دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۶

دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۶

در شوک و سوگ مرگ حسن عرب زاده حجازی و فرزندش محسن!
با ناباوری و اندوه بسیار، شرنگ تلخ خبر مرگ حسن عرب زاده و فرزندش محسن را سرکشیدیم. حسن که بسیارانی وی را با نام‌های برگزیده‌ی دوران مبارزاتی‌ - «تقی» و...
۸ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
محفلی در بند زنان زندان اوین در گرامیداشت "جانباختگان تپه های اوین " برگزار شد.
همه ساله در فصل بهار و فروردین ماه, یاد و خاطره این جانباختگان انقلاب که قربانی ساواک آریامهری شدند, در ذهن تداعی می شود و با خاطره ی هزاران زندانی...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بیانیهٔ گروهی
نویسنده: بیانیهٔ گروهی
اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: ایران سوگوار است.
این انفجار در محوطه کانتینری شرکت سینا روی داده است که از زیرمجموعه «بنیاد مستضعفان» است. شفافیت سازی و خبررسانی بی کم و کاست درباره علل و عوامل این حادثه...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
بترسید از آتش خشم فرزندان این رنجبرانی که در آتش قربانی شدند، بترسید!
هیچ انسان آزاده‌ای در این شرایط قادر به سکوت نیست. دیگر نمی‌توان در برابر این بی‌رحمی‌ها بی‌تفاوت ماند. دیگر نمی‌توان شاهد قربانی شدن بی‌صدای کارگران بود. ما فریاد می‌زنیم، چون...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: زری
نویسنده: زری
استر بالسترینو؛ زنی که نگاه سیاسی پاپ فرانسیس را شکل داد و قربانی دیکتاتوری آرژانتین شد
پاپ فرانسیس در کتاب زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد: «یادم می‌آید که ماجرای روزنبرگ‌ها یکی از نخستین موضوعاتی بود که با استر درباره‌اش بحث کردیم. او این ماجرا را برایم تعریف کرد و...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: آیِلن الیوا
نویسنده: آیِلن الیوا
جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
در سوگِ مرگِ جانگداز حسن عرب‌زاده و فرزندش محسن!
فاجعۀ تکان‌دهندۀ مرگ رفیق و یار دیرین جنبش فدایی، حسن عرب‌زاده (اسد) و فرزند ۴۳ ساله‌اش محسن، ما را در بُهت، اندوه و سوگی عمیق فرو برد. بهت و ناباوری...
۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

صراحت، صداقت و شفافیت

مواد و ادویه لازم، و گرنه "سیاست" بد مزه شده و به ماقبل مکیاولی باز می گردد

به همین دلیل صنعتگری، اساسا، ارثی – خونی بود، و پس شدیدا "انحصاری"- ریشه "فراماسونری" نیز از همینجا میباشد. وقتی که آن نوع صنعتگری داشت از صفحه روزگار- در شروع روندی که بعدا صنعت جدید از آن بیرون آمد – محو می شد شبکه گسترده و مخفی ای باید این "انحصار ارثی- خونی" را محفوظ می داشت

در کاربرد معمول و حتا سطوح بالاتر فرهنگی، ما واژه “استاد” را بمفهومی خاص بکار میبریم.  این واژه از یک سو معادل “صنعتگر” قرون وسطای اروپاست، مشابه آهنگر در تجربه خودمان.  از سوی دیگر، آنرا به مفهوم “معلم”،”پروفسور” که مفاهیم جدید پس از صنعت هستند، نیز بکار میبریم.مثلا به هرصنعت گری “استاد” یا در گفتگوی- عامیانه، “اوسا” میگوییم. نتیجتا، برای ما بین استاد دانشگاه و استاد آهنگر، و بنا، و مشابه، حتا فیلسوف و دانشمند هیچگونه تفاوت و تمایزی که استناد به مضمون داشته باشد نیست.  برای ما صاحبان “اسکولاستیک”، “توهم عرفانی”، “پتک و کوره وسندان”،”تار و تنبک و کمانچه”، “اندیشه و علم و فنآوری”، “قلم وتیشه و رنگ”، همگی  یکی هستند و برایشان واژه همه فن حریف “استاد” را بکار میبریم. پس همگی همزمان، نگهبانان و روحانیت اعلای “معبد” ستایش “آن کاری” که میکنند هستند و مشاغل شان جز از طریق تقلید و تکرار و رابطه “شاگردی- استادی” قابل انتقال نیستند. اما همه چیز احتیاج به غیر از این دارد، از موسیقی و هنر که اینقدر در این جاده رفته – فرورفته اند که نفس “تکرار و تقلید” به مضمون و هم روش شناسی “ماندن” ابدی بدون “شدن” در آنها خود مقدس شده اند. همان استدلال،”بهترین ترشی ترشی هفت ساله است” و “شراب هرچه کهنه تر، گیرایی و مستی و توهم زایی اش بیشتر”- آیا اینهم همان “استبداد شرقی” است و “نفت بدبختی آور”.

ما توهم و باری بهرجایی را اشاعه میدهیم، و با “اشاره چشم” می گوییم خیام منظور ماست. در دنیای صنعت، اگر چنین چیزی امکان داشت که شاه در هنگام کمبود برق و صنایع “آماده” راه اندازی به تمام ژنراتورها فرمان می داد که از فردا مگاوات ها یشان را فورا بالاببرند و الا ارتش و ساواک دمارشان را از روزگارشان می کشیدند. دنیای صنعت، در تمام ابعاد، و از جمله هنرها و ادبیات، باید دنیای صراحت، صداقت، و شفافیت باشد- و الا احتیاج است که مکیاولی را بخوانیم و کشف بزرگ او را درک کنیم که “شهریاران برای حفظ قدرتشان” چه میکردند: دوقاشق زور، یک توزی از خشونت و ارعاب، و بالاخره، چاشنی عوامفریبی هرچقدر لازم باشد.

   در تجربه قرون وسطای اروپا، و هم کارگاه های هزار نفره (به روایتی در نیشابور) تجربه گذشته خودمان یا شاید کلا “شرق”، استاد مفهومی “تمام و مطلق” داشته است و به “انجام دهنده” اطلاق میشده است.  بهمین دلیل، “فن” (آرت) او را هیچکس و حتا خود “استاد” نمیتوانسته است با وسیله و از طریق دیگری جز شاگردی بمعنی کارکردن با “استاد” به دیگری انتقال دهد.  به زبان امروز، “آموزش” فقط تقلید مو به مو و تکرار بوده است که شاگرد از “استاد” – در سنین بالا – اکتساب میکرده است، و چون “استاد”ی مادام العمر بوده است، پس عنوان “استاد” تنها پس از مرگ “استاد” به “شاگرد” که حال دیگر اینقدر تقلید و تکرار کرده بود که شایسته آن باشد، منتسب میشد.  به همین دلیل صنعتگری، اساسا، ارثی – خونی بود، و پس شدیدا “انحصاری”- ریشه “فراماسونری” نیز از همینجا میباشد. وقتی که آن نوع صنعتگری داشت از صفحه روزگار- در شروع روندی که بعدا صنعت جدید از آن بیرون آمد – محو می شد شبکه گسترده و مخفی ای باید این “انحصار ارثی- خونی” را محفوظ می داشت.

 

“استاد” در واقع وقتیکه امروزه بکار برده میشود، بمفهوم هم صاحب علم است، و هم فن، یعنی، ارثی – خونی میباشد و نه قابل تحصیل و اکتساب از طرق دیگر. این همان چیزی است که “فاشیسم” و”نازیسم” سازماندهی جامعه و تولید و کلا زندگی اجتماعی را بر اساس آن، بنا نهادند- بنام “کورپراتیویسم”- که به فارسی میتوانیم به سازماندهی “استاد- شاگردی” یا حتا، “خونی-ارثی” تعبیر کنیم، در حقیقت این جامعه، جامعه “همین است که هست” می باشد که شعارش “بپذیر یا برو” است.  تجربه اش را در کشور خودمان هم داریم “نمیخواهی، پاسپورت بگیر و برو”.

 

این شیوه سازماندهی قبل از اینکه مفهوم “فحش سیاسی” برای برخی پیدا کند، اساسا شکل بسیار بدوی و بسیار قدیمی “سازماندهی” یا درست تر، “انجام کار” بوده است- که بشر قرنها “تقلید و تکرار” کرده است.  صنعت جدید از طریق تجزیه، تمایز، و تفکیک در مضمون همین شیوه سازماندهی- اجرا بیرون آمده است. ارتباط “ارثی – خونی” ماندگارترین صورت چنین سازماندهی – اجرایی میباشد.  ضرورت “ملات” زور و خشونت نیز از همینجا ناشی شده است- و بعدها، کاربرد تفتیش عقاید در اروپا، و”تقیه” در فرهنگ خودمان، اشکال دیگری از اعمال زور بوده اند که باید جانب تفکیک یافته جدید -باصطلاح امروزی “نرم افزاری” – را “ملات” می بخشیده اند.

 

تمام احزاب “غیر کمونیست” نیز چنین سازمانده ای دارند، همه شخصیتی – خانوادگی و پس خونی- ارثی هستند – و حتا متاسفانه، هم بضرورت سطح رشد جامعه درگیر و هم انحراف، برخی از احزاب “چپ” نیز به این “بدبختی” گرفتار گشته یا میشوند- و این عملا عامل شکست و هم قتلگاه اینها بوده ومی باشد.  به همین دلیل جامعه، مفهومی “احساسی- توهمی” از یکسو، و “بوروکراتیک- اجحافی” از سوی دیگر پیدا کرده است.  و از اینجا، شرایطی که در “دنیای” سیاست امروز شاهد هستیم. مخالف و موافق، حکومت و ضد حکومت، “اقدام بشردوستانه” و خشونت ناز دارانه، همگی در یک “تبدیل گرایی” (ترانسفورمیسم) دو طرفه فرو رفته اند – یکروز آنهایی که  “روبه جلو” به جلو میروند، روز بعد، آنهایی که “رو به عقب” به جلو میروند – و پس ماسک اکسیژن برای آنهایی که “یک قدم به پیش” و “دوقدم به پس” میروند فراهم میشود- این پدیده را من در هنگام وقایع عراق، “صدامیزاسیون” نامیدم.

تاریخ انتشار : ۱۵ آذر, ۱۳۹۰ ۸:۵۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در شوک و سوگ مرگ حسن عرب زاده حجازی و فرزندش محسن!

محفلی در بند زنان زندان اوین در گرامیداشت “جانباختگان تپه های اوین ” برگزار شد.

اعلامیه حزب دموکراتیک مردم ایران: ایران سوگوار است.

بترسید از آتش خشم فرزندان این رنجبرانی که در آتش قربانی شدند، بترسید!

استر بالسترینو؛ زنی که نگاه سیاسی پاپ فرانسیس را شکل داد و قربانی دیکتاتوری آرژانتین شد

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!