در حالیکه تنها چند روز دیگر به اول ماه مه مانده است با اینهمه برای من کارگر این روز( یعنی روز جهانی کارگر) حکم تحویل سال نو کاریمان است. روزیست که پایان سالیست که رفته، توام با موفقیتها ویا شکستها و مشکلات ویا کامیابی های احتمالی، در سال کاری که گذشته است. همچنین آغاز سالیست که امیدواریم بهبودی وسیع وعمیقی در زندگی ما کارگران همراه باشد. اگر در سرتاسر جهان واز ملل و کشورهای گوناگون جهت مشخص نمودن گذر ایام از سالنامه هایی چون، میلادی، شمسی، سال چینی وهندی وغیره استفاده میشود اما روز جهانی کارگر یگانه تقویم مشترک تمامی کارگران جهانست. که این خود به تنهایی گواه همبستگی تمامی توده های کارگران است. بعبارت دیگر، شیئیت و ماهیت مادی کارگران آنچنان به هم نزدیک است که از تمامی مرزهای سیاسی وتاریخی و فرهنگی گذر می نمایند که این خود ناشی ازذات طبقاتی مشترک، درد مشترک و راه حلهای مشترک برای رفع تمامی معضلات این طبقه عظیم است. همانطور که میدانیم ، تقویم روز جهانی کارگر با کشته شدن دوازده کارگر ساکن در آمریکا بوجود آمد. یعنی کشته شدن تعدادی کارگر خاص در یک کشور معلوم. اما همین رخ داد، تبدیل به روزی شد که تمامی کارگران دنیا، کارگر بودن خویشتن را جشن می گیرند چرا که درهمه جا بر اساس این مناسبات، عارضه ای ثابت و مشابه در روابط کار وسرمایه است. یعنی همانا تضاد منافع طبقه سرمایه داری با منافع طبقه کارگر بعنوان فروشنده نیروی کار. این تضاد باتمامی ابعادش در مناسبات حاکم بر جهان ما (سرمایه داری) بر قرار است. در چنین مناسباتی، طبقه سرمایه داری که مالک منابع ثروت سر شاری میباشد طبیعست که منابع قدرت را هم با خود همراه میسازد. تا از منافع او حمایت کند. از سوی دیگر، کارگران با فقدان منابع یاد شده و همچنین در نتیجه تضاد منافع او با سرمایه داری، بر خورد این دو، که هر کدام خواهان سهم بیشتری ازسودیست که از ارزش افزوده ناشی از تاثیر نیروی کار کارگر ویا ابزار تولید ونیروی مولد کارفرما که همگی در خدمت تولید و یا تولید کالا خدماتی هستند بر خورد این دو سوی نامتجانس(از منظر پایگاه طبقاتی) گاه صورت بسیار خشن وبیرحمانه ای بخود می گیرد در چنین مناسباتی، طبیعیست که کارگران همیشه قربانی میشوند. بعبارت دیگر، هر گونه حرکت وجنبش توده طبقه کارگر برای تغییر وبهبود شرایط زندگی، با جواب محکم ودندان شکن سرمایه داری تا دندان مسلح مواجه میشود. همانطور که کشته شدن این دوازده کارگر شیکاگویی بر گرفته ازین روابط بسیار جدی و گاه بیرحمانه در سیستم سرمایه داری بشمار می رود. با اینهمه، هر چند متاسفانه این عده کارگر مظلومانه کشته شدند با این حال روزی را برای تمامی کارگران جهان به یادگار گذاشتند که برای من کارگر، تنها روزیست که احساس بودن وغرور می کنم. ازینکه من یک کارگر هستم . اگر تمامی روزهای دیگر سال با تحقیر و استثمار نیروی کار من(کارگر)همراه است با این همه، اول ماه مه، فقط روز ما کارگران است. روزیست که کارگر با افتخار سر خود را بالا می گیرد و می گوید این روز، فقط روز منست. همانطور که گفتیم تمامی مصائب ومشکلات کارگران مشترک میباشد. همانطور که راه مبارزه با این دشواریها و درگیری با سرمایه داری هم مشابه است. که مراد همانا همبستگی طبقاتی کارگران است. تک تک ما کارگران از حیث منابع ثروت وقدرت، جهت ایجاد موازنه قدرت،در روابط خود با کارفرما، بسیار ضعیف و ناتوان هستیم. راز غلبه بر چنین ضعفی در اتحاد وهمبستگی کارگران نهفته شده است. همچنین نکته امیدوارکننده مبارزه طبقاتی کارگران اینست که هر دستاوردی که کارگران در گوشه ای از گیتی بدست آوردند بر روی زندگی دیگر کارگران تاثیر مستقیم می گذارد. با این حال، متاسفانه بسیاری از دستاورد های مبارزه طبقاتی کارگران جهان، هنوز به ما نرسیده است. برای نمونه، من وقتی به سندیکاهای قدرتمند فرانسه نگاه می کنم حسرت می خورم. چراکه ما هیچ سندیکایی نداریم که از زندگانیمان محافظت کند. وقتی که ملا حظه میشود که این روز مهم در اکثر کشورها با شدت و حدت فراوان، بعنوان یکی از اعیاد رسمی کشورشان، با برپایی جشنهای گسترده ، با کارناوالهای بزرگ کارگری، برسمیت شناخته شده است، اما در کشورما نه تنها این روز تعطیل نیست، بلکه کارگران حتی نمیتوانند در جمع خودشان هم این مناسبت را جشن بگیرند. بازهم حسرت میخورم. بعنوان مثال، در بسیاری از شهرهای مکزیک هر ساله کسانی که توانسته اند کار خود را حفظ کنند وهمچنان کارگر باقی مانده اند، به جشن وشادی وپاکوبی درین روز می پردازند.
با توجه به مسائل گفته شده، یعنی برگذاری جشن وشادی وهمچنین تعطیلی روز جهانی کارگر وایجاد سندیکاهای قدرتمند کارگری، با اینکه تا رسیدن به سقف آرمانهای کارگریمان فاصله بسیار دارد، با اینهمه در مناسبات بیرحمانه و خشنی که در عالم سرمایه داری حاکم است، تمامی دستاوردهای یاد شده با دادن هزینه های گزاف به دست آمده اند؛ هزینه هایی مانند، اخراج ،زندان وحتی جان کارگر. اگر سرمایه دار تنها به تحصیل سود بیشتر می اندیشد تا به داشته های بیشمار خود، بازهم بیافزاید. اما کارگران برای رسیدن به یک زندگی انسانی وشرافتمندانه مبارزه می کند که در بعضی موارد حتی مجبور شده اند که جان خود را هم هزینه کنند.
اگر ما همچنان جز تحقیر شدگانیم. اگر در سرتاسرجهان همچنان استثمار میشویم . اگر هنوز هم تاوان می دهیم. اگر همچنان در حسرت رسیدن به یک زندگی انسانی، مانده ایم. با وجود همه اینها، اول ما مه روز ما کارگران است. روز یست که ما از مرزهای نیستی ، پوچی وحقارت خود گذر کردیم تا به همگان فریاد بر آوریم که روز جهانی کارگر روز ماست..
رضارخشان
۸/۲/۱۳۹۲