جمهوری اسلامی و بخصوص دولت احمدی نژاد حساب ویژه ای برای مسلمانان ساکن اروپا و شمال آفریقا باز کرده اند. با صرف میلیونها دلار نفتی از خزانه ملی برای برنامه های ماهواره ای و اختصاص مخارج هنگفت برای مساجدی که در اروپا از مواضع جمهوری اسلامی حمایت می کنند، توانسته اند در میان مسلمانان این توهم را ایجاد کنند که گویا این جمهوری اسلامی است که در برابر اسرائیل ایستاده است. با شروع اعتراضات و پاگرفتن جنبش سبز بسیاری از این مسلمانان در حالت تردید نسبت به جنبش سبز، همچنان از دولت احمدی نژاد حمایت می کنند. اما زمانی که در برابر سئوآل مشخص قرار می گیرند فورأ حساب اسلام را از دولت احمدی نژاد جدا می کنند و حاضر به دفاع بی قید و شرط از حکومت ایران نیستند. با این وجود جامعه ایرانیان هنوز نتوانسته است باب دیالوگ را با این طیف از مسلمانان باز کند. گفتگو و طرح سئوآلهایی که اصل اسلام را به چالش نکشد، قادر است با سرعت باورنکردنی حمایت این بخش از مسلمانان را از پشت حکومت اسلامی بردارد و سالها کار تبلیغی و ترویجی این حکومت را بر باد دهد. فراموش نکنیم که حکومت اسلامی تا کنون بهره برداری بسیاری از این حمایتها در میان مسلمانان کرده است. سازمان دادن تیمهای ترور در خارج از ایران کمترین این سوء استفاده ها بوده است. هم اکنون در بسیاری از سفارتها در اروپا از این افراد استفاده می شود و مساجدی وجود دارند که وعاظ و امام جماعت آن عملأ از جمهوری اسلامی حقوق دریافت می کنند. بسیاری از این افراد با خرج مردم ایران در کنفرانسهایی در تهران شرکت کرده اند. در همه این مواردی که گفتم مدارک غیر قابل تردیدی در دست و مواردی نیز در مرحله تحقیق است که به موقع خود و یا در صورت لزوم با ذکر جزئیات افشا خواهم کرد. اما هدف تنها افشای ریخت و پاشهای جمهوری اسلامی نیست، بلکه باز کردن باب گفتگوی جنبش سبز با مسلمانان غیرایرانی است تا توهم ایجاد شده بوسیله تبلیغات دروغین و یکطرفه را برطرف کند و یکی از پایگاه های مهم حکومت در بیرون از کشور را خنثی کند. به همین مناسبت و بر اساس تجربه ای که شخصأ با مسلمانان غیرایرانی دارم، نامه سرگشاده ای تهیه کرده ام و به عنوان طرح بحث و باز کردن باب گفتگو منتشر می کنم. در این نامه سرگشاده تلاش کرده ام تا چالش ایجاد نکنم و تنها پرسشگری باشم که به دنبال حقیقت است.
چگونه این رابطه را برقرار کنیم؟
واقعیت این است که ما نه تلوزیون المنار داریم و نه پرس تی وی و بنابراین باید نامه و پیام خود را به صورت کتبی و یا با استفاده از رایانه تکثیر و پخش کنیم.
نخست طرح این نامه را در محلهای زندگی خود در خارج از ایران به زبانهای مختلف ترجمه کنیم و آن را به صورت نامه و پیام جنبش سبز به مسلمانان همان منطقه بدهیم و ببینیم که بازتاب آن چه خواهد بود. سپس تجارب خود را ثبت کنیم و به یکدیگر منتقل کنیم و با ادامه دیالوگی حقیقت مدار ولی غیرچالشی شاهد سقوط حکومت اسلامی در قلبهای مسلمین جهان باشیم.
متن طرح نامه برای ترجمه به زبانهای انگلیسی ، آلمانی ، فرانسه، اسپانیایی، عربی و …
وبلاگ اولیه برای هماهنگی
طرح نامه برای ترجمه
نامه سر گشاده به مسلمانان ساکن (هلند ،بلژیک، آلمان، فرانسه و …) به زبانهای فارسی، فرانسه، هلندی، آلمانی، عربی و …
ماه هاست که مقاومت مردم ایران در برابر انتخابات متقلبانه ادامه دارد. در این مدت اعمالی که که از حکومت ایران در برابر معترضین سر زده است، تمامأ با نام اسلام و حکومت اسلامی صورت گرفته است. فیلمها و شهادتهای انکارناپذیری ازکشتار راهپیمایان غیرمسلح و قتل و تجاوز به زندانیان تاکنون منتشر شده اند. کشتار مردمی که به صورت صلح آمیز به تقلب انتخاباتی معترض بودند و ربودن خبرنگاران و شکنجه مخالفین و اعدام آنها به عنوان محارب با اسلام ، به وسیله حکومتی در حال انجام یافتن است که با استفاده از شبکه های ماهواره ای و هزینه کردن میلیونها دلار نفتی داعیه رهبری مسلمانان جهان را دارد. نخستین سئوال مااز شما به عنوان مسلمان این است که آیا چنین رفتاری را از یک حکومت اسلامی که قاعدتأ باید منجی عدل و انصاف باشد در حق مردم معترض منطبق با موازین اسلام می دانید؟ اگر چنین نیست و شما این رفتار را منطبق با اسلام نمی دانید، پس چگونه است که با صدای بلند و رسا این اعمال وحشیانه را محکوم نمی کنید؟ کمال تأسف است که ما در دنیای اسلام که مدعی دادرسی و عدالت است، شاهد سکوتی چنین سنگین هستیم. به نظر می رسد که سیاستهای فریبکارانه و تبلیغاتی این حکومت که به ده ها زبان و از شبکه های گوناگون برای مسلمانان پخش می شود، توانسته است در دفاع از حقیقت تردیدهایی ایجاد کند.
تبلیغات فریبکارانه و دروغ این حکومت توانسته است در ظاهر مدافع مردم فلسطین جلوه کند ولی در نهان بین برادران فلسطینی ایجاد نفاق نماید. این حکومت در ظاهر شعار نابودی اسرائیل را می دهد ولی در واقع به روی کار آمدن راستهای افراطی و جنگ طلبهای اسرائیلی بیشترین خدمت را کرده است. حمله اسرائیل به غزه و لبنان نتایج دلارهایی بوده است که جمهوری اسلامی از در آمد سرشار نفت خرج ایجاد تفرقه در صفوف اعراب کرده است. شعارهای تو خالی و بدون پشتوانه در باره نابودی اسرائیل و دروغ بودن هولوکاست، تنها مورد بهره برداری خونخوارترین جناحهای اسرائیل بوده است و نفعی را به مردم فلسطین نرسانده است که هیچ، آنها را به ضعیفترین وضعیت ممکن در برابر دشمن قوی تقلیل داده است.
کمک به ایجاد ناامنی در عراق و افغانستان سیاستی است که حکومت اسلامی تاکنون در همسایگی خویش در پیش گرفته است. این سیاست تا کنون منجر به خسارات فراوان مردم اکثرأ مسلمان این دو کشور شده است و حضور کشورهای غربی و بخصوص آمریکا را در منطقه تداوم بخشیده است.
اگر هنوز میزان دشمنی این حکومت به ظاهر اسلامی با اسلام برایتان روشن نیست، کافی است به مردم ایران مراجعه کنید و از زبان آنها بشنوید که چگونه این حکومت به ظاهر اسلامی به مردمی که به عنوان اعتراض و شکوه شبانه به پشت بام رفته و بانگ الله و اکبر سر می دهند، شلیک می کند. یا شاید بهتر باشد از برادران سنی خود در تهران بپرسید که چند مسجد برای سنی ها در تهران وجود دارد؟ پاسخ خواهند داد هیچ! زیرا که دولت اسلامی اجازه بر پایی مسجد سنی ها را در تهران نمی دهد. صحبت از برپا کردن مناره و یا چیزی از این قبیل نیست، بلکه اجازه ساختن مسجد برای سنی ها داده نمی شود.
در حکومت اسلامی به هیچ روحانی مسلمانی که سخنش غیر از باند حاکم باشد اجازه وعظ نمی دهند و در صورت سرپیچی به سرنوشت آیت الله منتظری و آیت الله کاظم شریعتمداری و آقای کاظمینی بروجردی و یا در این اواخر، آقای رفسنجانی دچار می شود.*
از بدو پیدایش حکومت اسلامی در ایران به شکل فزاینده ای بر تعداد کسانی که از اسلام به ادیان دیگر گرویده اند افزوده شده است و در این اواخرسرعت بیشتری گرفته است.
ما ایرانیان مقیم (…) از برادران و خواهران مسلمان ساکن (…) درخواست می کنیم که به موارد ذکر شده که گوشه ای ناچیز از سالها جنایت علیه انسانیت و علیه اسلام است، با توجه بنگرند و در همه موارد تحقیق کنند و نظر بدهند. قبل از هر کس دیگر این وظیفه مسلمانان است که علیه کسانی که به نام اسلام فساد و ظلم می کنند موضع بگیرند. جمهوری اسلامی از اسلام استفاده ابزاری می کند و دین را سپر بلای خود کرده است، آیا شما به چنین سوء استفاده ای از اسلام رضایت می دهید؟