گزارش‌هایی از گردهمائی اعتراضی دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش‌آموختگان ایران

گردهمایی اعتراض به مرگ اکبر محمدی در تهران

ادوار نیوز: گردهمایی اعتراضی دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران پیرامون شهادت دانشجوی زندانی اکبر محمدی با عنوان “سوگ رهایی” عصر روز چهارشنبه و از ساعت ١٨ برگزار شد . 
در این نشست به همراه شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران و شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت جمع کثیری از فعالان سیاسی و مدنی حضور داشتند که از جمله این چهره ها می توان به : تقی رحمانی ، هدی صابر ، عباس عبدی ، خسرو سیف ، هاشم آغاجری ، حبیب الله پیمان ، محمد بسته نگار ، محمد توسلی، بها الدین ادب ، محمد علی عمویی ، فریبرز رییس دانا، هرمیداس باوند ، بابک احمدی ، خشایار دیهیمی ، محسن کدیور ، رضا علیجانی ، معصومه شفیعی ، حسین انصاری راد، عیسی سحرخیز ، احمد زیدآبادی ، مجید تولایی ، حسین رفیعی، نرگش محمدی ، خلیل بهرامیان ، مجتبی سمیع نژاد ‏، شیوا نظر آهاری ، کیانوش سنجری و … حضور داشتند. 
همچنین در این نشست اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد تهران ، فعالین جنبش زنان ، شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ، خانواده حشمت الله طبرزدی و … نیز حضور داشتند . 

در این نشست تعدادی از حاضران به سخنرانی پرداخته و نسبت به درگذشت اکبر محمدی در زندان اوین اعتراض کردند. 
در ابتدای این مراسم و پس از همخوانی سرود أی ایران توسط حاضرین ، مهدی امینی زاده عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران که اجرای مراسم را نیز بر عهده داشت گفت : اکبر محمدی نامی است که پس از ١٨فاجعه تیرماه ٧٨ و به خاک و خون کشیدن دانشگاه بارها و بارها تکرار شده است و نامی آشنا است . وی گفت : در جریان کوی دانشگاه قرار بود دانشجویان و مطبوعات به عنوان جریان اصلی تحول خواهی سرکوب شوند . در این فاجعه دانشجویان پس از ضرب و شتم از پنجره های خوابگاه به پایین پرتاب شدند . در این فاجعه عزت ابراهیم نژاد شهید شد . 
امینی زاده گفت : در دادگاهی که برای فاجعه ١٨ تیر برگزار شد تمامی عاملان و آمران تبرئه شدند و به جای آنها تعدادی از دانشجویانی که کاری نکرده بودند جز اعتراض به خاک و خون کشیده ساحت دانشگاه به حکم های شدید و غلیظ اعدام و حبس های طویل المدت محکوم شدند و اکبر محمدی یکی از این دانشجویان بود . 
وی با اشاره به اعتصاب غذای محمدی گفت : به دلیل بی کفایتی مسئولان زندان وروحیه أی که حاضر نیست هیچکدام از حقوق مردم و زندانیان را به آنها بدهد ، محمدی صداقت خودش را با مرگش امضا کرد و ما امروز در سوگ او نشسته ایم . 

کدیور: نام محمدی در تاریخ ایران می ماند 

اولین سخنران این مراسم دکتر محسن کدیور بود . دکتر کدیور در سخنان خود ضمن تسلیت درگذشت اکبر محمدی به خانواده او ‏ دانشجویان و ملت ایران گفت : همانگونه که کشتار مردم در فلسطین امری عادی است ، از بین رفتن شهروندان سیاسی در زندان های ما چندان امر دور از انتظاری نیست . وی همچنین نرخ جان انسانها را نشان توسعه یافتگی یک کشور دانست و از حکومت مردان پرسید : آیا حکومت برای جان مخالفان خود ارزشی قایل است ؟ وی گفت : برای مثال اسرائیل مخالفان فلسطینی خود را می کشد و ککش هم نمی گزد وی افزود : رژیم هایی که مانند اسراییل مخالفان خود را می کشند از همان ارزش انسانی برخوردار اند که اسراییل برخوردار است . 
کدیور با اشاره به نقش مهم زندان در کشورهای توسعه نیافته و لزوم نظارت بر آنها گفت : اگر کسی به اولا به اعدام محکوم شده باشد و سپس با عفو ملوکانه به ١۵ سال زندان محکوم شده باشد و ٧-٨ سال هم در زندان باشد در این شرایط اگر اعتراضی داشته باشد ، چه باید بکند ؟ وی همچنین گفت : بابی ساندز سرنوشتی مشابه با اکبر محمدی داشت ، در زمان فوت بابی ساندز جمهوری اسلامی واکنش نشان داد ، آما آیا حاضر است یک کوچه یا خیابان را به نام محمدی بگذارند . کدیور گفت : نام محمدی در تاریخ می ماند و به عنوان کشته فاجعه ١٨ تیر در تاریخ ایران می ماند . 
کدیور با اشاره به واقعه درآوردن زیور از پای دختر یهودی در حکومت علی (ع) گفت : امروز باید از مدعیان جانشینی علی پرسید آیا حاضرید به خاطر خون بی گناهی که در حکومت شما ریخته شد آرزوی مرگ کنید . 

هاشم آغاجری : این جنایت با جنایات اسراییل تفاوت ندارد 

سخنران بعدی مراسم دکتر هاشم آغاجری استاد دانشگاه بود . آغاجری نیز ضمن تسلیت این فاجعه انسانی به پدر و مادر اکبر محمدی با یادآوری وضعیت وخیم جسمی او در اثر سالها زندان و شکنجه گفت: داستان اکبر محدی این است که یک جوانی در اعتراض به سلب حقوق در سال ٧٨ اعتراض می کند اما او را سالها به زندان می اندازند و بعد دچار انواع و اقسام بیماریها می شود و در نهایت نه در اعتراض به اصل نقض حقوق اش بلکه در اعتراض به عدم برخورداری از مرخصی استعلاجی به این سرنوشت دچار می شود . 
آغاجری گفت : پس از شهادت اکبر محمدی بدون اینکه حتی به مادر او اجازه دهند که چهره فرزندش را برای آخرین بار ببیند او را در یک روستای دورافتاده دفن میکنند ، اما داستان اکبر محمدی تمام نشده است . 
وی گفت : از دید منطق قرآن کریم مرگ یک انسان مانند مرگ کل بشریت است . وی افزود : این جنایت با جنایات اسراییل در لبنان و فلسطین تفاوتی ندارد . 
وی با اشاره به شرایطی که موجب مرگ تدریجی همه مردم ایران شده است و شهادت اکبر محمدی نماد آن است گفت : این سیاست برآمده از شرک است چرا که سیاست توحیدی بر پایه رهایی است . 
آغاجری همچنین با یادآوری نام زندانیان دیگری از فاجعه ١٨ تیر از جمله عباس دلدار و لهراسبی گفت : آیا در منطق شما جواب سنگ پرانی مرگ است ؟ این منطق اسراییل است که جواب سنگ پرانی جوانان فلسطین را با گلوله می دهد . 
وی همچنین گفت : آیا قرار است حکم اعدام های اولیه برای زندانیان تیر ٧٨ به مرور اجرا شود ؟ 
آغاجری همچنین در پایان سخنان خود با طرح این پرسش که چرا به این سرعت پیکر اکبر محمدی دفن می شود خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت یاب برای روشن شدن دلیل مرگ اکبر محمدی شد . 

خلیل بهرامیان: آیا برنامه حذف فیزیکی زندانیان سیاسی در جریان است؟ 

در ادامه این گردهمایی خلیل بهرامیان وکیل مدافع اکبر محمدی در سخنانی گفت : مرگ اکبر محمدی زشت و جنایتکارانه است ، اما مرگی است که تخم آزادی را می کارد و به بار می آورد ، آنانی که اقتدارگرا هستند نمی دانند که با ریختن هر قطره خون ، انسانهایی زاده می شود که جلوی اقدامات اقتدارگراها را می گیرد . 
وی گفت : متاسفانه پس از ١٠٠ سال هنوز در شعار تاسیس عدالتخانه مانده ایم ، هر کس فکر می کند ما الان دادگستری داریم تصوری نادرست دارد . 
این وکیل دادگستری با اشاره به وضعیت باطبی و سایر زندانیان سیاسی گفت :‌آیا برنامه حذف فیزیکی زندانیان سیاسی در جریان است ؟ 
وی با اشاره به تصادف ساختگی که در زمان مرخصی اکبر محمدی برای او بوجود آوردند گفت : پس از بازداشت مجدد او به من گفتند که پنجاه هزار تومان برای انتقال او از زندان آمل به تهران از خانواده او پول گرفتند . 
وکیل اکبر محمدی گفت : وقتی از اعتصاب غذای اکبر محمدی آگاه شدم برای منصرف کردن او به زندان مراجعه کردم اما حتی اجازه گفتگوی تلفنی مرا با او ندادند تا او را از مرگ نجات دهم و در پاسخ به این درخواست من که اگر او اعتصاب غذای کند می میرد ، گفتند به درک . 
وی همچنین با اشاره به وکالت جدید که از والدین اکبر محمدی خواهد گرفت گفت : در صورتی که علت واقعی مرگ محمدی مشخص نشود بلا شک در نامه أی به کوفی عنان از او خواهم خواست تا پزشکان مستقل را به ایران بفستد تا دلیل اصلی مرگ محمدی را اعلام کنند . 

شیوا نظر آهاری : اکبر محمدی از دست ما رفت لااقل احمد باطبی را فراموش نکنید 

در ادامه این مراسم شیوا نظر آهاری در سخنانی که چنیدن بار به دلیل شدت تاثر وی قطع شد ضمن تسلیت این واقعه تلخ با تشریح وضعیت اکبر محمدی گفت : خواسته اکبر محمدی یک چیز بیشتر نبود و آن هم درخواست معالجه بود چرا که به گفته پزشکی قانونی او توان تحمل حبس را نداشت . 

نظرآهاری با اعلام این مطلب که دلیل بازداشت مجدد محمدی انتشار کتاب او در خارج از کشور بوده است ، از عدم توجه نهادهای حقوق بشری داخل و خارج از کشور به وضعیت محمدی و عدم انتشار خبر اعتصاب غذای او ابراز تاسف کرد . 
وی گفت : اکبر محمدی زمانی که به بهداری زندان هم منتقل می شود از تزریق سرم به خودش جلوگیری می کند و خواستار مذاکره بر سر مطالباتش با یک مقام مسئول در زندان می شود که کسی به درخواست او توجه نمی کند . 
شیوا نظر آهاری گفت : در روزی که نمایندگان مجلس به زندان اوین رفته بودند ‏، برای آنکه سر و صدای اکبر محمدی به گوش نرسد او را به تخت می بندند و با چسب دهانش را می بندند . 
نظر آهاری ادامه داد : روز شنبه مسئول حراست زندان در بهداری اوین به اکبر محمدی می گوید اعتصاب غذایت را بشکن و وقتی محمدی امتناع می کند او می گوید : «پس بفرستیدش به بند تا مثل سگ جان بکند» . این حرکت مسئولان او را برآشقته می کند و اعتصاب غذای خشک خود را آغاز می کند . صبح روز یکشنبه پزشک بهداری زندان بر بستر محمدی حاضر می شود و به حراست اعلام می کند با این وضعیت محمدی تا دو روز دیگر دوام نمی آورد . مسئول حراست دوباره بر سر او حاضر می شود و وقتی با اصرار محمدی برای ادامه اعتصاب مواجه می شود دستور می دهد او را به بند منتقل کنند در حالی که شب قبل از مرگ ، محمدی یک سکته خفیف قلبی را از سر گذرانده بوده و وی بایستی به بخش مراقبت های ویژه منتقل می شده است به بند منتقل می شود که حتی یک آسپرین در آن وجود ندارد . 
نظر آهاری سپس گفت : وقتی محمدی به بند منتقل می شود به دلیل وضعیت بدی که در بهداری داشته است ‏‌، همبندان اش وی را به حمام می برند که در همانجا ناگهان صورت او کبود می شود و در حالی که آمبولانسی در کار نبوده است او را با برانکارد به بهداری منتقل می کنند اما در میانه راه آن واقعه تلخ روی می دهد . 
او در پایان سخنانش با اشاره به وضعیت جسمانی احمد باطبی و در حالی که به شدت متاثر بود گفت : اکبر محمدی از دست ما رفت لااقل احمد باطبی را فراموش نکنید . و نگذارید که اکبرهای بعدی در راه باشند . 
پس از این سخنان بیانیه حزب ملت در این مورد قرائت شد . 

بهاالدین ادب : این مرگ قطعا مشکوک است 

بهاالدین ادب دیگر سخنران این مراسم بود . سخنگوی جبهه متحد کرد نیز در این نشست گفت: ما کردها وقتی این خبر را شنیدیم تصمیم گرفتیم در این جمع محترم حاضر شویم و تعظیم کنیم به روح بلند اکبر محمدی و اکبر محمدی ها . ما برای این عزیزان نباید اشک بریزیم بلکه باید آنها را تعظیم کنیم و یاد آنها را بزرگ بداریم . 
وی گفت : اعدام و مرگ آزادی خواهان مشکلی از تمامیت خواهان حلی نمی کند بلکه باعث آبیاری درخت آزادی خواهد شد . 
وی همچنین گفت : این مرگ قطعا مشکوک است چرا که اینگونه و در سیاهی شب جنازه اکبر محمدی را به نقطه ی دوری منتقل می کنند و در آنجا دفن می کنند . 
ادب همچنین از تشکیل کمیته حقیقت یاب دفاع کرد و آمادگی جبهه متحد کرد را برای هرگونه همکاری در این مورد اعلام کرد . با ذکر یک شعر کردی گفت :‌قطعا نمی میرند آنانکه در دل ملت جای دارند . 

محمد بسته نگار: اکبر محمدی آخرین قربانی نخواهد بود 

محمد بسته نگار از فعالان ملی مذهبی سخنران دیگر این مراسم بود . وی گفت :‌آیا نباید حداقل حقوق که خود این زندانبانان نوشته اند برای یک زندانی سیاسی در نظر گرفته شود . وی گفت : ملت با نزدیک به ١۵ سال در راه زدودن حوکمت های خودکامه و استقرار قانون گام برداشته و در این راه اکبر محمدی آخرین قربانی نخواهد بود.

باوند: اکبر محمدی مانند پر سیاوشان باعث برخواستن جنبش آزادی خواهان خواهد شد 

هرمیداس باوند نیز در این تجمع از سوی جبه ملی ایران سخنرانی کرد . وی گفت :‌برای من بسیار دشوار است که در چنین جمعی که برای درگذشت یک جوان آزادی خواه تشکیل شده است شرکت می کنم . 
وی گفت : امروز پس از یکصد سال مساله در این است که آیا حکومت از آن مردم است یا مردم تنها دکور و تزیین هستند . جوانان ما اکنون برای آزادی به پا خواسته اند و اکبر محمدی از جمله کسانی است که برای آزادی در ١٨ تیر به پا خواست . 
وی گفت : بدون شک مرگ اکبر محمدی مانند پر سیاوشان باعث برخاستن جنبش آزادی خواهان خواهد شد . 

عباس عبدی : حکومت از بشکه های نفت مست شده است 

عباس عبدی از فعالان سیاسی نیز در این نشست ضمن ابراز تسلیت به خانواده محمدی و آرزوی آزادی فرزند دیگرشان گفت: پرونده ١٨ تیر بسته نخواهد شد و امروز این پرونده بازهم گشوده شده است . وی افزود: ‌اصولا وضعیت کنونی کشور ما پیشا حقوقی است ،‌گرچه ما خواستار کمیته تحقیق می شویم اما می دانیم که چنین چیزی تشکیل نخواهد شد . 
عبدی همچنین گفت : اینکه پیکر محمدی را اینگونه به سرعت دفن می کنند و با پدر و مادر او چنین برخورد می کنند نشانه قدرت حکومت نیست . نظام قدرتمند وقتی ظلم هم می کند پای کارش می ایستد و می گوید کار خوبی کردم اما نظامی که هیچ چیز را قبول ندارد و کوشش می کند که همه را حذف کند آخر سر خودش تنها می ماند و رفتارهای غیر معقول انجام می دهد. 
وی افزود : حکومت از درون تضعیف شده است اما در صورت با سرکشیدن بشکه های نفت مست شده است و این گونه عملکرد نشانه این مستی است . 

رییس دانا : اگر در برابر کشتار ۶٧ مقاومت می کردیم شاهد این اتفاق نبودیم 

دکتر فریبرز رییس دانا نیز در این مراسم به سخنرانی پرداخت ، وی گفت : هنوز دلمان از فاجعه قانا خون بود که با فاجعه بی شرمانه کشتار درونی و از بین رفتن اکبر محمدی مواجه شدیم . 
رییس دانا گفت :‌در سال ۶٧ در این مملکت یک شبه ۴٠٠٠ زندانی سیاسی را کشتند اگر ما در آن سال مقاومت کرده بودیم این اتفاق نمی افتاد . 
وی گفت : نیازی به کمیته حقیقت یاب نیست ، این کمیته در بین مردم تشکیل شده است و ما تنها احتیاج داریم انگشت اشاره مان را نشان دهیم . 

رضا علیجانی: ارزش جان انسان در ساخت قدرت از لوله فاضلاب کمتر است 

رضا علیجانی از فعلان سیاسی نیز در این جمع گفت: وقتی من این خبر را شنیدم و همسرم گفت این خبر مانند بمب خبری به گوش همه می رسد خوشحال شدم . آقای عمویی ،‌آقای رحمانی ، شما کشتار دهه ۶٠ را به یاد دارید ، آن زمان هیچ کس به حال آن زندانیان دل نسوزاند. 
وی گفت : این البته درس تاریخی و آموزنده أی است . درس دیگر این است که ما نباید برای مرده همدیگر جمع شویم ، ما را چه شده که برای زنده همدیگر اهمیتی قایل نیستیم . 
وی با یادآوری یک خاطره گفت : یکی از هم سلولی های من در اعتراض به برخورد پزشکی که با او داشتند اعتصاب غذا کرد ، دو روز پس از اعتصاب غذای او رییس زندان آمد و به وضعیت لوله فاضلاب زندان رسیدگی کرد . و رفت و به وضعبت این دوست ما بی توجهی کرد . او نامه أی نوشت و گفت که حال که ارزش جان من از ارزش یک لوله فاضلاب کمتر است به اعتصاب غذای خشک دست خواهم زد . وی گفت او در دو روز ٨ کیلو کم کرد و در آن زمان با سراسیمگی به مطالبات او رسیدگی کردند . هنوز هم ارزش جان انسان در ساخت قدرت از لوله فاضلاب کمتر است . 
وی با انتقاد از عدم گفتگو و برخورد حذفی میان نیروهای سیاسی گفت: روشنفکران ما چه به این نسل گفته اند که می خواهند اولین کسی است باشند که بهره می برند و آخرین کسی که فدا می شود . وی گفت : اگر این درسها را از این واقعه تلخ آموخته باشیم خون اکبر محمدی هدر نرفته است . 

محمد علی عمویی : اعتصاب حق هر انسان معترضی است 

در این گردهمایی محمد علی عمویی دیگر سخنران بود . وی گفت : در این مملکت هنر آقایان در عرصه قیمت گذاری چنان است که همه چیز گران می شود جز جان انسانها و ارزش جان یک انسان آنقدر کم می شود که به هیچ می ارزد . 
عمویی گفت : زندانی سیاسی حق دارد مطالباتی را طرح کند و حتی حق دارد اعتصاب کند ،‌چه کسی می گوید زندانی حق اعتصاب ندارد ، اعتصاب حق هر انسان معترضی است . 
عمویی گفت : ما از وضعیت زندانیان سیاسی بی خبریم و این از ویژگی های جوامع بسته است. 
وی گفت : زندانی دست اش از دنیا کوتاه است و هر آزادی خواهی باید چه اسم زندانی را می داند یا نمی داند به صرف اینکه به خاطر اعتقادش به زندان افتاده است از حقوق او دفاع کند . 
محمد علی عمویی در پایان سخنان خود از وکیل اکبر محمدی و احمد باطبی و سایر زندانیان سیاسی خواست تا گزارش کاملی از وضعیت آنها را به افکار عمومی اطلاع دهد.
همچنین در پایان این گردهمایی مجتبی بیات عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت قطعنامه پایانی را برای حضار قرائت کرد . 

قطعنامه پایانی گردهمایی

« پرچم مرگ بر فراز اوین ، 
و هزاران شمع ـ خاموش در زمین . 
با اینهمه 
نه پادشاهان ، نه رداپوشان 
هرگز نتوانستند ، نتوانستند بمیرانند 
این شعله بزرگ را 
که می گستراند تن 
در سرزمین کاوه ، تهمتن »

جان بخشیدن در راه عقیده سخاوتی است ؛ خاص آنانی که زندگی و جوانی خویش را وقف روشنگری ستمگری های رفته بر خود و مردمانشان ساخته اند . آنانی که از پی پیگیری سرافرازی میهن و ملتشان ، جان بر کف ، پای بر میدان نبرد می گذارند . کسانی که روزی بر بیگانه ی متجاوز می تازند و روزگارِ دیگر را به جنگ با استبداد وطنی سپری می کنند ؛به راستی که آنان شاهدان زمان خویش اند و شایسته شهید نامیده شدن و درتاریخ جاوانه ماندن . 

اکبرمحمدی از متهمان ١٨ تیر ١٣٧٨ سرانجام جان خویش را در کف ایفای رسالت روشنگرانه ی دانشجویی خویش در افشای ستمگری های رفته بر خود و سایر زندانیان سیاسی نهاد . مرگ او در زندان شهادتی است بردروغ گویی و خوی سرکوب گری آنانی که منشور حقوق شهروندی ابلاغ می کنند .بی شک آغاز جاودانگی اکبر محمدی انعکاس صدای ناشنیده او در حیات سراسر مبارزه اش خواهد بود. 

دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران ضمن تسلیت و تعضیت مجدد شهادت اکبر محمدی به خانواده رنج کشیده محمدی وسایر مبارزین راه آزادی میهن وملت ،لازم می دانند نکاتی را مورد توجه قرار دهند : 

١ – تاریخ معاصر ایران بیانگر تلاش مستمر ایرانیان در رهایی از چنگال استبداد است . عجب که در صد سالگی مشروطیت جان انسانها بهایی ندارد و مهمترین خواسته مشروطه چیان که استقرار قانون و تحدید قدرت بی حساب و کتاب حاکم در برابر مردم بی پناه بوده است همچنان پا برجاست ، وقتی حاکمی پاسخگوی خوی و کردار خویش نباشد آن چنان می شود که عمّال او نیز هر حکمی بخواهند می رانند بی آنکه ترسی از عاقبت خویش داشته باشند . مثال اینکه در نزدیکی صد سالگی مشروطه زهرا کاظمی در زندان به قتل می رسد و هیچ نهادی مسئول و پاسخگو و مجازات نمی شود . امروز نیز در صد سالگی مشروطه انسانی در زندان جان می سپارد بی آنکه بگویند دلیل جان سپردنش چه بوده است ، شبانه جسم بی جان آن را به خاک می سپارند بی آنکه پزشکانِ بی طرف امکان پرده برداشتن از راز پر کشیدن روح او از جسمش را داشته باشند . البته حاجت و دلیلی ازحکومتی که همچنان بر طبل خودکامگی می کوبد نمی توان طلب کرد. اما روشن است که برای مقابله با مطلقه و خودکامگی و ریشه های کهن آنها باید به مبارزه تاریخی خویش تداوم بخشید ، امروز بیش از همه وقت تداوم مبارزه برای استقرار آزادی ، دمکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی در گرو اتحاد بیش از پیش نیروهای مؤمن به آرمانهای مشروطیت خواهی دیروز و جنبش دموکراتیک مسالمت آمیز امروز است .از این روست که اتحاد بزرگ نیروهای تحول طلب ایرانی می تواند با اعمال فشار مضائف بر دستگاههای امنیتی و قضائی ایران خواهان روشن شدن سریع و صریح دلایل جان سپاری اکبر محمدی شود. و گامی نیز در جهت پاسخوگو کردن حکومت خودکامه ایران بردارد. انجام این وظیفه کمترین دینی است که نیروهای تحول طلب ایرانی در قبال آرمان های مرحوم اکبر محمدی و خانواده داغداراش پرداخت خواهند کرد . 

٢ – وضعیت حاکم بر زندانهای ایران بسیار وحشت آمیز گزارش می شود . خبر رفتار ددمنشانه مأ موران زندان با مرحوم اکبر محمدی که با چسب زدن به دهان ایشان و بستن دست و پایش در هنگام بازدید پارلمان نشینان از زندان اوین همراه بوده است، نشان از عمق بد رفتاری با زندانیان سیاسی دارد . آنچنان که آنچه که در اوین و سایر زندانها می گذرد از محارم و کارگزاران نظام نیز پنهان نگاه داشته می شود . از این رو از مجامع مستقل حقوق بشری در سرتا سر دنیا انتظار می رود نسبت به تحدید جان زندانیان سیاسی در بند حکومت جمهوری اسلامی ایران به ویژه احمد باطبی اعتراض و خواهان بهبود وضعیت آنان از سوی مسؤلین ایرانی شوند . بدیهی است مسئولیت حفظ جان تک تک زندانیان بر عهد مسئولین قوه قضائیه و دستگاههای امنیتی می باشد وعواقب رخداد هر واقعه ناگواری از این دست متوجه مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی خواهد بود . 

٣ – جنایت هولناک مرگ اکبر محمدی در زندان اوین در شرایطی به وقوع پیوسته است که رسانه های وابسته داخلی در سایه هیاهوی جنایات رژیم اسرائیل ، سعی در به انحراف کشاندن افکار عمومی ایرانیان از نقض آشکار و بی پرده حقوق انسانی در داخل دارند افکار عمومی ایرانیان را منحرف ساخته اند. شدت گرفتن سرکوب نیروهای تحول خواه با سؤ استفاده از مناقشات خارجی نشانی از نشانه های بیشمار آغاز دوران افول اقتدار حاکمیت دارد . وظیفه خود می دانیم ضمن محکومیت نقض حقوق بشر از هر طریقی من الجمله جنگ و خونریزی در هر کجایی از دنیا، وجدان بیدار ایرانیان را متوجه نقض گسترده حقوق بشر در درون مرزهای کشور و ظلم های رفته بر هموطنان شان داریم. لذا از عموم هموطنان و نهادهای مستقل مدنی داخلی دعوت می کنیم با ابراز اعتراض نسبت به شهادت دانشجوی مبارز راه آزادی وطن اکبر محمدی در زندان مخوف اوین ،حساسیت خویش را نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در زندانهای جمهوری اسلامی ابراز دارند. 

۴ ـ در کشوری که گویی مرگ بر زندگی ترجیح دارد ، تابستان فرصتی را برای حاکمیت فراهم آورده برای توطئه بر ضد ملت و قتل و کشتار و سرکوب مخالفین . این نیز نشان از آغاز دوران افول اقتدار ایشان دارد. چه اگر این نبود فرصت تعطیلی دانشگاه را به فرصت سرکوب تعبیر نمی کردند . حاکمان خود خوب می دانند و ما نیز هشدار اکید می دهیم که حافظه دانشجو آنچه را که به ناحق بر او روا داشته می شود را به خوبی به یاد خواهد سپرد . فراموش نکنید که حافظه آنان را اعمال شما پر می کند ، چوب خط شما پرشد .پس در پس تابستان پائیز و اول مهری خواهد آمد که یاران دبستانی دست در دست هم به خون خواهی یار شهیدشان برمی خیزند .
امید که روحش را شاد بداریم . 

به امید سرافرازی میهن و ملت 
شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوارتحکیم وحدت)
١١ مرداد ١٣٨۵

گزارشی دیگر

حسب دعوت سازمان ادوار تحکیم وحدت به‌منظور گرامیداشت یاد اکبر محمدى شب گذشته به محل این دفتر در میدان عشرت آباد (سپاه) رفتیم. براى اولین بار بود که به این محل مى‌رفتیم و شاید این یکى از ثمرات شهادت اکبر بود که سبب تقرب نیروهاى دمکراسى‌خواه گردیده است. حضور چهره‌هاى فعالان سیاسى از گروه‌هاى مختلف نظیر کانون نویسندگان، جبهه دمکراتیک ایران، کمیته گزارشگران حقوق بشر، انجمن‌هاى عضو دفترتحکیم (شاخه علامه)، جبهه ملى ایران، حزب ملت ایران، احزاب کرد، جنبش مسلمانان مبارز و… حکایت از یک اتحاد نمادین سیاسى در برابر هجوم حاکمیت به زندانیان سیاسى مى کرد. 
اکبر و دیگر همرزمانش که مدت ۷سال رنج زندان را تحمل کردند و علاوه بر فشارهاى حکومت از سوى برخى گروه‌هاى سیاسى نیز مورد شماتت قرارگرفته و به حرکت‌هاى رادیکالى محکوم مى‌شدند امروز در فضاى تازه‌اى قرار گرفتند. یک ثمره شهادت اکبر این شد که این وسعت دید در میان گروه‌هاى سیاسى خواهان دمکراسى در عمل تحقق یابد که به‌طور عینى مشى دمکراتیک را تمرین کنند و این مهم را جزو فرهنگ سیاسى خود نمایند که لازمه نیل به دمکراسى آن است تا اندیشه‌ها و افکار و خط‌مشى‌هاى گوناگون سیاسى بیاموزند دیدگاه‌هاى اختصاصى و محدودترخود را مانع از دستیابى به اهداف مشترک و کلان جامعه ننمایند.
نه تنها سخنان مطرح شده از سوى اشخاص و نمایندگان گروه‌هاى مختلف حکایت ازفضاى تازه سیاسى مى‌داد بلکه نحوه اداره جلسه و تحملى که براى شنیدن سخنان نمایندگان تشکل‌هاى مختلف از سوى میزبانان به چشم مى‌آمد نیز موید این مساله بود.
با خود اندیشیدم چه سرى در این جان سپردن براى آزادى نهفته است که این قدر در جامعه نافذ است. خون فروهرها چند برابر ده‌ها سال مبارزاتشان در جامعه اثربخش و حرکت‌آفرین شد. زیبا کاظمى در طول عمر فعالیت‌هاى خبرنگارى و کوشش‌هاى سیاسى‌اش آنقدر براى جامعه حرکت‌آفرین نبود که شهادتش به جامعه حیات بخشید. چه‌گواراها، حنیف‌نژادها، جزنى‌ها، عزت ابراهیم‌نژادها و اکبر محمدى ها وقتى جان باختند زنده‌تر شدند وقتى حق حیات را از آنان ستاندند به مردم حیات تازه بخشیدند و راستى چه بى خردند دیکتاتورها و مستبدان مفتون قدرت که تصور مى‌کنند با کشتن آزادیخواهان مى‌توانند نفوذ و تاثیر بیدارگرى آنان در جامعه را محو کنند.
وقتى به اتفاق دوستانم دکتر امامى، سفرى، عباسقلى‌نژاد، سنجرى، نظرآهارى، پورآقایى، محسن، سعید و…. از پلکان ساختمان دفتر سازمان ادوار تحکیم پایین مى‌آمدیم یک دغدغه خاطر مشترک داشتیم. باطبى، طبرزدى، منوچهر، جاوید تهرانى، دلدار، لهراسبى و دیگر زندانیانى که اغلب نامى هم بر سر زبان‌ها ندارند اکنون در اوین، گوهردشت و دیگر زندان‌هاى جمهورى اسلامى در چه حالى هستند و براى آنکه اکبر شهید دیگر نداشته باشیم چه باید بکنیم.

نازلى سخن نگفت،
سرفراز
دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت…
نازلى سخن نگفت،
چو خورشید
از تیرگى برآمد و در خون نشست و رفت…
نازلى سخن نگفت
نازلى ستاره بود
یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت…
نازلى سخن نگفت
نازلى بنفشه بود
گل داد و 
مژده داد:
«زمستان شکست»
و
رفت…

محمد مسعود سلامتى