد. داخل کمپ ها، بین کانکس ها هم فنس کشی شده. آدم های کارفرما، اکثرا سرهنگ و درجه دار هستن که با ماشین های سپاه، عبور و مرور می کنن.

س: چند روز در ماه و روزی چند ساعت باید کار کنین؟

ج: از یه شرکت تا شرکت دیگه متفاوته. ما هر ماه بیست و دو روز کار و هشت روز رست (استراحت) داریم. مثلا شرکت پتروشیمی جم، پانزده روز کار و پانزده روز استراحت داره. البته کارگر یا مهندسی که می خواد مرخصی بره، باید جایگزین داشته باشه. اگه کسی نباشه که تو مدت مرخصی اش، کارهاش رو انجام بده، حق مرخصی اش سلب می شه و اون کارگر یا مهندس، مجبوره بمونه عسلویه و مرخصی نره.

مدت کار روزانه، ده ساعته. از شش صبح تا دوازده ظهر، و از چهار تا هشت بعد از ظهر.

رفت و آمد هم جزو ساعات کاری حساب نمیشه. رفت و آمد هر روز، صبح از کمپ تا سایت یک ساعت، ظهر از سایت تا کمپ یک ساعت، دوباره از کمپ تا سایت یک ساعت و آخر روز هم از سایت تا کمپ یک ساعت طول میکشه. در بیست و چهار ساعت شبانه روز، حدود چهار ساعت تو رفت و آمد هستیم که هیچی اش جزو ساعات کاری حساب نمیشه. این چهار ساعت جزو ساعات استراحت ما محسوب میشه.

س: خوب تو این چهار ساعت، استراحت می کنید دیگه؟

ج: البته بستگی داره کارگر باشی یا کارمند. سرویس کارگرها کولر نداره و اتوبوس بنز ۳۰۲ (سوپر) و مینی بوس هست. تعداد سرویس ها هم طوریه که همیشه راهروی سرویس، پُره و کارگرها، چسبیده به هم، در راهروی ماشین سرپا می ایستن.

سرویس کارمندها کمی وضعش بهتره و اتوبوس شاتله. تعداد کمتری هم سرپا می ایستن و کولر هم داره. البته تو اون شرایط آب و هوایی، کولر تنها یه نقطه از بدن رو خنک می کنه و بقیه نقاط، همچنان داغ باقی می مونه!

با این وضعیت، کمتر کسی می تونه تو مسیر یک ساعته به خواب بره و تجدید قوا کنه.

پراید و سمند و پژو ۴۰۵ و تویوتا لندکروز و سوزوکی هم به عنوان سرویس استفاده میشه که بستگی به رده کاری مسافرهاش، تعیین میشه. پراید برای تکنسین های ارشد، تا…. سوزوکی که سرویس روسای پیمانکار اصلیه. در فازهای ۱ و ۲ که کار در عسولیه تازه شروع شده بود و کارگران هندی و کره ای هم مشغول کار بودن، سواری موسو هم به عنوان سرویس کارگران استفاده می شد.

س: خوب، گفتی که ساعات کار روزانه ده ساعته؟

ج: از این ده ساعت، سه ساعت اضافه کاری اجباری هست و فقط هفت ساعت، جزو ساعات کاری محاسبه میشه. روزهای تعطیل هم اضافه کاری حساب میشه. بابت این اضافه کاری مزدی هم دریافت نمی کنیم!

س: وضعیت امنیت شغلی چطوریه؟ خیال تون از این بابت اینکه بیکار نشین، راحته یا نه؟

ج: هر روز امکان داره که بهت بگن عصر بیا تسویه کن! اگه اینطوری بگن و تو بخوای بیکار نشی و بمونی کار کنی، باید بری پیش رییس کارگاه و گریه و زاری کنی تا شاید دلش به رحم بیاد و اخراجت نکنه.

س: مگه قرارداد ندارین با کارفرما؟

ج: هیچ قرارداد مکتوبی به دست کارگر یا کارمند یا مهندس داده نمی شود!

همین چند روز پیش بود که حدود صد نفر از کارگرها رو در دو نوبت اخراج کردن. اسم پنجاه تا کارگر ماهر دیگه هم تو لیست رزرو (اخراج) قرار گرفته.

تعداد پاسدارهایی که به اسم کارمند حضور دارن و کارخاصی انجام نمیدن ، کم نیست. کار اصلی آنها کنترل کارگران ودادن گزارش است. در شرکت های خصوصی که رسما سپاهی ها هستند، تمام کارگران ساده و ماهر باید دو نفر پاسدار را به عنوان معرف، معرفی کنند. این دو معرف، فرم “معرف پاسدار” را پر کرده و امضا می کنن.

تو این فرم، پایبندی عقیدتی و سیاسی کارگر، توسط معرف گواهی میشه.

س: حقوق دریافتی چقدر است؟

ج: اوایل، که فاز ۱ و ۲ شروع شده بود و پیمانکارهای واسطه حضور نداشتن و کارگرها مستقیما برای پیمانکار اصلی کار می کردن، کارگر ساده حدود ماهی سه میلیون تومن حقوق می گرفت. نقل هست که تعدادی از کارگرها، پس از دریافت دستمزد ماه اول، به سرعت از عسلویه خارج شدند! چون فکر میکردند اشتباه شده و زیادی پول داده اند.الان (شهریور ۱۳۸۹) کارگر ساده، روزی بین بیست تا بیست و یک هزار تومن دریافت می کنه.

س: یعنی کارگر روزمزد، آخر روز بیست هزار تومن دستشو می گیره؟

ج: خیر! هر روز تعدادی کارگر روزمزد رو از جلوی در سایت جمع کرده و به کار می گیرن، اما دستمزدشون رو زمان پایان کار پرداخت می کنن نه پایان روز.

روزانه حدود سیصد نفر از کارگران اخراجی، جلوی در هر سایت جمع میشن تا شاید یه فُرمن (سرکارگر) بیاد و اونا رو انتخاب کنه و به کار بگیره.

هربار که مسولی برای بازدید به عسلویه میاد، این کارگرای اخراجی رو از جلوی درها جمع می کنن تا در دید دوربین های تلویزیونی نباشن.

اینم بگم که حدود دو سال پیش که رییس جمهور برای بازدید اومده بود عسلویه، خیلی صمیمی با کارگرهای شاغل، رو در رو صحبت کرد و از میزان دستمزدها پرسید. اما بلافاصله بعد از پایان بازدیدها، تمام دستمزدها دقیقا نصف شد و پنج هزار نفر اخراج شدن.

س: نیروهای سپاهی، چه سمت هایی دارن؟

ج: سرهنگ ها معمولا رییس کارگاه و یا توی تشکیلات دفتر مدیریتی (مثلا معاون رییس کارگاه و …) هستن. سربازهای وظیفه ، بسته به تخصصی که دارن، کارگری می کنن. ساعت کاری سربازها و کل شرایط کاری شون، مثل بقیه کارگر هاست، اما دستمزدشون مثل سربازهای شهرهای دیگه (یعنی ماهی پنجاه هزار تومان!) هست. بعد کسر بیمه و غیره، ماهی حدود چهل و پنج هزار تومن، به هر یک از سربازها میدن!

اینم بگم که کارگرها و سربازها، دقیقا مثل پادگان، تنبیه و تشویق دارن. فُرمن ها (foreman) یا همون سر کارگرها، هر لحظه که دلشون بخواد و شخصا تصمیم بگیرن، اقدام به تنبیه کارگرها و سربازان زیر دست شون می کنن. یعنی هر لحظه که فرمن اراده کرد، به کارگر یا سرباز نگون بخت میگه: “امروز رو برات کسر کار حساب می کنم.” در نتیجه، کارگر یا سرباز مغضوب، اون روز رو هم باید مثه بقیه روزها کار کنه، اما هیچ مزدی بابتش نمی گیره و مزد اون روز، از دستمزد ماهانه اش، کسر میشه.

یه روش دیگه تنبیه اینه که فرمن، برای کارگر زیر دستش، که باهاش خرده حساب داره، “اضافه کار بدون حقوق” صادر می کنه. بعدشم فرمن برای تحقیر و فشار روی کارگر مغضوب، اطلاعیه ای رو روی دیوار کانکس محل کارشون می چسبونه. معمولا فرمن تو اون اطلاعیه، می نویسه که: “به علت … (عبارت تحقیر آمیز و فحش) فلانی به چهار روز کسر کار، تنبیه می شود.”

فحاشی هم متداوله. هدف این فحاشی، معمولا زیر دست های خرده پیمانکار هستن. کارگر یا تکنسین یا مهندسی که فرمن باهاش مشکل داره، به طور حساب شده ای، با فحاشی مدام تحقیر میشه تا در نهایت، مجبور به ترک عسلویه بشه. فرمن هم بلافاصله، جاش رو با کارگر یا تکنسین یا مهندسی از میان اقوام یا آشنایان اش پر می کنه.

س: چه بخش هایی از کار، دست سپاه و شرکت های تابعه اش هست؟

ج: کارفرمای کل منطقه عسلویه، شرکت ملی نفت و گاز ایران (POGC) است. POGC هم اجرای هر فاز رو بین سه یا چهار شرکت، تقسیم کرده که حداقل، یکی از اون ها، از شرکت های تابعه ی سپاه است که البته به عنوان شرکت خصوصی حضور داره. روسا و معاونان این شرکت تابعه، که از رده فرماندهان و سرهنگ هستن، با ماشین های پلاک سپاه تردد می کنن.

بعد از ظهر روزی که سردار با پرادوی پلاک سپاه وارد سایت میشه، حقوق ها پرداخت میشه. بنابراین حضور سردار پرادو سوار، برای پیمانکاران جزء و کارگران، شعف انگیزه!

توی فاز ۱۵ و ۱۶ که دوستانم اونجا کار می کنن، از اوایل تیرماه امسال، روی تمام تابلوهای اطلاعات پروژه، که در دید عموم قرار دارن، برچسب سفید چسبانده اند و اسم شرکت مجری که از شرکت های تابعه است، دیگه دیده نمی شه.

س: آیا به نظر تو، این مساله یعنی مخفی کردن اسم شرکت های سپاه در تابلوهای عمومی، ربطی به تحریم های بین المللی داره؟

ج: ببینین! همون اوایل تیرماه، تلویزیون بی بی سی فارسی، خبری پخش کرد مبنی بر اینکه: مجری فاز ۱۵ و ۱۶ که شرکت سپانیر است، کنار کشیده و پروژه، به شرکت های خارجی واگذار شده.

هفته بعد، اخبار بیست و سی شبکه دوی ایران، اعلام کرد که شرکت سپانیر، از فازهای ۱۵ و ۱۶ کناره گیری کرده. دو سه روز بعدش، قضیه برچسب ها و پوشوندن نام سپانیر در تابلوهای عمومی اطلاعات پروژه پیش اومد. چند روز بعد هم، خبر تحریم های جدید که اسم شرکت های تابعه سپاه، که مشمول تحریم های بین المللی قرار گرفتن، توش لیست شده بود، منتشر شد.

س: یعنی اینها که که گفتی، ارتباط شون با هم چیه؟

ج: من فقط اتفاق هایی رو که با خیلی ها شاهدش بودیم گفتم. نتیجه گیری با خودتونه.

س: خوب این قضیه تحریم های جدید، چه تاثیری روی روند پیشرفت کارهای پروژه ها داشته؟

ج: هیچ! مواد اولیه با همون حجم و سرعت قبل از تحریم ها، از دبی و جاهای دیگه وارد اسکله گمرک میشه و کارها، بدون وقفه ادامه دارن.

صحبت ما اینجا ناتمام ماند چرا که جوان به مقصد رسیده بود. خداحافظی کرد و به سرعت از قطار خارج شد. من ماندم و سوالات دیگری که بدون پاسخ ماندند.

مترو مکان خوبی است برای گپ زدن، بخصوص وقتی که مسیرهای طولانی را از ابتدای خط تا انتها مجبوری بروی. گپ زدن گذشت زمان و شلوغی مترو را از خاطر می برد و تا چشم به هم بزنی به مقصد رسیده ای. گفت و گویی که می خوانید در یکی از این سفرها رخ داد و ما را با شرایط کاری در عسلویه آشنا می کند که روزگاری نه چندان دور بهترین امکان شغلی برای بسیاری از جوانان بود. هر چند شرایط کاری بسیار دشوار بود، اما حقوق های بالا و دو سه برابر دستمزد و حقوق در تهران سبب می شد که بسیاری دشواری کار را به جان بخرند و حداقل برای چند سالی برنامه کار در آنجا را برای خودشان بریزند تا بتوانند در ابتدای راه، برای شروع یک زندگی جدید، پس اندازی دست و پا کنند .

جوانی ریزنقش کنارم نشست. به نظر کمتر از ۳۰ سال سن داشت. از گرمای بیرون کلافه بود. برای اینکه سر صحبت را باز کنم از گرمای تهران و شلوغی مترو گفتم. اما در پاسخم از گرمای عسلویه گفت و شلوغی سرویس رفت و آمد به محل کار در آنجا. می گفت چند ماهی است که در عسلویه مشغول به کار شده است. از او پرسیدم:

– زمانی که رفتی عسلویه، اونجا چطور به نظرت اومد؟

ج: اونجا که رسیدم، انگار که به یه پادگان نظامی وارد شدم. ساعت چهار و نیم صبح باید از خواب بیدار بشی، نزدیک یک ساعت تو راه باشی و قبل ساعت شش صبح، تو محل کارت حاضر بشی و کارت بکشی. کل منطقه عسلویه فنس کشی شده و ورود و خروج، کنترل میشه. کنترل ورود و خروج دست حراست POGC (شرکت ملی نفت و گاز ایران) هست. دور هر سایت که معمولا شامل دو فاز هست، بازم فنس کشی جدا داره و گیت ورود و خروج گذاشتن که ماشین ها و کیف ها رو می گردن. از کمپ، که محل خواب و استراحته، تا محل سایت، که محل کاره، با ماشین حدود نیم ساعت فاصله هست. همه باید یونیفرم شرکت شون رو بپوشن. اینم شاید یه دلیل دیگه هست که عسلویه تو همون نظر اول، شبیه پادگان به نظر بیاد. داخل کمپ ها، بین کانکس ها هم فنس کشی شده. آدم های کارفرما، اکثرا سرهنگ و درجه دار هستن که با ماشین های سپاه، عبور و مرور می کنن.

س: چند روز در ماه و روزی چند ساعت باید کار کنین؟

ج: از یه شرکت تا شرکت دیگه متفاوته. ما هر ماه بیست و دو روز کار و هشت روز رست(استراحت) داریم. مثلا شرکت پتروشیمی جم، پانزده روز کار و پانزده روز استراحت داره. البته کارگر یا مهندسی که می خواد مرخصی بره، باید جایگزین داشته باشه. اگه کسی نباشه که تو مدت مرخصی اش، کارهاش رو انجام بده، حق مرخصی اش سلب می شه و اون کارگر یا مهندس، مجبوره بمونه عسلویه و مرخصی نره.

مدت کار روزانه، ده ساعته. از شش صبح تا دوازده ظهر، و از چهار تا هشت بعد از ظهر.

رفت و آمد هم جزو ساعات کاری حساب نمیشه. رفت و آمد هر روز، صبح از کمپ تا سایت یک ساعت، ظهر از سایت تا کمپ یک ساعت، دوباره از کمپ تا سایت یک ساعت و آخر روز هم از سایت تا کمپ یک ساعت طول میکشه. در بیست و چهار ساعت شبانه روز، حدود چهار ساعت تو رفت و آمد هستیم که هیچی اش جزو ساعات کاری حساب نمیشه. این چهار ساعت جزو ساعات استراحت ما محسوب میشه.

س: خوب تو این چهار ساعت، استراحت می کنید دیگه؟

ج: البته بستگی داره کارگر باشی یا کارمند. سرویس کارگرها کولر نداره و اتوبوس بنز ۳۰۲ (سوپر) و مینی بوس هست. تعداد سرویس ها هم طوریه که همیشه راهروی سرویس، پُره و کارگرها، چسبیده به هم، در راهروی ماشین سرپا می ایستن.

سرویس کارمندها کمی وضعش بهتره و اتوبوس شاتله. تعداد کمتری هم سرپا می ایستن و کولر هم داره. البته تو اون شرایط آب و هوایی، کولر تنها یه نقطه از بدن رو خنک می کنه و بقیه نقاط، همچنان داغ باقی می مونه!

با این وضعیت، کمتر کسی می تونه تو مسیر یک ساعته به خواب بره و تجدید قوا کنه.

پراید و سمند و پژو ۴۰۵ و تویوتا لندکروز و سوزوکی هم به عنوان سرویس استفاده میشه که بستگی به رده کاری مسافرهاش، تعیین میشه. پراید برای تکنسین های ارشد، تا…. سوزوکی که سرویس روسای پیمانکار اصلیه. در فازهای ۱ و ۲ که کار در عسولیه تازه شروع شده بود و کارگران هندی و کره ای هم مشغول کار بودن، سواری موسو هم به عنوان سرویس کارگران استفاده می شد.

س: خوب، گفتی که ساعات کار روزانه ده ساعته؟

ج: از این ده ساعت، سه ساعت اضافه کاری اجباری هست و فقط هفت ساعت، جزو ساعات کاری محاسبه میشه. روزهای تعطیل هم اضافه کاری حساب میشه. بابت این اضافه کاری مزدی هم دریافت نمی کنیم!

س: وضعیت امنیت شغلی چطوریه؟ خیال تون از این بابت اینکه بیکار نشین، راحته یا نه؟

ج: هر روز امکان داره که بهت بگن عصر بیا تسویه کن! اگه اینطوری بگن و تو بخوای بیکار نشی و بمونی کار کنی، باید بری پیش رییس کارگاه و گریه و زاری کنی تا شاید دلش به رحم بیاد و اخراجت نکنه.

س: مگه قرارداد ندارین با کارفرما؟

ج: هیچ قرارداد مکتوبی به دست کارگر یا کارمند یا مهندس داده نمی شود!

همین چند روز پیش بود که حدود صد نفر از کارگرها رو در دو نوبت اخراج کردن. اسم پنجاه تا کارگر ماهر دیگه هم تو لیست رزرو (اخراج) قرار گرفته.

تعداد پاسدارهایی که به اسم کارمند حضور دارن و کارخاصی انجام نمیدن ، کم نیست. کار اصلی آنها کنترل کارگران ودادن گزارش است. در شرکت های خصوصی که رسما سپاهی ها هستند، تمام کارگران ساده و ماهر باید دو نفر پاسدار را به عنوان معرف، معرفی کنند. این دو معرف، فرم “معرف پاسدار” را پر کرده و امضا می کنن.

تو این فرم، پایبندی عقیدتی و سیاسی کارگر، توسط معرف گواهی میشه.

س: حقوق دریافتی چقدر است؟

ج: اوایل، که فاز ۱ و ۲ شروع شده بود و پیمانکارهای واسطه حضور نداشتن و کارگرها مستقیما برای پیمانکار اصلی کار می کردن، کارگر ساده حدود ماهی سه میلیون تومن حقوق می گرفت. نقل هست که تعدادی از کارگرها، پس از دریافت دستمزد ماه اول، به سرعت از عسلویه خارج شدند! چون فکر میکردند اشتباه شده و زیادی پول داده اند.الان (شهریور ۱۳۸۹) کارگر ساده، روزی بین بیست تا بیست و یک هزار تومن دریافت می کنه.

س: یعنی کارگر روزمزد، آخر روز بیست هزار تومن دستشو می گیره؟

ج: خیر! هر روز تعدادی کارگر روزمزد رو از جلوی در سایت جمع کرده و به کار می گیرن، اما دستمزدشون رو زمان پایان کار پرداخت می کنن نه پایان روز.

روزانه حدود سیصد نفر از کارگران اخراجی، جلوی در هر سایت جمع میشن تا شاید یه فُرمن (سرکارگر) بیاد و اونا رو انتخاب کنه و به کار بگیره.

هربار که مسولی برای بازدید به عسلویه میاد، این کارگرای اخراجی رو از جلوی درها جمع می کنن تا در دید دوربین های تلویزیونی نباشن.

اینم بگم که حدود دو سال پیش که رییس جمهور برای بازدید اومده بود عسلویه، خیلی صمیمی با کارگرهای شاغل، رو در رو صحبت کرد و از میزان دستمزدها پرسید. اما بلافاصله بعد از پایان بازدیدها، تمام دستمزدها دقیقا نصف شد و پنج هزار نفر اخراج شدن.

س: نیروهای سپاهی، چه سمت هایی دارن؟

ج: سرهنگ ها معمولا رییس کارگاه و یا توی تشکیلات دفتر مدیریتی (مثلا معاون رییس کارگاه و …) هستن. سربازهای وظیفه ، بسته به تخصصی که دارن، کارگری می کنن. ساعت کاری سربازها و کل شرایط کاری شون، مثل بقیه کارگر هاست، اما دستمزدشون مثل سربازهای شهرهای دیگه (یعنی ماهی پنجاه هزار تومان!) هست. بعد کسر بیمه و غیره، ماهی حدود چهل و پنج هزار تومن، به هر یک از سربازها میدن!

اینم بگم که کارگرها و سربازها، دقیقا مثل پادگان، تنبیه و تشویق دارن. فُرمن ها (foreman) یا همون سر کارگرها، هر لحظه که دلشون بخواد و شخصا تصمیم بگیرن، اقدام به تنبیه کارگرها و سربازان زیر دست شون می کنن. یعنی هر لحظه که فرمن اراده کرد، به کارگر یا سرباز نگون بخت میگه: “امروز رو برات کسر کار حساب می کنم.” در نتیجه، کارگر یا سرباز مغضوب، اون روز رو هم باید مثه بقیه روزها کار کنه، اما هیچ مزدی بابتش نمی گیره و مزد اون روز، از دستمزد ماهانه اش، کسر میشه.

یه روش دیگه تنبیه اینه که فرمن، برای کارگر زیر دستش، که باهاش خرده حساب داره، “اضافه کار بدون حقوق” صادر می کنه. بعدشم فرمن برای تحقیر و فشار روی کارگر مغضوب، اطلاعیه ای رو روی دیوار کانکس محل کارشون می چسبونه. معمولا فرمن تو اون اطلاعیه، می نویسه که: “به علت … (عبارت تحقیر آمیز و فحش) فلانی به چهار روز کسر کار، تنبیه می شود.”

فحاشی هم متداوله. هدف این فحاشی، معمولا زیر دست های خرده پیمانکار هستن. کارگر یا تکنسین یا مهندسی که فرمن باهاش مشکل داره، به طور حساب شده ای، با فحاشی مدام تحقیر میشه تا در نهایت، مجبور به ترک عسلویه بشه. فرمن هم بلافاصله، جاش رو با کارگر یا تکنسین یا مهندسی از میان اقوام یا آشنایان اش پر می کنه.

س: چه بخش هایی از کار، دست سپاه و شرکت های تابعه اش هست؟

ج: کارفرمای کل منطقه عسلویه، شرکت ملی نفت و گاز ایران (POGC) است. POGC هم اجرای هر فاز رو بین سه یا چهار شرکت، تقسیم کرده که حداقل، یکی از اون ها، از شرکت های تابعه ی سپاه است که البته به عنوان شرکت خصوصی حضور داره. روسا و معاونان این شرکت تابعه، که از رده فرماندهان و سرهنگ هستن، با ماشین های پلاک سپاه تردد می کنن.

بعد از ظهر روزی که سردار با پرادوی پلاک سپاه وارد سایت میشه، حقوق ها پرداخت میشه. بنابراین حضور سردار پرادو سوار، برای پیمانکاران جزء و کارگران، شعف انگیزه!

توی فاز ۱۵ و ۱۶ که دوستانم اونجا کار می کنن، از اوایل تیرماه امسال، روی تمام تابلوهای اطلاعات پروژه، که در دید عموم قرار دارن، برچسب سفید چسبانده اند و اسم شرکت مجری که از شرکت های تابعه است، دیگه دیده نمی شه.

س: آیا به نظر تو، این مساله یعنی مخفی کردن اسم شرکت های سپاه در تابلوهای عمومی، ربطی به تحریم های بین المللی داره؟

ج: ببینین! همون اوایل تیرماه، تلویزیون بی بی سی فارسی، خبری پخش کرد مبنی بر اینکه: مجری فاز ۱۵ و ۱۶ که شرکت سپانیر است، کنار کشیده و پروژه، به شرکت های خارجی واگذار شده.

هفته بعد، اخبار بیست و سی شبکه دوی ایران، اعلام کرد که شرکت سپانیر، از فازهای ۱۵ و ۱۶ کناره گیری کرده. دو سه روز بعدش، قضیه برچسب ها و پوشوندن نام سپانیر در تابلوهای عمومی اطلاعات پروژه پیش اومد. چند روز بعد هم، خبر تحریم های جدید که اسم شرکت های تابعه سپاه، که مشمول تحریم های بین المللی قرار گرفتن، توش لیست شده بود، منتشر شد.

س: یعنی اینها که که گفتی، ارتباط شون با هم چیه؟

ج: من فقط اتفاق هایی رو که با خیلی ها شاهدش بودیم گفتم. نتیجه گیری با خودتونه.

س: خوب این قضیه تحریم های جدید، چه تاثیری روی روند پیشرفت کارهای پروژه ها داشته؟

ج: هیچ! مواد اولیه با همون حجم و سرعت قبل از تحریم ها، از دبی و جاهای دیگه وارد اسکله گمرک میشه و کارها، بدون وقفه ادامه دارن.

صحبت ما اینجا ناتمام ماند چرا که جوان به مقصد رسیده بود. خداحافظی کرد و به سرعت از قطار خارج شد. من ماندم و سوالات دیگری که بدون پاسخ ماندند

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان, ۱۳۸۹ ۱۰:۴۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، کشور را منزوی‌تر می کند.

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در باره دستگیریها، اعدامهای اخیر و برخورد با مهاجران افغانستانی

محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسراییل و آمریکای جهان‌خوار به کشور و خواست ازادی زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی!

زندانیان سیاسی و عقیدتی و عادی را آزاد کنید!

۱۲ روز سرنوشت‌ ساز؛ روایت یک جنگ ترکیبی و پروژۀ براندازی اسراییلی امریکایی در ایران

وضعیت زندانیان منتقل‌شده بند زنان اوین به زندان قرچک، گفت‌وگو با خانواده‌ها و رئیس زندان قرچک‌