
باید توجە داشت کە از سرگیری رابطە دوبارە میان تهران و ریاض نتیجە مستقیم انقلاب ژینا هم هست. اعتراضات قهرمانانە مردم ایران و حضور ممتدشان در خیابان، رشتەهای رژیم در حوزە تندروی مداوم در بخش سیاست خارجی را پنبە کرد و آنان را ناچار بە سوی تعدیل سیاستهایشان سوق داد. خامنەای کە بشدت علاقمند بە دور نگەگذاشتن مردم از حوزە تاثیرگذاری بر سیاست خارجی بود، و صراحتا در این مورد هشدار دادەبود، بناچار راە دیگری را برگزید.


رهایی زنان از بند تبعیضهای جنسیتی، رهایی جامعه است. راه زیبای مبارزە که بیگمان روزی به خورشید میرسد، پرسنگلاخ و ناهموار است. چه بیشمار زنانی که این مسیر پر فراز و فرود را پیمودهاند، و چه بیشمار زنانی که بە این کاروان خستگیناپذیر میپیوندند تا به فردای روشن آزادی و برابری برسند.


بە نظر میرسد کە نمیتوان در این مورد خوشبین بود. سران رژیم در تلاش برای رهایی از بن بست وضعیت اقتصادی موجود و رهایی از خطر فروپاشی اقتصادی هستند کە کل نظام را تهدید میکند. بە همین جهت ما در هفتەهای آیندە باز بە احتمال زیاد شاهد فرازونشیبها و پیچیدگیهای خاصی در رفتار سیاسی و دیپلماسی آنها خواهیم بود.


اینکه مصوبه مولدسازی موجب فساد و رانت می شود و باز هم دست عده ای را برای چپاول باز می کند یک بحث است, اما تغییر در صحنه کلان اقتصادی, که قدرت و مالکیت را مصلوب می نماید و در دست عده ای معلوم الحال می سپارد, باب منازعه جدی و جدیدی را بین حکومت دیکتاتوری اسلامی و ملت باز می کند که پایان ناپذیر خواهد بود. بدعتی دستوری و بیسابقه که در نابود کردن نظام حقوقی و قانونی کشور برداشته شده است و خوشبختانه از چشم نهاد های حقوقی و مجامع مردم نهاد دور نمانده است.


دولت بایدن برای هرگونه احتمال درگیری نظامی با ایران آماده می شود، در این روند بود که پنتاگن جایگاه اسرائیل را به طور رسمی در برنامه ریزی نظامی بالا برد. این تغییر در حالی صورت می گیرد که تمرکز نظامی ارتش آمریکا از «جنگ علیه ترور» به دکترین جدید سیاست خارجی کشور یعنی مبارزه بالقوه با چهار هدف بزرگ—چین، روسیه، کره شمالی و ایران متمرکز شده است. همزمان با تغییر اسرائیل به یک شریک نظامی تمام عیار، جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز بر برنامه زبان عبری برای جاسوسی از متحد شماره یک خود در خاورمیانه تأکید بیشتری کرده است.


امروز، حکومت به جای پاسخگویی به مطالبات تلنبارشدهٔ مردم، به سرکوب و حتی به انتقامگیری متوسل شده است. برای ایجاد رعب و وحشت، دست به اعدام معترضین زده و حتی اقدام به کودککشی نموده است. این اعمال میتواند ما را قانع کند که قوای امنیتی حکومت و عملکرد دستگاه قوهٔ قضاییه آن، برنامهای جز انتقامگیری از مردم ندارد.




و میدانیم کە همین همسایەها با ایالات متحدە چە روابط خوبی دارند! بنا بر این، این سئوال مطرح میشود کە آیا جمهوری اسلامی میتواند مکانیسمی را بیابد کە مناسبات با این کشورها را چنان متوازن نگە دارد کە دچار تنشهای خطرناکی کە در این هشت سال با آنها مواجە شدە، نشود؟ تجربە نشان میدهد کە متأسفانە خیر! فرازونشیبهای به شدت متغیر سیاست خارجی نظام مسلط بر ایران، پایانی ندارد؛ ... بە این دلیل سادە کە غربستیزی در آن نهادینە شدە است.


شاید راە برونرفت از این وضعیت، فعال شدن این قشر از جملە بر اثر بحرانهای لاجرمی است کە نظامهای غیردموکراتیک و توتالیتر را در مینوردند. اما در یک معنای اگزیستانسیالیستی، فعال شدن لاجرمی هم بدون وجود یک تصمیم و یا انتخاب، بیمعنی و اساساً ناکافیست. برای گذار از حیوان اقتصادی بە حیوان سیاسی، ارادە از اجزای لاینفک است.


سحرگاه نهم اسفند پیروز ایران در گذشت. یوزپلنگ ایرانی که ده ماه پس از تولد به امید دهها میلیون مردم این سرزمین تبدیل شده بود، او مُرد تا آرزوی دیگری بر خاک شود. از آن روز که نامش بر سر در «برای» یک آهنگ مردمی به شهادت و برای امیدها و آرزوهای جوانان ایرانی ثبت شد، چند ماهی بیشتر نمیگذرد. آنروز، تمام روز اما همه جا پر بود از یاد او، و اشکی که در چشم تیماردارش علیرضا شهرداری حلقه زده بود، بر چشمان میلیونها نفر به بغض نشست. همهٔ ما نه در غم او که به سوگواری خویش نشسته بودیم. به سوگواری نسلی که بر خاک شده است، به سوگواری آرزوهایی که به باد رفته است.


در واقع باید تاکید کرد مردم کشور ما پس از سال های تحمل داغ و درفش حکومتی, به این نتیجه رسیده اند که نه جمهوری اسلامی اصلاح پذیر است و نه دین اسلام رفورم پذیر می باشد. و صحنه منازعه ملت و دولت نیز, گویا.همین امر است و هر آن چه که به تجربیات جنبش افزوده می شود, منطق جمعی جامعه هم به این نکته نزدیک تر می شود و تاکید خود را بر جدایی دین از دولت و امور حکومتی, با حقانیت بیشتری مطالبه می نماید و در پای آن جان عزیز خود را هم بر سر آن گذاشته است.


حکومت و یا قدرت نمیتواند مقدس باشد، زیرا پیشاپیش برای خود حقانیتی قائل میشود که به هیچ وجه، امکان حقوق شهروندان نمیتواند در سایهٔ چنین حکومتی لحاظ گردد. حکومتی که دین و یا ایدئولوژی را در مقابل منافع ملی ارجح میداند، در برابر هر گونه نقد، واکنشی تند و دفاعی و یا حذفی از خود نشان میدهد. تا به امروز در پی اعتراضهای مطالباتی مردم، پاسخ همین حکومت مقدس! خشونت و مشت آهنین بوده و طی سه ماه اخیر، بیش از ۵۵۰ نفر را در کوچه و خیابانهای شهرها با سلاح جنگی کشته که برای چندمین بار مشمول اتهام جنایت علیه بشریت شده است.




وزارت دفاع چین می گوید کە قرار است این کشور با ایران و روسیه در خلیج عمان در فاصله ۲۴ تا ۲۸ اسفند (۱۵ تا ۱۹ مارس) رزمایش مشترک دریایی برگزار کنند. از سوی دیگر جزئیات بیشتری از پیمان سە جانبە اوکوس میان سە کشور ایالات متحدە آمریکا، بریتانیا و استرالیا برای مقابلە با چین در شرق دور بە گوش می رسد. قرار است در آیندە استرالیا دست کم سە فروند زیردریائی هستەای از واشنگتن دریافت کند.


اهمیت توافق تهران و ریاض در پکن و نقش نوظهور چین در معادلات قدرت در خاورمیانه تا آنجاست که این توافق در تمام کشورها مورد توجه قرار گرفت. این رویداد در عمده ترین خبرگزاریها و رسانه ها بازتاب یافت و مورد تحلیل قرار گرفت. چین تا امروز در حل هیچ مناقشه بینالدول که خود مستقیما یک طرف آن نباشد شرکت و نقش آفرینی نداشته است. این شاید مهمترین نقش آفرینی جمهوری خلق چین در مناقشات بینالمللی باشد از زمان تاسیس. آنچه دیروز در پکن رخ داد از چشم امریکا هم یک نقطه عطف در مناسبات ابرقدرتهاست.


ولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، در گزارشی در ماە فوریە بە عواقب انسانی جنگ اوکراین اشارە داشتە کە در نوع خود عمق فاجعەبار این جنگ وحشیانە را برملا می کند. او اعلام کرد کە شمار تلفات غیرنظامیان در جنگ اوکراین هشت هزار نفر، بیش از ١٣ هزار نفر زخمی و در حدود چهاردە میلیون نفر نیز آوارگانی اند کە خانە و کاشانە خود را ترک کردەاند. آمار وحشتناکی کە پردە از جنایتی بر می دارد کە بشر عصر کنونی در اوج ناباوری با آن مواجە شدەاست.


«ولفرام وایمر»، روزنامهنگار آلمانی در اظهاراتی گفتە که روسیه عملا در جنگ اوکراین پیروز شده است. او در ادامە گفتە کە نکته حساس این است که این نتایج در سطح سیاسی چه تاثیری خواهد داشت، چرا که روسیه عملا دونباس را تصرف کرده و مساحت این مناطق به تنهایی به اندازه گستره سە کشور اروپائی از جملە کشورهای بلژیک و هلند است.


اینک فراخوانی برای تجمعهایی در تهران و شهرستانها از سوی "شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران" منتشر شده است، همهٔ مطالبات برحقّ مندرج در فراخوان مورد پشتیبانی ما قرار دارد. ما همصدا و همراه با دیگر نهادها و شخصیتهای مدنی، صنفی و سیاسی که از این فراخوان حمایت کردهاند، این تجمعات را در راستای دستیابی به حقوق حقهٔ مردم ایران میدانیم!


با نگرانی عمیق نسبت به تأثیر عواقب این تبهکاری بر سلامت فرزندان مردم، ارتکاب آن را شدیداً محکوم و اعلام میکنیم حکومت مسئول تأمین و تضمین سلامتی فرزندان مردم است. هر قصوری در این امر از سوی مردم بخشوده نخواهد شد. در عین حال، از تمامی شخصیتها و نهادهای مردمی میخواهیم تا به پشتیبانی از خانوادههای دانشآموزان که با نگرانی بسیار برای جان فرزندان خود به اشکال مختلف در صحنه حضور دارند، به میدان آمده و در رویارویی با تهدیدات خطرناک علیه کودکان و نوجوانان این سرزمین و علیه ناامن کردن محیط آموزشی برای دختران، جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارند.


باور ما این است که هم دستگیریهای وسیع و هم تصمیم و اقدام به آزادی زندانیان تحت لوای «عفو»، نتیجهٔ اقتدار و توان فزایندهٔ این جنبش است؛ جنبشی که در حیات ششماههٔ خود میهن ما و مطالبات، توان، انگیزه و روحیهٔ مردم را گامهای بلندی به پیش برده و نه تنها خواست و ارادۀ خود را به حاکمیت تحمیل کرده، بلکه نوید پایان نظام فقاهتی و گذار از جمهوری اسلامی را میدهد.


فرارسیدن ۲۲ بهمن ۱۴۰۱، سالگرد انقلاب بهمن امسال موقعیت و دورنمایی متفاوت با سالهای پیشین دارد. روند تحولات تاکنونی کشور نشانگر آن است که اعتراضات و تلاطمات اجتماعی و سیاسی ظرفیتها، امکانات و چشمانداز کاملاً متفاوتی را فراهم کرده و جامعه آبستن تغییرات وتحولات تعیین کنندهای است.


جنبش فداییان خلق ایران میراثدار جنبش عدالتخواهی تاریخی در سرزمین ما و رزم مبارزان و مبارزات نیروهای چپ سوسیالیستی است که از اوان راهیابی به میهن ما تحت تعقیب، دستگیری، سرکوب، شکنجه و کشتار حکومت استبدادی دو شاه مشروطهستیز بودند. نبرد نیروهای چپ در تمامی این بیش از یک قرن در میهن ما بلاوقفه ادامه یافته است. سازمان ما بدان مفتخر است که پس از گذشت بیش از ۶۰ سال از اوان شکلگیری هستههای اولیهٔ جنبش فداییان خلق هنوز در راه همان آرمان، آماجها، اهداف، ارزشها، «در راه خدمت به مردم و میهن و در راستای تحقق منافع کارگران و زحمتکشان» مبارزه میکند و میکوشد به عنوان تشکلی خلاق و پویا با سیاستگذاری مسئولانه در انجام وظایف مبارزاتی خود در قبال مردم و میهن بکوشد.


فرارسیدن نوروز و آغاز بهار و سال ۱۴۰۲ خورشیدی، برای ما ایرانیان ویژه و ماندگار است. نیروی گستردهٔ آزادیخواهان، برابریطلبان و عدالتپژوهان ایران در سالی که رو به پایان است، موفق به برافراشتن درفش جنبش گستردهای شد که با ژرفا بخشیدن به مطالبات مردم و قوامبخشیدن به درهمتنیدگی جنبشها و نیروهای توانمند اجتماعی، مُهر ماندگار خود را بر نیمهٔ دوم سال حک کرد.


بدین ترتیب، ما، بر اساس اهداف برنامهای و سیاسی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در تأکید بر استقرار عدالت اجتماعی در یک جمهوری سکولار، مردمی و دموکرات به عنوان بدیل جمهوری اسلامی، اهداف اعلام شده در سند «همگامی» را در راستای مواضع سازمان میدانیم و آمادگی خود را برای هماندیشی، گفتوگو و همکاری در «همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران» با شما که در تدارک اجلاس تأسیسی آن هستید، اعلام میداریم.


بازنشستگان ایران در ادامهٔ اعتراضات و تجمعات مطالبهمحور یکشنبههای اعتراضی خود، فراخوانی برای تجمعات سراسری برای فردا، سهشنبه، ۹ اسفند، منتشر کردهاند. همچنین بخشی از تشکلهای کارگران و فرهنگیان با صدور فراخوانهای جداگانهای پشتیبانی خود از تجمعات اعتراضی بازنشستگان و مشارکت خود در آن را اعلام کردهاند. ما از مطالبات برحقّ بازنشستگان کشورمان حمایت میکنیم.


ما بیانیهٔ اخیر ۲۰ تشکل مدنی و صنفی را سرآغاز اتحاد عمل اقشار و طبقات آزادیخواه، عدالتطلب و سکولار میدانیم، که با پیشنهاد مهندس موسوی هم راستا است. ما اینگونه اقدامات برنامهمحور که تجمیع آگاهانهٔ تشکلها را برای نیل به هدفی واحد فرامیخواند، تدقیق مسیر دستیابی به آن میبینیم که جنبش اعتراضی مردم به آن دست یافته است.


به نمایندگی از اعضای سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) که همچون بسیاری از کنشگران سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی به خوبی از شکنجههای ساواک در دوران شاه مطلع و بسیاری نیز خود آن را لمس کردهاند، مایلیم بدین وسیله اعتراض خود را به رویهٔ «بی بی سی» در این برنامه که خلاف هر نوع اخلاق و استاندارد رسانهٔ حرفهای است، بیان کنیم، علیرغم عمل اخیر شما ما هنوز امیدواریم که گوشی هم در آن سوی این نامه یافت خواهیم کرد. ما که «بی بی سی» را استاندارد کلاس روزنامهنگاری میدانستیم اینک ماندهایم که از این مدعی شکایت به کجا بریم. شما به جای ایستادن در سمت حقیقت، بلور اعتماد ما را در چنین لحظهٔ تاریخی ملتمان بدجور شکستهاید.


ما راستاهای منشور منتشره توسط ۲۰ تشکل اجتماعی را مثبت ارزیابی میکنیم و بر این باوریم که ترسیم خطوط و اهداف جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» و مدیریت ثمربخش آن تنها از طریق گسترش و تعمیق این درهمتنیدگی و هماندیشی تشکلهای مدنی و صنفی داخل کشور پیرامون مضامین مورد نظر قابل تحقق است.




مستند «ایکسونامی» ضمن بیان این تاریخچه از زبان یک راوی زن که خودش شرکای جنسی متعددی را تجربه کرده بود و اکنون منتقد آن سبک زندگی و جریان است، نشان میدهد که چگونه آزادیهای جنسی به مشکلات عدیدهای همچون گسترش بیماری ایدز، استثمار زنان، افزایش تولد فرزندان بدون پدر و گسست بنیان خانواده میانجامد.


می توان گفت غایب بزرگ این منشور، در حقیقت همان «مسأله زن» است. مساله زن مساله این انقلاب هست. در نظام کنونی اعمال آپارتاید گسترده و کنترل بدن زن و سرکوب سیستماتیک آنها در حکم تضمین بازتولید اجتماعی نظام هست. از همین روست که رهائی جامعه از رهائی زنان می گذرد (تقریبا از جهتی و صرفا از جهتی مشابه نقش و اهمیت سیاه پوستان در انقلاب آفریقای جنوبی).


توافق میان ثقل (بلوک) جمهوری خواهی سکولار دمکرات با بلوک یا بلوک های دیگر نیروهای سکولار دمکرات حول گذار مسالمت آمیز و دمکراتیک از جمهوری اسلامی به دمکراسی، نیاز عاجل جنبش زن زندگی آزادی و جنبش های اجتماعی جامعه ما، در خدمت گسترش امیدآفرینی، اعتمادسازی، خودباوری و همبستگی در راه گذار به دمکراسی است.


بیگمان مردم انقلابی و خواهان تغییر ایران بهویژه جوانان دختر و پسر، دانشآموزان و دانشجویان، کارگران، فرهنگیان، روشنفکران و هنرمندان مردمی و...، همچون گذشته باز هم این ترفند جنایتکارانه جمهوری اسلامی را خنثی خواهند کرد و انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به پیروزی خواهند رساند!


«هیچ جای دنیا ثروتمند شدن به این آسانی نیست» توفیقی با بیان این جمله ادامه میدهد: فشار به طبقهی کارگر با عددسازی در مورد سبد معیشت، شان وزارت اقتصاد را متزلزل کرده است؛ این وزارتخانه با پایین آوردن مصرف مولفههای گرانقیمت در سبد معیشت خانوار و محاسبات غلط، در صدد پاک کردن صورت مساله است


«اتحاد و به هم پیوستگی جنبش های اجتماعی و مطالباتی» به خودی خود برای «پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود» کافی نیست. برای «پی افکنی ساختمان جامعه ای نوین» طبقۀ انقلابی و متحدان او به برنامه، استراتژی و تاکتیک، تشکیلات و رهبری نیاز دارند و با «برافراشتن پرچم مطالبات حداقلی» این مسأله حل نمی شود. بی گمان طرح خواست ها و تدقیق و تبیین و ترویج آنها – بویژه در میان طبقات ذینفع - اهمیت زیادی دارد. اما بخودی خود کافی نیست. تشکل سیاسی طبقاتی کارگران و تشکل های توده ای کارگران، زنان، دانشجویان و جوانان، دهقانان و دیگر زحمتکشان ضرورت حیاتی دارند.


هرچند در طی سالهای دههی نود بارها نسبت به اینگونه مداخله جوییها در مبارزات کارگران به بهانه ترویج اتحادگرایی و تشکیل سندیکا یا هر نهاد دیگری به دست غیرکارگران برای کارگران و به نام کارگران مطالبی منتشرگردیده و تاثیرات منفی و زیانبارِ آن بارها هشدار داده شده است اما بخوبی واقفیم که این شیوه برخورد، جز با آگاهی بخشی به کارگران و آشکار گویی دربارهی نیاتی که در پس این رفتارها وجود دارد و برشمردن ثمرات زیانبار آن برای طبقهی کارگر ؛ از میان نخواهد رفت.


عدم وجود یک حزب کارگری در آمریکا ممکن است مساله بزرگی به نظر نرسد، به خصوص با توجه به سابقه اخیر چنین احزابی در کشورهایی که در آن وجود دارند. اما تاریخ نشان می دهد که برای کارگران تنها چیزی که بدتر از داشتن یک حزب میانه است—که مشغول فروش طبقه باشد، آنست که اصلا هیچ حزبی بنام طبقه کارگر نداشته باشند. بسیاری از عقب ماندگی های سیاست در ایالات متحده –به خصوص فقدان یک سیستم بهداشت و درمان عمومی و آن سیستم پیزوری و تنبیهی تامین اجتماعی—می تواند حداقل در بخشی از دلایل به فقدان حزب کارگر برگردد.


تا به امروز، فدراسیون اتحادیههای کارگری آلمان و اتحادیههای عضو آن با اطمینان برای پیشرفت اجتماعی مبارزه میکنند. از جمله نمونههای این مبارزه سیاست چانهزنی جمعی نوآورانه، تعیین قانونی دستمزد حداقل در۱ ژانویه ۲۰۱۵، و حمایت از قانون بیمههای اجتماعی است. فدراسیون اتحادیههای کارگری آلمان، به جامعه و اقتصاد آلمان شکل دادهاند و به این کار ادامه خواهند داد.


در نهایت، پیشگیری از بحران ها ممکن است بهترین کاری باشد که ایالات متحده در این لحظه می تواند انجام دهد. برای آینده قابل پیشبینی، هیچ راهحل دگرگونکنندهای وجود ندارد که غرب بتواند آن را ابداع یا بر ایران تحمیل کند و این کشور تهدیدی عمیق و غیرقابل پیشبینی برای ثبات منطقه، منافع ایالات متحده و شهروندان خود باقی خواهد ماند. اعتراضات باید به جهان امید بدهد: برای اولین بار در یک نسل، به نظر می رسد حکومت دینی در خطر است. اما تا زمانی که رژیم سقوط نکند، هیچ راه حل معجزه آسایی برای جلوگیری از رفتار بد ایران وجود نخواهد داشت.


زمینهسازی رونمایی از نماد داغ و درفش، به معجزهٔ رسانهها، در خدمت به فراموشی سپردن جنایات پرویز ثابتی است که به صورتهای متفاوت سعی در تحریف تمامی حقایق دوران پهلوی، جنایات و شکنجهها و خشونتهای ساواک دارند. سلطنت دشمن دموکراسی و آزادی و عدالت اجتماعی است. هیچ نکتهٔ امیدوارکنندهای در این تفکر و سیستم وجود ندارد که اساساً خوشبینی نسبت به طالبان سلطنت چه مشروطه و چه پهلویست را برانگیزاند تا مشوقی برای حمایت از آنان و یا حتی همکاری با آنان شود.


اگر این سادگی محض نباشد، باید بلاهت سیاسی تلقی گردد، اگر قبول نکنیم که پروژه موج سواری رنگی با هدف به راه انداختن یک کودتای رنگی از طریق سوار شدن بر امواج خروشان جنبش های توده ای مردم ایران اخیر بصورت یکی از پروژه های عمده در دستور کار اردوگاه جهان امپریالیستی برای ایران در نظر گرفته نشده است. البته بخش قابل توجهی از نیروهایی که امروز خود را "چپ" تعریف می کنند، خیلی وقت می باشد که با متدولوژی تحلیل تاریخی طبقاتی اقتصادی اجتماعی سوسیالیسم علمی خداحافظی کرده و به پردایم فکری جهانی رقابت و پیکار مابین اردوگاه ساختاری فکری "دموکراتیک" در چالش برای گذار از نظام های " دیکتاتوری" روی آورده اند.


رﮊیم های در آستانه سقوط، در همان حال که نسبت به جامعه ملی بیگانه می شوند، توانائی برقرار نگاه داشتن تعادل خود را با قدرت های خارجی را، از دست می دهند: این واقعیت در مصر و تونس دوران جنبش قابل مشاهده بود. در مورد تونس، وزیر خارجه فرانسه، نخست به حمایت از رﮊیم بن علی برخاست. اما حکومت فرانسه زود تغییر رویه داد. هیچ یک از دولت های در حال سقوط، چه در موقعیت مسلط و ابر قدرت («شوروی » سابق) و خواه در موقعیت زیر سلطه (ایران و مصر و تونس) نتوانستند برجا بمانند. از عوامل مهم، یکی مشکل شدن برقرار کردن تعادل با دولت های خارجی در دورانی است که این دولت ها موقعیت پیشین را نداشتند و دولت های بیگانه توانا به برقرار کردن تعادل دراز مدت با رﮊیم های در حال سقوط نبودند. یک بار دیگر بایستی یادآور شد که فشار دولت در حال سقوط به جامعه، متکی به فشار بیگانه بر کشور است.


قتل ژینا امینی دختر کرد ۲۲ ساله در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد تهران در ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۱ جرقهی شعلهور شدن اعتراضات وسیعی شد که جنبش فراگیر «زن، زندگی، آزادی» نام گرفت. مسئولان جمهوری اسلامی به جای درک پیام اصلی این جنبش، تنها با سرکوب، زندانی کردن و سپس اعدام عدهای از جوانان معترض، تلاش کردند که این بار هم اعتراضها را «جمع کنند». جان باختن بیش از ۵۰۰ جوان و هزاران مجروح تاکنون نتیجهی این اشکال گوناگون خشونت حکومتی بوده است. این قتلها، چوبههای دار، توهین و تحقیر، شکنجه و آزارهای جنسی در بازداشتگاهها، آسیبهای سهمگینی بر روح و روان دختران و پسران جوانی که برای «حسرت یک زندگی معمولی» – مثل بقیهی جوانهای دنیا – به خیابانها آمده بودند، بر جای گذاشته است. خشم و نفرت علیه این سرکوبها در جامعهی ایران و افکار عمومی جهان و احترام و همبستگی با جوانان و زنان ایرانی، حاصل این سرکوبهای بیرحمانه بوده است.


انکار و نادیده گرفتن نقش چپ در جغرافیای سیاسی کنونی از سوی گرایش های راست امرتازه ای نیست. ولی چپ را تا وقتی راست وجود دارد نمی توان بازنشسته کرد. برعکس با بحران های فزاینده سرمایه داری جهانی شده و بن بست هایی که جهان با آن مواجهه است و از قضا در ایران با قرارگرفتن محوریت زندگی در کانون انقلاب ایران برنقش راهگشای چپ بازهم افزوده می شود.


بهنظر میرسد بسیاری از مردم ترکیه با توجه به بحرانهای فزاینده و با آگاهی از دیکتاتوری و زیادهخواهیهای رجب طیب اردوغان که درصدد بود خود را به «سلطان» ترکیه تبدیل کند و بهنوعی سلطنت یا امپراطوری عثمانی را بازتولید نماید، از رای دادن به حزب او خودداری خواهند کرد تا او در رسیدن به اهدافش ناکام بماند!


بودجه سال ۱۴۰۲ با سی و پنج روز تاخیر به مجلس داده شد. در ظاهر امر بودجه تلاش دارد تا تورم زا نباشد، به رشد اقتصادی کشور کمک بکند، و بالاخره در مسیر تامین رفاه عمومی بوده باشد. حالا ببینیم تا چه اندازه در مسیر رسیدن به این اهداف موفق خواهد بود. در مورد بودجه باید به این امر مهم نیز تاکید نمود که بودجه ای که بر روی کاغذ نوشته میشود، یقینا با آنچه که در عمل پیش خواهد رفت تفاوت قابل توجهی خواهد داشت. در این مورد باید به تجربه عملیاتی بودجه های قبلی توجه نموده و آموخته های خود از آنها را در تحلیل بودجه سال ۱۴۰۲ منظور نمود.


ایران کشوری است کە بعلت فضای عمومی سیاست، هیچ گونە مالکیتی چە از نوع دولتی و چە از نوع خصوصی آن، متاسفانە نمی توانند جوابگو باشند. در کشوری کە همە، مالکیت واحدهای تولیدی را بە هم پاس می دهند، و هیچ سرمایەداری، چە از نوع دولتی و چە از نوع خصوصی آن قادر بە راەاندازی تولید نیستند، امر فن اقتصاد در کلیت خود بە زیر سئوال رفتەاست.


یکی از اقدامات اصلاحی اقتصادی بعد از بحران کلان مالی جهان سرمایه داری به سالهای ۱۹۲۸-۱۹۲۹، تصویب لایحه گلاس ، استیگل در آمریکا بود که به سال ۱۹۳۲ به تصویب رسید. به موجب این لایحه، اندوخته های پس انداز بانکی مردم عادی، باید در حساب جداگانه ای از دیگر حساب های سرمایه گذاری آنها نگه داری گردد، تا در شرایط پیش آمدن بحران های مالی، اندوخته های پس انداز مردم عادی سالم در حساب های بانکی آنها مانده و از ضربات بحران مصون باشند. این لایحه از آن نظر مهم بود، که در زمان بحران نامبرده، مردم به بانک ها هجوم می آوردند، و بانک ها بخاطر زیان های ناشی از بحران، پول در صندوق های خود نداشتند تا سپرده های مردم را پرداخت نمایند.


در مطالعه و مرور وجدان تاریخی، امرها و مجموعه هایی پدید آمده اند که ذکر آن خالی از لطف نیست. در این جا، خاطر نشان می کنم که، در دنیای معاصر، در جامعه ها، شبکه های تارعنکبوتی که از روابط شخصی قدرت پدید آمده اند، نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و هنری و فرهنگی و... را مهار می کنند: در ایران، از مشروطیت تا سقوط پهلوی ها، نخست وزیر ها از ۲۴ خانواده بوده اند. با سقوط سلسله قاجار، خانواده پهلوی در تار عنکبوت روابط قدرت خانواده های حاکم جذب شد. پیش از نهضت ملی ایران، ایران را کشوری می خواندند که ۱۰۰۰ فامیل برآن حکومت می کرد.


خیزش انقلابی مردم ایران با شعار زن، زندگی، آبادی شصت وششمین روز خود را پشت سر میگذارد. مردم ایران به تناسب موقعیت های خود در شهرهای مختلف در اعتلای این خیزش نقش داشته و دارند و اما یک واقعیت عریان امروز پیش روی همه ماقرار دارد و آن برجستگی مبارزات مردم کوردستان و مناطق کردنشین در این خیزش انقلابی است.


این مقاله بهصورت یک پروژه متنباز (منبعباز)[i] تقدیم خوانندگان میشود. با ویرایش، پیرایش، تلخیص، اقتباس و روزآمد کردن آن در جهت تکامل و تدوین متن نهایی مشارکت فرمایید. میتوانید با توجه به تغییرات اعمالشده در متن، عنوان مقاله را تغییر داده و به نام خودتان و به هر شکل ممکن منتشر کنید. این نخستین بخش از این پروژه است...


شرکت کنندگان در تظاهرات و بزرگداشت رزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت با خواندن سرود اینترناسیونال و درخواست همبستگی و نشان دادن مشارکت هرچه بیشتر در روند سیاست گذاری های احزاب, و اعتراض به نظام سرمایه داری در ادامه جنگ افروزی ها,و تسلط بانکها بر سرنوشت و اراده مردم، نابرابریهای اجتماعی, تبعیض روز افزون, کم شدن امکانات و رفاه عمومی, خصوصی سازی آموزش و بهداشت عمومی, گرانی و بالا رفتن هزینه اجاره خانه شدند. تظاهرکنندگان به تشدید بحران و جنگ افروزی توسط کشورهای سرمایه داری و بی خانمان شدن میلیون ها نفر از خانه و کاشانه شان اعتراض کردند.


تضادهای ساختاری در بطن بحرانهای مرکب ساختاری در ایران، درهم تنیدهاند، همپوشانی و برهمکنشی دارند. این بحرانها وتضادها و جنبشها قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر و استارت زدن به یکدیگر را دارند، همچنان که دیدیم جرقۀ قتل دولتی مهسا امینی مسئلۀ ملی را شعلهور کرد؛ همان، زنان را به طغیان کشید و بلافاصله جوانان سراسر ایران علیه نظام سیاسی حاکم شوریدند. کارگرانی که چپ را نسبت به ستمها، زخمها و مطالبات جنسیتی و ملیتی و سنی و… خود بیاعتناء و بیتفاوت ببینند، نسبت به آن چپ بیاعتناء خواهند بود.


بورژواها در آغاز بخشی از دمکرات های انقلابی بودند. آنها در طول کمتر از یک قرن حاکمیت طبقاتی خود بیش از تمام نسل های پیش از خود، نیروهای تولید عظیمی خلق نمودند یا سازماندهی کردند. و زمانیکه در غرب برای سگها نیز مالیات وضع کردند، روزنامه ای به طنز نوشت: حالا سگها را هم در ردیف انسان قرار داده اند.


ارتباطهای اولیهی جمع ما برای شکلدادن به یک فضای هماندیشی و همگرایی و تجدیدِ آرایش چپ پیش از خیزش انقلابی جاری آغاز شده بود. اما، شتاب تحولات و صفبندیهای کنونی تشدید تلاش در این راه را ضروری کرد. ما دست همهی پیکارگران چپ را که در این جهت قدم و قلم برداشتهاند و برمیدارند میفشاریم و آنها را صمیمانه به هماندیشی و نقد و مشارکت در این راه دعوت میکنیم.


گوستاوو پترو، رئیس جمهور جدید کلمبیا، کار خود را آغاز کرد. این سیاستمدار جناح چپ، روز یکشنبه در میدان بولیوار در مرکز بوگوتا پایتخت کلمبیا سوگند یاد کرد و گفت: مشارکت بیشتر و دموکراسی بیشتر چیزی است که من به جامعه کلمبیا برای پایان دادن به خشونت در کشورمان پیشنهاد می کنم. برای اینکه صلح در کلمبیا امکان پذیر شود، ما نیاز به گفت و گو داریم، گفت و گوهای فراوان، درک یکدیگر، جستجوی راه های مشترک برای ایجاد تغییر.




بابفگرایان مبارزه علیه: ایدئولوژی بورژوازی و خردهبورژوازی، علیه روحانیون مسیحی، و علیه مالکیت خصوصی بورژوایی، جویای یک سیستم جهانبینی ماتریالیستی - کمونیستی، خواهان تغییر مرام دینی به نوعی کمونیسم، و ادامهٔ خط آتهایستی بابف بودند.


ارسطو گرایی، جهانبینی و جریانی است ۲۳۰۰ ساله که توسط شاگردان، مریدان، مفسران و مترجمان افکار ارسطو در شرق و غرب وارد فلسفه، دین و فرهنگ شد. آن همچون خود فلسفه ارسطو چند جانبه و متناقض است. نخستین نسل بعد از مرگ ارسطو(۳۲۲-۳۸۴ پ.م) کوشید تفسیری ماتریالیستی از اندیشه های او ارائه دهد.


دوره رنسانس یا عصر نوزایی، حدود ۶ قرن پیش در اروپا علیه کلیسا و نظام فئودالی آغاز شد. آن واژه ای است فرانسوی و به معنی بیداری و رستاخیز نیروهای خلاق و فرهنگی؛ مفهومی است تاریخی فرهنگی میان قرون ۱۶-۱۳ میلادی؛ که شامل تحول و پیشرفت در: هنر، ادبیات، فلسفه، علوم طبیعی، آموزش، تکنیک، موسیقی،تئاتر، مد، و سیاست میباشد. محتوای فکری ایدئولوژی رنسانس، هومانیسم سکولار مادی این جهانی ضد کلیسایی ضد فئودالی بود. فلسفه رنسانس علیه: مسیحیت اسکولاستیک، روحانیون، عرفان مسیحی، و کوشش برای آزادی از زنجیر الهیات، و زمینه ساز جنبش رفرماسیون مذهبی بود.


تاریخ فلسفه غرب؛ بیشتر از فلسفه شرق، گواهی است بر مبارزه ماتریالیست ها با ایده آلیست ها، مبارزه بین ترقی خواهان و مرتجعین، بین علم و خرافات؛ چون نیروهای پویا و مترقی نیاز به جهانبینی مادی داشتند و خواهان تغییر و پیشرفت بودند و نیاز به شناخت جامعه و طبیعت و انسان داشتند. ایده آلیست ها ولی خواهان حفظ جامعه طبقاتی بودند که نیاز به دین و خرافات و اسطوره و عرفان داشت، تا جهان را غبرقابل شناخت و غیرقابل تغییر معرفی کنند. در حالیکه ایده الیسم مانع شکوفایی علوم و تجربه و تحقیق بود، ماتریالیسم با علوم دیگر متحد شد و از آنان در مقابل فرهنگ ایستا، خرافاتی و ارتجاعی دفاع نمود.


مارکس در باره فلسفه ایده آلیستی بورژوایی پیش از خود گفته بود: تفسیر جهان کافی نیست، تغییرآن مهم است. او فلسفه هومانیستی کمونیستی و آینده نگر خود و انگلس را، ماتریالیسم تاریخی- دیالکتیکی نامید. فلسفه کمونیستی تحولات: طبیعت، جامعه، و تفکر را نشان میدهد. آن رابطه زیربنا و روبنا، و رابطه هستی با آگاهی بشر را به بحث می کشاند و خواهان گره خوردن: تئوری انقلابی با عمل انقلابی است. فلسفه کمونیستی پاسخ به سئوالات و مشکلات زندگی بشر و پایبند به حل مشکلات زندگی انسان هاست. فلسفه کمونیسم علمی نتیجه جمع بندی ضروری: مارکسیسم، اقتصاد سیاسی، و علم مبارزه طبقاتی است.


با توجه به مسئولیت حقوقی و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران در قبال این اقدامات فجیع و ضرورت پاسخگویی شفاف، از شما میخواهیم از تمام ابزارهای موجود در شرح وظایف و مأموریتهای خود استفاده کرده تا اطمینان حاصل کنید که این حوادث فوراً و به طور شفاف طبق استانداردهای بینالمللی بررسی میشود و عاملان شناسایی و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند. همچنین مطمئن شوید که راهکارهایی برای حمایت خاص از این دسته از دختران دانش آموز ایرانی در نظر گرفته می شود.


در تظاهرات طرفداران رضا پهلوی در بروکسل ، اتفاق تاسفباری رخ داد. بر اساس اطلاعات منتشرشده در این تظاهرات یکی از شرکت کنندگان به نام حسن حبیبی مورد تهاجم اوباش انتظامات پهلویستی قرار گرفته است. موضوع از این قرار بوده، وی هوادار جمهوری یا مجاهدین بوده است و پلاکارد « نه شیخ، نه شاه، نه تاج و نه عمامه » در دست داشته که از سوی منادیان دمکراسی پهلویستی مورد حمله قرار گرفته و با یک جسم سنگین بر سر وی کوبیده اند که براثر شدت این ضربه به بیمارستان منتقل می شود. مسئولین بیمارستان وضعیت جسمی او را وخیم اعلام کردند.


بسیاری این روزها از رضا پهلوی می پرسند که چرا او کشتار و شکنجه و جنایات دوران پدربزرگ و پدرش را که در گذشته اتفاق افتاده است و هنوز بسیاری از خانوده های داغدار آنها زنده هستند را محکوم نمی کند تا مرهمی بر زخم روح و روان آنها باشد و باز بسیاری دیگر از او سوال می کنند که حداقل چرا امروز رفتار فاشیستی طرفدارانش با مخالفین نظام سلطنتی در خارج از کشور را تقبیح نمی کند؟


مجازات «اعدام» با سلب «حق حیات» یکی از فاحشترین موارد نقض حقوق بشر است که جراحت ناشی از آن هرگز التیام پیدا نمیکند. دهههاست که جامعه ایران درد اعدام عزیزانش را بر دل نشاند و این روزها دوباره شاهد اعدام تعدادی از جوانان معترض بودهایم که تعدادی از آنها هنوز در معرض خطر اعدام قرار دارند. ما تعدادی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین تصمیم گرفتیم به بهانه پنجمین سالگرد بازداشت فعالان محیط زیست حمایت خود را از آنها اعلام نموده و خواهان پشتیبانی نهادهای بینالمللی، حقوق بشری، افکار عمومی و آزادی خواهان برای آزادی آنها شویم.


هفتمین جلسه دادگاه استیناف حمید نوری، امروز چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱-۲۵ ژانویه ۲۰۲۳، در استکهلم سوئد برگزارشد. حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت و متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در ایران در تابستان سال ۱۳۶۷ است و بیست و سوم تیر ماه امسال در دادگاه بدوی، حکم حبس ابد گرفت که در سوئد برابر ۲۵ سال زندان است. هفتمین جلسه دادگاه استیناف نوری(عباسی) در دادگاه منطقهای استکهلم «سولنتونا» سوئد برگزار شد. در این جلسه وکلای مدافع حمید نوری، ادامه ادله و دفاعیات خود را به دادگاه ارائه کردند. بخش نخست دفاعیات وکلای مدافع حمید نوری در جلسه ششم دادگاه که در روز دوشنبه سوم بهمن ماه، برگزار شد، مطرح شده بود.حمید نوری، دیرتر از معمول به سالن هفتمین جلسه دادگاه تجدیدنظر رسید و پس از ورود، باز چاپلوسی کرد و بهتمامی حاضران از جمله قاضی سلام کرد.


سهیل عربی، نمونهای از زندانیان سیاسی جسور و مقاوم و همچنین مادرش فرنگیس مظلوم، نمونه برجستهای از مادران مبارزی است که هماکنون هر دو در زندان هستند. سهیل عربی با شهامت بینظیری، رسما اعلام کرده است که افکار آنارشیستی دارد.جمهوری اسلامی، شاید از نادر حکومتهای دیکتاتور جهان باشد که نه تنها خود زندانی سیاسی را بهطور مداوم زیر انواع و اقسام شکنجههای شدید روانی و جسمی قرار میدهد و بهعناوین مختلف میخواهد زندانی از بین برود، بلکه تلاش میکند تمام خانواده و نزدیکان آن را نیز فلج و منزوی کند تا کسی جرات اعتراض به خود راه ندهد. فرنگیس مظلوم، فعال مدنی و مادر «سهیل عربی»، وبلاگنویس و زندانی سیاسی سابق با افکار آنارشیستی، روز سهشنبه ۱۱مردادماه برای تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری به زندان اوین منتقل شده بود.


بااینهمه، آنسوی دیوارهای زندان، از گوشهوکنار همین جامعه که دلاوریهای زنان و دخترانش را میستاید و پرچمدار جنبش آزادیخواهی میشماردشان، همچنان اخباری به گوش میرسد از زنکُشی بهنام «قتل ناموسی»، از بدرفتاری با زنان حبسکشیده، از سرزنش قربانیِ تجاوز بهجای تجاوزگر، تا جلوگیری از رشد فزایندهی شمار زنان دانشآموخته با ترویج مزورانهی کودکهمسری، و ظهور ناگهانی جریانهای انحرافی برای ترساندن پدرومادرها از شرایط آموزش به بهای بهخطر انداختن جان دختربچهها.


مصدق همواره به عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت در جامعه تاکید داشت. او به منظور حمایت از کارگران و زحمتکشان، سازمان تامین اجتماعی را بنیان گذاشت. مصدق در مدت زندگی سیاسی خود هرگز به مردم دروغ نگفت، و وعده دروغ به آن ها نداد و در صدد فریب مردم و خدعه کردن برنیامد.


مرتجعین حاکم بر خلق های ساکن ایران حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند که مردم از تفکرات قرون وسطایی آنان فاصله گرفته و اینک حاملِ آرمان ها و ارزش های مترقی هستند و دیگر همچون گذشته نمی توان زنان را در خانه محبوس کرد و از فعالیت اجتماعی محروم ساخت. ولی تردیدی نیست که نسل فعلی و بخصوص زنان، نقش ویژه ای در ساختار آینده ایران و دگرگونی این سیاست ها ایفاء خواهد کرد.


جمهوری اسلامی با سرکوب مستمرِ خیزش مردمی که با شعار زن، زندگی، آزادی اقبالی همگانی و حتی فراملی یافته است؛ اکنون به خاطر وضعیت موجود در بین اپوزیسیون فرصت آن را پیدا کرده تا به ارزیابی موقعیت کنونی بنشیند. این موقعیت را در اصل مدیون شرایطی است که اپوزیسیون ارتجاعی رقم زده است و شاید در نگاه کلیتر بتوان گفت که این فرصت حاصل توان سنجی جریان امپریالیستی از نیروهای اپوزیسیون رژیم و تحریک به آلترناتیوزایی برای جمهوری اسلامی است.


میرحسین موسوی در بیانیه ای تحت عنوان "برای نجات ایران" از مواضع ۱۳سال پیش خود فاصله گرفته و اعلام کرده است: "اجرای بدون تنازل قانون اساسی"، به عنوان شعاری که سیزده سال پیش بدان امید میرفت، دیگر کارساز نیست و باید گامی فراتر از آن گذاشت.


خیزش انقلابی ما مردم ایران در واقع برآیند خشمهای به سرانجام نرسیده ی دوران مشروطیت، غلیان ۲۸ مرداد، قیام ۵۷ و ۴۴ سال اعدام، شکنجه، زندان، فقر و تنگدستی است. دست کم طی ۱۰۰ سال گذشته حاکمیت مستبد شاهی و اسلامی سرمایه داری یک طرف و مردم تحت ستم و عدالت خواه ایران در طرف دیگر این تضاد آشتی ناپذیر قرار گرفته اند. از یک طرف آنانی که از استثمار و بگیر و ببند سود می برند و از طرف دیگر آحاد مردمی که برای دست یابی به کمترین امکانات انسانی از جان مایه می گذاشتند.


زهرا واگن کنشت و آلیس شوارتزر در "مانیفست برای صلح" خود, نسبت به تشدید جنگ اوکراین به دلیل تحویل تسلیحات از غرب هشدار می دهند. در عوض، تاکید دارند که طرفین مناقشه باید فورا در پشت میز مذاکره بنشینند و از گسترش جنگ جلوگیری کنند و به آن خاتمه دهند. در آخرین گزارش ها، تا امروز بییش از یک میلیون نفر در یک نظر سنجی، با امضاء خود، به این مانیفست اعتبار داده اند. اما نویسندگان آن نیز از طرف برخی از احزاب، نهاد ها و افراد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته اند.


با گذشت هر روز از جنگ اوکراین، بیش از پیش این پیام را از زبان رهبران کشورهای غربی می شنویم کە پایان جنگ بدون شکست روسیە اساسا برایشان غیر قابل تصور است؛ و برای همین مشاهدە می کنیم کە کشورهای اروپائی و آمریکا بیش از پیش با ارسال اسلحە و ارسال کمک مالی بە اوکراین، درگیر جنگ می شوند. روسها هم بارها اعلام کردەاند کە حالا عملا با ناتو در جنگ اند. و یا اینکە ;ینس استولتنبرگ; دبیرکل ناتو گفتە کە حال اوکراین عملا عضو ناتو است! در واقع اصلی ترین تکلیف جهان غرب در لحظە کنونی شکست دادن روسیە، و برندەشدن در جنگیست کە بنیانهای اروپا و ژئوپولیتیسم غربی را بە لرزە انداختەاست.


دولت بایدن به سختی در حال دست و پا زدن در مشکلات بود، که در اواسط ماه نوامبر ۲۰۲۱، رگولاتورهای انرژی آلمان تصویب دومین خط لوله نورد استریم را به حالت تعلیق درآوردند. قیمت گاز طبیعی در عرض چند روز ۸ درصد افزایش یافت، در میان ترس های فزاینده در آلمان و اروپا که تعلیق خط لوله و احتمال رو به رشد جنگ بین روسیه و اوکراین منجر به زمستان سرد بسیار ناخواسته خواهد شد. برای واشنگتن مشخص نبود که اولاف شولز، صدراعظم تازه انتخاب شده آلمان، در کجا ایستاده است.


ما دولتهای فرانسه، آلمان، بریتانیا و آمریکا به گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی توجه میدهیم که بر مبنای آن ایران بدون اطلاعرسانی پیشاپیش به آژانس، تغییر قابل توجهی را در پیکربندی برخی از سانتریفیوژهای خود به اجرا گذاشته است. این سانتریفیوژها اورانیوم غنیشدهٔ بالا تا ۶۰ درصد را تولید میکنند و در کارخانهٔ غنی سازی فردو قرار دارند.


در نوامبر ۲۰۲۲ اعلام شد که ایتامار بن گویر قرار است به عنوان وزیر امنیت ملی منصوب شود، . در دهه ۱۹۹۰، بن گویر به طور فعال در اعتراضات اسرائیل علیه توافقنامه اسلو شرکت داشت. یکی از اولین حضورهای عمومی او در سال ۱۹۹۵ بود، چند هفته قبل از ترور نخست وزیر اسحاق رابین: او با یک قطعه ازماشین کادیلاک اسحاق رابین را که دزدیده بود در تلویزیون ظاهر شد و گفت: "ما ماشین او را گرفتیم و ما او را هم خواهیم گرفت".او همچنین تصدیق کرد که عکسی از باروخ گلدشتاین، یکی از پیروان "کاهان" که ۲۹ مسلمان را در نمازصبح شهر الخلیل در کرانه غربی در سال ۱۹۹۴ به قتل رساند، تا سال ۲۰۲۲ در اتاق نشیمن خود آویزان کرده است. او ساکنان فلسطینی را با تپانچه تهدید کرد و از پلیس خواست که به سمت تظاهرکنندگان فلسطینی شلیک کند و فریاد زد: «ما صاحب این خانه هستیم، یادتان باشد من صاحب خانه شما هستم».


لیسا کنا، سفیر ایالات متحده در پرو، به مدت ۹ سال در سیا و پنتاگون خدمت میکرد. یک روز قبل از کودتا علیه رئیس جمهور چپ گرای پرو، پدرو کاستیو، خانم کنا با وزیر دفاع آن کشور ملاقات کرده بود. پس از این ملاقات وزیر دفاع پرو به ارتش دستور داد تا علیه کاستیو عمل کنند.


ناگهان از دور صدای ترسناک انفجارها را شنید. صدای مبهم گلولەهای سرگردانی کە پی چیزی می گشتند. صدای غریو وحشتناک هواپیماها. و یادش آمد کە چقدر عاشق نیروی هوائی آن زمان آلمان بود. نیروئی کە معجزە می آفرید. هواپیماهائی کە مصداق واقعی دوختن زمین و آسمان بە همدیگر بودند، و این ضرب المثل قدیمی زندگی را بگونەای شگرف، مادیت و واقعیت بخشیدەبودند.






سال ۴٨ بود، سال اول دانشکده بودم و در پردیس دانشگاه تهران روزنامه کیهان را ورق مى زدم که تیتر "دستگیرى گروه فلسطین" در صفحه اول روزنامه چشم ام را گرفت. یک صفحه تمام درونى به چندین زندانى اختصاص داشت که عکس هاشان دورادور صفحه را مزین کرده بود. یکى از آنان، هدایت سلطان زاده دانشجوى سال سوم دانشکده حقوق همین دانشگاه بود.


فروغ فرخزاد: «آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آنها با مردان است… من به رنجهایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بیعدالتی مردان میبرند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آنها به کار میبرم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیتهای علمی هنری و اجتماعی زنان است.» فروغ فرخزاد، زنی که هر چند تنها، در آستانه فصلی سرد ایستاد و دستانش را در باغچه کاشت تا با گذشت ۵۶ سال از درگذشتش هر بار در باغچه سبز شود. زنی که زندگی و آزادی در امتداد اسمش قرار دارند.


با اندوه فراوان با خبر شدیم که رفیق رازمیک دیگر در میان عزیزان و رفقای خویش نیست. ما وعزیزانی که در این ایام پرتلاطم، سالها از دیدار او محروم بودیم، این جان شیفته و رفیق پر شور را دیگر در کنارخود نخواهیم داشت.


در یکی از یادداشتهای اخیرش نوشته بود: «من هیچگاه لحظهای هم، از راهی که رفتهام پشیمان نیستم، من فداییها را فقط به خاطر مرامشان انتخاب کردم.»
امیدوار بود این خیزش نسل جوان تیزپا وبا هوش به بار نشیند و استبداد کور و کر را از ملک و ملت دور سازد و به تاریخ بسپارد. اما دریغ که بیماری و بیمارستان فرصتاش نداد، این یار مهربان و پر شور را از مینای مهربانش و از دوستانش گرفت و در این روزگار پرجنبوجوش، خانواده و دوستانش را در غم و حسرت با هم دیدن و بودن روزهای تلخ و شیرین حال و آینده تنها گذاشت.


«ما همیشه گفتهایم و اکنون نیز صریحا میگوییم: ما بهطور جدی به ایران و تمامیت ارضی آن علاقمندایم. اگر از طرفی خدشهای به آن وارد شود شاید جدّیتر و فداکارانهتر از ساکنان ایالتهای دیگر ایران - برای جلوگیری از آن(خدشه) اقدام خواهیم کرد. با این حال هرگز حاضر نیستیم از دفاع از ملت، زبان و آداب و رسوم و خصوصیتمان ـبه شرط آنکه کشورمان یعنی ایران را خدشهدار نکند صرفنظر کنیم. اینجا چیزی که مغایر با قانون و حق حاکمیت خلقهای ایران باشد وجود ندارد. برعکس اگر ما خود را با دست خودمان اداره کنیم، چه بسا این امر بتواند به تکامل و تعالی ایران رشد بیشتری دهد. نهضت ملی ما دیگر از چارچوب ملی خارج شده و مقام پیشاهنگی جنبش دموکراتیک ایران را احراز کرده است. اکنون دیگر عموم مردم ایران شروع به درک این موضوع و معنای حقیقی آن کردهاند. گفتوگوهای آغاز شده در تهران موجب روشن شدن ابهامات و سوءتفاهماتی گشته که دشمنان ما به طرق و بهانههای گوناگون ایجاد کردهاند. این گفتوگوها حسن تفاهمی اساسی میان خلق آذربایجان و ایرانیان بیرون از آذربایجان به وجود آورده است. این حسن تفاهمات علیرغم تلاشهای مذبوحانه مرتجعین داخلی و خارجی، روزبهروز عمق مییابد و نتایج مثبتی میدهد.» (جعفر پیشهوری)


و من موقعیکە داستان را برای سعید تعریف کردم، بعد از مکثی چند گفت کە زیاد عجیب نیست. مدتهاست کە سربازان زیادی از جبهەها فرار می کنند، و دیگر نمی خواهند جان خود را فدای جنگ احمقانەای بکنند کە معلوم نیست می خواهد بە کجا بکشد. او می گفت کە جنگ مدتهاست بە حالت آچمز رسیدە، و هر دو طرف نە توان پیشروی دارند و نە عقب نشینی و همانطور نیروهای همدیگر را بیرحمانە از بین می برند. و بعد با تبسمی گفت کە اینها همە خبرهای خوبی اند کە بگوش می رسند، و باید قدر آن را دانست. بعد دستی بە شانە من زد و گفت "دیگە مطمئنە دنیا عوض خواهد شد،... آرە بزودی عوض خواهدشد!"


و نمی دانم چرا، اما من برگشتم و بە عقب نگاە کردم. بە پنجرەای کە چند لحظە پیش آنجا بودیم. و آیا بهتر نبود همان جا می ماندیم؟ و سایە مادر را بر بستر پنجرە در اتاق دیدم کە بە ما خیرە شدەبود. و سایە مادر چە وحشتناک بە نظر می رسید. و گلهای یاس کە انگار صف جلو جنگل سیاهی بودند.


و من در نگاە و رفتار پدر بە دنبال تائید اشکها و حرفهای مادر می گردم، اما پدر مثل همیشە گرفتار است. گرفتار دنیای رادیو. او انگار عین خیالش نیست کە شیخ احسان اللە مردەاست، و برای همیشە دارفانی را وداع گفتەاست. و ناگهان عصبانی می شود کە زن بس کن گریە گناە دارد! و مادر گریەاش تمام می شود.
احسان اللە پیرمردی بود با ردای مذهبی بلند و عمامەای سفید بر سر کە هر روز از کوچە ما بە مقصد مسجد می گذشت، و درست از همان مسیر باز بە خانە باز می گشت. مردی خوش رفتار و همیشە تبسم بر لب کە با مهر تمام بە همگان می نگریست و جواب سلام همە را مهربانانە می داد.


و من آن شب از حادثە چرنوبیل خوشم آمد. بە خودم گفتم مثل اینکە باز تنها ما نیستیم کە دچار بلای خانمانسوز جنگ هستیم و بقیە جهان هم زیاد خوش نمی گذرانند. و از اینکە با وجود جنگ ما می توانستیم هنوز در شهر و منطقەامان باقی بمانیم، و اما مردم اطراف چرنوبیل نە، تبسمی بر روی لبانم انداخت. و راستی این مقولە جنگ چە بلائی سرش آمدەبود کە بدون حضور خودش می توانست این همە ویرانی و بدبختی درست کند! حال بحث مبتلاشدن نسلهای بعدی بە سرطان، دیگر هیچ کە گویندە رادیو این همە در مورداش داد و هوار می کرد!


اما جنگ مثل همیشە بی رحم است. او را با خیال کسی سر سازگاری نیست. کار جنگ، یک عبور سرد و بیرحمانە است. او را با منویات کسی و چیزی را کاری نیست. انگار همە چیز برایش ابزاری است و بس. جنگ از سطح نمی گذرد، از اعماق و درست از این سوی تا آن سوی تو عبور می کند. و آن چیزی کە باقی می ماند یک 'تهی' است. تهی ای کە قرار است بعدا باد آن را بنوازد. و من این خلاء وحشتناک را حس کردەبودم. من عین کوچەهای ویران و خلوت شهر بودم، و آنها هم عین من. و ما همە با هم معنای مرگ را تا اعماق تجربە کردەبودیم.


موضوع این برنامه پیرامون مسمومیتهای سریالی در مدارس دخترانه که ابتداء در مدارس شهر مذهبی قم رخ داد. حاکمیت با کتمان این وقایع و متوهم قلمداد کردن کسانی که دست به افشاء این جنایات زدند، سعی در لاپوشانی و مسکوت کردن این جنایات شد.


جلسه پرسش و پاسخ تلگرامی یکشنبه ۷ اسفند ساعت ۹ شب ایران
موضوع: سازمان یابی واقعی و مستقل و فراگیر ، پایدار و کارآمد کارگران ضرورت هر گونه تغییرات اساسی و بنیادین در جامعه "
میهمان:حسین اکبری ، پژوهشگر و فعال کارگری
لینک:
https://t.me/+YNxze2Z5-E05NWFh
سوالات مطرح شده در جلسه تلگرامی با حسین اکبری


ماگه رحمانی در سال ۱۹۴۲ کتابی به نام «پرده نشینان سخنگو» نوشت و به نشر سپرد. ولی زمان هنگامه برپا کرد و بلاثر خانهنشین گردید و دستش از کار گرفته شد. ولی ماگهخانم دست از فعالیتهای سیاسی و مبارزاتش هرگز برنداشت و در زمان خانهنشینی وی، اکثرا از شخصیتهای که آغشته به کارهای سیاست بودند، به دیدن او میرفتند و با وی پیوسته ملافاتها داشتند.


دولت اسلامی با جانمایه خونریزی، آتشافروزی و ویرانگری آغاز به کار کرد و خودخواهیها و دوام جنگهای خانمانسوز میان گروهی، هستی مادی و معنوی یک سرزمین تاریخی را به کام خود فرو برد؛ تا اینکه جنگجویانطلب در نقش اجیران مزدبگیر، افغانستان را به پرتگاه نیستی رسانیدند.
از همان لحظهی نشستن گروههای جنگی تنظیمیبر بر اورنگ قدرت، مردم ستمدیدهی افغانستان به دشوار ترین، مصیبتبارترین و غمانگیزترین گردشگاه زندگی خود پا نهادند و واپسگرایی بر دانش، سیاست، اقتصاد،ادب، هنر، فرهنگ و فعالیتهای اجتماعی سودمند، حاکم گردیدند تا اینکه آمریکا، انگلس، پاکستان و عربستان در همدستی با متحدان خویش، از میان فرمانهان و جنگجویان تنظیمهای جهادی، دهشتافکنانطلب را سروسامان دادند و به میدانهای جنگ گسیل کردند تا جنگ و خونریزی و ویرانگری شکل خشنتری را به خود بگیرد.


در کشوری که شما ممکن است به جرم بیحجابی یا بدحجابی و یا مشروبخوردن یا شرکت در یک مهمانی مختلط، به جرم بهایی بودن، به جرم تغییر مذهب از مسلمان بودن به هر مذهب دیگری، به جرم کمونیست بودن،دگرباش بودن، یا هر بودن دیگری بازداشت شوید، من دو بار بازداشت شدم، و هر دو بار بهخاطر انجام وظایف حرفهام که وکالت بوده است.


کتاب حاضر فقط تا حد معینی به تاریخ میپردازد، اما این فرضیه را رد میکند که در پشت عنیت تاریخی، عقلانیتی جهانشمول و هدفمند وجود دارد که تاریخ را به حرکت درمیآورد. بهعلاوه، این تحقیق پشت دیدگاهای امروزی به گذشته و تحمیل ارزشهای امروز به دیروز موضع نمیگیرد، هر چند درک ما لاجرم وابسته به یاد گرفتن از گذشته باشد. اینطور است که برای اجتناب از نگاه عینی به گروه، به فداییان این فرصت را میدهیم که خود آنها، از طریق نوشتههایشان، از خود بگویند، نه اینکه مطالعه فداییان را آلوده به انتظارها یا یأس امروز از سیاستهای آنها کنم.


انتخاب راه مبارزه همواره با تاریخ، فرهنگ، و سطح دانش یک ملت ارتباطی تنگاتنگ دارد.بعلاوه ارتباطات جهانی و شیوههای مبارزه مسلط بر جهان نیز درتعیین آن نقش به سزایی ایفا میکند. ما ایرانیان با تاریخ دیرینه سالمان دارای برخی خصلتهای مبارزاتی قوی بهویژه در مورد مبارزه با اعراب، مغولان و این اواخر غربیان استعمارگر هستیم.


فصلنامهی مُروا نشریه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیر نظر شورای سردبیران با مسئولیت دو سردبیر : امید اقدمی و علی صمد
همکاران این شماره: حسین غبرایی، دکتر سعید پیوندی، فرخ نعمت پــور، دکتـر رضـوان مقـدم، دکتـر پری عیسی زاده، دکتر حسـن نـادری، دکتـر رضـا قرشـی، دکتر حسن مکارمـی، بهروز خلیـق، وهاب انصـاری، دکتـر کوروش پارسـا، دکتر گودرز اقتــداری، امید اقدمی و علـی صمد
صفحه آرایی و گرافیک : امید اقدمی


طرح چین، فرصتی برای پایان دادن بە جنگ
سفر شی جین پینگ، رهبر چین بە روسیە، در روزهای اخیر در صدر اخبار جهان قرار گرفت. رهبر دومین قدرت اقتصادی جهان در شرایط جنگ اوکراین

داستان غم انگیز اقتصاد ایران
داستان تلاش تندروها در ایران برای بر هم زدن روابط معین کشور با غرب، داستان فاجعەباری است. آنها سالهاست کە تلاش می کنند رابط نسبی موجود

نمایندهای از سوی سازمان ما در تجمع استنفورد حضور ندارد!
اطلاعیهٔ دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نمایندهای از سوی سازمان ما در تجمع استنفورد حضور ندارد

به فرخندگی نوروز و با امید به پیروزی جنبش «زن، زندگی، آزادی»!
فرارسیدن نوروز و آغاز بهار و سال ۱۴۰۲ خورشیدی، برای ما ایرانیان ویژه و ماندگار است. نیروی گستردهٔ آزادیخواهان، برابریطلبان و عدالتپژوهان ایران در سالی که رو به پایان است، موفق به برافراشتن درفش جنبش گستردهای شد که با ژرفا بخشیدن به مطالبات مردم و قوامبخشیدن به درهمتنیدگی جنبشها و نیروهای توانمند اجتماعی، مُهر ماندگار خود را بر نیمهٔ دوم سال حک کرد.

نمایندهای از سوی سازمان ما در تجمع استنفورد حضور ندارد!
اطلاعیهٔ دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نمایندهای از سوی سازمان ما در تجمع استنفورد حضور ندارد