پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۰

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۰

آنارشیست ها در کمون پاریس.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

در کمون پاریس در سال ۱۸۷۱، بعد از قرنها میرفت که نخستین اتوپی سوسیالیستی عملی گردد، ولی حاکمیت کمون و شوراها فقط ۷۰ روز طول کشید. فرانسه برای سومین بار جمهوری شد. کمون پاریس انقلابی ایدئولوژیک نبود بلکه انقلاب احساسات بود. بعد از شکست آن، ۲۰۰۰۰ نفر درخیابانها مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، ۴۰۰۰۰ نفر دستگیر شدند و ۲۷۰ نفر از طرف دادگاهها به اعدام محکوم شدند. ازآنرمان زحمتکشان در سراسر دنیا، بورژوازی را دشمن طبقاتی می نامند.

مارکس کمون پاریس را نخستین دولت پرولتری نامید. آگوست بابل، رهبرمعروف سوسیال دمکراتهای آلمان آنرا پیشگام انقلاب جهانی بحساب آورد. رهبران آنارشیسم، باکونین و کروپتکین آنرا جشن گرفتند و نخستین کوشش برای واقعیت دادن به سوسیالیسم بدون دولت معرفی کردند.

زمانیکه روسو کتاب ” قرارداد اجتماعی ” را در سال ۱۷۶۲ نوشت، او نمی دانست که این کتاب پایه تئوریک مکتب لیبرالیسم خواهد شد. گرچه او درآنجا گفته بود که هیچ دولتی ابدی نیست، ولی این نظر آنارشیستی خود را تکمیل نکرد.

آنارشیستها می گفتند اگر خلق در راه استقلال خود کوشش نکند، دولت آنرا انکار خواهد کرد. روسو که متفکری لیبرال بود، خواهان انقلاب نبود ولی عقایدش موجب روشنگری ذر اروپا شدند. آگاهی انتقادی توسط او سرانجام میان سالهای ۱۷۹۹-۱۷۸۹ موجب انقلاب فرانسه شد.

دراروپا روسو تنها نبود. هیوم، هابس وولتیراز آغاز قرن ۱۷ در باره شکل دولت بحث و جدل می کردند. انقلاب فرانسه برای بورژوازی و قدرت سیاسی بیشتراو مفید بود. طبقه متوسط بعد از ۲۰۰۰ سال یک نقش تاریخی مهم بازی نمود. سرانجام چون مشکلات اجتماعی مردم حل نشدند، زمان رشد تئوریها شروع شد. در انگلیس گودوین در سال ۱۷۹۳ خالق عقاید شبه آنارشیستی در تاریخ سیر اندیشه گردید.

کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ میان ماه مارس وماه مه حاکم شد ولی بعدا شکست خورد. رهبران نظری آن افرادی مثل وارلین، فرانکلین، دابروسکی و لویزه میشل بودند. امروزه بعضی منابع تلفات شکست آنرا تا ۳۰۰۰۰ نفر حدس میزنند.

در کمون پاریس دو گروه ؛ هواداران بلانکو وهواداران پرودن، فعال بودند. از جمله خواسته های آنان غیراز جدایی دین از دولت، برابری حقوق زن و مرد بود. امروزه اشاره میشود که مارکس وانگلس در سهای مهمی از کمون پاریس آموختند که برای تاکتیک و استراتژی بعدی مبارزه پرولتاریا بسیار مهم بودند.

باید اشاره کرد که در کمون پاریس. کمونیستها و آنارشیستها اختلاف نظرعمده ای نداشتند. مارکس در نامه ای خصوصی اعتراف میکند که آخرین فصل کتاب ” ۱۸ برومر … ” او، تحسین مبارزات آنارشیستی نیزاست. البته مارکس آنزمان هنوز از طرف هوادارانش، مارکسیست ! نشده بود. امروزه حتی ادعا میشود که مارکس نسبت به آنارشیستها سیمپاتی داشت و ازآنان هواداری میکرد. گرچه آنزمان سوسیالیستها، آنارشیستها و جمهوریخواهان با همدیگر رقابت می کردند.

مارکس و انگلس به کارگران بیش از سایر اقشار زحمتکش امید بسته بودند. آنارشیستها سرانجام بهای گزافی در راه اتوپی سوسیالیسی خود پرداختند، چون دو رهبر آنان یعنی وارلین و فرمل اعدام گردیدند. فراز و فرود کمون پاریس برای جنبش آنارشیستی ، تایید و تجربه شکست و پیروزی بود. در میان آنارشیستها نظرات باکونین وپرودن مورد توجه خاصی قرار گرفتند. آنارشیستها غیرازکمونهای انقلابی، خواهان فدراسیون سراسری کمونهای آزاد شدند.

لویزه میشل، یکی از زنان آنارشیست در سال ۱۸۵۵ بعنوان معلمی جوان به پاریس آمده بود. او تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۵ چهره فعال و محبوب تبلیغات آنارشیستی بود. برای او حوادث مهم سال ۱۸۷۱ مبارزه ای در راه زندگی واقعی بودند.

او نخستین بار خواسته های فمنیستی را وارد مبارزه انقلابی نمود. وی خطاب به حاکمان گفته بود، ما برای احقاق حقمان التماس نمی کنیم بلکه با نیروی خود آنرا خواهیم گرفت، ودردادگاه محاکمه اش گفته بود، بهتراست حکم اعدام بگیرد تا بدلیل زن بودن جرمی سبک دریافت کند. امروزه اشاره میشود که داستانهای ادبی و یادداشتهای روزانه او سندی مهمتر از ثبت تاریخ از طریق کارشناسان درباره تحولات کمون پاریس هستند.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

 

جانباختگان نخستین اتوپی سوسیالیستی آنارشیستی.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

نصرت شاد

در کمون پاریس در سال ۱۸۷۱، بعد از قرنها میرفت که نخستین اتوپی سوسیالیستی عملی گردد، ولی حاکمیت کمون و شوراها فقط ۷۰ روز طول کشید. فرانسه برای سومین بار جمهوری شد. کمون پاریس انقلابی ایدئولوژیک نبود بلکه انقلاب احساسات بود. بعد از شکست آن، ۲۰۰۰۰ نفر درخیابانها مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، ۴۰۰۰۰ نفر دستگیر شدند و ۲۷۰ نفر از طرف دادگاهها به اعدام محکوم شدند. ازآنرمان زحمتکشان در سراسر دنیا، بورژوازی را دشمن طبقاتی می نامند.

مارکس کمون پاریس را نخستین دولت پرولتری نامید. آگوست بابل، رهبرمعروف سوسیال دمکراتهای آلمان آنرا پیشگام انقلاب جهانی بحساب آورد. رهبران آنارشیسم، باکونین و کروپتکین آنرا جشن گرفتند و نخستین کوشش برای واقعیت دادن به سوسیالیسم بدون دولت معرفی کردند.

زمانیکه روسو کتاب ” قرارداد اجتماعی ” را در سال ۱۷۶۲ نوشت، او نمی دانست که این کتاب پایه تئوریک مکتب لیبرالیسم خواهد شد. گرچه او درآنجا گفته بود که هیچ دولتی ابدی نیست، ولی این نظر آنارشیستی خود را تکمیل نکرد.

آنارشیستها می گفتند اگر خلق در راه استقلال خود کوشش نکند، دولت آنرا انکار خواهد کرد. روسو که متفکری لیبرال بود، خواهان انقلاب نبود ولی عقایدش موجب روشنگری ذر اروپا شدند. آگاهی انتقادی توسط او سرانجام میان سالهای ۱۷۹۹-۱۷۸۹ موجب انقلاب فرانسه شد.

دراروپا روسو تنها نبود. هیوم، هابس وولتیراز آغاز قرن ۱۷ در باره شکل دولت بحث و جدل می کردند. انقلاب فرانسه برای بورژوازی و قدرت سیاسی بیشتراو مفید بود. طبقه متوسط بعد از ۲۰۰۰ سال یک نقش تاریخی مهم بازی نمود. سرانجام چون مشکلات اجتماعی مردم حل نشدند، زمان رشد تئوریها شروع شد. در انگلیس گودوین در سال ۱۷۹۳ خالق عقاید شبه آنارشیستی در تاریخ سیر اندیشه گردید.

کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ میان ماه مارس وماه مه حاکم شد ولی بعدا شکست خورد. رهبران نظری آن افرادی مثل وارلین، فرانکلین، دابروسکی و لویزه میشل بودند. امروزه بعضی منابع تلفات شکست آنرا تا ۳۰۰۰۰ نفر حدس میزنند.

در کمون پاریس دو گروه ؛ هواداران بلانکو وهواداران پرودن، فعال بودند. از جمله خواسته های آنان غیراز جدایی دین از دولت، برابری حقوق زن و مرد بود. امروزه اشاره میشود که مارکس وانگلس در سهای مهمی از کمون پاریس آموختند که برای تاکتیک و استراتژی بعدی مبارزه پرولتاریا بسیار مهم بودند.

باید اشاره کرد که در کمون پاریس. کمونیستها و آنارشیستها اختلاف نظرعمده ای نداشتند. مارکس در نامه ای خصوصی اعتراف میکند که آخرین فصل کتاب ” ۱۸ برومر … ” او، تحسین مبارزات آنارشیستی نیزاست. البته مارکس آنزمان هنوز از طرف هوادارانش، مارکسیست ! نشده بود. امروزه حتی ادعا میشود که مارکس نسبت به آنارشیستها سیمپاتی داشت و ازآنان هواداری میکرد. گرچه آنزمان سوسیالیستها، آنارشیستها و جمهوریخواهان با همدیگر رقابت می کردند.

مارکس و انگلس به کارگران بیش از سایر اقشار زحمتکش امید بسته بودند. آنارشیستها سرانجام بهای گزافی در راه اتوپی سوسیالیسی خود پرداختند، چون دو رهبر آنان یعنی وارلین و فرمل اعدام گردیدند. فراز و فرود کمون پاریس برای جنبش آنارشیستی ، تایید و تجربه شکست و پیروزی بود. در میان آنارشیستها نظرات باکونین وپرودن مورد توجه خاصی قرار گرفتند. آنارشیستها غیرازکمونهای انقلابی، خواهان فدراسیون سراسری کمونهای آزاد شدند.

لویزه میشل، یکی از زنان آنارشیست در سال ۱۸۵۵ بعنوان معلمی جوان به پاریس آمده بود. او تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۵ چهره فعال و محبوب تبلیغات آنارشیستی بود. برای او حوادث مهم سال ۱۸۷۱ مبارزه ای در راه زندگی واقعی بودند.

او نخستین بار خواسته های فمنیستی را وارد مبارزه انقلابی نمود. وی خطاب به حاکمان گفته بود، ما برای احقاق حقمان التماس نمی کنیم بلکه با نیروی خود آنرا خواهیم گرفت، ودردادگاه محاکمه اش گفته بود، بهتراست حکم اعدام بگیرد تا بدلیل زن بودن جرمی سبک دریافت کند. امروزه اشاره میشود که داستانهای ادبی و یادداشتهای روزانه او سندی مهمتر از ثبت تاریخ از طریق کارشناسان درباره تحولات کمون پاریس هستند.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

تاریخ انتشار : ۹ شهریور, ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

با احتساب تانکهای فرسوده قدیمی «ت-۷۲» یا «ت-۶۴» که ساخت آن به دوران اتحاد شوروی برمیگردد وبا در نظرگرفتن تانکهای مهدوم شده، مارک شاسیلان اینگونه برآورد میکند که «اوکراین ۶۰۰ تا ۷۰۰ از ۱۰۰۰ فقره تانکهایی که در آغاز شروع جنگ در اختیار داشت را از دست داده است.»

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

چه شگفت انگیزسرزمینی است! ایران زمین که مهرش و عشق به آزادیش چنان با جان عجین گردیده که استبدادحاکم شده برآن هرگز قادر نیست طولانی مدت دوام بیاورد ودر هراس از خروش و بر آمد مردم نباشد.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

در فضای گشوده برای سخن گفتن از تبعیض اما، کمترین توجه‌ها جلب یکی از عمیق‌ترین اَشکال تبعیض در ایران شد: تبعیض علیه پناهندگان افغانستانی. از قضا همزمانی هجوم دوباره‌ی طالبان به افغانستان پس از توافق با آمریکا، و آوارگی دوباره‌ی آن مردم رنج کشیده با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» می‌توانست زمینه‌ای برای همدلی و هم‌صدایی با پناهجویان افغانستانی باشد…

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

متد و روش های علوم تجربی برای توضیح پدیده هاست، ولی هنر تفسیر در علوم انسانی، شرایط و امکانات و کوشش در راه فهمیدن متون است. هرمنوتیک یا تفسیر به عنوان علم معنی در علوم انسانی خود را با تولیدات فکری انسان مشغول میکند.

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

چشم‌هایش را باز کرد و نگاه کرد به مردم. ذرات آب را که باد با خود از فواره وسط میدان روی صورتش می‌نشاند حس کرد. نمی‌دانست سروصدای آدم‌ها و ماشین از خواب بیدارش کرده است یا دردی که گرسنگی ول کرده بود توی شکمش، اما مطمئن بود که یک کدام از این‌ها بوده.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

شادباش به‌مناسبت هشتادودومین سالگرد تاسیس حزب تودۀ ایران

پیوند نزدیک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب تودۀ ایران را آرمان‌های مشترک صلح، آزادی، عدالت اجتماعی، مردم‌سالاری (دمکراسی) و سوسیالیسم برقرار کرده‌است. هم‌سویی در مبارزه برای تحقق این آرمان‌ها و مبارزه برای گذر از شرایط اسف‌بار و بحران‌زدۀ کنونی زیر سیطرۀ حکومت ولایی جمهوری اسلامی و مبارزه برای استقرار حکومتی بر پایۀ مردم‌سالاری (دمکراسی)، آزادی و عدالت اجتماعی در کشور این پیوند را استحکام می‌بخشد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آیا تانکهای آبرامز امریکایی می‌توانند وضعیت را در اوکرائین تغییر دهند؟

زنی که سپهرش به فراخنای ایران است.

پناهندگان افغانستانی؛ غایبان سیاست «ما»

مقوله تفسیر: از دگم های مذهبی تا روشنگری انسانی…

آن‌ها هم…(یادی از رفیق غلام‌حسین بیگی)

سلحشوری های بی پایان شوالیه ای به نام بیژن اشتری!